یادداشت مهمان| مذاکرات هستهای از شش دهه قبل تا کنون
ایران با تعهد و حسن نیت، توانست برگ برنده این پرونده را از آن خود کند و اصطلاحاً توپ را به زمین طرف مقابل بیندازد.
خبرگزاری تسنیم - رضا رضایی؛ شاید 6 و یا 7 دهه قبل در هشتم دسامبر 1953 وقتی آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا، نطقی را با عنوان "اتم در خدمت صلح" در سازمان ملل متحد ایراد کرد و البته چهار سال بعد در 1957، که قرارداد همکاری در زمینه غیر نظامی اتمی بین ایران و آمریکا امضاء شد، (رادیو فردا، 16/4/94) کسی فکر نمی کرد ماجرا تا به امروز به این شکل پیچیده بشود و ادامه یابد. طی آن قرارداد، ایران باید چند کیلوگرم اورانیوم غنی شده برای مصرف پژوهشی از آمریکا دریافت می کرد؛ خلاصه در اولین گام، مرکز علوم هسته ای که زیر نظر سازمان پیمان مرکزی (سنتو) اداره می شد، از بغداد به تهران منتقل می شود.
در 1958 با عضویت ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) رسماً نمایندگان ایرانی در این نهاد بین المللی حضور می یابند.
در سال 1959 به دستور پهلوی دوم، یک مرکز پژوهش هسته ای در دانشگاه تهران تاسیس شده و یک سال بعد آمریکا همراه با فروش رآکتور هسته ای به ایران، چند اتاقک داغ نیز به ایران می فروشد. در 1967 آمریکا 545/5 کیلوگرم اورانیوم غنی شده برای استفاده در رآکتور پژوهشی و 112 گرم پلوتونیوم به عنوان راه اندازی رآکتور به ایران تحویل می دهد. (فارس، 21/4/94)
در 1968 میلادی (1347 شمسی) ایران پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای NPT را امضاء کرده و آمریکا در سال 1969 قرارداد هسته ای را با ایران به مدت ده سال دیگر تمدید می کند. در 23 ژوئن 1974 شاه ایران در گفتگو با روزنامه "لوموند" و هفته نامه "اینفورماسیون" اعلام می کند: "قطعاً زودتر از آنچه کسی بتواند فکرش را بکند، ایران به سلاح هسته ای دست خواهد یافت" هر چند بعد از آن، حرف خود را پس گرفته و اصلاح می کند. (رادیو فردا، 10/11/89) (تاریخ ایرانی 23/2/91)
اما با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 (1979) روند هسته ای شدن ایران دستخوش تغییر می شود؛ آمریکا از تحویل اورانیوم بسیار غنی شده به ایران امتناع می کند و بسیاری از کشورهای غربی همکاری خود را با ایران در زمینه انرژی هسته ای متوقف می کنند.
25 سال می گذرد، ناگهان از تابستان 1382 (2002) و در زمان دولت اصلاحات موضوع هسته ای ایران از زاویه ای دیگر کلید می خورد. در مهر 82، ایران به منظور اعتماد سازی و اثبات حسن نیت خود در راستای همکاری با آژانس، طی توافق با طرف های غربی مذاکره کننده یعنی سه کشور انگلیس، فرانسه، و آلمان (بخوانید مثلاً 5+1-3) و بر اساس توافقنامه های تهران، بروکسل و پاریس، کلیه فعالیت ها و مطالعات مربوط به دانش اتمی را تعلیق می کند. البته به شرط آن که موضوع هسته ای ایران در شورای امنیت دنبال نشود ولی طرف غربی به تعهدش عمل نکرده و در ادامه، سعی می کنند از طریق اثرگذاری بر محیط داخلی ایران و ایجاد جو روانی، امتیاز گیری کنند.
طی این مدت قطعنامه های مختلفی از سوی شورای امنیت علیه ایران به تصویب می رسد، که نهایتاَ در سال 86 (2006) گروهی با عنوان "5+1" متشکل از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل یعنی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس به همراه آلمان شکل می گیرد تا در رابطه با پرونده هسته ای ایران وارد مذاکره شوند.
در ابتدا، مذاکرات طی سه دوره در ژنو برگزار می شود؛ روز بیست و نهم تیر87 در ژنو1 گروه 5+1، اولین نشست خود را با ایران برگزار می کند که منجر به طرح تعلیق برابر تعلیق می شود. اما از آنجا که ایران فعالیت های صلح آمیز هسته ای را حق مسلم خود می داند، این طرح اجرایی نمی شود. یکسال بعد در ژنو2 که در مهر88 برگزار می شود سعید جلیلی (دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی) در گفتگو با خاویر سولانا (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) اعلام می کند: "جمهوری اسلامی ایران از حقوق خود منصرف نخواهد شد و مذاکرات باید مبتنی بر موضوعات گسترده تر جهانی ادامه یابد". در آخرین دور مذاکرات ژنو هم که در آذر89 اتفاق افتاد و به مذاکرات ژنو3 معروف شد، جمهوری اسلامی ایران خطاب به گروه5+1 گفت: "سیاست چماق و هویج یا گفتگو در چارچوب راهبرد دومسیره یعنی فشار و مذاکره را هرگز نمی پذیرد". (BBC Persian، 2010/10/7)
مذاکرات به همین جا ختم نمی شود، جمهوری اسلامی ایران تمایل داشت تا نشست بعدی در یکی از شهرهای بیروت، دمشق و یا بغداد برگزار شود ولی طرف غربی، میزبانی استانبول را مطرح می کند؛ بالاخره طبق توافق دو طرف، قرار بر این شد تا نشستی هم در استانبول ترکیه و هم در بغداد پایتخت عراق برگزار شود.
مذاکرات استانبول طی 2 مرحله ابتدا در بهمن 89 (2011) و سپس در 26 فروردین 91 (2012) برگزار گردید. در مرحله اول مذاکرات، ناتوانی مذاکره کنندگان غربی از پاسخ به پیشنهاد های مشخص ایران و طرح مباحث فراتر از دستور کار که در ژنو3 توافق شده بود، منجر به "گفتگو برای همکاری" می شود. در مرحله دوم مذاکرات، که یک روز بیشتر ادامه نیافت، کاترین اشتون (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) رسماً از حق هسته ای ایران سخن گفته و طرفین، گفتگوها را پس از 15 ماه توقف، مثبت ارزیابی کردند. (فارس، 28/3/91)
طبق توافق، مذاکرات بعدی در سوم خرداد 91 (23 می 2012) و در شهر بغداد ادامه می یابد؛ به دستور نوری المالکی (نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق) بیش از 15000 نیرو وابسته به وزارت کشور و نیروهای "یگان سوات" و 15 فروند بالگرد، امنیت منطقه سبز بغداد (دارالضیافه- محل مذاکرات) را به عهده داشتند. (مهر، 3/3/91)
در ابتدا باقری و اشمیت، معاون دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران و معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، مامور رایزنی و تدوین پیش نویس برای چارچوب همکاری ها می شوند؛ لذا از طرف ایران بسته جامعی با 5 محور آماده می شود. هرچند در این مدت، کارشکنی غرب، تحریم ها و ترور دانشمندان ایرانی مانع دستیابی ایران به دستآوردهای صلح آمیز هسته ای نشده است اما هیئت ایرانی در پی خروج این موضوع از دستور کار شورای امنیت، بازگشت پرونده به آژانس و لغو تحریم های غیرقانونی علیه ایران می باشد. نکته مهم این است که در ابتدای نشست بغداد، با توجه به کاهش 2 درصدی قیمت نفت جهانی که نشان از نیاز غرب به بهبود شرایط مذاکرات دارد، گروه 5+1 از مواضع خود در استانبول که امیدوار کننده بود عقب نشینی کرده و اقدام متقابل را که در آن نشست، توافق شده بود را رعایت نمی کند. در این دور از مذاکرات کشورهای 5+1 (بخصوص آمریکا) سخنانی شبیه اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی بیان می کنند که مانع از جمع بندی در مذاکرات می شود؛ چندی پیش نیز ایهود باراک با ابراز ناخرسندی از مذاکرات گفته بود: "باید دیواری مقابل ایران قرار گیرد، تمام فعالیت های غنی سازی متوقف، اورانیوم های غنی شده از ایران گرفته شود و نیروگاه نزدیک قم هم تخلیه و بسته شود." (کیهان، 4/3/91)
در این میان شبکه های خبری غرب، مذاکرات بغداد را تلاش برای منصرف کردن ایران از غنی سازی اورانیوم دانسته و اعلام می کنند که قدرت های جهان نتوانستند در این مذاکرات راه حل مصالحه با ایران را پیدا کنند؛ این اظهارات تا آنجا ادامه می یابد که مقامات رژیم صهیونستی در دیدار با وندی شرمن (نماینده آمریکات در مذاکرات بغداد) به این نکته اعتراف می کنند که تا پیش از این فکر می کردیم ایران به بغداد آمده تا با قربانی کردن غنی سازی در سطح 20 درصد، برنامه غنی سازی خود را مشروعیت بخشیده و بین المللی کند اما انتظار ایران فراتر از اینها بود. (الف، 8/3/91)
به هر حال مذاکرات بغداد هم پس از دو روز، خاتمه یافته و دو طرف توافق می کنند کمتر از یک ماه دیگر یعنی در اواخر تیر ماه 91 (اواسط ژوئن 2012) مذاکرات خود را در مسکو پایتخت روسیه از سر گیرند تا به این ترتیب این سریال ادامه یابد. چرا که در طول تقریباً 10 سال پیگیری اخیر داستان فوق متوجه می شویم که آژانس بین المللی انرژی اتمی و آژانس های اطلاعاتی غرب، هیچ اطلاعاتی به اطلاعات رد شده خود در سال 2003 نیافزوده اند و صرفاً هر بار در آستانه مذاکرات ایران آژانس یا با 5+1 (بخوانید 5-1 یا 5+1-3 و یا...)، همان گزارش های پیشین طی خبرهایی فوق العاده به روز می شوند تا عاقبت در دل همین گزارش های قدیمی همواره بهانه هایی برای فشار به ایران فراهم شود.
در سال 1392 و در دولت یازدهم با تدبیر حسن روحانی مسئولیت ادامه مذاکرات از شورایعالی امنیت ملی به وزارت خارجه سپرده می شود؛ این تغییر، معانی مختلفی را در پی داشت و به نوعی یک اراده ملی و دولتی را با نگاه حاکمیتی در مدیریت مذاکرات هسته ای القاء می کند.
هرچند تیم مذاکره کننده در این مذاکرات همواره از حمایت های رهبر انقلاب برخوردار بوده و آن را چراغ سبزی برای ادامه کار خود می دید، ولیکن شخص رهبری بارها موضوع عدم اعتماد به طرف غربی را گوشزد کرده و به صراحت فرموده بودند که به این مذاکرات خوش بین نیستند. (Khamenei.ir، 13/8/92)
به هر حال دور جدید مذاکرات هم در نیویورک، ژنو، لوزان و نهایتاً در وین ادامه یافت و بالاخره با گذشت 22 ماه و پس از 17 روز مذاکره فشرده و متوالی در 23 تیر 1394 (14 ژوئیه2015 ) توافق جامع اقدام مشترک (برجام) حاصل می شود که دولت یازدهم این به اصطلاح موفقیت را نتیجه 12 سال تلاش "از روحانی82 تا ظریف94" قلمداد می کند. در پی این توافق، حسن روحانی طی نامهای به رهبر انقلاب دستاوردهای یازده گانه ی ایران در حوزه هسته ای، سیاسی، حقوقی و اقتصادی را یادآور شده و دولت را مصمم به توجه کامل به رهنمودهای ایشان می داند و تأکید می کند اجرای تعهدات طرف مقابل را با دقت و جدیت رصد کرده و با واقع بینی هوشمندانه و به دور از خوش بینی افراطی در برابر هر خُلف وعده، اقدام متناسب و متقابل را به عمل خواهد آورد... (خبرآنلاین، 5/11/94)
اما با روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، تهدیدهای چندباره وی مبنی بر خروج از برجام، بالاخره در اردیبهشت ماه 1397 عملیاتی شده و دولت آمریکا برخلاف تعهدات برجام و بصورت یک جانبه 5+1 را ترک می کند و عملاً این توافق را در آستانه شکست قرار می دهد.
این اتفاق برای چندمین بار صدق گفتار و پیش بینی های رهبر انقلاب را ثابت کرده و این بار ایشان در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (ره) ضمن یادآوری عدم اعتماد امام خمینی (ره) به دشمن، صراحتاً تأکید می کنند که "ملت ایران و دولت ایران تحمل نخواهند کرد که هم تحریم باشند و هم در محدودیت هسته ای و حبس هسته ای قرار داشته باشند؛" در ادامه هم می فرمایند "سازمان انرژی هسته ای موظف است سریعاً مقدمات و آمادگی لازم را برای رسیدن به 190هزار سو در چارچوب برجام -در چارچوب برجام- فراهم بکند و برخی مقدمات دیگر را که رئیس جمهور محترم دستور آن را دادند از همین فردا آغاز کند". (Khamenei.ir، 14/3/97)
ناگفته پیداست علی رغم نقض عهد، خلف وعده و کارشکنی طرف غربی که با فشار گسترده لابی صهیونیستی همچنان ادامه دارد، هنوز جمهوری اسلامی، خود را متعهد به توافق هسته ای دانسته و حتی با خروج آمریکا از برجام، ادامه کار را منوط به تصمیم دیگر کشورهای طرف مذاکره (5+1-1) می داند لذا با تعبیر فرمایشات رهبر انقلاب اگرچه آینده مذاکرات واضح است ولیکن جمهوری اسلامی با تعهد و حسن نیت، توانست برگ برنده این پرونده را از آن خود کند و اصطلاحاً توپ را به زمین طرف مقابل بیندازد.
انتهای پیام/.