نسبت نشاط و شادابی و اهداف آموزشی در مدارس
وزارت آموزشوپرورش باید بار دیگر در دیدگاه خود نسبت مقوله نشاط در مدارس بازنگری کند و اگر معتقد است که نشاط و شادابی باید بهعنوان هدفی مستقل دنبال شوند، در دفاع از آن ادله علمی کافی ارائه دهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سرزندگی و شادی در مدارس کمرنگ شده است این همان نقطهای است که مسئولان آموزش و پرورش و خانوادهها نسبت به آن همنظر هستند در حقیقت اوضاع فعلی مدارس دولتی مهمترین عامل شاد نبودن دانشآموزان است.
البته عوامل مختلفی در ایجاد فضای بانشاط مدارس سهیم هستند از ساختار و چیدمان کلاسهای درس, محتواهایی که به دانشآموز ارائه میشود و نحوه تدریس معلم تا فعالیتهایی از جمله برنامههای هنری و ورزشی که در غلبه فضای آموزشی در مدارس کمرنگ شده است.
بیشتر بخوانید:
یحیی کاویان کارشناس آموزشی در یادداشتی به بررسی مقوله نشاط در مدارس پرداخته است.
مشروح یادداشت او را در ذیل بخوانید:
نشاط و شادابی «شرط لازم» برای حضور فعال دانشآموزان در مدرسه، مشارکت آنان در برنامهها و درنهایت تحقق اهداف آموزشی است. بر این اساس نشاط و شادابی «هدف مستقل» نبوده و صرفاً «وسیلهای در خدمت تحقق اهداف آموزشی» است.
تحول در آموزشوپرورش در ادبیات و عمل دولت یازدهم با نشاط و شادابی دانشآموزان گره خورده است. اولین شاهد این مدعا به 30 مرداد 96 یعنی نخستین روز حضور وزیر آموزشوپرورش در جایگاه وزارت بازمیگردد. او با انتشار یک پیام ویدئویی سه قول جدی به مردم داد. یکی از آن قولها تربیت نسلی بود که در کنار تدین، خلاقیت و کارآفرینی، «بانشاط» نیز باشد. آن روز کمتر کسی فکر میکرد که کلمه «نشاط» در این پیام ویدئویی بتواند به محور اصلی مهمترین تحلیلها و تصمیمات وزاتخانه تبدیل شود تا اینکه اواسط بهمنماه سال گذشته شورای عالی آموزشوپرورش با استناد به آثار مخرب آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان و نمونهدولتی بر نشاط و شادابی دانشآموزان، حذف این مدارس از مقطع متوسطه اول را به تصویب رساند.
اگر چه مخالفتها با تصمیم فوق نهایتاً باعث شد که رئیسجمهور آن را امضاء و ابلاغ نکند اما این اتفاق باعث نشد تا جایگاه «نشاط و شادابی» در برنامههای وزارتخانه متزلزل شود. چند روز پیش مجدداً وزیر آموزشوپرورش گفت: «دانش آموزان از رفتن به مدرسه راضی نیستند و با خوشحالی به سوی فضای مدرسه رهسپار نمیشوند، همچنین خروج از مدرسه برای آنها با دلتنگی همراه نیست، بنابراین باید برای این موضوع چارهاندیشی کرد». او در ادامه گفت «از مهر سال جاری 4-5 برنامه بهویژه در دوره ابتدایی آغاز میکنیم که بهتدریج نظام آموزشی ما را به افزایش میل و رغبت دانش آموزان برای سوق دهد».
موارد فوق و نیز مجموع اظهارنظرهای یک سال گذشته وزیر آموزشوپرورش، نشان از جایگاه رفیع نشاط و شادابی در نگاه او دارد و تجربه مدارس نمونه دولتی و سمپاد نشان داد که این دیدگاه میتواند تصمیمات کلانی رقم زند که پشتوانه کارشناسی آنها محل ابهام است. ازاینرو ضروری است جایگاه حقیقی نشاط و شادابی در مدارس مورد واکاوی و بازنگری قرار گیرد.
بهمنظور تبیین جایگاه نشاط و شادابی در مدارس نخست باید جایگاه و فلسفه وجودی «مدرسه» مرور شود. مدرسه تجلیگاه «نظام آموزش رسمیِ اجباری» است. مراد از نظام آموزش رسمیِ اجباری، مجموعهای از «اهداف آموزشی» است که توسط حاکمیت (به نمایندگی از مردم جامعه) تعیین شده و تحقق آنها برای آحاد جامعه در سنین دانشآموزی لازم شمرده شده است. بر این اساس مدرسه «متولی تحقق اهداف آموزشی» است یعنی مدرسه وجود دارد تا اهداف آموزشی مصوب را محقق سازد.
بر اساس این تعریف از مدرسه ارتباط نشاط و شادابی با مدرسه باید در پرتوی اهداف مورد بررسی قرار گیرد. اگر اهداف آموزشی مصوب را جستجو کنیم، «امیدوار و بانشاط بودن» تنها در اهداف دوره ابتدایی به چشم میخورد. این هدف در کنار 95 هدف دیگر این دوره، ذیل اهداف اخلاقی آمده است.
از منظری کلانتر در تحلیل نسبت نشاط و شادابی با اهداف آموزشی میتوان تحلیل دیگری نیز ارائه کرد؛ میتوان گفت شرط لازم برای حضور فعال دانشآموزان در مدرسه، مشارکت آنان در برنامهها و درنهایت تحقق اهداف آموزشی، نشاط و شادابی است. درواقع اگر مدرسه محیطی دلچسب و جذاب نباشد، دانشآموز رغبتی برای حضور در مدرسه نخواهد داشت و این امر مانع تحقق اهداف آموزشی است.
دو تحلیل فوق نشان میدهد که نشاط و شادابی از یکسو «یکی از» چندین اهداف دوره ابتدایی است و از سوی دیگر، شرط لازم و درواقع «وسیله»ای در خدمت تحقق اهداف آموزشی است. دلالت اصلی این دیدگاه آن است که اگرچه برای تحقق نشاط و شادابی در مدارس باید تلاش کرد اما این امر بدان معنا نیست که میتوان تحقق اهداف آموزشی را در مقابل ایجاد نشاط و شادابی نادیده گرفت، یعنی در بدترین حالت اگر میان تحقق بخشی از اهداف آموزشی و ایجاد نشاط و شادابی تعارضی حاصل شود، تحقق اهداف آموزشی اولویت داشته و این نشاط و شادابی است که باید موقتاً به حاشیه رانده شود.
مبتنی بر اظهارنظرها و اقدامات به نظر میرسد وزارت آموزشوپرورش شادابی و نشاط را نه «یکی از اهداف» و نه «وسیلهای در خدمت تحقق اهداف» میداند، بلکه مستقلاً برای آن ارزشی والا متصور است و تحقق آن را فی الذاته بهعنوان یک «هدف اصلی» و ارزشمند مورد توجه قرار میدهد. اگر این تلقی صحیح باشد، این پرسش قابلطرح است که دیگر چه الزامی به وجود مدارس است؟ اگر هدف وجودی مدارس ایجاد نشاط و شادابی دانشآموزان است، این مهم با نیامدن آنها به مدرسه، بازی با همسالان و تفریح صرف بسیار راحتتر محقق میشود و نیازی به این حجم از هزینه و برنامهریزی برای آموزش مدرسهای نیست.
با توجه به توضیحات فوق، نگاه صحیح به نشاط و شادابی در مدارس آن است که آن را «وسیله»ای در خدمت تحقق اهداف آموزشی قلمداد کنیم و پیگیری تحقق آن بهمثابه یک «هدفِ مستقل» را وانهیم. بر این اساس ضروری است وزارت آموزشوپرورش نیز بار دیگر در دیدگاه خود نسبت به این مهم بازنگری کند و اگر همچنان معتقد است که نشاط و شادابی باید بهعنوان هدفی مستقل دنبال شود، در دفاع از آن ادله علمی کافی ارائه دهد.
انتهای پیام/