نقاشی آبرنگ قبلهٔ عالم از عالم خواب / تصاویر تابلوی ۱۳۴ ساله سه حیوان با سرهای عجیب
بهمحض ورود، دومین شاه قجر از پشت سر و دو طرف با قامتی بلند، کمری باریک و ریشی انبوه نظارگر است، نمایشگاه دودمان و شاهزادهگانش برپا شده است، مانندهمیشه از دولتی سرقبله عالم؛ آثار هنری بیبدیلی بهنمایش درآمده است، تابلو نقاشی «خواب» سلطان صاحبقران.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ... امکان ندارد پایت را در کاخ گلستان بگذاری،از شاهکارها و شیرین کاری یک شاه اهل عکاسی و خاطره نویسی خبری نباشد، هر بار که نمایشگاهی در این کاخ 440ساله گذاشته میشود، «سلطان صاحبقران» با آثارش هر بیننده ای را غافلگیر میکند، معلوم نیست او وقت زیاد داشت یا بیخیال کشور داری بود، کما اینکه ناصرالدین شاه ملقب به «قبلهٔ عالم» در برخی هنرهای مدرن هم «نخستین» است از عکاسی تا سینما و فیلمبرداری و حتی سلفی گرفتن و زیرنویس نوشتن عکسهای حرمسرا و سوگلیهایش.
چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران و البته طولانیترین آنها که نخستین پادشاه ایران نیز بود که خاطرات خود را نوشت، در خوشنویسی و اتفاقاً نقاشی نیز دستی بر آتش داشته است، بطوریکه حتی خوابهای خود را نیز نقاشی کرده و حتی توضیحاتی در تشریح خواب خود نگاشته است.
این تابلو نقاشی که تصویری از سه حیوان با سرهای عجیبی را به تصویر میکشاند برای نخستین بار در نمایشگاه «امپراتوری گلهای سرخ» در موزه مردمشناسی مجموعه جهانی کاخ گلستان به نمایش درآمده است.
حکایت پُرکاری و علاقه هنری ناصرالدین شاه که لقب «شاه شهید» را نیز پس از ترور خود یدک کشید، حکایت مثنوی هفتاد من است؛ شاهی که جدا از سلیقه و توجه اش به هنر - نمیتوان نقد منتقدانش را نیز نادیده گرفت، بهخصوص وقتی که در وصف روزگارش «حاج حسینقلی خان نوری صدرالسلطنه» به عنوان نخستین ایلچی (سفیر) ایران در آمریکا در فیلم ماندگار «حاجی واشنگتن» ساخته علی حاتمی در دیالوگی ماندگار با ناله و فغان میگوید: «فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟ مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حق النفس میدهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهل تر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.چشمها خمار از تراخم است. چهره ها تکیده از تریاک. خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، گدایی که خودش شغلی است. ملیجک در گلدان نقره میشاشد. چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله آخته؟حقیقتا ما تمدنی کهن داریم یا کهنه!
انتهای پیام/