یازده کاروانسرای تهران که خاطره شدند/روایت «تاورنیه» جهانگرد فرانسوی از میهمانخانه‌های شرقی ایران+تصاویر

یازده کاروانسرای تهران که خاطره شدند/روایت «تاورنیه» جهانگرد فرانسوی از میهمانخانه‌های شرقی ایران+تصاویر

کاروانسرای «گلشن‌‏شکن» «عالم‏‌شکن» «حاجی هادی» «گردن‌کج» «میرزااسماعیل» «دالان‌دراز» «سلیمان‌خان» «حاجی نادعلی» «حاجی عبدالوهاب» «دوستعلی‌خان» و «شیخ‌جعفر» کاروانسراهایی بودند که زمانی در بازار تهران محل دادوستد تجار بودند ولی امروزه خاطره شدند.

 خبرگزاری تسنیم/

... «کاروانسرا‌ میهمانخانه مشرق‌‌زمین است و با سبک میهمانخانه‌‌های ما خیلی تفاوت دارد. نه آن لوازم راحت و آسایش در آن یافت می‌شود، نه آن پاکی و تمیزی. بنای آن مربع است. تقریبا مثل محوطه دیر‌ها و معمولا یک‌‌طبقه است.» این تصویری است که «ژان باتیست تاورنیه»، جهانگرد و بازرگان فرانسوی از کاروانسراهای ایران به خوانندگان سفرنامه‌اش می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

چگونه مغول زمین ایران را فتح کرد اما نتوانست سرزمین ایران را فتح کند/صندوقخانه هر ایرانی کجاست؟

کهن‌ترین سند درباره ایران یک نامه است/چرا در جهیزیه دختران رشتی پارو بود/حکایت هندوانه‌هایی با قیمت طلا

تهرانیها تنها پایتخت‌نشینان جهان با خصلتی خاص در گردشگری/ آماری جالب از کافی‌شاپ‌های تهران در گذر 21سال

کاروانسراها به لحاظ معماری از باارزشترین بناهای تاریخی هستند. این بناها که در فرهنگ لغات با نامهایی مانند «رباط»، «ساباط»، «کاربات» و «خان» نامگذاری شده‌اند، کاربردهای مختلفی داشتند.

"تاورنیه" درباره تجربه‌اش از اقامت در کاروانسراها می‌نویسد: «دربیابانازبابتاجارهاتاق‌هایکاروانسرا‌چیزیازمسافر نمی‌‌گیرند و در شهر‌ها وجه دریافت می‌کنند که بسیار مختصر است. معمولا کاروان داخل کاروانسرا نمی‌شود، به جهت اینکه گنجایش این همه جمعیت را ندارد و از حیوان و آدم در هر کاروانسرا بیش از یکصد سوار، نمی‌تواند منزل کند. همین که وارد می‌شوند هرکس حق دارد برای خود یک اتاق انتخاب کند. غنی و فقیر یکسان هستند و تفاوت درجه و مرتبه در این مکانها منظور نمی‌شود.»

تاورنیه از کاروانسراهای شهری می‌گوید؛ بناهایی که تفاوتهای ساختاری با کاروانسراهایی دارند که در جاده‌ها ساخته می‌شد. بناهایی که امروز به تعداد انگشت شمار از آنها در شهرهای مختلف باقی‌مانده است. کاروانسرا‌هایی که امروز در بهترین حالت به انبار تبدیل شدند و دیگر توان این را ندارند که پناه بازرگانانی باشند که راهی طولانی رابرای فروش متاعشان طی کردند.

کاروانسراهای شهری در غالب موارد دو طبقه بودند. از حجره‌های طبقه پایین برای انبار کالا و تبادل آنها با تجار دیگر استفاده می‌شد و از حجره‌های بالا برای اسکان تجار. این نوع از کاروانسراها در نزدیکی بازارها یا دروازه‌های اصلی شهرها ساخته شده‌اند.

مرحوم «منوچهرستوده» در مورد کاروانسراهای تهران می‌گوید: « تهران قاجاری به‌ویژه « دارالخلافه ناصری» را با چند مشخصه می‌شناختند؛ یکی ارگ و عمارت سلطنتی، دیگری محله‌های مشهور و کاروانسراهای بی‌شمار. کاروانسراهای تهران بیشتر در نزدیکی بازار قرار داشتند و عمدتاً باراندازهایی بودند که مکانهایی برای استراحت و آرمیدن هم در آنها درنظرگرفته شده بود.»

کاروانسرای «گلشن‏‌شکن»، «عالم‌‏شکن»، «حاجی هادی»، «گردن‌کج»، «میرزااسماعیل»، «دالان‌دراز»، «سلیمان‌خان»، «حاجی نادعلی»، «حاجی عبدالوهاب»، «دوستعلی‌خان» و «شیخ‌جعفر» از جمله کاروانسراهایی بودند که زمانی در بازار تهران محل دادوستد تجار و بازاریهای تهران عهد ناصری بودند، اما امروز تنها سایه‌ای از بعضی از این نام‌ها باقی مانده است. دیوارهای بلند و آجری کاروانسراها در طول زمان جایشان را به درهای شیشه‌ای و ویترین‌های پر از رنگ و اجناس بهم فشرده حجره‌های کوچک بازار دادند.

سرای محیط،ته‌مانده‌های یک سرای قاجاری

بعد از «دروازه عبدالعظیم» در نزدیکی میدان «امین‌السلطان»، کاروانسراهای بسیاری در محدوده بازار تهران ساخته شدند که امروزه می‌شود رد پایی از آنها در این محدوده جست. ابتدای بازار «حضرتی»، داخل کوچه‌ای باریک، کارگران درحال جابه‌جاکردن کیسه‌های بزرگ حبوبات و جعبه‌های خرما هستند. دیوار مشبک اطراف بارانداز می‌گوید اینجا زمانی بنایی زیبا به ‌عنوان بارانداز و کاروانسرا قرار داشته، حالا اما کیسه‌های پلاستیکی بزرگ راه نفس ایوانهای کاروانسرا را بسته‌اند و سقفی فلزی روی حیاط مربع‌شکل و نقلی کاروانسرا را پوشانده؛ مشخصه‌ای که سرای محیط دارد، دیوارهای مشبک آجری است که هنوز هم در میان عبور کامیون‌های پر سروصدا و جابه‌جایی کیسه‌های بزرگ روی دو شکارگرها، خودنمایی می‌کند و روایت روزهای دور را زیرلب مرور می‌کند.

«گلشن‌شکن»؛ ناخوش احوال و خسته

زیر سقف راسته بازار حضرتی چندین و چند کاروانسرای کوچک و بزرگ وجود داشته که امروز تنها دو بنا باقیمانده‌اند که می‌شود نشانه‌هایی از معماری کاروانسرا را در آنها دید؛ کاروانسرای «گلشن» و «عالم» ورودی اصلی سرای گلشن در خیابان سیروس قرار گرفته و به ‌تازگی مرمت شده و از شر تابلویی که با بدسلیقگی سالها بر پیشانی‌اش جاخوش کرده بود، رها شده است. اما دالان و دیوارهای بنای این کاروانسرای قدیمی زمانی محل خریدوفروش پوست بود و به همین دلیل تهرانی‌های عصر قاجار آن‌ را به نام سرای پوستی می‌شناختند، اما بعدها که موضوع بهداشت در زندگی پایتخت‌نشینها اهمیت پیدا کرد، دباغ‌های سرای پوستی به خارج شهر کوچیدند و سرای پوستی شد سرای گلشن و حجره‌هایش پر شد از ظروف ملامین که آن سالها خریدار بسیار داشت.

به گزارش "مهر پارسه" هنوز هم بعضی مغازه‌داران به رسم سالیان ظروف ملامین در بساطشان دارند.گچ‌بریهایی که هنوز در میان کج‌سلیقگی‌های مالکان حجره‌ها، زیباییشان را حفظ کرده‌اند، نشان می‌دهند گلشن‌شکن بنایی آجری و ساده نبوده و از تزئینات ولو ساده در دیوارهای خارجی و کنار ورودی حجره‌ها استفاده شده است.

گلشن‌ شکن، بنایی دو طبقه است که به گفته کسبه، زمانی طبقه دومش ایوانی چوبی و بسیار زیبا داشت که امروز نشانی از آن باقی نمانده است. سرای گلشن در سالهای اخیر دستخوش تغییرات عمده‌ای شده است؛ از جمله سازه‌ای نامانوس در میان حیاط اصلی بنا بدون مجوز قانونی ساخته شده و راه تنفس بنا را بند آورده است.

«خانات»، پویا و زنده چون یک کاروانسرا

«بردباری را زینت خود قرار دهید، از سوگند بپرهیزید، از دروغ اجتناب کنید، پیمانه و وزن را به‌ طور کامل ادا کنید، از اشیای مردم کم نگذارید و در زمین فساد نکنید.» این جملات به نقل از امام علی(ع) برکاشی‌های کتیبه نونوار ورودی کاروانسرای «خانات» نقش بسته است؛ کاروانسرایی که روزگاری محل اتراق و کسب بسیاری از تجار بزرگی بود که در مسیر جاده ابریشم تجارت می‌کردند و راهشان در عصر قاجار کج می‌شد و می‌رسید به پایتخت و چند صباحی برای فروش متاعشان در جایی نزد یک بازار تهران آن روزها مقیم می‌شدند و بعد به سوی مقصد بعدی راهی می‌شدند.

کاروانسرای خانات روزگاری به ‌دلیل اینکه غالبا روغن‌فروشها در آن به معامله می‌پرداختند، به نام کاروانسرای روغنی شناخته می‌شد و نقشه‌های تاریخی هم این نقطه را با همین نام نشانه‌گذاری کرده‌اند. امروز اما بر پیشانی این بنا که از بزرگترین کاروانسراهای درونشهری ایران است، نام «خانات» نقش بسته که واژه‌ای عربی است به معنای«حجره‌‌ها».

حیاط کاروانسرا پر از موتورسیکلت و ماشین و چرخ باربری است. این یعنی بنایی تاریخی با وسعت حدود 10 هزار مترمربع، زنده است و پویاتر از گذشته به زندگی ادامه می‌دهد. حجره‌ها که زمانی محل اتراق و معامله تاجران بود، حالا به فروشگاههای پررفت‌وآمد خواربار تبدیل شده است. کیسه‌های آجیل و خشکبار حجره‌ها را قرق کرده‌اند و راه را در بعضی بخشهای ایوان بسته‌اند. چادرهای سایه‌بان بالای هر کدام از حجره‌ها می‌تواند آدم‌ها را به روزهای دور و حساب‌ و کتاب‌های چرتکه‌ای و باربری‌هایی ببرد که با چهارپا انجام می‌شد.

خانات از گزند سوداگریهای برج‌سازان نجات پیدا کرد؛ وقتی در سال 1357 بر اثر آتش‌سوزی آسیب دید، تا سال 1382 با زخم‌هایی که برتنش مانده بود، تنها بود تا اینکه به ‌عنوان یکی از بزرگترین کاروانسراهای درون‌شهری ایران واجد ارزش شناخته و در فهرست آثار ملی ثبت شد. مالک انگیزه مضاعف پیدا کرد تا ارثیه پدری‌اش را حفظ کند و در نهایت هم در سال 1387 توانست از کاروانسرایی که از جنون توسعه تهران جان سالم به در برده بود، بهره‌برداری کند. هرچند در ابتدا بنابر این بود که در این مجموعه جمعه‌بازارهای هنری برگزار شود و خانات به محلی برای برگزاری رویدادهای هنری و فرهنگی تبدیل شود، امروز اما اثری از این ایده و تلاشی نیز برای رسیدن به آن وجود ندارد و هر چه هست، قژقژ چرخ‌های باربری است و کیسه‌های خشکبار که روی دست کارگران می‌رود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
حج و زیارت
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon