رسولی: داستان کوتاه در ایران هویت خود را از دست داده است/ تولیدات محتوایی سطح پایین تلویزیون
محمدمهدی رسولی با انتقاد از وضعیت داستان کوتاه در ایران گفت: وقتی تمام هم و غم تلویزیون تولید دلقک میشود، سخت است که تفکر مخاطب را به سمت یک گونه فاخر ادبی چون داستانهای کوتاه سعدی، عبید زاکانی و ... برد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «کوتاه با داستان»، طرح جدیدی است که به همت فرهنگسرای اندیشه و انتشارات نیستان و با میزبانی سید مهدی شجاعی برگزار میشود. در این مجموعه جلسات که هدف از برگزاری آن ترویج داستان کوتاه است، نویسندگان نامآشنای کشور، داستانهای کوتاه خود را برای علاقهمندان میخوانند و تجربیات خود را در این زمینه با دیگران به اشتراک میگذارند. اولین جلسه از این نشست در مرداد ماه برگزار شد و جسله دوم از آن نیز روز یکشنبه، 4 شهریور ماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار میشود.
سیدمهدی شجاعی به باور بسیاری از نویسندگان نقش پدری را در عرصه داستان و رمان پس از انقلاب ایفا میکند، وی بارها سوژههای خلق رمانهای فاخر دهه 80 و 90 را به نویسندگان بزرگی چون سعید تشکری، محمدرضا بایرامی و صادق کرمیار داده است، شجاعی در نخستین نشست کوتاه با داستان درباره برگزاری این جلسات گفت: داستان کوتاه در ایران به نوعی دچار فطرت و ضعف شده است در حالی که بیش از قالبهای دیگر حرف برای گفتن دارد. اساس این جلسات ماهیانه نیز همین خواهد بود و سعی خواهیم داشت تا در رفع این موضوع کاری انجام دهیم.
خبرگزاری تسنیم، به مناسبت برگزاری این جلسات و تأثیراتی که بر حوزه داستان خواهد داشت، با محمدمهدی رسولی گفتوگو کرد. متن این گفتوگو به شرح ذیل است:
* تسنیم: جلسه «کوتاه با داستان»، با محوریت خواندن داستانهای کوتاه نویسندگان برجسته کشور چند وقتی است که با همت سید مهدی شجاعی و فرهنگسرای اندیشه برگزار میشود. به نظرتان دلیل سرمایهگذاری بر روی این ژانر چیست و چرا داستان کوتاه تا این اندازه اهمیت داشته است؟
راهاندازی این جلسات در شرایطی که تقریبا هیچکس به فکر چنین کارهایی نیست، یک اتفاق فوقالعاده است. آقای شجاعی در چنین شرایطی دست بر روی یک حلقه مفقوده گذاشته است که سالها مغفول واقع شده و خبری از آن نیست. البته بعضاً به صورت جسته و گریخته اتفاقاتی در این زمینه رخ میدهد که خیلی هم جدی و اثرگذار نیست. فقط برای روزهایی خودنمایی کرده و بلافاصله افول میکند. دلیل این موضوع این است که متاسفانه داستان کوتاه در کشورمان به عنوان یک جریان ادبی مطرح نیست. این ژانر ادبی علاوه بر اینکه با بسیاری از گونههای دیگر خلط شده است، متاسفانه هویت خود را آرامآرام از دست داده است. این اوضاع اکنون به شرایط اورژانسی خود رسیده و باید هرچه سریعتر به آن رسیدگی شود؛ به همین دلیل چنین اتفاقاتی را باید به فال نیک گرفت، زیرا باید این گونه ادبی مجدداً از زوایای مختلف مرور شود و چه چیزی بهتر از این که چنین جلساتی برگزار و در آن داستان کوتاه خوانده شود.
باید بگویم که داستان کوتاه، خارج از دیدگاهها و نظرات سلیقهای که توسط بعضیها مطرح میشود، بیشترین نقش را در زمینهسازی فرهنگ معنایی کشور دارد. حتی اگر در ادبیات گذشته ما نیز جستوجو کنید، بیشترین کارکرد داستان کوتاه را در این زمینه میبینید. البته درست است که تعریف داستان کوتاه مدرن امروزی با تعریف آن در گذشته تفاوت پیدا کرده است، اما چیزی که در بین هر دو مشترک است، عنصر کوتاهنویسی است. این عنصر به معنای لحظه آنی است که بیشتر از هر چیز دیگری، هنر محسوب میشود. به قول حافظ، هنری که در یک لحظه به دل وارد ما میشود و آن را معنادار میکند.
با توجه به این تعریف، به نظر میرسد که رسیدگی به داستان کوتاه و حمایت از آن، حمایت از دیگر توابع و وابستگان این ژانر ادبی است. برای مثال، در سینما، داستان کوتاه کارکرد خاصی دارد و به صورت گسترده میتواند عملیاتی باشد. البته این حرف بدین معنا نیست که رمان نمیتواند عملیاتی شود، بلکه داستان کوتاه یک لحظه خاص دارد که در محدوده خود میتواند اثر خاص و فوقالعادهای را طرح کند. به معنای دیگر، تمام زمینههایی که با ادبیات ارتباط دارند، به داستان کوتاه وابسته هستند. در مقابل باید بگویم که رمان نیز در چنین شرایطی از واقعیت خود یعنی خیال و رویا دور مانده است و بیشتر به سمت خاطرهنویسی و گزارشنویسی رفته است. این موضوعات باعث سردرگم شدن خواننده میشود چرا که او این سوال را از خود میپرسد که فضای جدیدی که قرار است با خواندن یک رمان یا داستان کوتاه به دست بیاورم، در کجاست و چرا چنین پنجرهای دیده نمیشود؟ بنابراین تصمیم سید مهدی شجاعی برای رسیدگی به این ژانر ادبی، تصمیمی به موقع و در بزنگاه است، چرا که اکنون شرایط بسیار سختی برای داستان کوتاه ایجاد شده است.
* تسنیم: به موضوع کمگویی در داستان کوتاه اشاره کردید. امروزه با وجود شبکههای اجتماعی تمایل اکثر مردم و به ویژه نسل جوان به سمت کمگویی رفته است. همین موضوع باعث شده است که با نوعی از ادبیات کوتاه که هیچ نعریف خاصی ندارد و بیشتر شبیه به زبان محاوره است، روبهرو باشیم. به نظر شما، آیا داستان کوتاه در این زمینه میتواند کارکرد مثبتی داشته باشد و به بهبود آن کمک کند؟
این روزها شاهد تکثیر یک نوع میکروب فرهنگی هستیم و آن هم ظهور انگارههای ناصواب روایی به ویژه در فضای مجازی است. البته بخشی از خاصیت زبان این است که از الگوهای شفاهی خود به سمت الگوهای کتبی حرکت کند. این موضوع ممکن است که در مواردی باعث بهبود زبان بشود، اما تکرار زیاد آن به صورت شخصی و من درآوردی یک زنگ خطر برای ادبیات ما است چرا که باعث ترویج نوعی زشتنویسی، غلط نویسی و به عبارت بهتر بد و بیراهنویسی میشود. گویی که این نوع از نوشتهها جایگزین ادبیات میشود. به نظرم داستان کوتاه میتواند این وضعیت را به سامان کند و علاجی برای آن باشد چرا که داستان کوتاه به لحاظ کوتاه بودن، جذاب و سریعالوصول است و از این نظر میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. این گونه ادبی میتواند با ایجاد فضاهای مختلف زبانی، این فضا را بشکند و مسیری را برای اصلاح این وضعیت فراهم کند. همانطور که اشاره کردم، داستان کوتاه فقط قائل به خودش نیست و میتواند تاثیر خود را بر تمام گونههایی که با ادبیات و هنر در ارتباط هستند، بگذارد.
* تسنیم: وقتی که پازل داستان کوتاه و فیلم کوتاه را کنار هم قرار میدهیم، به نظر میرسد که شاید بسیاری از هنرمندان ما نیز تمایل چندانی به خلق اثر در این ژانر ندارند. گویی که خلق یک داستان کوتاه و یا یک فیلم کوتاه برایشان جذابیتی ندارد و به دنبال چیز دیگری هستند. آیا با این موضوع موافق هستید؟ به نظرتان چه راهکاری برای ترغیب نویسندگان به نوشتن داستان کوتاه وجود دارد؟
به نظرم، اتفاق اصلی به سلیقهسازی فرهنگی در جامعه برمیگردد. وقتی سلیقه جامعه را با سطح بسیار پایین و سخیف داستانهای تلویزیونی عادت دادهایم، به طور طبیعی ارتباط او با گونههای فاخر فرهنگی قطع میشود. ظاهرا ما از فضای دیگری صحبت میکنیم اما خروجی آن چنین چیزی میشود. وقتی تمام هم و غم تلویزیون تولید دلقک میشود، سخت است که بخواهید تفکر مخاطب را به سمت یک گونه فاخر ادبی مثل نوشتههای کوتاه سعدی، عبید زاکانی و ... ببرید. در حقیقت آثار بسیاری از نویسندگانی که نام بردم، در سبد خرید مردم نیست و مخاطب به دنبال چیز دیگری میرود. مخاطب ما بیشتر به سمت گونههای سخیف ادبی میرود که وقتی به آن نزدیک میشوید، میبینید که حتی کاربرد ضد فرهنگی نیز دارد. در چنین فضایی شما با هیچ ترفندی نمیتوانید مخاطب خود را مجاب کنید. در حقیقت وقتی که سطح را پایین آوردید، بسیار سخت است که بخواهید او را به سطح بالاتری دعوت کنید. این موضوع در بخش داستان کوتاه نیز رخ داده است. داستان کوتاه میتواند مادر بسیاری از بخشهایی باشد که این روزها به ظاهر عقیم شدهاند و دیگر شکوفایی ندارند. به هر حال به نظر میرسد که اگر این بخش ترمیم بشود، بخشهای دیگر نیز فعال و شکوفا خواهد شد.
انتهای پیام/