مرحوم شیخ مرتضی تهرانی: خدا به رهبر معظم انقلاب نعمت "شناخت دشمن" را عطا کرد / باید بفهمیم کمبودهای جامعه را به چه کسی نسبت دهیم
مرحوم شیخ مرتضی تهرانی ضمن بیان منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب شناخت دشمن را یکی از نعمات خداوند بر ایشان معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا آیتالله شیخ مرتضی تهرانی فرزند میرزاعبدالعلی تهرانی و برادر گرامی مرحوم شیخ مجتبی تهرانی و از اساتید مشهور اخلاق کشورمان محسوب میشود. پدر ایشان حاج میرزا عبدالعلی از شاگردان آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بود.
آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوانترین شاگردان درس خارج مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. هنگام عزیمت ایشان به قم، باوجودآنکه پدر بزرگوارشان با عموم مراجع وقت، مراوده داشتند، اما به مرتضایش، پیوند خاص با حاجآقا روحالله را توصیه کرد.
آیتالله مرتضی تهرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سیاست کناره گرفت و از پذیرش پست حکومتی امتناع کرد، اما با این حال ایشان همواره بهعنوان عالمی سیاسی شناخته میشد. حضور آیتالله ریشهری و حجتالاسلام محمدحسین رحیمیان در جلسات ایشان نشاندهنده این موضوع است.
متأسفانه در این سالیان اخیر نسبتهای نامتعارفی را به بیت این خاندان شریف نسبت به موضوع "ولایت فقیه" و شخصیت "رهبر معظم انقلاب" نسبت دادند که با واکنشهای متعددی این عالم بزرگوار و سایر شاگردان و مریدان ایشان روبرو شد.
در ادامه، پیش از این مجله "پاسدار انقلاب" گفتوگویی با این مرحوم شیخ مرتضی تهرانی درباره منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب صورت داده بود که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
«با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم میدانم بنده این طور فکر کردهام که ابتدا اشارهای داشته باشم به ذاتیات آیهالله خامنهای «سلامالله علیه» که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر ازاین صحبت مطلع شوند یکی دو نکته را تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر جز خودشان اطلاع نداشتهاند و این در حافظه و اطلاعات من هست و بعد وارد تصمیمهای ایشان میشوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض میکنم که کدام یک از این ذاتیات است و بعد هم اشارهای میکنم به آنچه که به عنوان نقیصه در جامعه دیده میشود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.
کمبودهای جامعه کنونی اسلامی در زمان امیرالمؤمنین(ع) نیز بود
البته این نقیصهای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلواتالله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلواتالله علیه» بوده است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره میکنم . یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم میخورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا میشوند.
بلندهمتی رهبر معظم انقلاب
... یکی از ذاتیات ایشان(رهبر معظم انقلاب) که اشاره میکنم، بلندهمتی ایشان است. یعنی آن قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.
احترام و تواضع فراوان رهبری به والدین
خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، بهخصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.
غلظت اخلاص رهبر انقلاب را در نماز مغرب میبینم
آنچه که من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول، و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بودهاند. چرا میگویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات ایشان را مرتب گوش میکنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت میکنند، من گوش میکنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع میکنند، نگاه میکنم و میبینم روز به روز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر میشود.
رهبری در مسائل سیاسی و فقهی سرآمد هستند
در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی میروند و مطالعه و جمعآوری و مقایسه میکنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد میشوند و جواب میدهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آن قدر احتیاط میکنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کردهام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمیکنند. کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی میآمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچکدام در ذاتیات به این بزرگوار نمیرسند و نرسیدند.
آثار تهذیب نفس و تشدید اخلاص را چند شب پیش در نماز آقا دیدم
من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز میخواند در ایشان دیدم. می پرسید : چگونه دیدی ؟ با همین چشم ؟ میگویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لاالهالاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما بهجا نیاوردهاند، چون درک نکردهاند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند.
کمبودهای جامعه را باید بفهمیم به چه کسی نسبت بدهیم
در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس میکنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» هم بود. آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمیتوانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بینظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟ این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین طوری نمیدانند دلیلش چیست و منتظر ماندهاند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.
این آقای بزرگوار «سلام الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را میکشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد میکنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلواتالله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشتهها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس میآیم. حضرت مسلم«سلامالله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیدهایم.
انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم میبینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان میلنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کردهام.
آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمیتوانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل میکنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمیرسد.
آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت میکشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگتر، لطیفتر و حساستر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را میزنم، عرض میکنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحثهای اخلاص مطالعه کردهام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کردهام.
این جمله دربستهای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است.
کسانی که خیال میکنند ایشان دارد تند میرود اشتباه میکنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاهها و چالهها را میبیند.
انتهایپیام/