گزارش تسنیم|خصومت فزاینده قزاقها نسبت به روسیه و چین
طی سالهای اخیر موج فزایندهای از احساسات چین و روسهراسانه در قزاقستان رواج یافته که بر آینده مناسبات این جمهوری آسیای مرکزی با این دو قدرت بینالمللی تاثیرگذار خواهد بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از نشریه یوریژیان دیلی مانیتور، قزاقها طی سالهای اخیر به طرز فزایندهای نسبت به نزدیکی روابطشان با روسها و چینیها بدبین شدهاند.
این مساله توانایی پیشین مسکو برای نفوذ در قزاقستان را بسیار محدود کرده و تحرک در امور مربوط به این کشور را برای پکن دشوار کرده است.
موضوع دیگری که باعث پیچیدگی بیشتر این مساله شده، این دیدگاه رایج میان قزاقهاست که روسیه را ورای دیدگاههای ضدچینی و چینیها را پشت جریانات ضدروسی در قزاقستان میبینند.
این دیدگاه روابط میانقومی را در بزرگترین جمهوری آسیای مرکزی تحت تاثیر (منفی) قرار داده است. اما در این میان آستانه در جستجوی شرکای جدیدی غیر از این دو قدرت فائقه در آسیای مرکزی بوده است. در این راستا یا در تلاش بوده خود را به جایگاه یک هژمون منطقهای ارتقاء دهد و یا به کشور ثالثی خارج از منطقه نزدیک شود.
این مساله در عوض میتواند ترکیب پیچیدهای از سیاست خارجی و داخلی را پس از حاکمیت نور سلطان نظربایف (تنها رئیسجمهور قزاقستان طی 3 دهه پس از فروپاشی شوروی) در قزاقستان به وجود آورد.
دولت روسیه نیز نسبت به این موضوع هشدار داده است؛ چرا که مسکو اگر موقعیت خود را در قزاقستان از دست بدهد، توانایی نفوذش در دیگر مناطق آسیای مرکزی را نیز از دست داده و همکاریاش با چین بهعنوان شریکی برابر، بسیار کاهش خواهد یافت.
یکی از تحلیلگران روس در این زمینه میگوید که «قزاقستان امروز متحد روسیه است، اما دوست او نیست»، چرا که «در داخل قزاقستان دیدگاههای روسهراسانه در حال تقویت هستند».
یاروسلاو رازوموف همچنین میافزاید: این خبر خوبی نیست و به نظر نمیرسد در مدت کوتاهی شرایط تغییر کند. در عوض «مسکو باید تلاش کند تا با این شرایط کنار بیاید»؛ مسالهای که در مسکو پذیرش آن کمی دشوار است.
او میگوید مقالات ضدروسی در رسانههای قزاق بسیار رایجند، در حالی که نسخههای حامی روسیه به ندرت یافت میشوند. در حقیقت، بسیاری از قزاقستانیها بر این باورند که روسیه و نهادهای نفوذ تحت امرش در حال ترویج نگرشهای ضدچینی در میان قزاقها هستند.
این اقدام آخرین تلاشهای روسیه برای حفظ جایگاه اقلیت روستبار در قزاقستان و کارکرد اهرمهایش در قبال این جمهوری است. در همین حال به عقده رازوموف، دیگر پیشنهاد مسکو برای عضویت قزاقستان در اتحادیهها و نهادهای بینالمللی سیاسی با روسیه نتیجه عکس داده است.
نخست، قزاقها به خوبی به یاد میآورند در آخرین دورهای که آنها بخشی از یک کشور مشترک بودند، مسکو چه رفتاری با آنها کرد؛ و دوم، طرف روسی در ارتباط با منافع آستانه در عضویت اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی بدقولی کرده و این باعث رنجش و بیاعتمادی آنها شده است. برخی قزاقها حتی در خصوص کارکردهای باقی ماندن قزاقستان در این سازمانها پرسشهایی جدی مطرح میکنند.
این تحلیلگر روس همچنین بر این عقیده است که عامه مردم قزاقستان نیز در خصوص این که مسکو توانایی یاری رساندن به آنها در حوزه اقتصادی را داشته باشد، تردید دارند. روسیه به لحاظ تکنولوژیک (در صنعت) بسیار عقبافتادهتر از آن است که دردی را از قزاقستان دوا کند. اما تحرکات سیاسی مسکو بیش از دیگر اقداماتش موجب خشم قزاقها شده است.
در این راستا میتوان به باور گستردهای در میان قزاقها اشاره کرد که میگوید سرویسهای ویژه روسیه پشت تلاشهای سال 2016 برای سازماندهی یک کودتا علیه رئیسجمهوری این کشور، نورسلطان نظربایف قرار داشتهاند. برخی تحلیلگران بومی حتی بر این باورند که مسکو در پی اجرای سناریوی اوکراین در قزاقستان بوده است.
این تحلیلگر روس میگوید، واضح است که مسکو ابتکار عمل را از دست داده و همچنان کار زیادی برای بازیابی نفوذ سابق خود در پیش دارد. هنوز بسیاری از مقامات روس احساس میکنند که قزاقستان برای همیشه باید با روسیه همراه بوده و پا جای پای او بگذارد، اما این آن چیزی نیست که در قزاقستان میگذرد. واگرایی آستانه از مسکو در حال افزایش است؛ الفبای سیریلیک روسی جای خود را کم کم به الفبای لاتین (غربی) میدهد و قزاقستان در حال توسعه روابطش با دیگر بازیگران رقیب روسیه است.
در چنین شرایطی بسیاری از تحلیلگران آسیای مرکزی ممکن است به حضور چین برای پر کردن این خلأ اشاره کنند، اما این مساله نیز به وقوع نمیپیوندد.
در همین حال، دیدگاههای ضدچینی همراستای با نگاههای ضدروسی در حال رشد در جامعه قزاقستان است. این دیتاها از منابع مختلفی به دست آمدهاند، اما نتیجه همه یکی است و این برای چین بسیار نگرانکننده است. این مساله میتواند دلیل مناسبی برای تحولات اخیر رخ داده میان دو کشور باشد.
عادل کواکنوف، یکی از تحلیل گران قزاقِ مسائل چین در آستانه اخیراً به برنامه «سی ای مانیتور» گفته است که منافع اقتصادی بر نگاهها و افکار عمومی غلبه میکند و قزاقستان اگر میخواهد توسعه پیدا کند به روابط با چین نیاز دارد. علاوه بر این او معتقد است چینهراسی در قزاقستان 2 الی 3 نسل پیش از این در دوران اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته و در نهایت از میان خواهد رفت.
در همین حال اما، او تصریح میکند که جمعیت بزرگ چین و استانداردهای بالاتر زندگی در آنجا چنین هراسی را تاکنون در قزاقستان زنده نگه داشته است.
اما اکنون یک فاکتور جدید و بسیار مهم در این باره وجود دارد، آنهم سرکوب مسلمانان این کشور در سین کیانگ است که روز به روز بدتر میشود.
سایراگل سائوتبای، یکی از قزاقهایی که از چین به قزاقستان مهاجرت کرده است، میگوید که تا پیش از این سرکوبها و فشارها تنها علیه اویغورهای بومی اعمال میشد. او فشارهای دولت چین علیه دیگر گروههای ترکزبان و مسلمان این منطقه را نیز در فضای قزاقستان مطرح کرده است.
او بر این عقیده است که پس حل مساله اویغورها، پکن توجهاتش را به سمت 1.2 میلیون قزاقی که در چین زندگی میکنند، متمرکز خواهد کرد.
بنا بر گفتههای سائوتبای، مقامات چینی حدود 2500 قزاق را در کمپهای کار اصلاحی جمع کردهاند. این اقدام بیسابقه سکوبگرانه چینیها منجر به تشدید احساسات ضدچینی در قزاقستان شده است.
این قزاقها در دهههای 1920 و 1930 طی برنامههای «اشتراکیسازی» و «یکجانشینی» اتحاد جماهیر شوروی، به چین روانه شده و با این وجود، پیوندها و ارتباطات خود را با دیگر اعضای خانواده در قزاقستان حفظ کردهاند.
با گذشت 2 دهه از استقلال، دولت قزاقستان همچنان خود را حامی قزاقهای سرتاسر جهان معرفی میکند. با شرایط فعلی یا باید در موضع سختی ایستادگی کند و یا اعتبارش را در میان مردم قزاق داخل کشور از دست بدهد و در نتیجه، زمانی که پکن انتظار دستیابی به یک نفوذ واقعی در قزاقستان را دارد، اقدامات دستگاههای امنیتی این کشور در سین کیانگ تحقق این امر (حداقل) در کوتاهمدت را غیرممکن کرده است.
در همین حال، آستانه به دنبال دوستان و متحدانی در مناطق دیگر -به احتمال زیاد ابتدا در غرب و سپس در جهان اسلام- خواهد بود. هر کسی که امروز بتواند حمایتی را از قزاقستان فراهم بیاورد، در آینده به نفوذ و منافعی دست خواهد یافت.
انتهای پیام/