دستگاه دیپلماسی چگونه فرصت را برای عهدشکنی آمریکا در برجام مهیّا کرد؟
رئیس کمیته هستهای مجلس نهم به تبیین آن دسته از راهبردها و تاکتیکهای دستگاه دیپلماسی ایران در برجام پرداخت که فرصت جهت عهدشکنی را برای آمریکا فراهم کرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در حالی که بر اساس تأکید مقام معظم رهبری میبایست راهبرد «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» محور هر نوع تصمیمگیری در مذاکرات هستهای قرار میگرفت، اما سیاستی که در برجام دنبال شد «انجام توافق به هر شکل ممکن» بود که بعد از اجرای توافق نیز در قالب «حفظ توافق به هر شکل ممکن» ادامه پیدا کرد.
این شیوه توافق موجب شد، با وجود تعهدات نامتوازن و مبهم طرف مقابل، تعهدات جمهوری اسلامی ایران به نحوی شفاف و یکجا پیشپرداخت شود. اگرچه توقف کامل غنیسازی در فردو و برچیدن 13 هزار سانتریفیوژ و بتنریزی محفظه قلب راکتور آب سنگین اراک با 86 درصد پیشرفت فنی و مهندسی بومی و انجام اقدامات شفافساز «فرا پروتکلی» میتوانست لغو کامل تمامی تحریمها و حتی خروج ایران از فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی ـFATFـ را بهدنبال داشته باشد، اما عملاً موجب شد شرایط سختتری بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل شود، بهگونهای که نسبت به قبل از برجام، کشور در شرایط دشوارتری قرار گیرد.
درباره اینکه چرا روند برجام مطابق پیشبینیهای دولت جلو نرفت و نیز امکان تمسّک ایران به مکانیسم حل اختلاف برجام با ابراهیم کارخانهای رئیس کمیته هستهای مجلس نهم به گفتوگو نشستیم که متن آن را در ذیل میخوانید:
دولت آمریکا روز جمعه 11 آبان بازگشت تمامی تحریمها علیه ایران را که در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک تعلیق شده بود، اعلام کرد؛ به علاوه 300 شخصیت جدید حقیقی و حقوقی ایرانی نیز در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفتند.
مایک پومپئو وزیر امور خارجه این کشور، هدف از این تحریمها را «تغییر رفتار ایران بهطور اساسی» برشمرده است و شرط لغو آنها را «شروط 12 گانه« اعلام کرده است که از جمله آنها توقف کامل برنامه هستهای کشورمان است.
این در حالی است که دولت ایران از پاییز 1392 با شعارهای «چرخش چرخ کارخانهها به همراه چرخش سانتریفیوژها» و «لغو تحریمها»، جهت حفظ سطحی از توانمندی هستهای، مذاکره با آمریکاییها را بهعنوان اثرگذارترین عضو 5+1 در دستور قرار داد، اما امروز پس از پنج سال در نقطهای قرار داریم که بحث خروج از برجام در صورت ناکارآمدن شدن از سوی وزیر خارجه کشورمان مطرح میشود.
کارخانهای: با وجود آن که تیم مذاکرهکننده آمریکایی با تأکید بر حفظ مصوبه کنگره توانست بهجای لغو تحریمها، تعلیقهای موقت 120 روزه و 180 روزه را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند، در مقابل تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با نادیده گرفتن 4 مصوبه مهم هستهای مجلس شورای اسلامی که آخرین آنها در دوم تیرماه 1394 با هدف لغو کامل و یکجای تحریمها همزمان با اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسیده بود، حاصلی جز تعلیق موقت تار عنکبوتی تحریمها را برای جمهوری اسلامی ایران در بر نداشت.
برجام در صورتی تصمیم نظام بود که 28 شرط رهبری مشتمل بر مفاد نامه 9 بندی رئیسجمهور، مصوبه 9 مادهای مجلس و مصوبه 10 بندی شورای عالی امنیت ملی بهطور کامل رعایت شده باشد.
یعنی کنگره آمریکا نقش به مراتب بیشتری از مجلس ایران در تصمیمگیریهای تهران و واشنگتن برای توافق هستهای ایفا کرد؟
کارخانهای: بله، پایبندی طرف آمریکایی به مصوبات کنگره و بیاعتنایی تیم مذاکرهکننده ایرانی به مصوبات مجلس شورای اسلامی حاکی از نادیده گرفتن نقش مجلس و انجام توافق به هر شکل ممکن بوده است، در حالی که پایبندی تیم مذاکره کننده بر مصوبات مجلس شورای اسلامی میتوانست سرنوشت مذاکرات را به گونه دیگری به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم بزند.
افق روشنتری از این سرنوشتی که میفرمایید میتوانست برای مذاکرات رقم بخورد میتوان ترسیم کرد؟ یا اینکه صرفاً بهطور کلّی میتوان گفت در صورت اجرای مصوبات مجلس، منفعت ایران از برجام بیشتر میشد؟
کارخانهای: ببینید، در حالی که بر اساس بند 7 ضمیمه 5 برجام، طرفین میبایست موانع موجود را تا قبل از مرحله اجرایی شدن برجام از سر راه توافق بردارند، اجرای یکجانبه و عجولانه این بند توسط ایران و اکتفای طرف مقابل به صدور بیانیه صوری موجب شد طرف مقابل با تحقق زود هنگام تمامی خواستههای خود عملاً انگیزهای برای اجرای تعهدات از خود نشان ندهد و همین امر موجب شد اجرای بخش اساسی تعهدات طرف مقابل از همان ابتدا بر زمین بماند.
در حالی که در بند 2 شروط 9 گانه مقام معظم رهبری به صراحت اعلام شده بود که وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای از جمله بهانههای تکراری خود ساخته حقوق بشری و تروریسم توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکره، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است بر طبق بند 3 مصوبه اقدام متقابل مجلس شورای اسلامی، برجام را متوقف و عملیات غنی سازی 190 هزار سو را عملیاتی کند، عهدشکنی آمریکا درست یک روز بعد از اجرای توافق در 27 دی 1394 و تلاش تیم مذاکره کننده در توجیه این عهد شکنی و به دنبال آن عهدشکنیهای مکرر آمریکا در مصادره اموال جمهوری اسلامی ایران، ایجاد محدودیت در صدور ویزا، تمدید قانون تحریمهای 10 ساله داماتو و تصویب قانون کاتسا و ... در مقابل عدم انجام هرگونه اقدام بازدارنده در برابر این عهدشکنیها، با وجود تهدیدات پرحجم برخی اعضای تیم نظارت و اعضای تیم مذاکرهکننده، همگی گواه راهبرد منفعلانه «حفظ توافق به هر شکل ممکن» و ترغیب طرف مقابل بهویژه آمریکا به عهدشکنی در برابر پایبندی جمهوری اسلامی ایران به اجرای تعهدات بوده است.
پیروزی اعلام کردن خروج آمریکا از برجام توسط وزیر خارجه ایران حکایت از سادهانگاری در عمق دستگاه دیپلماسی کشور دارد که اثرات سوء آن در روند تدوین، اجرا و نظارت بر اجرای برجام، به خوبی گواه این واقعیت است.
چنانچه با اولین عهد شکنی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران بر طبق اعلام صریح رهبری انقلاب، قدرتمندانه برجام را متوقف می کرد یقیناً سرنوشت برجام به گونه دیگری رقم می خورد.
دیروز یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس در مصاحبهای گفته است که اراده نظام بر تصویب نهایی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم یا همان CFT است؛ به همین بهانه اجازه دهید همین جا یک پرسش تکراری بپرسم؛ آیا از نظر شما برجام تصمیم نظام بوده است؟
کارخانهای: اینکه گفته شود که برجام تصمیم نظام بوده است در صورتی است که 28 شرط مورد تأکید مقام معظم رهبری مشتمل بر مفاد نامه 9 بندی ایشان به رئیسجمهور محترم، مصوبه 9 مادهای مجلس شورای اسلامی و مصوبه 10 بندی شورای عالی امنیت ملی جمعا 28 شرط اجرای برجام که در بند 2 نامه رهبری انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است، بهطور کامل رعایت شده باشد، در غیر این صورت برجام حاصل دستپخت کسانی است که آن گونه که خواستند تصمیم گرفتند و عمل کردند.
اگر برجام تصمیم نظام نیست، به این معناست که عدهای در درون نظام با آن موافق نبودهاند؛ برخی در داخل پس از خروج آمریکا از این توافق، میگفتند کارشکنی مخالفان برجام در برابر همکاریهای فراتر از برجام، از جمله در مسائل موشکی و منطقهای، موجب خروج آمریکا شده است ...
کارخانهای: 2 سال عهدشکنی مکرر آمریکا و عدم هرگونه اقدام متقابل از سوی ایران و اعلام پایبندی ایران به برجام حتی در صورت خروج آمریکا از برجام آنهم سه روز قبل از خروج قطعی آمریکا از برجام، عملاً زمینه لازم را برای خروج آمریکا از توافق فراهم کرد و در کمال شگفتی در حالی که آمریکا بدون کوچکترین هزینهای از برجام خارج شده بود و سختترین تحریمها نیز علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده بود، رئیسجمهور ما این اقدام آمریکا را برداشتن یک مزاحم از سر راه توافق اعلام کرد و این در شرایطی بود که آمریکا پس از دستیابی کامل به خواستههای هستهای خود به علت رد قاطع شروط بیشرمانه خود از سوی جمهوری اسلامی ایران از برجام خارج شده بود!
پیروزی اعلام کردن خروج آمریکا از برجام توسط وزیر محترم امور خارجه در پاسخ سوال یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی حکایت از سادهانگاری سیاسی در عمق دستگاه دیپلماسی کشور دارد که اثرات سوء آن در روند تدوین، اجرا و نظارت بر اجرای برجام، به خوبی گواه این واقعیت است.
خب، دولت در برابر خروج این به اصطلاح »مزاحم» از برجام چه باید میکرد؟
کارخانهای: زمان طلایی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با خروج آمریکا از برجام دقیقاً همان زمانی بود که بستر جهانی برای پاسخ متقابل به عهدشکنی آمریکا بر اساس حقوق بین الملل کاملاً مهیا بود، متاسفانه این فرصت طلایی که می توانست جلوی تحریم های بعدی آمریکا را بگیرد در یک غفلت راهبردی از دست رفت و هم اینک با وقتکشی اروپاییها زمان همچنان در حال از دست رفتن است.
اعلام تهدیدات سخت و به دنبال آن عدم انجام اقدام عملی، نه تنها اثر تهدید را زائل میکند، بلکه موجبات گستاخی بیشتر طرف مقابل را نیز در عدم پاببندی به تعهدات فراهم میسازد.
در حالی که بعد از اجرایی شدن برجام، اعضای تیم مذاکره کننده و هیئت نظارت بر اجرای برجام به منظور برحذر داشتن طرف مقابل از عهدشکنی، همواره تهدید به اقدام سخت و غیر قابل تصور کردهاند، متاسفانه عدم انجام هر گونه اقدام متقابل در طول قریب به سه سال که از اجرای برجام میگذرد، موجبات گستاخی بیشتر آمریکا و اروپا را در عدم پایبندی به تعهدات خود فراهم کرده است.
به عبارتی شما معتقدید وقتی دولت نمیخواست اقدام جدّی در برابر عهدشکنی آمریکا انجام دهد، بهتر بود از اوّل هم به تهدیدهای لفظی در این باره متوسّل نشود؟
کارخانهای: بدون شک اعلام تهدیدات سخت و به دنبال آن عدم انجام اقدام عملی، نه تنها اثر تهدید را زائل میکند، بلکه موجبات گستاخی بیشتر طرف مقابل را نیز در عدم پاببندی به تعهدات فراهم میسازد.
در حالی که طرف مقابل می بایست به علت عدم پایبندی به تعهدات مورد مواخذه قرار گیرد، توجیه کاهش قابل توجه ذخایر غنی سازی جمهوری اسلامی ایران به کمتر از 300 کیلوگرم با وجود تاکید صریح رهبری معظم انقلاب و حتی کاهش آن تا سقف 80 کیلوگرم و از سوی دیگر موافقت با انتقال و نگهداری آب سنگین مازاد بر 130 تن به کشوری دیگر، پاسخ مثبت به زیادهخواهیهای طرفهای مقابل است، که عملاً موجبات گستاخی بیشتر آنها را فراهم کرده است.
اگر با وجود سخنان آقای ظریف مبنی بر خروج از برجام در صورت ناکارآمد بودن مکانیسم اروپاییها، ایران در برجام بماند، آیا میتواند با استناد به بند 36 برجام شکایت کند و احقاق حقی بکند؟
کارخانهای: مسئلهای که شاید جانکاهترین بخش برجام باشد موضوع بندهای 36 و 37 برجام در مورد مکانیسم حل اختلاف برجام است.
قبل از نهایی شدن برجام، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل خانم سامانتا پاور با صراحت اعلام کرده بود که مکانیزم بازگشت تحریمها میبایست بهگونهای باشد که در سریعترین زمان ممکن و بدون هیچگونه مزاحمتی از سوی روسیه و چین برگشتپذیر باشد. به بیان دیگر به مانند ماشه تفنگی باشد که در هر زمان قابل چکاندن باشد و بر همین اساس، بندهای 36 و 37 برجام تدوین شد که از آنها به عنوان مکانیسم ماشه نام برده میشود.
بر اساس مفاد بند 36 برجام «چنانکه ایران معتقد باشد که هر یک یا کلیه اعضای گروه 1+5 تعهدات خود را طبق برجام رعایت نکردهاند، ایران میتواند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع کند به همین ترتیب چنانچه هر یک از اعضای گروه 1+5 معتقد باشد که ایران تعهدات خود را طبق برجام رعایت نکرده است هر یک از دولتهای گروه 1+5 میتواند اقدام مشابه به عمل آورد.
قبل از نهایی شدن برجام، نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام کرده بود که مکانیزم بازگشت تحریمها میبایست بهگونهای باشد که در سریعترین زمان ممکن و بدون هیچگونه مزاحمتی از سوی روسیه و چین برگشتپذیر باشد.
کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است می تواند این موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد، وزیران 15 روز فرصت خواهند داشت تا موضوع را خاتمه دهند مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود.
پس از بررسی کمیسیون مشترک به موازات بررسی در سطح وزیران، عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیف او زیر سوال بوده است میتواند درخواست کند که موضوع توسط یک هیئت مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرفهای درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود.
هیئت مشورتی میبایست نظریه غیر الزامآوری را درباره موضوع پایبندی ظرف 15 روز ارائه کند؛ چنانکه متعاقب این فرآیند سی روزه موضوع فیصله نیابد کمیسیون مشترک در کمتر از 5 روز نظریه هیئت مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی خاتمه نیافته باشد و طرف شاکی معتقد باشد که موضوع مصداق عدم پایبندی اساسی است، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهداتش در برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ کند که معتقد است که موضوع مصداق عدم پایبندی اساسی به شمار می آید».
متأسفانه با وجود عهدشکنیهای مکرر طرف مقابل و حتی خروج آمریکا از برجام و پشت پا زدن به کلیه تعهدات، جمهوری اسلامی ایران تاکنون به کلیه تعهدات خود پایبند باقی مانده است که ادامه این روند باوجود خروج آمریکا از برجام و عدم رفع تحریمها، یقیناً اقدامی ظالمانه است، که جمهوری قدرتمند اسلامی ایران هرگز زیر بار تداوم آن نخواهد رفت و در صورت عملیاتی نشدن وعدههای اروپا در رفع تحریمها و انجام مبادلات تجاری و بانکی، صادرت نفت، رفع موانع کشتیرانی آزاد نفتکشها و مقابله با اقدامات خلاف برجام آمریکا، جمهوری اسلامی ایران میبایست با بهکارگیری دیپلماسی قوی سیاسی جهانی طی اتمام حجتی قاطع، تصمیم خود را مبنی بر توقف کلی تعهدات خود را بر اساس بخش پایانی بند فوق اعلام و از حق خود به عنوان شاکی بدون ارجاع به شورای امنیت، قدرتمندانه استفاده کند.
طبق ماده 37 چطور؟
کارخانهای: در صورت ابلاغ شکواییه به شورای امنیت مطابق بند 37 که در ذیل خواهد آمد موضوع به گونهای دیگر رقم خواهد خورد و در صورت زورگویی طرف مقابل و ابلاغ به شورای امنیت سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی ایران میتواند به استناد بند 10 معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خروج قطعی خود را از NPT اعلام کرده و یا با توجه به خروج طرف اصلی معامله از برجام، بر طبق اقدام متقابل که حقی شناخته شده در حقوق بین الملل است با خروج از برجام از حقوق ملت ایران دفاع کند.
بر اساس بند 37 برجام در صورت ابلاغ شکواییه به شورای امنیت، چنانچه ظرف 30 روز قطعنامهای صادر نشود، مفاد قطعنامههای شورای امنیت مجدداً اعمال خواهد شد و در غیر این صورت «تداوم لغو تحریمها» به روش دورهای شورای امنیت به رای گذاشته میشود که بر این اساس کلیه اعضای دائم شورای امنیت حق وتو خواهد داشت.
یعنی با این شیوه رایگیری، امکان حق وتوی روسیه و چین به نفع ایران از آنها سلب میشود، اما سایر کشورها خواهند توانست از حق وتوی خود به ضرر ایران استفاده کنند؟
کارخانهای: بله دقیقاً ... و این در حالی است که اگر برگرداندن تحریمها به رأی گذاشته میشد، این امکان وجود داشت که کشورهای روسیه و چین با استفاده از حق وتو، از برگرداندن تحریمها ممانعت به عمل آورند و این همان چیزی است که آمریکا تحت عنوان مکانیزم ماشه از قبل آن را طراحی کرده بود و متأسفانه تیم مذاکرهکننده با پذیرفتن آن عملاً کشورمان را در شرایط دشواری در شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داده است ...
بر اساس بند 37 برجام در صورت ابلاغ شکواییه به شورای امنیت، چنانچه ظرف 30 روز قطعنامهای صادر نشود، مفاد قطعنامههای شورای امنیت مجدداً اعمال خواهد شد و در غیر این صورت «تداوم لغو تحریمها» به روش دورهای شورای امنیت به رای گذاشته میشود که بر این اساس کلیه اعضای دائم شورای امنیت حق وتو خواهد داشت.
بدون شک ماده 37 که در قطعنامه 2231نیز مورد تأکید قرار گرفته است اقدامی ظالمانه و مستبدانه علیه جمهوری اسلامی ایران است که حتی بعد از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، در مفاد آن، توقف کلی و یا جزئی تعهدات جمهوری اسلامی نیز به عنوان یک حق مسلم تصریح نشده است، بلکه تنها عنوان شده است: «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمها بهطور جزیی و یا کلی اعمال شوند، ایران این امر را به منزلهای برای توقف کلی یا جزیی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد کرد».
پیشنهاد خود شما بهعنوان رئیس کمیته هستهای مجلس نهم برای استیفای بخشی از حقوق کشورمان در برجام چیست؟
کارخانهای: شیوه دیگر در احقاق حقوق ملت ایران این است که چنانچه اروپا نتواند حقوق ملت ایران را در برجام محقق کند به هر میزان که از سقف 100 درصدی تعهدات طرفهای مقابل عملیاتی شود به همان وزن جمهوری اسلامی ایران تعهدات خود را در حالت عملیاتی نگه خواهد داشت.
بر این اساس با توجه به اینکه بخش اعظم تحریمها مربوط با آمریکا است که از برجام خارج شده است، در این صورت حتی اگر اروپا تمامی تعهدات خود را نیز عملیاتی کند، جمهوری اسلامی ایران میبایست بخش قابل توجهی از تعهدات خود را در مقابل خروج آمریکا از برجام منتفی اعلام کند.
چنین اقدامی موجب میشود اروپا و حتی آمریکا جهت پایبندی بیشتر جمهوری اسلامی ایران به انجام تعهدات تن به اجرای بیشتر تعهدات خود بدهند. چنین اقدام متقابلی یک اصل پذیرفته شده در حقوق بین الملل است.
منبع:فارس
انتهای پیام/