آغاز فروپاشی بزرگترین ظرفیت اجتماعی در ارومیه با انحلال یک باشگاه
تهدید ساختن از یک فرصت بزرگ اجتماعی فقط می تواند از طریق اجرای سیاستهای شخص محور افرادی عملیاتی شود که دغدغه شان نه تنها والیبال و مردم نیست بلکه حتی عملکردشان در حیف و میل بیت المال نیز گواهری میدهد کسی به فکر پرداخت معوقات شهرداری ارومیه هم نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، انحلال باشگاه شهرداری ارومیه به واسطه مصوبه شورای اسلامی این شهر وارد فاز تازهتری شده است به طوریکه تقابل دولت با شورای شهر در رد مصوبه شورا در فرمانداری ارومیه از آغاز کشمکش تازهای خبر میدهد که قرار است پروسه آزار دهنده بازی با افکار عمومی در زمینهای بازی متعددی ادامه پیدا کند.
در هفت سال گذشته شهرداری ارومیه به دلیل اهمیت موضوع والیبال در این شهر وارد مقوله ورزش حرفهای شد در حالیکه قوانین مترتب بر شهرداریها هم در آن زمان و هم در دوره کنونی این نهاد خدمات عمومی را بیشتر به توسعه و حمایت از ورزش همگانی توصیه کرده اما صراحتی در حمایت نکردن شهرداریها از ورزش حرفهای و قهرمانی ندارد.
شورای چهارم شهر ارومیه که به نسبت دیگر ادوار شورا فرصت بیشتری برای خدمت به شهر ارومیه داشت علیرغم عملکرد پر انتقادی که در تعیین سرنوشت شهردار این شهر در سالهای نخست فعالیتش داشت اما با وارد شدن به مقوله حمایت از ورزش والیبال پشتوانه جدیدی برای در معرض توجه قرار گرفتن از سوی افکار عمومی برای خود به وجود آورد که پیش از آن نظیرش برای دیگران فراهم نشده بود.
در سالهایی که شهرداری ارومیه درآمد خوبی داشت و بازار مسکن نیز رونق داشت و هر سال بودجه شهرداری چند برابر میشد هزینههای باشگاه فرهنگی ورزشی شهرداری ارومیه به چشم کسی نمیآمد بنابراین اعضای شورای شهر چهارم و بعدها پنجم در فکرشان هم نبود که بخواهند جلوی هزینهها و افزایش هزینههای این تیم را در تعیین بودجههای سالانه بگیرند و به همین خاطر به تناست بودجههای شهرداری ارومیه، بودجه باشگاه و تیم والیبال نیز رشد میکرد.
اما این رشد بودجه همیشه در تناسب قرار داشت به طوریکه در همه سالهای حمایت شهرداری ارومیه از ورزش والیبال چیزی در حدود یک درصد از کل بودجه شهرداری صرف باشگاه فرهنگی ورزشی و حمایت از والیبال این شهر میشد که تأثیر این هزینه کرد بر دیگر بخشهای زیر مجموعه شهرداری به عنوان یک استدلال برای هزینه کرد آن در سایر بخشها موضوعیت نیز پیدا نمیکرد چه رسد به آنکه مثل اتفاق اخیر، دستاویزی باشد برای بازی با احساسات افکار عمومی که این بودجه قرار است صرف پرداخت حقوق کارکنان شهرداری و یا کارگران شود، چیزی که اساساً برای کسانی که اندک سر رشتهای در ردیفهای بودجه دارند غیر قابل قبول است که هزینهای در غیر از آنجایی که قانون مشخص کرده هزینه شود.
روند تبلیغات انتخاباتی شوراها در دوره پنجم خود در شهر ارومیه نشان میداد که قرار است برخی اصول پذیرفته شده رقابتی در این شهر تغییر یابد چراکه مردم در ارومیه بیشترین رأی را به کسی دادند که بلندترین صدا در انتقاد از سیستم عملکردی مدیریت شهری را داشت اما در مقابل چینش صحنه بازی سیاسی شهر ارومیه چنان بود که طرفداران مدیریت شهری فعلی نیز با اتکا به قدرت افکار عمومی که در طول سالها برای خود ایجاد کرده بودند توانستند کرسیهای لازم را در صحن کوچکتر شده شورای شهر به دست آورند.
در این میان شگفتی افکار عمومی همیشه در شیوه تعامل اعضای شورای شهر با مدیریت شهری پیوسته قابل مشاهده بود چون اعضای شورای شهر ارومیه با وجود اختلاف آراء و سلیقه و حتی سیاست و برنامه حول محورهایی با هم گرد میآمدند بی آنکه اختلاف خاصی داشته باشند که تجلیان در انتخاب شهردار رخ عیان میکرد بی آنکه کسی از آنان بپرسد چرا شعارهای انتخاباتی فراموش شد.
با این حال برای کسانی که علاقهای به مسائل سیاسی نداشته و ندارند و فقط به ورزش میاندیشند این همگرایی غیر قابل تعریف خوشایند بود چراکه سبب حمایت دوباره شهرداری ارومیه از والیبال این شهر میشد.
اهالی ارومیه حساسیت ویژهای بر روی دو مقوله دارند که یکی دریاچه ارومیه است و دیگر والیبال این شهر، که هر دو اینها یک ظرفیت اجتماعی بزرگی را پدید آورده است.
در دهه هشتاد و اوایل دهه نود بی تدبیری عدهای در مدیریت افکار عمومی سبب شد که مقوله زیست محیطی و اجتماعی بحران دریاچه ارومیه به یک بحران امنیتی بدل شود که حل آن و پروسه تبدیل دوباره آن به یک مسئله قابل حل محیط زیستی و اجتماعی سالها زمان برد.
امسال نیز عدهای اراده کردهاند دومین ظرفیت بزرگ اجتماعی این شهر و استان آذربایجان غربی را خارج از انتظار افکار عمومی و در لابهلای منافع شخصی و گروهی خود به یک تهدید بالقوه تبدیل کنند و دستاویزهای نا معقول این تهدید سازی حتی در بین خود اعضای شورای شهر نیز از استحکام فکری نتیجه بخشی برخوردار نیست کما اینکه دلایل اعلامی شورای شهر ارومیه برای انحلال باشگاه شهرداری ارومیه علاوه بر اینکه در مسیر قانون گرفتار آمده و در تضاد با قوانین موجود از سوی فرمانداری تشخیص داده شده جز در میان دو سه رسانه نزدیک به برخی اعضای شورای شهر در بین مردم و افکار عمومی و قاطبه رسانهها مقبولیتی پیدا نکرده است.
برای برخی افراد سیاسی جرقه زدن یک فعل و انفعال اجتماعی با پشت پرده سیاسی شاید کاری آسان باشد اما همینها نشان دادهاند که در مدیریت افکار عمومی پس از وقوع اتفاقات مختلف ناتوان هستند همچنانکه عملکرد مشخصی در ماجرای پیروت پور نداشتند، بنابراین لازم است پیش از آنکه مسیر ناراضی سازی افکار عمومی به خاطر بی توجهی به یک ظرفیت اجتماعی وارد فازهای دیگری شود تدابیری اندیشیده شود تا والیبال ارومیه در سالی که دو نماینده در سطح یک مسابقات ایران دارد بیش از گذشته بدرخشد.
یادداشت از محمد آقایی پر
انتهای پیام/ ت