نگاهی به دشمنی بزرگ بوکاجونیورز و ریورپلاته به بهانه رویارویی در فینال لیبرتادورس؛ وقتی مرگ با خون شسته میشود!
بارانی که منجر به لغو بازی شنبه شب دشمنان بزرگ دنیای فوتبال شد، تنها حدود ۲۴ ساعت توانایی توقف جنگ بزرگ و بیمثال بزرگترین تیمهای آرژانتین را داشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کشوری که مردمش ایتالیایی لباس میپوشند، اسپانیایی حرف میزنند و رویای فرانسه را دارند، صنعت و سیاست متلاطمی دارد و فوتبالی پرشور و دارای قابلیت فخرفروشی به کل قاره آمریکا! در بین تمام لوازم و اسباب افتخار، بوکاجونیورز و ریوپلاته، یک نمونه دست نیافتنی از نفرت، عشق، علاقه، تحمل و زشتی و زیباییهای دنیا هستند. قرار است این 2 تیم برای اولین بار «سوپرکلاسیکو»ی معروفشان را امشب (یکشنبه) در فینال معتبرترین جام قارهای آمریکایجنوبی (لیبرتادورس) انجام دهند اما این، جام لیبرتادورس و فینالش نیست که به حساسیت بازی بزرگ افزوده. بازی بزرگ است که باعث شده جهت نگاه مردم اروپا، یک یکشنبه هم که شده از رزق و برقهای فوتبال قاره سبز به سمت محلههای جنونآمیز بوینوس آیرس و جام مهجور لیبرتادورس تغییر کند.
مردی که خود و مغازهاش را آتش زد!
از نبرد پرتخاصم بوکا و ریور قصهها نقل شده و حتی گاردین دیدن این سوپرکلاسیکو را یکی از صد کار واجب هر فوتبالدوست قبل از مرگش طبقهبندی کرده اما چرا چنین نفرتی بین رقبا در جریان است؟ بوکا توسط ایتالیاییها حومه بوینسآیرس تاسیس شد و از همان ابتدا به کارگران و طبقه فرودست جامعه پایتخت آرژانتین تعلق داشت؛ در حالی که باشگاه دیگر شهر یعنی ریورپلاته با سرمایه بزرگان شهر پا گرفت و به همین دلیل در گذر زمان لقب «میلیونرها» روی پیشانیاش نشست. پس نبرد این 2 تیم، جنگی طبقاتی در بوینسآیرس است؛ جنگ دارا و ندار. شاید به همین دلیل انتخاب مارادونا علاقهمند به چپگراها، بوکا بود و در هر رقابت تا پای جای برای خوشحال کردن تیم محبوب کارگران «فورکاویل» میجنگید.
در آرژانتین بازیکن بزرگی نیست که مدتی هر چند کوتاه در یکی از این 2 غول بازی نکرده باشد؛ از مارادونا گرفته تا مارادونا نشدههایی مثل آیمار، اورتگا، سورین، ریکلمه، ساویولا و ... در این بین اما آتش هواداران تندتر از بازیکنان است. طبق گزارشهای تایید نشده، این بازی در طول تاریخ با 96 هوادار کشته شده، خونبارترین بازی فوتبال دنیاست. 23 دسامبر 1928 و در نهمین سوپر کلاسیکو تاریخ، برد 6 بر صفر بوکاجونیورز مقابل ریورپلاته در ورزشگاه بوکا پایتخت را به 2 قسمت تقسیم کرد. در همان دربی و بعد از برد پرگل بوکا، یک مغازهدار آرژانتینی طرفدار ریورپلاته از فرط عصبانیت مغازه خود را به آتش کشید و سپس خودش را هم در میان شعلههای آتش سوزاند! وقتی 13 سال بعد، 19 اکتبر 1941 ورزشگاه خانگی ریورپلاته نتیجه بازی 5 بر یک به سود میزبان را روی اسکوربوردش ثبت کرد، سبک زندگی «میلیونرها» تغییر کرد وهمه پلاکهای 3 محله بزرگ بوینس آیرس، عدد 5 را نشان میداد!
روزهای نوین
در آرژانتین هر رئیس جمهوری برای نشان دادن مقبولیت و نگاه فوتبالیاش، مجبور است به این سوال پاسخ دهد که هوادار بوکاست یا ریور. جواب هر چه باشد، مکنونات سیاسی او را افشا میسازد. اگر بوکایی باشد، چپگراست و اگر از ریور هواداری کند معلوم میشود دل در گروی دنیای لیبرال و سرمایهداری دارد. این تنیدگی غیر قابل تفکیک بین سیاست و فوتبال تنها در بوینسآیرس و نزد هواداران این 2 تیم قابل تعریف و اثرگذاری است.
در سالهای اخیر هر چند دشمنی 2 تیم فاز مدرنتری یافته اما هنوز از نشانههای قدیمی بهره میبرد. مثلا وقتی سال 2011 ریورپلاته برای اولین بار در تاریخش به دسته دوم سقوط کرد، هوادارانش با پلیس درگیر شدند و نزاعهای چند روزه خیابانی را در شهر بوینسآیرس به وجود آوردند. 65 نفر در میدان پایتخت مجروح شدند که 20 نفرشان ماموران پلیس بودند. حدود 3 هزارنیروی پلیس در سراسر پایتخت 24 ساعته به صورت آماده باش بودند! این اتفاق در کشوری که 70 درصد مردمش هوادار یکی از این 2 تیم هستند، چندان عجیب نیست. حالا ریور به سطح اول بازگشته و بوکا کماکان قدرتمند است. این بار فینال لیبرتادورس در بازی رفت به میزبانی بوکا، دویست و چهل و هفتمین دربی بزرگ یا همان سوپرکلاسیکو را رقم میزند؛ بدون اینکه تاریخ دشمنی 2 تیم ذرهای تکان خورده باشد. بدون اینکه جغرافیای ذهنی مردمی توامان عاشق، پرکینه، مهربان، عصبانی، خونسرد و پراسترس در مورد این جدال، تغییر کرده باشد.
انتهای پیام/