اسرار جنگ ۳۳ روزه-۶| تعدیل سقف اهداف جنگی اسرائیل؛ سه هدف عمده که ناکام ماند
رژیم صهیونیستی هر چه بیشتر به پایان جنگ ۳۳ روزه نزدیک میشد، سقف اهداف اعلام شده خود از این جنگ را کاهش میداد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرور خاطرات جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی ضد حزبالله لبنان تنها به معنی تکرار خاطرات زیبای تاریخی نیست، بلکه زنده نگه داشتن یکی از نقاط عطف عملکرد و تاثیرگذاری مقاومت در لبنان است که همچنان پیامدهای خود را در منطقه دارد و بخشی جداییناپذیر از موازنه قدرت بازدارنده در برابر دشمن صهیونیستی است. این جنگ باعث شد اسرائیل محدودیت قدرت و توان خود برای استفاده از ابزار نظامی را بشناسد.
آنچه در این مجموعه مقالات مورد بررسی قرار میگیرد، مجموعه یادداشتهای علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه است که در پایگاه خبری شبکه ماهوارهای المیادین به مناسبت سالروز جنگ 33 روزه منتشر شده است.
یک روز بعد از اعلام ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه بازگرداندن نظامیان ربوده شده از اهداف اصلی جنگ مذکور است، این موضوع اصلاح شد و اینگونه عنوان شد که باید فشارها به حزبالله برای بازگرداندن نظامیان اسرائیلی افزایش پیدا کند. در ادامه باز هم این درخواست تعدیل شد و گفته شد که باید شرایطی برای بازگرداندن این دو نظامی تعیین شود.
کابینه رژیم صهیونیستی بلافاصله بعد از عملیات اسارت نظامیان اسرائیل در روز 12 جولای تشکیل جلسه داد و تصمیم به آغاز عملیاتی گسترده گرفت تا سه هدف را محقق کند:
- بازگرداندن دو نظامی اسرائیلی ربوده شده بدون آزادسازی زندانیان لبنانی و فلسطینی از زندانهای رژیم صهیونیستی.
- دور کردن حزبالله لبنان از مرزها با تلاشهای نظامی و دیپلماتیک.
- تضعیف موقعیت حزبالله و ایجاد اختلال در قدرت نظامی و وجهه این حزب.
خیلی زود اسم رمز این عملیات از «پاسخ مناسب» به «تغییر رویکرد» تغییر کرد، این موضوع نشان میداد حاکمیت رژیم صهیونیستی سقف اهداف خود را تعدیل کرده است.
در همین رابطه عمیر پرتص وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در مذاکرات داخلی خود تأکید میکند که هدف مشخص شده از این عملیات دور کردن حزبالله و راندن آن به پشت رود لیتانی و اطمینان پیدا کردن از پایان خطر موشکهای حزبالله است.
با این وجود چیزی نگذشت که اولمرت در سخنرانی خود در کنست رژیم صهیونیستی، سه هدف اسرائیل از جنگ را این چنین برشمرد:
- از بین بردن حزبالله لبنان
- بازگرداندن قدرت بازدارندگی ارتش اسرائیل
- تغییر موقعیت داخلی لبنان
اولمرت این موضوع را در نظر نگرفته بود که اگر هر کدام از این هدفها محقق نشود، ناامیدی در میان افکار عمومی ایجاد میشود که برطرف کردن آن مشکل است.
در مجموع اهداف عمومی کابینه رژیم صهیونیستی در این جنگ با شکست مواجه شد. با وجود عملیاتها و برنامهریزیهای متغیر صورت گرفته از سوی ستاد ارتش، تمامی این برنامهریزیها روی کاغذ باقی ماند، چرا که خسارتهای انسانی و اقدامات غافلگیر کننده زیادی به وجودآمد که ارتش اسرائیل انتظار آن را نداشت.
با اعلام آتش بس در روز 14 آگوست 2006 مشخص شد اهدافی که کابینه رژیم صهیونیستی مشخص کرده بود، تحقق پیدا نکرده است.
- نظامیان اسیر رژیم صهیونیستی همانطور که دبیر کل حزبالله میخواست در جریان عملیات تبادل بعد از مذاکرات سخت و طولانی آزاد شدند.
- موقعیت حزبالله بعد از جنگ بین ملتهای عربی و غربی افزایش پیدا کرد .
- در طول جنگ همواره سلاح مقاومت در سطح بالای آمادگی خود برای مقابله با هر تجاوز احتمالی آینده باقی ماند. تا جایی که در روز آخر جنگ شاهد پرتاب 250 موشک به سمت شهرکهای صهیونیستنشین بودیم.
میتوان گفت که گزارش قاضی وینوگراد بسیاری از مسائل را در سطوح نظامی و سیاسی مشخص کرده و اعلام کرد که کسانی که تصمیم به عملیات نظامی میگیرند، باید آن را به شکل دقیق مورد بررسی قرار دهند، حتی اگر این اقدام، اقدامی شتابزده بر اساس شرایط میدانی باشد. در چنین تصمیمگیری باید اهداف جنگ و عوامل سرنوشتساز عملیات نظامی و سیاسی مطلوب و تمامی راهکارهای مورد استفاده به بررسی گذاشته شود تا بیشتر اهداف مورد نظر با هزینههای کم و بدون خارج شدن روند تحولات از کنترل محقق شود.
ادامه دارد...