گزارش تسنیم|مشی سیاسی و تاکتیکهای رسانهای ترکیه در پرونده خاشقجی
شواهد نشان میدهد که رجب طیب اردوغان و تیم امنیتی و رسانهای او توانستند در ماجرای خاشقجی٬ هوشمندانه رفتار کرده و امتیازات قابل توجهی به دست آورند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ بیش از یک ماه از قتل وحشیانه جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول میگذرد. با این وجود هنوز هم جنازه او پیدا نشده و مقامات ریاض نیز در بیانی کمدی و سطحی٬ در آغاز به بیان این موضوع اکتفا کردهاند که او در کنسولگری با یک شهروند درگیر شده و در این درگیری به قتل رسیده است. اندکی بعد از این سناریوی کمدی٬ اعلام کردند 18 مامور امنیتی مرتبط با این موضوع دستگیر و زندانی شدهاند و آنها از قبل برای انجام این قتل برنامه داشتهاند، اما تا این لحظه٬ مقامات ریاض هنوز هم به دو سوال مهم و حیاتی پاسخ ندادهاند:
1.چه کسی دستور قتل را صادر کرد؟
2.جسد خاشقجی کجاست؟
به همین خاطر پرونده خاشقجی هنوز هم اهمیت و تازگی خبری خود راحفظ کرده است.
ترکیه چگونه عمل کرد؟
استانبول یک شهر کلان و پرجمعیت و یکی از مهمترین قطبهای گردشگری منطقه و جهان است. این شهر از نظر اقتصادی٬ سیاسی٬ امنیتی و فرهنگی٬ برای ترکیه اهمیت حیاتی دارد. قتل خاشقجی در شرایطی در استانبول روی داد که پیشتر هم رویدادها و قتلهای مهمی در آن رخ داده که عوامل بسیاری از آنها هیچوقت پیدا نشدهاند.
استانبول٬ فقط شهر تفریح٬ غذاهای لذیذ٬ معماری و زیبایی و تخفیف نیست٬ بلکه در عین حال جولانگاه صدها باند بزرگ قاچاق انسان٬ قاچاق مواد مخدر و شبکههای بزرگ مافیایی و در همان حال میدان رقابت پنهان سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسان بینالمللی است.
بدیهی است وقتی در چنین شهری و آن هم در یک مکان دیپلماتیک قتلی روی دهد٬ افکار عمومی٬ حتی پیش از آن که به عربستان سعودی و عوامل قتل بیاندیشند٬ به استانبول فکر میکنند و در این ماجرا تکرار مداوم «استانبول»٬ به عنوان یک بسامد و واژه پرتکرار خبری٬ موجب آن میشود که نام این شهر در افکار عمومی جهان٬ معادل ناامنی و قتل و جنایت جلوه کند.
مقامات سیاسی و امنیتی ترکیه با علم به این موضوع و برای جلوگیری از چنین اتفاقی٬ به شکل هوشمندانه و برنامهریزی شده٬ به صورت شبانهروزی تمام امکانات خود را به کار گرفتند تا در این بستر خبری – سیاسی٬ دو واژه بیش از پیش تکرار شوند و به جای «استانبول»٬ در اذهان همه مردم واژگان «کنسولگری» و «خاشقجی» به طور مداوم تکرار شوند. این تاکتیک به ظاهر ساده٬ موجب آن شد:
الف) فلشها از ترکیه برگردانده شده و متوجه عربستان شود.
ب) خاشقجی به عنوان یک روزنامهنگار عربستانی معرفی شود که سابقه مخالفت با عربستان سعودی را در کارنامه خود دارد.
ج) برآیند تاکید و تکرار کنسولگری و خاشقجی٬ دقیقا این تصور را در ذهن مردم ایجاد کند که دو عنصر از یک کشور واحد٬ در یک کشور بیگانه با هم درافتادهاند و در این میان٬ کشور میزبان٬ خطا و قصوری ندارد.
این پوسته و تاکتیک اول در مشی سیاسی و رسانهای سران ترکیه در مورد خاشقجی بود.
تقسیم کار بین نهادهای حکومتی٬ امنیتی و رسانهای
سرویس اطلاعاتی میت ترکیه در ماجرای جنایت خاشقجی٬ هیچگاه به صورت مستقیم وارد میدان نشد و بیانیه عمومی نداد و گزارشها و اطلاعات این نهاد مهم اطلاعاتی – امنیتی ترکیه٬ از مجاری و کانالهای دیگر منتشر شدند. این اقدام موجب آن شد که مساله خاشقجی به جنگ سرویسهای اطلاعاتی تبدیل نشود و مساله پیگیری جنایت قتل خاشقجی٬ به صحنه عمومی و رسانهای آورده شود.
سرویس اطلاعاتی میت ترکیه اطلاعات خود را به حکومت٬ شخص رئیس جمهور و وزارت خارجه میداد و آنان نیز٬ اطلاعات را به شکل قطره چکانی و محدود٬ در اختیار رسانههای خارجی میگذاشتند و به این ترتیب٬ ترکیه از ظرفیت رسانههای خارجی نیز استفاده کرده و آنان را نیز تا حدودی مدیریت کرد.
بر اساس تقسیم کار صورت گرفته٬ سرویس اطلاعاتی میت٬ بر اساس کارکرد مرسوم خود٬ وظیفه داشت اطلاعات تامین کند، اما به شکل مستقیم آن را خرج نکند و در اختیار حکومت٬ دستگاه قضا٬ پلیس و دستگاه دیپلماسی بگذارد. خبرگزاری آناتولی به عنوان خبرگزاری رسمی و دولتی٬ به شکلی خبر کرد که موضوع خاشقجی را همواره در تیتر اول و در حالت داغ نگه دارد اما در عین حال٬ موجب ایجاد تنش نشود.
آناتولی در یک ماه اخیر٬ بارها با به کاربردن تیترهای خنثی همچون «تجمع در برابر کنسولگری عربستان سعودی در استانبول همچنان ادامه دارد» و همچنین با انتشار صدها عکس که در آنها٬ دروازه فلزی ورودی کنسولگری عربستان با آرم نخل و شمشیر دیده میشد٬ اذهان را متوجه عربستان میکرد و در صفحه ویژه خاشقجی نیز٬ پرچم عربستان سعودی را در پشت سر تصویری از خاشقجی قرار داد.
این خبرگزاری وظیفه داشته و دارد که خبر را داغ نگه دارد، اما در عین حال٬ فقط در حد راوی و گزارشگر اقدام کند و به سوگیری و تحلیل روی نیاورد.
اما در بخش دیگری از تقسیم کار٬ مجموعه روزنامهها و رسانههای نزدیک به آکپارتی یا حزب حاکم همچون روزنامه ینی شفق٬ روزنامه صباح٬ روزنامه استار٬ روزنامه ملیت و همچنین شبکه تلویزیونی آ خبر٬ رفته رفته در وادی تحلیل و سوگیری٬ به صورت دقیقتر و واضحتر عمل کرده و از همان روزهای نخست٬ بارها با اشارات مستقیم و غیرمستقیم٬ محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را متهم کردند و در اخبار و گزارش های خود به شکلی متفاوت با ماموریت آناتولی عمل کردند و در تحلیل سرمقالهها و ستوننویسها نیز پا را از این فراتر نهاده و آمریکا و رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی را نیز به وسط میدان کشانده و آنان را حامی قتل خاشقجی نشان دادند.
البته ناگفته نماند در این رسانهها٬ برخی افراد تندرو نیز حضور دارند که در این ماجرا بر عواطف و تفکرات اخوانالمسلمینی تاکید کرده و گاهی نیز در مورد قتل خاشقجی مطالبی نوشتند که بسیار تندتر از مواضع حکومت بود.
رسانههای خصوصی نیز اگر چه در این وادی بسیار کار کردند، اما متن اخبار و تحلیلهای آنها به خوبی نشان میداد که یک اتاق فکر مشخص آنها را مدیریت کرده و اجازه نداده از حد و مرز خاصی فراتر بروند.
رفقای عرب زبان جمال خاشقجی نیز در ماجرای مدیریت سیاسی و رسانهای این مساله نقش مهمی داشتند. پروفسور یاسین آکتای از مشاورین اردوغان و از رفقای نزدیک خاشقجی بود که در تنویر ابعاد سیاسی این مساله٬ مصاحبههای فراوانی انجام داد و حکومت و نهادهای امنیتی نیز با پیگیریهای او و دوست دیگر خاشقجی یعنی ابراهیم کالن سخنگوی رئیس جمهور٬ به این مساله توجه بیشتری نشان دادند.
در همین حال توران قشلاقچی موسس موسسه رسانهای – عرب – ترک٬ از دیگر رفقای مهم خاشقجی٬ در بسیج رسانهها و روزنامهنگاران نقش عمدهای داشته و دارد.
خدیجه چنگیز نامزد خاشقجی نیز در این ماجرا هم در مقام یک شهروند ترک نقطه تلاقی خاشقجی و ترکیه و هم به عنوان فردی که با مصاحبههای خود توجه جهانیان را جلب کرد٬ بخش دیگری از کار را بر عهده گرفت و همواره به شکل هماهنگ با مسئولین ترکیه حرکت کرد.
در پایان باید به نقش خود رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب آکپارتی اشاره کنیم. اردوغان در ماجرای خاشقجی٬ اطلاعات مرتبط با ابعاد پنهان قتل خاشقجی را همچون کارت بازی٬ به گونهای و در مواقعی بر روی میز گذاشت که تمام کارتهای او٬ واکنشهای آمریکا و عربستان را به دنبال آورد و موجب آن شد که همه نقش اردوغان را در این ماجرا٬ جدی بگیرند.
پادشاه عربستان سعودی ناچار شد از اسب غرور و جبروت پیاده شده و با اردوغان تماس بگیرد٬ رئیس سرویس جاسوسی آمریکا ناچار شد به ترکیه برود٬ دادستان عربستان سعودی راه استانبول را در پیش گرفت و در یک کلام٬ اردوغان با سخنرانیها٬ مصاحبهها و مقالات خود٬ کاری کرد که فشار بیشتری بر روی عربستان سعودی وارد شود.
فشاری که البته بخش اعظم آن پشت پرده سات و او زیرکانه به دنبال آن است تا با وصف پدر به عنوان خادم حرمین الشریفین و مبری دانستن او٬ پسر را در شرایط دشوار قرار دهد و یک رقیب منطقهای قدرتمند را تنظیم باد کند.
پایان ماجرا
هنوز مشخص نیست که قرار است دقیقاً چه اتفاقی در فرجام این ماجرا روی دهد و چه تغییری در سرنوشت محمد بن سلمان٬ ولیعهد یکهتاز و حریص قدرت عربستانی روی دهد. اما شواهد نشان میدهد که رجب طیب اردوغان و تیم امنیتی و رسانهای او توانستند در ماجرای خاشقجی٬ هوشمندانه رفتار کرده و امتیازات قابل توجهی به دست آورند.
اگر ولیعهد بر سر قدرت بماند و پادشاه شود٬ مدیون و وامدار ترکیه خواهد بود و اگر کنار زده شود٬ ولیعهد بعدی٬ باید همواره نگاهی به ترکیه داشته باشد. البته در این میان٬ ترکیه نه تنها از عربستان سعودی امتیاز گرفته بلکه در برابر آمریکال نیز قدرتنمایی کرده و تیم ترامپ – پامپئو ناچارند در پایان بندی این سریال٬ خواستهها و نگرش ترکیه را هم مدنظر قرار دهند.
انتهای پیام/