«گتوند؛ فاجعه یا افتخار ملی» ــ ۲ / توهم توطئه
"آیا تمام مدیران این مرز و بوم خائن و توطئه گر و تمام متخصصان در خوش بینانه ترین حالت، ساده و بی تجربه هستند؟" این تصوری است که برخی مطالب منتقدان سد گتوند به خواننده القا می کند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در پرونده «گتوند؛ فاجعه یا افتخار ملی» در نخستین گزارش به بیان تاریخچه مختصری از سد گتوند، بررسی زمان طرح اولین بار در خصوص وجود کوه های نمکی در مخزن این سد، بیان جزئیات سازند گچساران و بررسی ترفندهای شایعه سازان در خصوص کوه نمک و گنبدهای نمکی پرداختیم. (لینک خبر)
در بخش دوم، یادداشتی از هوشنگ حسنی، کارشناس مدیریت منابع آب و کارشناس شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس در خصوص اهمیت احداث سد گتوند منتشر می شود که در بخشی از این یادداشت، پاسخ هایی به اظهارات عجیب محمدجواد عبدالهی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز که اخیراً در قالب مقاله ای در رسانه ها منتشر شده (لینک خبر) ارائه شده است.
"حیات دشت خوزستان از رودخانه کارون جان می گیرد. با این وجود در طول تاریخ برای استفاده بهینه از مواهب کارون، همواره نیاز به تلاش برای مهار و کنترل دائمی آن بوده است. نمونه بارز این تلاش ها که در تاریخ و تمدن ایران می درخشد اجرای سازه های آبی شوشتر و کانال آبرسانی چند ده کیلومتری گرگر می باشد. این سازه ها که شاهکار مهندسی زمان خود بوده با تدبیر بالای نیاکان ما ساخته شده اند و اثرات آن تغییرات عمده ای در طبیعت و زندگی مردم منطقه ایجاد نموده است و دشت خوزستان فعلی را شکل داده است.
طی دهه های گذشته با رشد شهرنشینی و توسعه ابنیه ها و راههای ارتباطی و علی الخصوص توسعه کشاورزی که عموما در امتداد رودخانه ها گسترش پیدا کرده اند، آستانه تحمل این منطقه نسبت به تغییرات جریان طبیعی آب رودخانه به شدت کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر دشت خوزستان، نه تحمل عبور جریان چند هزار متر مکعبی در ثانیه ی روزهای سیلابی کارون را دارد و نه در مقابل کم آبی های شدید تابستان خشک، تاب می آورد.
از طرفی با توسعه تکنولوژی که همواره در حال یافتن پاسخی مناسب برای نیازهای رو به رشد ما می باشد، الکتریسته جزو لاینفکی از زندگی ما شده و تصور قطع برق به کابوسی برای همه بدل شده است.
این نیازها مهار و کنترل دقیق تر رودخانه در حداکثر مرز فن آوری موجود را می طلبد و پروژه سد و نیروگاه گتوند در راستای پاسخ به این نیازها مطرح و ساخته شده است.
با توجه به گستردگی پروژه و تاثیرات عمیقی که اجرای این پروژه در منطقه ایجاد می کرد، اجرای پروژه نه تنها مشارکت، همدلی و همت طیف وسیعی از تخصصها و علوم مختلف را می طلبید بلکه بهره گیری از تخصص و تجربه شرکت های مطرح دنیا را نیز الزامی می نمود. نهایتا تمام این مسیر پر چالش طی شد و سد گتوند در تابستان سال 90 با موفقیت آبگیری شد و طی هفت سال گذشته تمام اهداف از پیش تعیین شده را که توزیع و تنظیم آب و کنترل سیلاب و تولید انرژی پاک بوده است را به انجام رسانده است.
طی سالهای پس از آبگیری سد گتوند، عده ای از هم میهنان ما که به نیت و انگیزه مدیران و متخصصان هم وطن خود بدبین هستند کمر به تخریب عملکرد و بی اعتبار کردن عملکرد آنان در اجرای سد گتوند بسته اند. این افراد اهمیتی نمی دهند که گروهی که در این پروژه تلاش کرده اند خود ایرانی، بومی و از ذی نفعان پایین دست سد بوده باشند. هر تصمیمی خلاف میل و نظر آنان، نابخردی و خطا محسوب می شود. از جمله این افراد آقای دکتر محمد جواد عبدالهی از دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد که اخیرا نیز با انتشار گزارشی به زعم خود از خیانتهای هم وطنان خود پرده برداشته است.
طی این گزارش آقای دکتر عبدالهی مدعی شده اند اهمیت توده نمکی داخل مخزن سد گتوند را هیچکس بجز ایشان متوجه نشده است و با وجود اینکه قبل از احداث سد، طی نامه هایی وخامت اوضاع را از مسیرهای مختلف به اطلاع مقامات استانی و کشوری رسانده اند ولی تمام مدیران و مسئولین و کارشناسان ذی ربط با علم و آگاهی اقدام به تخریب سرمایه های مملکت و تهدید موجودیت دشت خوزستان نموده اند. ایشان حتی آقای مهندس شمسایی که از کارشناسان خبره بومی و دلسوز منطقه می باشند را نیز متهم می کنند که با وجود اطلاع از اثرات ویرانگر سد گتوند، مسئولیت اجرای این طرح مخرب را پذیرفته اند و مراحل اجرای آن را ادامه داده است و همینطور کارشناسان گروه 20 نفره بومی مورد ادعای ایشان و حتی وزرا و نمایندگان مجلس، که با وجود علم و اطلاع ازعملکرد منفی سد ، عمدا کمر به نابودی خوزستان بسته اند!
اما جالب اینجاست که ایشان با وجود اعتقاد شدید به فاجعه ای که پیش بینی می کردند اعتراف می نمایند که با یقین به این امر حتی برای بازدیدی یک روزه از پروژه همت لازم را نداشته اند و تنها به فرستادن چند نفر از دانشجوهایشان اکتفا کرده اند.
ایشان در تصورات خود موفقیت کل پروژه و نتیجه سالها تلاش هم میهنان خودش را منوط به پایدار ماندن یک پتوی رسی می دانسته و از دور، چشم انتظار شکسته شدن آن و تایید پیش بینی های خود نشسته بوده است و در نهایت خبر ناپایداری این پتوی رسی را معادل شکست کل صنعت سد سازی کشور قلمداد کرده اند.
خواندن مطالب ایشان این تصور را به خواننده القا می کند که تمام مدیران این مرز و بوم خائن و توطئه گر و تمام متخصصان در خوش بینانه ترین حالت، ساده و بی تجربه هستند. مسلما ایشان که به زعم خود تنها متخصص با وجدان و دلسوز کشور هستند باید بدانند که تنها در بخش شناسایی توده گچساران عنبل، علاوه بر استفاده از نظرات کارشناسی متخصصان مطرح کشور از توان مهندسی شرکتهای برتر دنیا، نتایج تحلیل اطلاعات چاههای نفت منطقه و حفر گمانه های متعدد چند صد متری روی این توده و همچنین از آخرین تکنولوژی های روز جهان در زمینه شناسایی زمین نیز استفاده شده است. در این صورت متوجه خواهند شد که با ذکر خاطره "از جوانک خواستم محدوده 50 متری را برای گمانه زنی و حفاری انتخاب کنند و تا عمق 50 متری جلو بروند آنوقت خواهند فهمید با دریای عظیمی از نمک برنزه مواجه خواهند شد" چه بار سنگینی بر دوش هموطنان متخصص خود می گذارد.
ایشان باید بدانند که بر اساس نتایج این مطالعات که بعدها به تایید همکارانشان در موسسه آب دانشگاه تهران نیز رسید، کل نمک قابل انحلال توده گچساران عنبل تنها چند ده میلیون تن می باشد نه چند میلیارد تنی که ایشان ادعا می کنند.
جناب آقای دکتر عبدالهی باید مطلع باشند که بر خلاف تصورات ایشان توربین های نیروگاه گتوند در اثر عبور آب شور از کار نیافتاده اند. این توربین ها هر ساله هزاران گیگا وات انرژی پاک تولید کرده اند و در این مدت کیفیت آب عبوری از نیروگاه، که تمام آب مورد نیاز دشت خوزستان را تامین می نماید بالاتر از متوسط کیفیت آب رودخانه در سالهای قبل از آبگیری بوده است.
ایشان سرانجام باید به خود بقبولانند که به مدد همت و تلاش کارشناسان هم وطنش پروژه گتوند شکست نخورده است و انحلال نمک توده گچساران عنبل کاملا پیش بینی و کنترل شده است و در حال حاضر کیفیت آب مخزن سد گتوند تا عمق 100 متری بسیار مناسب می باشد و ایشان ناچار است ماهیهای شور خود را در اعماق زیر 100 متر در بخش مرده سد پرورش و صادر نمایند.
ایشان بهتر است یکبار هم که شده کمی به خود زحمت داده و آمار نتایج کیفی ایستگاه هیدرومتری گتوند در پایین دست سد را از دوستان خود در سازمان آب و برق خوزستان گرفته و اعداد آن را با سالهای قبل از آبگیری سد گتوند مقایسه نمایند.
ایشان مسلما می دانند که کارهای بزرگ مشکلات بزرگ دارد و غلبه بر مشکلات بزرگ،همت، مشارکت، همبستگی و اعتماد می طلبد. دشمن و خائن انگاشتن دیگران، سمی است که با فلج کردن توان جامعه، راههای رشد و ترقی را می بندد."
خبرگزاری تسنیم در تلاش است که با گشایش پروندهای و انتشار سلسلهگزارشهایی که ابعاد مختلف این پروژه را در بر بگیرد و همچنین به واقعیتهای موجود بپردازد، کمک کند تا مرز بین واقعیت و شایعه و همچنین مرز بین دغدغههای ملی و تخریبهایی با اهداف بنگاهی و شخصی مشخص شود.
انتهای پیام/