کارشناس مسائل آسیای مرکزی: مسیر ازبکستان و تاجیکستان برای مشارکت راهبردی ناهموار است
سیاستهای اخیر تاشکند تایید کرد که ازبکستان یک بازیگر کلیدی در منطقه آسیای مرکزی است و پیشرفت و یا توقف هر نوع همگرایی منطقهای مبتنی بر نگاه و رویکرد ازبکستان است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از ازبکستان تودی، فرهاد تالیپاف مدیر مرکز تحلیلی غیردولتی «کاروان دانش» بر این باور است که در سال جاری دو اتفاق کلیدی میان دو کشور تاجیکستان و ازبکستان به وقوع پیوسته است.
«در بازه 9 الی 10 مارس 2018 شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان یک سفر رسمی به تاجیکستان داشت. این نخستین دور سفرهای وی به کشورهای همسایه آسیای مرکزی بود. این نیز نشانی از سیاست خارجی جدید میرضیایف به حساب میرود.
با نگاه به پیامدها و روندهای آن سفر، میتوان تاحدودی اظهار داشت که یخ روابط دو کشور در حال آب شدن است. حادثه مهم دوم سفر امامعلی رحمان، رئیسجمهوری تاجیکستان به ازبکستان در بازه 17 الی 18 آگوست 2018 میباشد. این نخستین سفر رحمان به ازبکستان از زمان استقلال تاجیکستان است. در نهایت رهبران دو کشور پیمان مشارکت راهبردی که مدتها در انتظار آن بودند را به امضا رساندند. از آن زمان به بعد میتوان گفت ازبکستان با شرکایی راهبردی در آسیای مرکزی احاطه شده است».
ازبکستان تودی: طی دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها دو کشور هستند که روابط آنها پرچالش و بحثبرانگیز بوده، و در شرایطی قرار داشتند که تحلیلگران در مورد آن عبارت «نه جنگ و نه صلح» را به کار بردهاند؛ و آن روابط ازبکستان و تاجیکستان بوده است. علت این وضعیت چه بوده است؟
تالیپاف: برای این مساله باید به عوامل و فاکتورهای تاثیرگذار بر روابط دوجانبه تاشکند و دوشنبه از 1990 تاکنون توجه کرد. این عوامل شامل مواردی از جمله عدم تکمیل نشانهگذاری مرزها، یک رژیم ویزای سختگیرانه بین دو دولت، احساسات ملیگرایانه در قبال یکدیگر، ادعاهای تاریخی در قبال سمرقند و بخارا، ساخت و ساز نیروگاه هیدروالکتریک راغون در ارتفاعات تاجیکستان، اختلافات شخصی و سیاسی میان روسای جمهور دو کشور یعنی اسلام کریماف و امامعلی رحمان، میشود.
در نتیجه، میزان مبادلات تجاری دو کشور در پایینترین سطح بوده است: حجم مبادلات تجاری به کمتر از یک میلیون دلار رسید؛ ارتباط هوایی (پرواز مستقیم) بین پایتختهای دو کشور یعنی تاشکند و دوشنبه تداوم نیافت؛ ترانزیت ریلی و جادهای از تاجیکستان از طریق خاک ازبکستان مسدود شده بود و روابط دوجانبه پس از حمله گروههای تروریستی از تاجیکستان به مناطق جنوبی ازبکستان در آگوست سال 2000، زمانی که تاشکند دوشنبه را به عدم توانایی در پیشگیری از این تهاجم متهم کرد، حتی بدتر شد. مسائل مربوط به نیروگاه هیدروالکتریک راغون در این میان شاید سختترین و دشوارترین مانع در تقابل میان تاشکند و دوشنبه به نظر برسد.
در مورد ازبکستان میتوان گفت در این مدت یک سیاست مبتنی بر «پرستیژ» را در پیش گرفته، در حالی که تاجیکستان سیاست «بقا» را پیگیری کرده است؛ هر دو سیاست در این زمینه غیرسازنده بودهاند. زمانی که تاشکند و دوشنبه در فقدان یک رویکرد پیشگیرانه و سیستماتیک مبتنی بر نیت خوب و اصل برد- برد، تنها به استراتژی یک طرفه متعهد بودند.
این وضعیت به وجود آمده در این مدت نه تنها متاثر از روابط دوجانبه میان ازبکستان و تاجیکستان بوده، بلکه به طور کلی از روابط بینالملل نیز ناشی شده است. در همین حال به طرز متناقضی تاریخ و سرونوشت مردم ازبک و تاجیک نیز طی قرنهای متمادی به شدت در هم تنیده شده و با یکدیگر در ارتباط بوده است. نخستین رئیسجمهور ازبکستان نیز طی یک بازدید رسمی به دوشنبه در سال 2000 تصریح کرده بود که ازبکها و تاجیکها یک مردم با دو زبان متفاوت هستند.
به هر حال اما این دو بازیگر رقیب و مخالف نتوانستهاند از قوانین صریح و ضمنی تکامل منطقهای در آسیای مرکزی چشمپوشی کنند؛ امری مبتنی بر این حقیقت که مردم و کشورها در منطقه بیش از آن که جدا از هم و تفکیکشده باشند، وابستگی متقابل داشته و متحد یکدیگرند، میباشد. در نهایت نیز آنها متوجه شدند در روند فزاینده تنشها بین دو دولت نباید از خطوط قرمز عبور کنند و نخستین گام خلاف از تمایلات خطرناک بردارند.
ازبکستان تودی: چه زمانی دو کشور متوجه شدند نباید از خطوط قرمز عبور کرده و ضروری است تا بعضی موارد تغییر کند؟
تالیپاف: در اوایل آخرین سال ریاست جمهوری اسلام کریماف (2016) بحث و گفتوگو درباره تسهیل رژیم صدور روادید و بازگشت خطوط هوایی مستقیم میان دوشنبه و تاشکند آغاز شد. این مساله توسط هر دو رئیسجمهور به عنوان یک موضوع حائز اهمیت شناخته شد که میبایست سریعاً حل شود. این نخستین نشان از تغییر رویکردها در روابط ازبکستان و تاجیکستان بود.
در سپتامبر 2016 طرف تاجیکی تلاشهای خود برای ساخت نیروگاه راغون را از سر گرفت. با این حال اما شاهد آن بودیم که طرف ازبک این بار به واکنشی انتقادی نسبت به این امر متوسل نشد؛ علت این امر آن بود که میرضیایف بر سیاست قدرت نرم در آسیای مرکزی، از جمله در قبال تاجیکستان، متمرکز شده بود.
بین سفر ماه مارس میرضیایف به تاجیکستان و سفر ماه آگوست رحمان به ازبکستان حدود 6 ماه فاصله وجود داشت که در این مدت نیز اتفاقات مهمی به وقوع پیوست: تسهیل رژیم صدور روادید، از سر گیری ارتباطات ترانزیتی بین دو کشور و آغاز همکاری میان دانشگاه ملی تاجیکستان و دانشگاه دولتی سمرقند. بیش از یک میلیون نفر در سال جاری از مرزهای ازبکستان و تاجیکستان عبور کردند.
اعلام شد که در بازه کوتاه مدت حجم مبادلات تجاری دو کشور به 500 میلیون دلار رسیده و شاهد رشد بیشتر تا یک میلیارد دلار نیز خواهیم بود؛ این تصمیمات نشان از یک تغییر عمده در روابط دو جانبه و نیز فراهم آمدن پتانسیلی برای حجم بالای تعاملات و مبادلات تجاری و اقتصادی میان دو کشور دارد.
پیش از این نیز در مارس 2018 وزارتخانههای دفاع دو کشور پیرامون همکاریها موافقت کرده و تفاهمنامهای نیز در حوزه ترانزیت محمولههای نظامی و خدماتی از قلمرو یکدیگر به امضا رساندند. به عنوان نشانی از تداوم همکاریها، تمرینات نظامی تاکتیکی میان نیروهای مرزبانی دو کشور در ماه آگوست، درست زمانی که نشست دوجانبه در نقطه اتصال مرزی تاجیکستان، ازبکستان و افغانستان در حال برگزاری بود، صورت گرفت.
طی دیدار اخیر رحمان به تاشکند نیز 27 موافقتنامه دیگر در حوزههایی نظیر تولیدات صنعتی، استانداردسازی و صدور مجوزها، عبور و مرور مرزی، شناسایی مدارک و اسناد آموزشی، زمینشناسی و خاکشناسی، کشاورزی و فرهنگ میان دو کشور به امضا رسید.
روسای جمهور دو کشور با ظرافت خاصی از مشکل نیروگاه راغون و تنشزایی آن ممانعت به عمل آوردند، اما اعلام کردند که دو کشور تصمیم به ساخت نیروگاه هیدروالکتریک بر روی رودخانه زرافشان گرفتهاند. رحمان حتی در سخنانی احساسی گفت که هیچ وقت ازبکستان را بدون آب نمیگذارد. علاوه بر این، وی بر آمادگی دوشنبه برای تامین آب آشامیدنی ازبکستان از دریاچه «سارز» در ارتفاعات تاجیکستان، تاکید کرد.
این در حقیقت یک نشست تاریخی بود که ابعاد آن را میتوان در دایره بسیار وسیعتری تحلیل کرد.
ازبکستان تودی: در یکی از مقالاتتان پیشتر گفته بودید که مشارکت راهبردی میان ازبکستان و تاجیکستان الزاماتی راهبردی را نهتنها برای دو کشور، بلکه برای کل منطقه آسیای مرکزی ایجاب میکند. لطفاً کمی بیشتر در این باره توضیح دهید.
تالیپاف: نخست؛ مفاهیم و ایدههای متعددی در میان کشورها پیرامون موقعیت «بالا دست» یا «پایین دست» نسبت به رودخانهها وجود دارد که به نظر میرسد توسط دو کشوری که در خصوص آمودریا مشکل دارند به وجود آمده است. این مفاهیم عمدتاً به عنوان گزارههای ثابت برای توصیف نسبتاً ساده وضعیت موجود به شکلی منفی مورد استفاده قرار گرفته و این رویکرد با توجه به نفوذ و سلطهای که در میان تحلیلگران دارد، متاسفانه رویکرد دیالکتیکال مثبتتر نسبت به امور منطقه را تضعیف کرده است. اکنون ما میبینیم مشکل حاد استفاده از منابع آب که پیشتر دو کشور را مواضع و جبهههای مختلفی قرار داده بود، به طور استراتژیکی بر مبنای اصول برد- برد مورد تجدیدنظر قرار گرفته است.
دوم؛ تمارین مشترک نظامی میان نیروهای مرزی تاجیک و ازبک که برای نخستین بار در تاریخ پس از استقلال دو کشور صورت میگرفت (به صورت خاص)، و همکاری میان ارگانهای نظامی دو کشور به صورت کلی بر یک نگاه مشترک نسبت به تهدیدات امنیتی که ممکن است از خارج منطقه ریشه بگیرد، تاکید دارد. طرفین اراده مشترکی را برای مقابله با تهدیدات بالقوه از خود نشان دادند.
سوم؛ تاجیکستان آخرین کشوری بود که (آخرین نه به لحاظ اهمیت، بلکه به لحاظ توالی) هدف تلاشهای تاشکند برای بازتعریف یک فضای مبتنی بر همکاریهای دوستانه در آسیای مرکزی قرار میگرفت. تاثیر این تلاشها این بود که ازبکستان هم اکنون توسط 4 شریک استراتژیک احاطه شده و باز این مساله دیگری را رد میکند؛ این که تاجیکستان به عنوان یک کشور فارسیزبان خود را تنها در میان یک همگرایی با 4 کشور ترکزبان در آسیای مرکزی میبیند. شایان ذکر است که رئیسجمهور تاجیکستان حمایت خود را از دومین نشست مشورتی رهبران کشورهای آسیای مرکزی که مارس 2019 قرار است در تاشکند برگزار شود، اعلام کرده است.
با عنایت به این موارد، واژه و عبارتی که بهتر وضعیت فعلی را توصیف کند «بازنشانی (Reset)» است، که پیش از این بارها توسط رسانهها و روسای جمهور دو کشور در نشستهای پیشین مورد استفاده قرار گرفته بود. بنابراین، بازنشانی در روابط تاجیکستان و ازبکستان بخشی از یک بازنشانی کلی در نظم منطقهای آسیای مرکزی به حساب میآید.
چهارم؛ این نشست یک دلالت ضمنی ژئوپلیتیکی را نیز در خود دارد. به طور واضحی تاشکند و دوشنبه دوباره بر این موضوع تاکید کردند که هیچ دلیلی برای مداخله و میانجیگری قدرتهای بزرگ بهمنظور حل مشکلات و کاستن از تنشهای به وجود آمده میان کشورهای آسیای مرکزی وجود ندارد. همگرایی بیشتر 5 کشور آسیای مرکزی به عنوان یک گروه منطقهای به ارتقاء منافع مشترک منطقهای در فضای بینالمللی کمک خواهد کرد و بهویژه حساسیت این منطقه را در آشفتگی ژئوپلیتیکی حفظ خواهد نمود.
ازبکستان تودی: شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان پس از دیدار با امامعلی رحمان گفته بود «دیگر مشکلی با تاجیکستان باقی نمانده است». آیا این جمله به معنای یافتن راهحلهای قطعی برای تمام مسائل فیمابین است؟
تالیپاف: دو سفر رسمی روسای جمهور –رحمان به تاشکند و میرضیایف به دوشنبه- برای ارتقاء سطح روابط دوجانبه به مشارکت راهبردی کفایت میکرد و پیمان مرتبطی که به امضا رسید بنیانها و پایههای یک همکاری فراگیر، اعتماد و دوستی متقابل دو کشور همسایه و روابط برادرانه مردمان آنها را را فراهم میآورد. در حقیقت یک مسیر طولانی از بیاعتمادی متقابل و تنش به تغییر رویکردها و مشارکت راهبردی طی شده است.
لذا شما با توجه به تلاشهای میرضیایف، میبینید که فرمت منطقهای آسیای مرکزی تغییر کرده است. سیاستهای اخیر تاشکند تایید کرد که ازبکستان یک بازیگر کلیدی در منطقه آسیای مرکزی است و پیشرفت و یا توقف هر نوع همگرایی منطقهای مبتنی بر نگاه و رویکرد ازبکستان است.
در چارچوب وسیعتر شبکه پیوندهای مختلف و تعاملات میان کشورهای آسیای مرکزی، مورد روابط ازبکستان و تاجیکستان همچنان به عنوان پیچیدهترین مورد باقی مانده است. اکنون اما واضح است که پیشزمینههای مشارکت راهبردی در حال فراهم شدن است.
انتهای پیام/