عوامل سریال "پدر" در خبرگزاری تسنیم| توفیقی: سفارشهای صداوسیما اجازه نمیدهد درام جلو برود/ امیرجهانی: "پدر" بهدنبال تطهیر هیچ آقازادهای نیست
نویسنده سریال "پدر" با اشاره به برخی از نقدهایی که به سریال میشود، گفت: برخی از کامنتها و انتقادات نارواست چرا که میگفتند ما بهدنبال تطهیر برخی از آقازادهها هستیم که اصلاً اینطور نبوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، این روزها همه درباره حامد و لیلای سریال "پدر" صحبت میکنند که آیا در نقشبندی کاراکترها غلو شده؛ افسانهای هستند و یا قصد نویسنده بر الگوسازی چنین شخصیتهایی در جامعه، آرمانی است. حامدی که هیچ نقطه ضعفی ندارد، در عین ثروتنمند بودن خانوادهاش، بخشندگی و سادهزیستی را پیشه خود کرده و لیلا دختر امروزی دانشگاه را وارد فضایی میکند که برای خود ریحانه پارسا بازیگر نقش لیلا یک جستوجوگری برای ایدهآلسازی این کاراکتر بود که به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: "درست است که حامد در جامعه نداریم ولی میتوانیم حامدها پرورش دهیم."، یا خود سینا مهراد بازیگر نقش حامد هم چنین عقیدهای داشت که افسانهای نوشته شد و افسانهای بازی شد اما میتوان واقعگرایانه پرورشش داد. البته در لابهلای بخش دوم گپوگفتهای خبرگزاری تسنیم با عوامل سریال "پدر" به موضوع تقوای ستیز و گریز، نویسندگی بهدور از حضور در بطن جامعه و وضعیت درام امروز نیز پرداخته شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
*در این بخش با سیدحسین امیرجهانی یکی از نویسندگان سریال "پدر" شروع کنیم؛ بسیاری بر این باورند که فیلمنامهنویسان در بطن جامعه نیستند و نمیدانند مفاهیم دینی را چگونه مطرح کنند که مردم بتوانند یک ارتباط بهتری داشته باشند، عمدتاً بهصورت ذهنی فیلمنامه مینویسند و در واقع نهتنها نمیتواند تأثیرگذار باشد بلکه معمولاً به ضدخودش تبدیل میشود و گاه ابزاری میشود به شوخیسازی بین مردم؛ البته ممکن است به کمدانش بودن فیلمنامهنویس هم برنگردد، اما امکان دارد چون اینها در مواجهه با مدیران بایستی فیلمنامهشان بهتصویب برسد و مدیران هم محافظهکاری میکنند برای اینکه به دردسر نیفتند و مشکل ممیزی نداشته باشند گاه بهشکل افراطی مفاهیم و ارزشهای دینی را مطرح میکنند، آیا نویسنده "پدر" هم پشت درهای بسته فیلمنامه این اثر را بهتحریر نگارش درآورده است؟
در دل درام حرف دینی میزنیم
امیرجهانی: من که در بطن جامعه هستم و غالباً با مترو رفتوآمد میکنم، و از طرفی درباره مفاهیم دینی اشراف خوبی دارم و صدالبته همان کارشناسان و بسیاری که این باور را درباره نویسندگان دارند از تحصیلات حامد عنقا و سبک زندگی او، خبر دارند. اصلاً همه فیلمنامه را هم قربانی کنند گلدرشت بودن مفاهیم دینی سریال به آیات قرآنی تیتراژ برمیگردد. تا به حال کجا سراغ داشتید که در درام اینطوری به مفاهیم دینی و آیات کلامالله مجید بپردازند؟ ما در هر قسمت براساس تم و محتوای آن قسمت یک آیه میآوریم و همان هم خیلی طرفدار دارد و درباره آیات خیلی صحبت میکنند. ما هر جا مفاهیم دینی به این شکل استفاده کردیم در دل درام باشد نه از دل درام بیرون بزند که شعاری بشود.
ایدئولوژی و افکار دینی درام نمیشوند
عنقا: شعار اگر فاقد شعور باشد چیز بدی است و خیلی از چیزهایی که شما بهعنوان انتقاد میگویید مدال روی سینه من است. بدانید که با این مفاهیم دینی گاهی برخورد غیرعلمی میشود مثلاً برخی از دوستان رسانهای میگویند «شما در سریال "پدر" ایدئولوژی و افکار دینی را تبدیل به درام کردهاید که اینقدر این مفهوم دینی گلدرشت شده که چنین برداشتی از این کار پسندیده و ارزشمند، درست نیست».
*یک بار این سؤال مطرح کردیم و بهرنگ توفیقی پاسخی دادند اما چون ساختار فیلم متکی بر فیلمنامه است، میخواستیم نویسندگان سریال هم پاسخ بدهند که چرا آنقدر فیلم باید دچار فلشبکهای متعددی باشد که مخاطب را سردرگم کند و ما شاهد یک داستان رئال منسجم باشیم که گاهی فینالهای فیلم زودتر لو میروند؟
مدیون ساختار فلشبک و فلشفوروارد هستم
عنقا: من سالهاست این تجربه را کردهام، چه کارهایی که با لطیفی و توفیقی و چه کمکهایی که امیرجهانی بهعنوان نویسنده داشتند، آنقدر بیننده مضاعف ما را تماشا کردهاند که نشان میدهد آنها این شیوه را قبول دارند و استقبال میکنند. یادتان باشد خیلی از آثار حتماً قابل احترام نیستند که خبرنگاران و رسانهها آنقدر نقدشان نمیکنند و هیچ اتفاقی هم برایشان نمیافتد. اما خوشبختانه این سریال را خیلیها که نقد غیرمنصفانه هم داشتند تماشایش کردند و این افتخار بنده و عوامل فیلم است. این را هم بدانید قسمت اول سریال "پدر" وقتی روی آنتن رفت برخی از جلدهای روزنامهها به تصویر لیلا بازیگر سریال ما اختصاص پیدا کرد، چهبسا بخشی از این موفقیت را مدیون این شیوه فلشبک یا فلشفوروارد که شما میگویید هستیم.
*آقای توفیقی، شما درباره وضعیت درام تلویزیون بفرمایید، بسیاری اعتقاد دارند بعد از "در پناه تو" آنقدر که بایسته و شایسته باشد ملودرام اجتماعی فراز و نشیب متعادلی نداشت و بیشتر در نشیب بوده تا فراز؟
سفارشهای صداوسیما اجازه نمیدهد درام جلو برود
البته خیلی هم بد نیست اما میتواند بهتر شود. من فکر میکنم در مرحله اول خیلی من درگیر آن نبودم و نویسنده و تهیهکننده درگیر آن میشود. یک اهدافی رسانه ملی در مقوله ملودرام اجتماعی دارد و من احساس میکنم یک جاهایی اصلاً ربطی به سریال ما و همکارانمان ندارد. احساس میکنم در واقع داشتن اهداف متعدد وقتی یک کار تصویب میشود به درام گاهی لطمه میزند. شما یک درام خوب و جذاب دارید و میتوانید طبق آن المانهایی که در ذهن دارید پیش بروید اما سفارشهای سازمان اجازه این پیشروی را نمیدهد که همه اهداف درام را بگنجانیم و اصلاً گاهی این فنون درام هدف نیست و اهداف تعریفنشده سازمان به درام وارد میشوند و به درام آسیب میزنند.
مردم سریال ایرانی خوب را به ماهواره ترجیح میدهند
*برخی میگویند درامهای ترکی و هندی جذابتر است...
توفیقی: خدا را شکر میکنم یک جریان و جوّی را به خانوادهها آوردند که خیلی تاریخ انقضای طولانی نداشت و حتی بهجرأت میتوانم بگویم حتی جذابیتهایش نسبت به سال گذشته هم پایینتر آمده است.
*مردم از دیدن سریال ماهواره خسته شدهاند و دوست دارند در تلویزیون علاقهمندیهایشان را ببینند...
توفیقی: من دلم نمیخواهد شعار بدهم. من جذابترین کامنتی که گرفتم در قسمت ششم و هفتم "انقلاب زیبا" بود چند نفر نوشتند "ما سریال ایرانی نمیدیدیم و بهخاطر ساختار این سریال دوباره تلویزیون میبینیم". برای من بهعنوان یک کارگردان هیچ جذابیتی بالاتر از این نیست که مردم بیشتر از ماهواره، رسانه ملی را ببینند.
حامد در مقایسه با برخی از بچهحزباللهیها افراط و تفریط ندارد
*شخصیت حامد برای جوان امروز باورپذیر نیست؛ هر شخصیت محجوبی هم باید نقاط ضعف داشته باشد اما حامد انگار هیچ نقطه ضعفی ندارد؛ در صورتی که شهدا هم نقطه ضعف داشتند.
مهراد: شخصیت حامد افسانهای است، من روز اول 5 قسمت سریال را خواندم و دنبال این بودم که برای "حامد" یک مابهازا پیدا کنم. واقعاً یک جای دیگری هم گفتم "حامد" زمینی نیست و همچنین چیزی وجود ندارد. از لحاظ اعتقادی، نگاه کردن، لباس پوشیدن و حتی به دختران بهشکل غیرتظاهری نگاه نمیکند. و فرق او با برخی از بچهحزباللهیها در این است که افراط و تفریط ندارد. شاید بپرسید که از پنجره پرید بیرون به افراط برنمیگردد...
توفیقی: جالب است بدانید که در یک سایت معتبر بعد از سکانس پریدن حامد از پنجره نوشتند که "جوانی از طبقه سوم پرید"... انگار "پدر" را ندیدهاند که فاصله پنجره تا پایین، دو متر و ده سانت است. حتی بهشوخی گفتم من با این وزن بارها وسوسه شدم بپرم.
برای حامد پریدن بهترین کار بود
مهراد: اینکه میگویم حامد افراط و تفریط ندارد باز در در سکانس بعدی که دوستش وسایلش را میآورد، این اتفاق را در چهرهاش میبینید که خودش هم از کاری کرده متعجب است. این طور میگوید: "امیرحسین، نمیدانم چه شد و خودم پایین افتادم". باور کنید حامد در یک اتفاق غیرمنتظره که تاکنون نه در فیلم دیده بود و نه میتوانست باورش کند که یک دختر به او نزدیک میشود آنجا ریاکشنهایش انسجام دینی و اعتقادی پیدا کرد. آن لحظه فقط اعتقاد نبود که حامد را مستأصل پریدن کرد بلکه نمیدانست باید چهکار کند و با این اتفاق روبهرو نشده بود.
میگفتم خدا کند حامد دیرتر بمیرد
*وقتی فیلمنامه را خواندید و متوجه شدید که حامد در قسمتهای ابتدایی میمیرد نخواستید یک نقش دیگری را بازی کنید؟
مهراد: با 5 قسمت قرارداد بستم نمیدانستم حامد قرار است در کدام قسمت بمیرد ولی میدانستم میمیرد. آنقدر این نقش برایم جذاب بود و متن و کارگردان و تهیهکننده برایم جذاب بودند که این ریسک را کردم. من با 5 قسمت قرارداد بستم اما همواره به حامد عنقا و بهرنگ توفیقی میگفتم "خدا کند حامد دیرتر بمیرد".
برای من که 19 سال دارم، لیلا بهترین فرصت بود
*خانم ریحانه پارسا، بار اصلی داستان "پدر" روی دوش شماست. در جایی گفتید وقتی این نقش به شما پیشنهاد شد گفتید شما سال گذشته دوران دبیرستان را سپری میکردید و امسال در دانشگاه! وقتی این نقش را خواندید و با کولهباری از مصیبت همچون لیلای میناساداتی یک هنرمند حرفهایتری بودند و تازه وارد عرصه هنر هستید. این نقش به شما پیشنهاد شد و داستان را خواندید یک قدری دلهره نداشتید که از پس این نقش برآیید؟
این را بهغلط منتشر کردند که من سال گذشته دبیرستان بودم. من مدرسه تئاتر درس خواندم یعنی مدرسه بازیگری و دیپلم نمایش دارم و اینکه به من نقش پیشنهاد نشد و من تست دادم. این طور نبود که به من فیلمنامه بدهند من بخوانم و در مورد نقش توافق کنم. من رفتم صحبت کردم و آقایان عنقا و توفیقی قرار بود انتخاب کنند که من لیلا را بازی کنم. صددرصد برای من که 19 سال دارم میتواند چالشبرانگیز و سخت باشد ولی با توقعی که از خودم داشتم بهنظرمن از پس آن برآمدم و اعتماد به نفسی که آقای عنقا داد که "ما حواسمان هست"، بهتر مرا در میدان نقشآفرینی، جلو برد.
برای نقش لیلا انتخاب شدم، چون در زندگی واقعی آرامم
*شیطنتهایی که لیلا در جریان فیلم داشته و دارد شما در شخصیت واقعی کدام شخصیت لیلا را دارید؛ لیلای دانشجویی یا لیلای آرام بعد از فوت حامد؟
پارسا: من چند بار این سؤال را پاسخ دادم؛ "کدام شخصیت به تو بیشتر شبیه است؟"، مطمئناً سنوسال و احوالات من خیلی شبیه به لیلای دوران دانشجویی است. الآن تمام دوستان من همان سنوسال هستند و همان حالتها را دارند. اتفاق جالبی که برای من افتاد و شاید دلیل انتخاب من توسط آقای توفیقی باشد شاید سنوسال من به دوران دانشجویی و یکسری احوالات و آرامیهای لیلای بعد از مرگ حامد شباهت داشت و این اتفاق افتاد.
*بسیاری اعتقاد دارند خیلی شبیه به لیلای میناساداتی در "تنهایی لیلا" نقشآفرینی میکنید؛ این نگاه را قبول دارید؟
پارسا: من خوشحالم "تنهایی لیلا" را ندیدم و از الگوی مشخصی برای بهدست آوردن نقش لیلا تبعیت نکردم.
*شما بزرگتر از سنتان هستید در ایفای شخصیت لیلا و مخاطب با یک تازهجوان برخورد نمیکند؛ این از کجا میآید؟
پارسا: چون در این دوره زمانه نمیبینیم دختر 19ساله ازدواج کند و به ذهنمان میرسد این بزرگتر است. از 14، 15 سالگی در برخورد اطرافیان شنیدم بهخاطر فیزیکم بیشتر از سن به من میخورد.
برای اینکه دیدهشوم بچگیها را در خودم کشتم
*نوع رفتار و نقطه بارز نقش شماست و مخاطب پختگی شما را میبیند؟
خیلی کامنت دارم "نوزده سالت نیست". یک جایی زده بودند ریحانه پارسا متولد 72 است که من هیچگاه چنین نکتهای را نگفتم. این را بدانید که مجبورم بهخاطر زندگی کردن و شرایط حرفهای کار و برای اینکه دیده شوم، یکسری بچگیها را در خودم بکشم تا کنار آدمهای حرفهای که بیش از بیست سال کسوت کار دارند بتوانم کار کنم.
حامد چون واقعی است لیلا جذبش میشود
*در زندگی واقعی امثال حامد کم داریم آنقدر خوب باشند در عین نجابت، عفیف بودن درونی را دارد ولی باز دوست هم ندارند در دانشگاه پسر فلان ثروتمند است بهخاطر جوانها باشد و درعینحال تقوای درونی دارد ولی با همه تفاسیر، جوان امروز است. یک همچنین چیزی در جامعه باشد چنین تحولی یک خانم مدرن بهسراغ او میرود از تربیت و سبک زندگیاش، بالاخره در زندگی واقعی میافتد؟
پارسا: قبول دارم این اتفاق در واقعیت زندگی نمیافتد چون حامدها کم هستند و هیچکس ما را راضی نمیکند و صددرصدی که وجود دارند همه با هم بازی میکنند و باورپذیر نیست ولی حامد قصه باورپذیر است و اگر خوب است چون واقعی است و چون بازی ندارد این لیلا جذب میشود.
"پدر" بهدنبال تطهیر هیچ آقازادهای نیست
*دوستان، زحمت کشیدید در خبرگزاری تسنیم حضور پیدا کردید، کلام پایانیتان را بفرمایید.
امیرجهانی: سریال ما به هیچ عنوان دنبال تطهیر کردن کسی نیست، ما یکسری کامنتهایی داشتیم، میگفتند ما بهدنبال تطهیر برخی از آقازادهها بودهایم که اصلاً اینطور نبوده است. ما میخواستیم بگوییم بخشندگی باید همراه زندگی حافظ قرآن باشد و پسر لاکچری نیست و ماشین هم ندارد و بخشنده است، این الگوی یک جوان مؤمن است.
توفیقی: در مورد حاشیههایی که بهوجود آمد تکلیفمان با خودمان مشخص است آن حاشیهها میتوانست تیم کاری را از بین ببرد ولی ما با یک اعتماد به نفسی سر کار رفتیم و با لبخند و شوخی شروع کردم به خندیدن. تو میدانی چهکار کردی و چه ساختی و این اتفاقات تو را در کدام جریان قرار میدهد. این واکنشها زود بود و جریانات برگشت.
مهراد: میخواستیم بگوییم اگر کسی ادعای مذهبی و متدین بودن دارد پدرها به حاج علی تأسی کنند و پسران جوان به حامد.
بزرگترین کار ما گرفتن واکنش است
عنقا: یک جایی گفته بودم وقتی واکنشها را در فضای مجازی دیدم در پوست خودم نمیگنجیدم. به من انتقاد کردند "چرا چنین اظهارنظری داشتی؟"، من گفتم بزرگترین کار ما گرفتن واکنش است. واقعیت این است دست رسانهایها را میبوسم و امیدوارم تعارفها را در فضای نقد کنار بگذاریم و صریح انتقاد کنیم.
=================
*گفتگو از مجتبی برزگر
=================
بخش پایانی
انتهای پیام/*