گزارش تسنیم|«کار دولت قبل است»، بالاخره از گویش اصلاحطلبان حذف شد
اقتصاددانان و چهرههای سیاسی اصلاحطلب که مشکلات اقتصاد امروز ایران در کارنامه آنها نوشته میشود، در دولت یازدهم با بروز هر مشکل اقتصادی میگفتند، «کار دولت قبل است»؛ اما این روزها این فرافکنی تاریخ انقضا پیدا کرده و مجبور به پذیرش اشتباهاتشان شدند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، ناکارآمدی دولت دوازدهم در اولین سال فعالیت آن بهحدی این روزها جدی شده است که حتی حامیان آن نیز در تلاش هستند تا جلوی فعالیت آن گرفته شود، در این خصوص میتوان به تلاش نمایندگان مجلس شورای اسلامی در فراکسیون امید اشاره کرد که موضوع طرح عدم کفایت حسن روحانی را دنبال میکنند.
میان ناکارآمدیهای دولت آنچه بیش از همه بهچشم میآید ضعف تیم اقتصادی دولت است، بهعبارتی در حالی که اصلیترین مشکل کشور بهباور اغلب صاحبنظران مسئله اقتصادی است، تیم اقتصادی کابینه در چارهجویی برای مشکلات اقتصادی ناتوان ظاهر شدهاند.
این ناکارآمدی تیم اقتصادی کابینه سبب شده است که برخی محافل سیاسی و رسانههای حامی دولت قبل از استیضاح کل دولت بهدنبال این باشند تا هرچه زودتر بخش اقتصادی کابینه ترمیم شود و برخی مدیران و حتی وزرای اقتصادی جابهجا شوند.
کنار چهرههای سیاسی و نمایندگان مجلس که این روزها بیشترین انتقاد را نسبت به عملکرد دولت نشان دادهاند، اقتصاددانهای حامی دولت نیز هرچند ملایم اما در مصاحبهها و مقالههای مطبوعاتیشان نشان دادهاند که از تیم اقتصادی دولت رضایت ندارند و ایجاد تغییر در کابینه و ساختارهای دولت خواسته آنها نیز هست.
اعتقاد به لزوم اصلاحات اقتصادی
در این خصوص میتوان به مصاحبه مهدی پازوکی، اقتصاددان حامی دولت در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا اشاره کرد. او که معتقد است اقتصاد ایران نیازمند اصلاحاتی بسیار اساسی است و تأخیر در اجرای این اصلاحات عواقب سنگینی دارد، میگوید احتمال دارد تغییراتی در ترکیب تیم اقتصادی دولت رخ دهد.
پازوکی تأکید میکند اصلاحات اقتصادی نباید جنبه عوامفریبانه داشته باشد و میبایست از عناصر تکنوکرات و مدیران بهمعنای واقعی استفاده شود. انتظار این اقتصاددان این است که بهمنظور اجرای این اصلاحات لازم است فرادولتی عمل شود و مسئولان نظام وارد عمل شوند.
این اقتصاددان حامی دولت همچنین میگوید: سیاستمداران ما باید شجاعانه و در چارچوب منابع ملی تصمیماتی اساسی بگیرند؛ چرا که این مسائل از عهده اقتصاددانان خارج است و ما حتی اگر بهترین اقتصاددانها را در این وضعیت بهکار بگیریم باز هم نمیتوانند مشکلات را حل کنند.
تقاضا از مسئولان نظام برای کنترل دولت
پازوکی در مصاحبه دیگری با سایت فرارو که آن هم از جمله رسانههای حامی دولت است، با صراحت بیشتری نسبت به نقاط ضعف دولت اشاره کرده است. او در این مصاحبه میگوید: ما باید سلامت را به اقتصاد ایران برگردانیم. این سلامت شامل سیاستهای بخردانه در زمینه حمایت از تولید ملی، سیاست بخردانه در جهت حمایت از سرمایهگذاری، سیاستهای منطقی و علمی در جهت هدایت نقدینگی بهسمت تولیدات داخلی و جلوگیری از فعالیتهای سفتهبازی در اقتصاد ایران است.
همچنین پازوکی تأکید میکند: اگر قرار باشد این روند به همین روال ادامه پیدا کند، کشور با مشکلات بسیار شدیدتری مواجه خواهد شد. ما باید بهسمت شفافیت حرکت کنیم یعنی الآن زمانش رسیده که تمام حاکمیت وارد میدان شوند زمینه را برای افزایش شفافیت و کنترل و هدایت نقدینگی در کشور فراهم کنند.
این اقتصاددان در بخش پایانی این مصاحبه میگوید: «مردم و حاکمیت باید بدانند که بهعنوان مثال وقتی در بازار ارز دولت نرخ 4200تومانی تعیین میکند این قیمت کاملاً غیرواقعی است و دیر یا زود مجدداً از کنترل خارج میشود. بهنظر من در این باره باید دولت اعتراف به اشتباه کند و هیچ ایرادی هم ندارد. 4200 تومان قیمت واقعی ارز نیست و این موجب تشدید واردات میشود، اینگونه تولید داخلی آسیب میبیند. واقعیت این است که اقتصاد ما مانند دومینویی است که اگر یک جا اشتباه شد تمام بازارها را تحت تأثیر قرار خواهیم داد. با سیاست سرکوب قیمتها نمیشود استقلال اقتصادی بهدست آورد. ما قیمت واقعی ارز را باید ثابت نگه داریم، نه قیمت ظاهری آن را. اشتباه دولتها این است که میخواهند با ثابت نگه داشتن قیمت اسمی با تورم مبارزه کنند که این کاملاً ضد تولید و منافع ملی است».
برشمردن 4 خطای راهبردی دولت روحانی
فرشاد مؤمنی هم از جمله اقتصاددانهای حامی دولت است که انتقادات خود علیه دولت را علنی کرده است. او در مصاحبه با روزنامه آرمان میگوید روحانی در مقطعی میتوانست مشکلات اقتصادی کشور را به احمدینژاد منتسب کند، اما امروز دیگر امکان ندارد. دولت باید در زمینه عملکرد خود پاسخگو باشد و نمیتواند مدعی شود که ریشههای مشکلات کنونی جامعه را همچنان باید در گذشته جستوجو کرد. ژست آقای روحانی در هنگام انتخابات ریاست جمهوری بهشکلی بود که گویا نسبت به وضعیت نابسامان اقتصادی جامعه اشراف کامل دارند.
مؤمنی سپس به طرح این موضوع میپردازد که بعد از گذشت یک دوره 6ساله سیاستهای اقتصادی باید نمود پیدا کند. با توجه به این موضوع او میگوید بزرگترین خطای راهبردی دولت حسن روحانی این بود که از تدوین یک گزارش عالمانه کارشناسی درباره بنیانهای اندیشهای حاکم بر دولت احمدینژاد به هر دلیل طفره رفت. هنگامی که دولت حسن روحانی تحلیل دقیق و علمی از آثار و پیامدهای سیاستهای دولت احمدینژاد نداشته باشد همواره این خطر دولت را تهدید میکند که همان خطاهای گذشته را تکرار کند. دولت حسن روحانی با عنوان اینکه قرار است در چارچوب «اعتدال» حرکت کند بهجای اینکه رویکردهای اشتباه گذشته را متوقف کند و رویکردهای مورد غفلت قرارگرفته را احیا کند، تصمیم گرفت رویکرد کلی گذشته را با شیب کمتر ادامه بدهد.
این اقتصاددان دومین خطای راهبردی دولت را در خصوص سیاست نرخگذاری ارز میداند. مؤمنی که معتقد است هرچه قیمت دلار کمتر باشد زندگی مردم با آسایش بیشتری خواهد بود، میگوید در نیمه دوم سال 91 که کشور در اوج تحریمها قرار داشت هنوز قیمت دلار در حدود 1400 تومان بود. در چنین شرایطی، شوک آیندههراسی سبب شد که قیمت دلار در برخی از ماهها از مرز 4000 تومان نیز عبور کند. اقتصاد ایران بهرغم همه کارهای غیراصولی دولت احمدینژاد خودش را با دلار 1400 تومان تنظیم کرده بود، با وجود این، شوک آیندههراسی دولت حسن روحانی در زمینه تنشزدایی از سیاست خارجی سبب شد قیمت دلار افزایش پیدا کند. نکته قابل توجه اینکه هنگامی که قیمت دلار در حدود 3000 تومان بود، رئیسکل بانک مرکزی دولت در سخنانی پرمناقشه و مبهم عنوان کرد «ما نمیتوانیم قیمت دلار کمتر از 3000 تومان را تحمل کنیم» و بدون شک این سخنان بزرگترین ظلم به مردم و تولید کشور و بزرگترین خدمت به رباخواران، دلالان و وارد کنندگان بود.
مؤمنی سومین و بزرگترین خطای راهبردی دولت در عرصه اقتصادی را نداشتن تدبیر برای ممانعت از واردات بیرویه کالاهای مصرفی و قابل تولید در داخل میداند. او با اشاره به اینکه در سال 93 در حالی که در برخی از ایام قیمت نفت حدود 70 دلار کاهش پیدا کرده بود، واردات خودروهای لوکس در مقایسه با سال 92 در حدود 60 درصد افزایش داشته است و استناد به گزارشی از دفتر مطالعات اقتصاد و توسعه اتاق بازرگانی مشهد میگوید میانگین واردات در کشور در پنج سال دولت حس روحانی از میانگین واردات در هشت سال دولت احمدینژاد بالاتر رفته است.
در بخش دیگری از این مصاحبه مؤمنی به طرح این موضوع میپردازد: دولت روحانی خطای راهبردی دیگر هم داشته است و آن خطا این بوده است که دولت روحانی گمان میکرد امکان این وجود دارد که اداره امور پیچیده و بحرانهای متنوع ایران را بهصورت غیربرنامهای سامان داد. بدون شک دولت حسن روحانی بیشترین سهلانگاری را در فرصت تاریخی تدوین برنامه ششم توسعه انجام داده است. بنده بهعنوان کسی که بیش از سه دهه برنامهریزی توسعه در ایران را دنبال کردهام باید بهصراحت عنوان کنم که در طول تاریخ جمهوری اسلامی در هیچ مقطعی چنین برنامه بیکیفیت و دور از مسائل اصلی کشور وجود نداشته است.
دولتی که همزبان مردم نیست
داود سوری دیگر اقتصاددانی است که انتقاد خود از دولت و بهویژه تیم اقتصادی را بهشکل علنی رسانهای کرده است. او طی مقالهای در روزنامه اصلاحطلب اعتماد مینویسد: «...آنچه در تحولات اخیر (افزایش قیمت دلار) مشخص شد که نگرانی بیشتری از کردهها و نکردههای دولت ایجاد میکند، ضعف تئوریک و مدل رفتاری دولتمردان در مواجهه با ناملایمات اقتصـادی و پاسخگویی به کسانی است که با امید به آیندهای بهتــر، آنهــا را برگزیده و بر مسند قدرت نشاندهاند. افزایش قیمت ارز چه بهدلیل سیاستهای اقتصادی دولت، چه بهدلیل تحریم و عنادورزی آمریکا و برخی دیگر از کشورها و چه بهدلیل مخالفین داخلی دولت برای مردم تشویش و نگرانی بههمـراه دارد...».
این اقتصاددان معتقد است رفتار تیم اقتصادی دولت در مواجهه با افزایش نرخ ارز سبب شد بسیاری از حامیان دولت ناامید شوند، او در بخش دیگری از این یادداشت این گونه مینویسد: "آنچه از ابتدا فقدان آن مشهود بود و همچنان هست تحلیل علمی دولت از چرایی افزایش قیمت ارز و توضیح و توجیه سیاستهایی است که دولت برای مواجهه با مسئله افزایش نرخ ارز انتخاب کرده است، بهعبارت دیگر پزشکان اقتصادی دولت بهجای تشخیص بیماری و اتخاذ روش درمان و توضیح آن به بیمار از همان ابتدا چاره را در انکار و ناچیز شمردن بیماری یافتند و سپس با شدت گرفتن بیماری، آن را غیراقتصادی و به گردن دشمن و جو روانی با حباب معروفش انداختند، دریغ از ذرهای تحلیل علمی و دریغ از ذرهای احساس مسئولیت که میباید چرایی پیدایش این مشکل را حتی اگر غیراقتصادی است با مردم در میان بگذارند و از نگرانی آنها بکاهند...».
سوری در بخش انتهایی این نوشته بر این نکته تأکید دارد که تیم اقتصادی دولت با مردم همزبانی نمیکند. در همین بخش او این گونه نوشته است: «...هیچیک از اعضای اقتصادی دولت بهزبان اقتصادی با مردم صحبت نکردند و تنها با صحبتهای دوپهلوی خویش بر تشویش و نگرانی و بیاعتمادی مردم به خود افزودند. این چه مدل رفتاری است که بهجای توضیح علمی سازوکار بازار ارز و ریشهیابی مشکلات آن، در مورد بازار ارز نیز آمرانه صحبت میکند و انتظار اقناع مردم را نیز دارد؟ چرا انتظار دارند که مردم رفتار اقتصادی و برنامه زندگی خود را بر مبنای قول رییسجمهور و انشاءالله گفتن رییسکل و نصیحتهای رییس سازمان برنامه و بودجه تنظیم کنند؟ این انتظار از کجا حاصل میشود؟ در چارچوب همین مدل رفتاری است که نمایندگان مجلس نیز با روشهای غیرمتعارف گلایه خود را از اداره بازار ارز اظهار میکنند و متأسفانه آنچه در انتها فدا میشود عقلانیت و علم اقتصاد است».
انتهای پیام/*