حکمت معنوی وصایای شهدا|آمریکا و ابرقدرتها در مقابل اراده این ملت زانو خواهند زد
شهید سعید افغانی در وصیتنامهاش مینویسد:«آمریکای جهانخوار و ابرقدرتهای دیگر سرانجام در مقابل اراده این ملت زانو خواهند زد و ملت اسلام دروازههای طلایی فتح و ظفر را خواهد گشود و انقلابش را به دنیا صادر خواهد کرد.»
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت نامه شهدا میفرمود: «این وصیتنامههایى که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. 50 سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمیشان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند.
ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیه ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به «حکمت معنوی» - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام...وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینهای از حکمت آنهاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.
شهید سعید افغانی متولد سال 1344 بود که در سن 21 سالگی در دوازدهم اسفند سال 65 در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل شد. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
« یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه»
ای انسان بدرستیکه تو در کشش بسیار بهسوی پروردگارت هستی تا او را ملاقات کنی ( قرآن کریم)
آغاز میکنم وصیتنامهام را با نام خدا، کمال مطلق و مالک هستی که جانم به دست اوست که آینده مرا میداند و بازگشتم نیز بسوی اوست. آن پروردگار پرعظمتی که ما را آفریده و قرآن عظیم را برای راهنمایی ما فرستاد.
اسلام عزیز زا مکتب پسندیده خود خواند و ما را به آن دعوت کرد.
پروردگاری که پیامبران را برای هدایت انسان فرستاد و خاتمِالانبیاء را آخرین آنها قرار داد. پروردگار ما آن کسی است که بر ما منت نهاد و در زمانی که غبار فراموشی، اسلام عزیز را در برگرفته بود و از این هستهی خروشان جز نامی باقی نمانده بود مردی بزرگ و امامی بتشکن از تبار ابراهیم را روانه کاخ زورمداران و شاهنشاهان کرد تا آنها را ریشهکن کند و اسلام عزیز را حیات مجدد بخشد.
آری امام خمینی که قلبم به یاد او پرصفا و چشمم به دیدن او روشن و زبانم به نام او تازه و گوشم به شنیدن سخنش شنوا و مغزم از درک او حیران است. مرد بزرگی که ناشناخته قیام کرد و هنوز ناشناخته ماندهاست. امت اسلام هنوز نمیداند که آن ستارهی نورانی که از جماران نورافشانی میکند چگونه ستارهای است که چنین منبعی از نور در وجود اوست. او در نور افشانی همچون اجدادش آن دوازده ستارهای که همانند خورشیدی فروزان جهان ظلمت را روشن کردند و میکنند.
من در این وصیتنامهام که آخرین سخنانم است اقرار میکنم که هرگز نتوانستم اسلام را و امام را آنطور که هستند بشناسم و از این دنیا از او طلب عفو و بخشش میکنم و از خدا میخواهم که «توفنا مع الابرار»
من بار دیگر به پدر و مادرم سلام میرسانم و از اینکه من نتوانستم زحمات طاقتفرسای آنها را جواب بدهم معذرت میخواهم و از آنها میخواهم که در سوگ من ماتم نگیرند و گریه نکنند. اسلام که ما در آن جان دادیم بسیار عزیزتر از جان ماست و شما باید از اسلام دفاع کنید و نگران او باشیدو بچههایی تربیت کنید که امامشان را تنها نگذارند و او را یاری کنند.
من ملتمسانه از تمام برادان و خواهرانم امت شهید پرورم میخواهم که هیچگاه روح خدا را تنها نگذراند و با او و در خط او که اسلام عزیز در آن تعین یافته است؛ باشند. همگی وحدت خود را حفظ کنند و از روسای مکتبی کشورشان حمایت کنند و بدانند دشمنان این انقلاب به زمین خواهند خورد.
آنها هرگز تاب نبرد با این امت و این امام و این اسلام را ندارند و شکستشان در این جنگ قطعی است. آمریکای جهانخوار و ابرقدرتهای دیگر سرانجام در مقابل اراده این ملت زانو خواهند زد و ملت اسلام دروازههای طلایی فتح و ظفر را خواهد گشود و انقلابش را به دنیا صادر خواهد کرد.
و سرانجام دنیای خاکی تحت لوای اسلام و فرماندهی حجتالله اعظم درخواهد آمد. ما هماکنون سلام گرم خود را به پیشگاه آن بزرگوار میفرستیم و از هم اکنون با حکومت برحقش و با او بیعت میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
تابستان 1360 – دارخوین – سعید افغانی
ای خنک جانی که بهر عشق و حال
بذل کرد او خان و مان و ملک و مال»
انتهای پیام/