یادداشت| چرا شهرداری ارومیه دیگر نمی‌تواند پل بسازد؟

یادداشت| چرا شهرداری ارومیه دیگر نمی‌تواند پل بسازد؟

در یک دهه اخیر به‌صورت فزاینده‌ای پل‌سازی در شهر ارومیه اوج گرفت به طوری که از هر گوشه از شهر گذر می‌کردی یک کارگاه پل‌سازی در یکی از چهار راه‌ها یا معابر در حال فعالیت بود اما به یک‌باره و به‌صورت سؤال برانگیزی دوره پل‌سازی به اتمام رسید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، وقتی یکی دو ساعت در سطح شهر ارومیه تردد کنید متوجه می‌شوید این شهر حداقل در سه چهار دهه اخیر خود شهرداران جسور نداشته است چون یادگارهای اثرگذار بزرگی از اغلب آنان در شهر موجود نیست.

شاید برخی فلان خیابان معمولی در فلان نقطه شهر ارومیه را یادگار فلان شهردار در یک دوره خاص بدانند اما نا گفته پیداست که خیابان‌کشی آن هم خیابان‌کشی اصولی اساساً وظیفه یک شهردار و یک شهرداری کارآمد است.

منظور از یادگاری‌های اثرگذار پروژه‌هایی است که آیندگان آن پروژه را به نام فلان شهردار بشناسند و به خاطر سپرده و از وی به نیکی یاد کنند مثلاً سیره مدیریتی شهید مهدی باکری به دلیل مردمی بودنش و جریان کمک به آن پیرزن سیل‌زده در یادها مانده است اما آیا کسی به خاطر دارد بعد از باکری چه کسی شهردار شد و چه یادگاری از خود برای آیندگان باقی گذاشت؟

یادگاری‌های شهرداران ادوار ارومیه

برخی‌ها خیابان بزرگی که گره از خیابان امام ارومیه را گشوده یادگار استاندار فقید آذربایجان غربی می‌دانند در حالیکه این خیابان در دوره شهرداری کریم فروزان احداث شده است، عده‌ای حتی خبر ندارند که خیابان مجلل مولوی ارومیه که قرار بود نام استاد شهریار بر آن نهاده شود جزو یادگاری‌های کریم فروزان است.

خیلی‌ها نمی‌دانند زیرگذر شهید قهاری که خیابان سربازان گمنام یا برق ارومیه را به خیابان مولوی متصل کرده است از آثار شهرداری ابراهیم بازیان است و خیلی‌ها اصلاً نمی‌دانند کدام شهردار فلکه شهرچایی ارومیه را با آن همه خاطرات نوستالژیک نسل‌های مختلف با افتتاح یک پل ناقص نابود کرد.

بیشتر بخوانید

شهردار: هر 50 روز یک پل و تقاطع غیرهمسطح در ارومیه افتتاح می‌شود

احداث بزرگترین پروژه عمران شهری ارومیه از هفته دولت آغاز می‌شود

روند تکمیلی پروژه غیر هم‌سطح آذربایجان غربی به روایت تصویر

کسی دیگر یادش نیست حسین فتوره چی که از شهرداران خوش‌نام تاریخ قبل از انقلاب ارومیه در دو دوره متفاوت است کدام اثر ماندگار را از خود بر جای گذاشته است.

با مرور کوتاهی در همین حد به سادگی می‌توان دریافت آنچه که بیشتر در یادها می‌ماند سیره مدیریتی یک شهردار در خدمت به مردم است و الّا کارهای بزرگ و کوچکی که هر شهردار انجام می‌دهد جزو شرح وظایف اوست اما آیا این بدین معناست که شهرداران ارومیه جسارت لازم برای انجام کارهای بزرگ را نداشته باشند و یادگار اثرگذاری از خود باقی نگذارند؟ طبیعتاً پاسخ منفی است.

احیاء اعتماد به نفس در مدیران عمرانی آذربایجان غربی

اساساً در شهر ارومیه پل‌سازی یک کار شاقی به شمار می‌آمد نشان به آن نشان که بیش از سی سال ساخت یک پل در جاده میانگذر دریاچه ارومیه به درازا کشید به طوریکه دیگر مردم باور کرده بودند که نمی‌شود در این گوشه از کشور پلی ساخت اما افتتاح این پل در دوره استانداری رحیم قربانی که بومی همین شهر ارومیه و از افراد صاحب سابقه در پل‌سازی بود خودباروری را به مدیران شهر ارومیه بازگرداند آنچنانکه پس از آن پل‌سازی در داخل شهر ارومیه نیز شتاب گرفت.

رحیم قربانی شخصاً به موضوع پل سازی در داخل شهر ارومیه هم ورد کرد و احداث پل در امتداد خیابان شورا و تعریض پل‌های مولوی و شهرچایی را با وسواس خاصی پیگیری کرد و به سرانجام رساند.

آغاز احداث پروژه‌های پل‌سازی در ارومیه

با زنده شدن روح شعار ما می‌توانیم در نزد مدیران ارومیه کار احداث زیرگذر شهید سعید قهاری در انتهای خیابان برق و در تقاطع این خیابان با خیابان دانشکده یا شهید بهشتی آغاز شد و در حالیکه خیلی از شهروندان امیدی به اتمام آن نداشتند فقط در مدت کوتاهی این پل احداث شده و به سرانجام رسید تا جایی که برای افتتاح یک پروژه خیلی معمولی در مدیریت شهری وزیر کشور یا مشاور رئیس جمهور آن زمان به ارومیه آورده شد تا بر یک روبانی قیچی بزند.

بعدها پروژه‌های پل‌سازی در ارومیه یکی پس از دیگری آغاز شد و در جاهایی که اصلاً شهروندان انتظار پل‌سازی نداشتند پروژه‌های عظیمی آغاز شد که مجموعه پل‌های واقع شده در"قویون کورپوسی"با اعتبار چند صد میلیاردی از جمله انهاست.

در همین ارتباط بخوانید

تقاطع غیرهمسطح "میرزای شیرازی" در ارومیه به بهره برداری رسید

اعتبار صرف شده برای پل ابوذر ارومیه به 811 میلیارد ریال رسید

بهره‌برداری از دو تقاطع غیر همسطح در ارومیه

فاز نخست تقاطع 12 هزار شهید آذربایجان‌غربی به بهره‌برداری رسید‌

در اثنای آغاز رقابت برای پل‌سازی طیفی از چهره‌های سیاسی جدید در ارومیه به واسطه پارلمان شهری بر سر قدرت آمدند که تمرکزشان در پروژه‌های مدیریت شهری بر پل‌سازی، والیبال و سرمایه‌گذاری استوار بود.

این چهره‌های جدید در روزهایی که شهرداری ارومیه درآمدهای سرشار داشت هر جا که دلشان می‌خواست پروژه تصویب کرده و کلنگ هرکدام را هر یک از اعضای شورا به زمین می‌زدند و چند ماه بعد یک روگذر یا زیرگذری را افتتاح کرده و به مردم فخر فروشی می‌کردند البته مردم هم از این حجم و سرعت کار در پل‌سازی راضی به نظر می‌رسیدند هر چند عده‌ای هنوز هم تقدم و تأخر برخی پل‌ها را نسبت به دیگر نیازهای اساسی شهر ارومیه در نیافته‌اند.

ظهور پیمانکاران و پل سازان کارکشته در مدیریت شهری ارومیه

به هر حال همه چیز به خوبی در پل‌سازی های مدیریت شهری ارومیه در حال سپری شدن بود، پیمانکاران کار کشته در امر پل‌سازی زیر نظر مدیران کاربلد شهرداری ارومیه در هر گوشه از شهر کارگاه‌های پل‌سازی‌شان را دایر کرده و در هر کدام از آنها ده‌ها کارگر مشغول به کار بودند و گردش مالی قابل‌توجهی از همین ساخت  سازها نیز در شهر در جریان بود اما آرام آرام موسم انتخابات شورای شهر پنجم و مجلس دهم از راه رسید و در هر یک از این انتخاب‌ها تبعاتی دامان مدیریت شهری ارومیه را گرفت و آثار زیانباری از خود بر جای گذاشت.

ریزش‌های هر کدام از این انتخاب‌ها نیروهای کاربلد شهرداری ارومیه در بخش عمرانی را دچار حواشی کرد و یا بعضاً کل سیستم شهرداری و شورای شهر به دلیل تمرکز بیش از حد بر امور سیاسی از مأموریت اصلی خود بازماند آن سان که دیگر خبری از شتاب در به انتها رساندن پروژه‌های پل‌سازی نبود و چندی بعد اصلاً کسی اشتیاقی برای کلنگ زدن پروژه پل‌سازی نداشت و بعدها چنان شد که اساساً مفهوم پل‌سازی در مدیریت شهری ارومیه به فراموشی سپرده شد و تک و توک پروژه پل‌سازی نیز به فراموشی سپرده شد تا احداث آن سال‌ها به طول بیانجامد و شریک جیره خوار همیشگی بودجه‌های سالیانه ارومیه باشد.

ریزش آرام مدیران عمرانی کارکشته از بدنه شهرداری ارومیه

خالی کردن بدنه مدیریت عمرانی شهر ارومیه از نیروهای فنی و کاربلد و سپردن این بخش به افراد فاقد انگیزه، بی بهره از توانایی و بعضاً بی تخصص و بی اراده سبب شد تا به مرور هسته‌های مدیریت عمرانی شهرداری ارومیه از هم باشند و به جای آنکه ده‌ها مهندس کار بلد، روزانه به پروژه‌های پل‌سازی سر کشی کنند عده‌ای کارمند پشت میز نشین امورات مدیریت عمرانی ارومیه را در دست گرفتند که عملاً اراده‌ای برای پل‌سازی و گره‌گشایی از خیابان‌ها و معابر ارومیه نداشتند.

گرفتاری شورای شهر به بازی‌های سیاسی نیز چنان بالا گرفت که عملاً سه سال از بهترین سال‌های خدمت گذاری را سوخت کرد و جایگاه این نهاد نظارتی و قانون‌گذاری را در حد یک دورهمی سیاسیون منفعت طلب پایین آورد.

این روزها کسی نمی‌پرسد چرا پروژه پل بزرگ آذربایجان که قرار بود دو سه سال پیش به بهره‌برداری برسد افتتاح نمی‌شود، حتی کسی از اعضای شورای شهر ارومیه نمی‌پرسد که چطور وقتی خودشان قول اتمام این پروژه در انتهای سال 96 را چندین بار داده بودند و بودجه لازم را هم تصویب کرده بودند پیگیر  اتمامان نیستند، حتی دست از کار کشیدن کارگران این پروژه نیز برای مدیریت شهری ارومیه چندان مهم نیست چراکه از نظر آنها پیمانکار متولی امورات کارگران است، این نگاه به پروژه‌های مدیریت شهری ارومیه ناشی از کم شدن اهتمام برای پروژه‌های پل‌سازی است.

نقش ضعف مدیریتی معاونت عمرانی استانداری در مدیریت شهری

پیش‌تر به نقش استاندار وقت آذربایجان غربی که آشنا به پل‌سازی بود اشاره شد که بعدها این نقش در معاونان عمرانی استاندار نیز تاثیرگذار جلوه می‌کرد اما با رفتن هادی بهادری به مجلس به عنوان آخرین معاون عمرانی توانمند استاندار و در دوره تقی کهوریان که از معاونت برنامه‌ریزی و حذف شده استانداری به عنوان معاونت عمرانی در دوره استانداری قربانعلی سعادت انتقال داده شد به یک باره چرخ حرکت قریب به اتفاق پروژه‌های عمرانی آذربایجان غربی و شهر ارومیه از حرکت ایستاد و تک به تک پروژه‌های بزرگ عمرانی هر کدام به دلایلی، پشت سر هم به رکورد خوردند.

این رکود دامنه‌اش به پروژه‌های شهرداری ارومیه هم رسید و بهانه آن مدام، وضعیت بد اقتصادی اعلام می‌شد در حالیکه شهرداری‌ها ذاتاً نهادهای خودگردان هستند که درآمدشان دست خودشان است و با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اصولی می‌توانند درآمدهای پایدار و همیشگی داشته باشند.

فقدان توانایی مدیریتی در معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی در هدایت پروژه‌های بزرگ عمرانی به تضعیف باورهای پیمانکاران در پروژه‌های عمرانی کوچک و بزرگ در اقصی نقاط آذربایجان غربی انجامید و این ناباوری با از هم پاشیدن هسته‌های مدیریت عمرانی شهرداری ارومیه و خالی شدن این بخش از شهرداری ارومیه از افراد توانمند تاثیرات خود را در پهنه شهر ارومیه بروز داد تا جاییکه بهانه تراشی جای خوش عهدی‌های سابق را گرفت.

نزول مدیریت شهری ارومیه از جایگاه کارآفرینی و اشتغالزایی به جایگاه خسارت ساز

اینک شهرداری ارومیه که روزگاری پروژه‌های چند صد میلیاردی پل‌سازی را اجرا کرده و به پایان می‌برد برای اداره کرد یک تیم والیبال سه چهار میلیاردی در مانده و برای یک مصوبه‌ای که هیچ خیر و صلاحی در آن نیست و عقلای یک شهر آن را مخل نقش مردمی شهرداری می‌دانند پافشاری می‌کنند تا آخرین موقعیت محبوبیت افزایی مدیران شهری را به دست خود بر باد دهند.

بماند که شهرداری ارومیه خود را به جایی رسانده که حتی پرداخت حقوق کارکنانش را به معضل تبدیل کرده و این روزها با مسکنی به نام تبدیل وضعیت کارکنان سعی می‌کند تا پوششی بر ناکارآمدی مدیریتی گذاشته و تبعات نارضایتی ادامه‌دار کارگران و کارکنان این اداره را حتی برای چند روز به تأخیر بیاندازد.

شهرداری ارومیه هنوز باور ندارد که باید مثل زمان‌های نه چندان دور مثل یک تیم واحد کار کرده و این مجموعه"حسینی"مدیریت شود تا هم گره از کار شهرداری گشوده شود و هم مردم دوباره طعم خدمت را بچشند و این شیوه در تقابل مستقیم با اعمال مدیریت سیاسی این نهاد خدمتگزاری است.

یادداشت از محمد آقایی پر

انتهای پیام/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon