یادداشت|آلودگیهای نشر دیجیتال
بالارفتن هزینه تولید کتاب، به صورت خودکار، فرصت مناسبی برای رشد نشر دیجیتال فراهم کرده است، اما در صورت ادامه اشتباهات فعلی، قطعاً این فرصت طلایی به جای اینکه باغ فرهنگ را سرسبز کند، میتواند آن را به زمینی سوخته تبدیل کند.
در شرایطی که بالا رفتن هزینه های تولید کتاب ها و محتوای دیجیتال بر بستر غیر دیجیتال (کتاب های صوتی بر روی CD و DVD و مانند آن) شرایطی را فراهم کرده است که بتوان به رشد مطالعه محتوای دیجیتال بر بستر دیجیتال امید بست، پارهای از رویدادهای مرتبط به هم این نگرانی را در فعالین حوزه نشر ایجاد کرده است که در ادامه شاهد یک فرصت سوزی تاریخی باشیم.
اخیرا شاهد بودیم که یکی از بسترهای مبادله و خرید و فروش کالای فیزیکی که مدل کسب و کار خود را از خرده فروشی به مرکز تبادل محصول تغییر داده است، به دلیل عدم توانایی در کنترل آنچه محل تبادل یا Market Place خوانده میشود با مشکلات عدیدهای در زمینه پاسخگویی به انتظارات مشتریان روبرو شده است و فعالین حوزه کسب و کارهای اینترنت بسیار نگران هستند که با از دست رفتن اعتماد مشتریان فضای دیجیتال، تمامی کسب و کارهای این حوزه آسیب ببینند.
در حوزه نشر دیجیتال نیز، همین اتفاق در حال روی دادن است. گزارشاتی که از بسترهای دیجیتال میرسد نشان میدهد، بی اعتمادی در هر دو سوی این مراکز تبادل یا Tow Sided Platform ها در حال تشدید است. از یک سو ناشران تمایلی به همکاری با این بسترها ندارد. دلایل این عدم تمایل، بسیار متفاوت است. از جمله دلایل این عدم اعتماد می توان به این موارد اشاره کرد:
- عدم ارائه گزارشات شفاف.
- عدم امکان اعتبار سنجی گزارشاتِ محدودِ موجود.
- قراردادهای گاهاً یک طرفه و غیر قابل امضاء از سوی ناشران زبده و آگاه.
- عدم رعایت استانداردهای حاکمیتی در حوزه فناوری اطلاعات و ITIL در این بسترها.
- عدم رعایت استانداردهای لازم در تولید نسخه دیجیتال (به خصوص در کتابهای صوتی)
- برخورد غیر فرهنگی و بازاری صرف با ناشرانی که کتاب را فقط یک کالا نمیبینند و ارزش فراتر از کالا برای محصول خود (کتاب) قائل هستند.
- سوء استفاده از خلاء وجود قوانین سفت و سخت در حمایت از حقوق مولفین و مصنفین
- انتشار نسخه دیجیتال کتابهای پر مخاطب ناشرانی که حاضر به همکاری با این بسترها نمیشوند با ترجمهای دیگر که گاهی به یک ویراست شبیه است
و …
در سوی دیگر، مخاطبان را داریم. بنا به دلایل مختلف از جمله کیفیت پایین برخی از محتواهای دیجیتال، محتوای دیجیتال ناقص یا مخدوش (به خصوص در حوزه کتابهای دیجیتال صوتی)، عدم انجام بهینه سازیهای فنی محتوا (از جمله فشردهسازی محتوا، عدم امکان استفاده آفلاین، عدم بهینه بودن حجم اینترنتی مصرفی، عدم شفافیت در پرداخت انجام شده، عدم تناسب محتوای دریافت شده با آنچه وعده داده شده و ...) عملاً بخش مهمی از پذیرندگان اولیه یا Early Adopterهای اولیه این ابزارها را دلسرد میکند و موجب بیاعتمادی آنها میشود.
مشکلات و محدودیتهای قانونی را نیز باید مدنظر داشت. در برخی از انواع محتوا (از جمله محتوای صوتی یا کتابهای صوتی) صدور مجوز نسخه دیجیتال گاهی با برخوردهای سلیقهای روبرو میشود. مشاهده میشود که برای دریافت شامد (شابک نسخه دیجیتال کتاب) اصلاحیههایی لحاظ میشود که این موجب افزایش هزینههای تولید میشود. بر خلاف نسخه چاپی کتاب، محتوای دیجیتال (مثلاً در کتابهای صوتی) به شکلی نیست که بتوان با زدن کلید Delete بخشی از آن را حذف یا ویرایش کرد و گاهی لازم است کل یک بخش یا فصل از نو ضبط شود که هزینههای تولید محتوای دیجیتال را به شدت افزایش میدهد.
به نظر میرسد اگر روند فعلی ادامه داشته باشد، در نهایت، همه در صنعت نشر دیجیتال بازنده خواهند بود. هم ناشران و تولیدکنندگان محتوا، هم بسترهای نشر دیجیتال و هم مصرفکنندگان و مخاطبانی که به این شکل از محتوا علاقهمند هستند، همه با هم متضرر میشوند.
به عنوان راهکار به نظر میرسد در صورتی که نهادهای صنفی (بدون نیاز به دخالت نهادهای دولتی و وزارت محترم ارشاد اسلامی)، از جمله اتحادیه ناشران یا انجمن های صنفی ناشران، نقش خود را به عنوان واسط یا ناظر بر فرآیندها بپذیرند و اعمال کنند، میتوان شاهد کاهش مشکلات و بهبود وضعیت جاری و پیشرو شد. به نظر میرسد که تا همین اینجا هم عزیزان فعال صنفی به دلیل مشغلهها و اختلافات داخلی، موضوعات مهمی را که به آیندهی صنعت نشر مربوط است نادیده گرفته و از چنین موضوع مهمی غافل شدهاند.
البته مسائل دیگری نیز وجود دارند. مثلاً فرهنگسازی برای ناشران یکی از الزامات به نظر میرسد. ناشران ما باید بپذیرند که فضای کسب و کارها امروزه تغییر کرده است و ناچار از پذیرش تغییرات هستند. بسترهای تبادل محتوا نیز باید بپذیرند که نمیتوانند تعیین کنندهی اول و آخر قوانین بازی باشند. صحنهی نشردیجیتال، زمین بازی فوتبال نیست که هر یک از طرفین تصور کند میتواند طرف مقابل را به زانو درآورد، این بیشتر یک تاتر است که هر دو طرف باید نقش خود را به بهترین شکل و در هماهنگی با بازی طرف مقابل اجرا کنند تا تماشاگران (مخاطبان نشر دیجیتال) از دیدن آن استفاده کنند. در چنین صورتی، و اگر این تعامل و ارتباط دوسویه با در نظر گرفتن منافع هر دو طرف شکل بگیرد، مخاطبان به صورت خودکار از منافع تعاملی که ایجاد میشود بهرهمند خواهند شد و از مزایای ابزارهای جدید و Format های جدید محتوا و نشر دیجیتال بیشتر از پیش بهره خواهند برد. مخاطب راضی، هزینهی بیشتر و بیشتری را برای آنچه موجب رضایت اوست خواهد پرداخت و به این شکل، چرخه صنعت نشر، میتواند با کمک فرصتهایی که در حوزه دیجیتال وجود دارد جانی دوباره بگیرد.
انتهای پیام/