طنز/ ممنوعیت "کشت تراریخته" توسط یکسری کشورهای عقبمونده!
یک متخصص و حامی واردات تراریخته در پاسخ به این سؤال که؛ اگر "محصولات تراریخته" خوبه، چرا کشورهای اروپایی کشت این محصولات را ممنوع کردهاند؟! گفت: این کشورها، یکسری کشورهای عقبمونده و فناوریهراس هستند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ "قالب طنز" از قالبهای بسیار جذابی است که میتواند بسیاری از حقایق و واقعیتهای زندگی روزمره را با قدرت و شفافیت بیشتری منعکس کند؛ از این رو قصد داریم از این پس، به برخی از موضوعات، مسائل و چالشهای اجتماعی در قالب طنز بپردازیم.
پیش از این در این قالب، مطلبی با عنوان طنز/ "برچسبگذاری محصولات تراریخته" باعث افزایش بیکاری میشود! منتشر کردیم.
در ادامه، مطلب طنز دیگری درباره محصولات دستکاریشده ژنتیکی تقدیم مخاطبان تسنیم شده است:
همانطور که میدانید یکی از چیزهایی که اثر بسیار مثبتی روی سلامتی آدم دارد، مصرف محصولات تراریخته است یعنی شما الآن تشریف ببر دکتر بگو ــ زبانم لال ــ علائم سرطان دارم، دکتر میگوید: «چیزی نیست! شب یهکم تراریخته غرهغره کن، خوب میشی!».
اما از آنجایی که یک عده "آدم بیسواد و فناوریهراس" در مورد مضرات این محصولات جوسازی کردهاند، مصاحبهای ترتیب دادیم با آقایان دکتر "تاجر علیشاه وارداتآبادی" و "پروفسور ژنخوبزاده" از کارشناسان حوزه تراریخته که توجه شما را به آن جلب میکنیم:
مصاحبهگر:آقای دکتر! اگر ممکنه اول در مورد ریشه کلمه تراریخته توضیح بدین.
دکتر وارداتآبادی: با عرض سلام و درود به پیشگاه تمام دستاندرکاران تولید، توزیع و واردات محصولات تراریخته؛ این کلمه در اصل «تو راه ریخته» بوده؛ به این معنی که همه جا هست و همه هم میکارن و ما وارد نکنیم، یکی دیگه میکنه لذا تلاش بعضیا برای اینکه جلوی وارداتش رو بگیرن رو اصن نمیفهمم یعنی چی ...
مصاحبهگر: البته اینکه میفرمایید همهجا، همهجا هم نیست؛ ظاهراً بعضی جاها ممنوعه؟!
دکتر وارداتآبادی: خب، البته یهسری کشورای عقبمونده و فناوریهراس ...
مصاحبهگر: منظورم روسیه، کشورهای اروپایی و ... بود!
دکتر وارداتآبادی: چیزه ... ببینید مهم خوردنشه که همه میخورن ضمناً یهکم از سؤالات رو از پروفسور بپرسید؛ پروفسور جان، بیا جلو با شما کار دارن.
پروفسور ژنخوبزاده: جونم ...
مصاحبهگر: جناب پروفسور! یه انتقاد اینه که چرا این محصولات توی ایران یواشکی فروخته میشه؟
پروفسور ژنخوبزاده: داداش، میخوای مام سر چهارراه وایسیم داد بزنیم «بدو دمپایی بیار تراریخته ببر»؟ نه دِ بگو دیگه.
مصاحبهگر: خیر، قربان! قصد جسارت نبود؛ میگم بالاخره یه "برچسبی" چیزی ...
پروفسور ژنخوبزاده: اولندش که ما برچسب داریم، خوبشم داریم؛ همین پیش پات یه دونه «ضدعلم»شو زدیم رو پیشونی یه یارویی که "مضرات مضرات" میکرد؛ گفتیم دفعه بعد که میاد شناس باشه!
مصاحبهگر: بله! حالا شما خودتونو ناراحت نکنید؛ آقای دکتر، میگم این محصولات بالاخره یهسری تأثیرات نامشخص داره دیگه؟ نه؟!
دکتر وارداتآبادی: تأثیرات که داره ولی کاملاً مشخصه، ما حساب همهچی دستمونه؛ یعنی اصلاً آزمایشم کردیم حتی!
مصاحبهگر: بله! خیلی عالی ... مخاطبان عزیز، لطفاً توجه کنید این قسمتش خیلی مهمه؛ خب، جناب دکتر، در مورد آزمایش برامون بگین.
دکتر وارداتآبادی: بله ... ما چهارتا عدس تراریخته دادیم یه مرغه خورد ولی هیچیش نشد؛ ما هم بهمیمنت و مبارکی خود مرغه رو کباب کردیم خوردیم.
مصاحبهگر: اَ، چرا آقای دکتر؟ ناسلامتی سند بود!
دکتر وارداتآبادی: بابا چی سند بود، پسفردا اگه زکام هم میگرفت این مخالفان واردات میگفتن بهخاطر تراریخته بوده؛ اگه یهوقت قوقولیقوقو میکرد که خر بیار عدسها رو بار کن!
پروفسور ژنخوبزاده: چیچی رو عدسا رو بار کن؟ اگه واقواق هم بکنه، عدسا رو همین جا باس آب کنیم وگرنه صرف نداره.
مصاحبهگر: جسارته! روم به دیوار ولی بهنظر میرسه آزمایشتون همچی بگینگی یهذره مخدوش بوده.
دکتر وارداتآبادی: پروفسور جان، زبان علمی من دیگه کارساز نیست! ببین این چی میگه.
پروفسور ژنخوبزاده: بذار خودم شیرفهمش میکنم.
مصاحبهگر: نه، والله راضی به زحمت جناب پروفسور نیستیم؛ آخه میگن وقتی این سیب تراریخته رو میذاری جلوی کرم، نمیخوره؛ لابد یهچیزیش هست که نمیخوره، اونوقت آدم چرا راحت میخوره؟
دکتر وارداتآبادی: راحت؟! اینهمه هزینه میدیم واردش میکنیم، کجاش راحته؟!
پروفسور ژنخوبزاده: مرد حسابی! هزینه رو که ما داریم میدیم! تو یه مجوز فزرتی قرار بود جور کنی که هنوز رو هواس!
دکتر وارداتآبادی: ببین اومدی نسازیها؛ همین دفاع علمی رو نکنم جنس تراریخته تو رو کسی میخره؟
مصاحبهگر: ببخشید میان کلامتون شکر! مگه الآن واردات تراریخته مجوز داره؟
پروفسور ژنخوبزاده: وقتی دو تا واردکننده دارن حرف میزنن، یه خبرنگار نمیپره وسط بگه "بیلم کو!".
مصاحبهگر: بله! بینندگان عزیز بهنظر میرسه اوضاع برای ادامه مصاحبه زیاد مناسب نیست لذا تا تراریختهای دیگر شما رو اول به خدا، بعدشم به این دو متخصص عزیز میسپاریم؛ الفرار ...
دکتر وارداتآبادی: پروفسور جان! نگهش دار، اون برچسباتم بیار!
"محمد کورهپز؛ طنزپرداز"
انتهای پیام/*