گزارش| فرار روبهجلوی تعطیلکنندگان صنعت هستهای بهبهانه قطعی برق!
همان جریان رسانهای که صنعت هستهای را بیفایده و از لحاظ اقتصادی بدون توجیه نشان میداد و از تعطیلی این صنعت در قالب برجام دفاع میکرد، اکنون با بهانهکردن قطعی برق در کشور، در یک فرار روبهجلو مدعی شده است که چرا هستهای به داد صنعت برق نمیرسد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، چند سالی است در جریانهای رسانهای، خطی دیده میشود که قبل از توافق هستهای و حتی قبل از روی کارآمدن دولت یازدهم، سعی داشت با سوء استفاده از وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در سالهای 90 تا 92 که تورم و گرانی و برخی کمبودها بهروی مردم فشار میآورد، صنعت هستهای را به وضعیت معیشتی مردم گره بزند و با نشان دادن دانش و فناوری هستهای بهعنوان یک صنعت پرهزینه و کمبازده برای اقتصاد کشور، زمینه گفتگو و مذاکره با آمریکا را فراهم کند.
این خط رسانهای که میتوان حضور پررنگ آن را در روزنامههای زنجیرهای مشاهده کرد، در جریان مذاکرات برجام نیز خط پرهزینه بودن و کمفایده بودن هستهای را نیز دنبال نمود و از طرفی دیگر برجام را تحت عناوین ناجی اقتصاد ایران بزک مینمود و با القای دروغ و در مورد دستاوردهای برجام، محدودیتهای شدید اعمالشده در بخشهای غنیسازی، راکتور آب سنگین و تحقیق و توسعه فناوری هستهای را توجیه میکرد.
اکنون که برجام با خروج آمریکا تبدیل به یک مرده متحرک شده است، روزنامه آفتاب یزد با انتشار گزارشی در تاریخ 26 تیرماه سعی نموده با سوءاستفاده از قطعی حال حاضر برقها، توسعه و ساخت نیروگاه هستهای را بیفایده و بیثمر نشان دهد و در یک مطلبی غیرکارشناسی با هدف نشان دادن روسیه بهعنوان یک شریک نامطمئن، ادامه توسعه نیروگاه بوشهر را بدون توجیه اقتصادی و بیفایده نشان دهد.
ریشه قطعی برق در کجاست؟
اما این مسئله نیاز به پاسخ دارد که "دلیل واقعی این قطعیها چیست و از کجاست؟" ریشه این قطعی را باید در سیاستهای انرژی و عملکرد وزارت نیرو جستوجو کرد. گزارشهای رسمی وزارت نیرو در رابطه با آمار تفصیلی صنعت برق ایران نشان میدهد در سال 92 سرانه مصرف برق در کشور 2624 کیلوواتساعت و سرانه تولید 3388 کیلوواتساعت بوده است، در حالی که این میزان در سال 96 برای سرانه مصرف برق 3126 و سرانه تولید 3820 کیلوات ساعت بوده است و این بهمعنای آن است که مصرف سرانه برق حدود 19 درصد رشد داشته است، در حالی که این مقدار رشد برای سرانه تولید در این چهار سال 12 درصد بوده است و این نشان میدهد رشد تولید سرانه برق متناسب با رشد سرانه مصرف نبوده است. داستان جایی جالب میشود که طبق گزارش وزارت نیرو سهم برق هستهای از این تولید 1 درصد بیشتر نیست و از سال 2011 که نیروگاه بوشهر به بیشینه ظرفیت تولید خود رسیده است، این مقدار ثابت بوده و رشدی در تولید سرانه برق هستهای وجود نداشته است.
از طرفی دیگر تلفات زیادی در شبکه برق وجود دارد. بر اساس آمارهای وزارت نیرو میزان تلفات کل شبکه برق اکنون در حدود 11 درصد است که علیرغم اقدامات انجامشده در این بخش، همچنان این مقدار بیشتر از استانداردهای جهانی است. کاهش تلفات شبکۀ برق، علاوه بر جلوگیری از هدررفت منابع کشور، کاهش هزینه تمامشده برق را نیز بهدنبال دارد؛ بهطوری که کاهش هر 1 درصد از تلفات، سالانه 2.6 میلیارد کیلووات ساعت، معادل هزار میلیارد تومان صرفهجویی بههمراه دارد.
دولت یازدهم در رابطه با افزایش ظرفیت تولید برق هستهای اقدام مؤثری انجام نداده، با کاهش سرمایه گذاری در بخش واحدهای حرارتی و عدم اصلاح و اجرای قوانین تسهیلکننده فضای کسب و کار در این بخش، واحدهای حرارتی را نیز بهاندازه مورد تأکید در برنامه های بالادستی توسعه نداده، از سوی دیگر در جهت توسعه ظرفیتهای تولید برق پراکنده (DG و CHP) بهعنوان یک راهکار پدافند غیرعامل در شرایط اضطرار نیز موفقیت چندانی حاصل نشده و حتی با برخی قوانین بازدارنده در این بخش، تقاضای سرمایه گذاری در آن را بیپاسخ گذاشته است.
کنار این موارد، اقدام مؤثری برای تعرفهگذاری صحیح و اصلاح اقتصاد برق و همچنین بهبود شرایط بدمصرفی انرژی در کشور انجام نشده است، بنابراین چطور میتوان انتظار داشت که نیروگاه بوشهر به داد صنعت برق برسد و جلوی خاموشی و قطعی برق را بگیرد؟!
پشتپرده مقصرسازی
دلیل اینکه این جریان رسانهای بهدنبال مقصرسازی از قطعی برق است را باید در برجام جستوجو کرد. رسانههایی که برجام را بزک میکردند و از کاه دستاوردهای آن کوه میساختند، همان جریان رسانهای هستند که در برابر محدودیتهای شدید صنعت هستهای (بخوانید تعطیلی هستهای) سکوت کردند و بعضاً آن را توجیه نمودند! اکنون که ترامپ کاه دستاوردهای برجام را برده است، بهدنبال این هستند که هستهای را بعد از مرگ برجام به خاموشی ببرند؛ با این بهانه که ساخت نیروگاه بوشهر بهصرفه نیست و باید آن هزینه را صرف اصلاح سیستم فرسوده برق کرد! اما بهتر است نگاهی به آمارهای جهانی در این رابطه بیندازیم. بررسیهای آماری نشان میدهد سهم برق هستهای از سبد منابع تولید انرژی در ایران حتی در مقایسه با میانگین جهانی کمتر است. سهم هستهای از تولید انرژی در جهان تقریباً بهمیزان ثابت 4 درصد بوده است و این اطلاعات را میتوان در شکل (1) بههمراه منبع که شرکت نفتی British Petroleum است، مشاهده کرد.
شکل 1 ــ میزان سهم منابع مختلف در تولید انرژی در جهان
شکل (2) نمودار رشد سهم برق هستهای از میان منابع دیگر انرژی در جهان را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود تولید برق هستهای طی دو دهه گذشته بهطور میانگین روند صعودی داشته است و تقریباً بهمیزان معادل 580 میلیون تن نفت در سال 2015 رسیده است.
شکل 2 ــ میزان رشد تولید برق هستهای در جهان
شکل (3) منابع تولید انرژی کشورهای اروپایی را نشان میدهد. اشاره به سبد انرژی کشورهای اروپایی از آنجایی اهمیت مییابد که این کشورها در صنعت تولید انرژیهای تجدیدپذیر پیشرو هستند و این شکل نشان میدهد برق هستهای دارای بیشترین سهم است و در سال 2015 به میزان 26 درصد رسیده است. با توجه به این آمارهای جهانی میتوان گفت نسبت به برق هستهای ناعادلانه برخورد شده است.
شکل 3 ــ میزان سهم منابع تولید انرژی در کشورهای اتحادیه اروپا
دولت یازدهم با موافقت با پذیرش محدودیتهای شدید درباره صنعت هستهای در برجام، نسبت به این صنعت بیمهری کرد. محدودیتهایی که پذیرفته شده در بازههای طولانی 10 و 15 ساله قرار دارندو از یک طرف غنیسازی محدود شد و از طرف دیگر راکتور آب سنگین اراک تعطیل و در قلب آن بتن ریخته شد. از فناوری راکتور آب سنگین اراک میشد برای تولید برق هستهای استفاده کرد. جایی که غنیسازی محدودیت دارد، برای تولید برق راکتور آب سنگین بهصرف است؛ چرا که از سوخت اورانیوم 238 استفاده میکند و این سوخت در چندین مرحلهای که استفاده میگردد، میتواند دوباره در چرخه سوخت بهعنوان سوخت استفاده شود؛ ولی ما این ظرفیت را در برجام بهباد دادیم، بنابراین کسانی که در برجام از تعطیل کردن هستهای استقبال کردند و آن را پرهزینه و کمبازده جلوه دادند، نمیتوانند امروز مدعی شوند که چرا برق هستهای به داد قطعی برق نمیرسد، این فرار رو به جلوست!
انتهای پیام/*