فراست: نویسنده باید زبان گویای جامعه باشد
قاسمعلی فراست با اشاره به اهمیت پرداختن به موضوعات اجتماعی در داستان گفت: نویسنده تحت تأثیر جامعه خود است و باید زبان گویای آن باشد، اما در جاهایی یادمان میرود که جامعه به چه سوژههایی احتیاج دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکصد و چهارمین نشست زرین قلم همراه با جلسه نقد و بررسی کتاب «ماه را نشانه بگیر»، نوشته ژیلا تقیزاده با حضور قاسمعلی فراست و فرحناز علیزاده، از منتقدان ادبی، در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، قاسمعلی فراست صحبت کرد و گفت: من فکر میکنم که تمام انبیا، فلاسفه و هنرمندان که در این دنیا آمدند تا کاری را انجام بدهند، غایت هدفشان این بوده است که به ما راه زندگی را نشان بدهند. حال مهم نیست که آن ساحت قدسی، الهی است، غیر الهی است، مسیحیت است و ... این افراد آمدهاند تا راه زندگی را به ما نشان بدهند. من فکر میکنم که این درس را خانم تقیزاده به شکل عملی و با اتفاقی که در زندگیاش رخ داده است، به ما یادآوری میکند. خیلی راحت است که در دنیای کلمه و زبان، دم از مهربانی و شجاعت و فداکاری بزنیم اما این که یک شخصی بیاید و به ما درس بدهد که باید اینگونه در برابر مشکلات ایستادگی کنیم، باید در برابر او سر تکریم پایین آورد، از او یاد گرفت و ارج نهاد. خانم تقیزاده با مشکلی روبهرو است که من از عملکرد او واقعا درس یاد گرفتم و به هر کسی رسیدم، این موضوع را بیان کردم. تنها چند نفر را در دنیای ادبیات و هنر میشناسم که در برابر مشکلاتی از این دست، مردانه ایستاده باشند.
فراست به ویژگیهای مثبت این کتاب اشاره کرد و افزود: اولین ویژگی دلنشین این کتاب برای من، پرداختن به موضوعاتی بوده است که جامعه من و شما به شدت به آن احتیاج دارد. درست است که نویسنده تحت تأثیر جامعه خود است و باید زبان گویای آن باشد، اما در جاهایی یادمان میرود که جامعه به چه سوژههایی احتیاج دارد. مسئلهای که در کتاب باید به آن نگاه کرد، پژوهش محوری آن است. نویسنده برای طرح مسائل مدنظر خود پژوهش گستردهای انجام داده است؛ زیرا اصلاً بدون پژوهش نمیتوان بسیاری از این موضوعات را بیان کرد. به عنوان نمونه، او راجع به موضوعات مختلف نیازمند اطلاعاتی بوده است و به همین دلیل آمده است و با کنار هم قراردادن چند موضوع تاریخی و اساطیری، داستان را بیان کرده است که بسیار کمککننده نیز هست. این موضوعات نشان میدهد که نویسنده پژوهش کرده است. او کتاب را نگاشته است که این متفاوت با ساختن کتاب است. نویسنده برای این ساحتها که به دست خودش نیز ساخته شده، منطق داستانی ایجاد کرده است. دقت کنید که یکی از مسائل مهم در این کتاب، گم کردن هویت و در نتیجه پیدا کردن هویت انسانهاست. در این کتاب با انسانهایی روبرو هستیم که در لابهلای چرخ روزگار گم میشوند و از بین میروند.
در ادامه مراسم، فرحناز علیزاده نیز به عنوان منتقد ادبی صحبت کرد و گفت: ایشان در این کتاب روی مشکلات و معضلاتی دست میگذارد که جوانها و نوجوانها با آن درگیر هستند. برای بیان این مشکلات، از شخصیتهای زیادی استفاده میشود مثل «آنیتا» که به دلیل سختگیریهای خانوادهاش مجبور میشود که به کارهایی روی بیاورد که مورد پسند هرکسی نیست. «میلاد» نیز یکی از همین شخصیتها است و ... افراد زیادی در این داستانها حضور دارند که داستان خود را روایت میکنند و معضلات اجتماعی ما را بیان میکنند. دست گذاشتن روی این مشکلات و بیان آنها به این شکل، جسارت تقیزاده را نشان میدهد.
این منتقد با بیان اینکه بیان قصه در قصه از ویژگیهای مثبت کتاب است، افزود: ارتباط زنجیرهوار داستانها به یکدیگر و کنار هم قرار دادن آنها، از جمله محاسن این کار است. به نظر میرسد که نویسنده آن قدر به کار خود مسلط بوده است تا بتواند این موضوعات را با هم درآمیزد و کار را جلو ببرد. چیزی که در این کتاب برای من مهم بود، بیان لحن شخصیتها توسط نویسنده بود. باید بگویم که لحنها در این داستان، به خوبی بیان شده و نویسنده برای هر شخصیت به فراخور حال او، لحن خوب و زبانی همسو با شخصیت او را ارائه کرده است.
مهرداد ضیایی، بازیگر، سومین سخنران این مراسم بود. او ضمن اشاره به بعضی ایکاشهای این کتاب گفت: یکی از ایکاشهای خود من از جمله مواردی است که به سلیقه من برمیگردد. به نظرم، داستان، براساس یک ساختار از پیش تعیین شده وابسته با انگارههای ادبی پیش میرود و ممکن است که در حوزه ادبیات داستانی وارد مقولههایی از فرهنگ اجتماعی نیز بشود. به نظرم، گاهی اوقات سلیقهها نیز ممکن است وارد ساختاری بشود که برای شما کار را سخت کند. فرقی ندارد که گره داستان در کجا باز شود و در کجا بسته شود. بسیاری از داستانها هستند که گرهشان در ابتدا باز میشود و پس از آن با وقایع روبرو میشویم. در کل باید بگویم که نویسنده این کتاب صراحت دارد و این ابزار نویسندگی اوست. او شیوه به تصویر کشیدن یک ژانر را میداند. نویسنده هم شجاعانه وارد میشود و هم محافظهکار است. شجاعت او در بسیاری از اتفاقات پیداست که شما هم آن را میدانید اما محافظهکاری در آنجاست که شما وارد عرصههای دیگر نمیشوید. برای مثال، من بسیار دوست داشتم که او از عنصر حریت در داستان استفاده کند.
وی ادامه داد: خود نویسنده نباید شیفته آن چیزی که خلق کرده است بشود؛ زیرا باعث اتفاقات دیگری میشود. از جمله این اتفاقات آن است که مخاطب جلوتر از داستان، تزئینات آن را درک میکند. با توجه به پتانسیلی که تمهای این داستان داشتند، این کتاب میتوانست بسیار بزرگتر از این باشد. به موضوع کمیت اشاره میکنم. برای مثال، نویسنده تلاش میکند تا در بزنگاههایی، جای پایی از یک عنصر گم شده را تکرار کند. این موضوع به این دلیل است که مخاطب داستان را فراموش نکند و بداند که آن عنصر در جایی در پرده قرار دارد. بنابراین، اینچنین تکرارهای مسجعوار در داستان به آن کمک میکند. یکی از مواردی که خانم تقیزاده با آن درگیر شده است، چیزی است که یک سر در اساطیر دارد و یک سر در میراث دانش دارد. من این کتاب را بسیار دوست دارم و هنوز هم اعتقاد دارم که میشد این کتاب را از نظر کمی بیشتر کرد و داستانهای افراد بیشتری را بشنویم که در سایه هستند. به نظرم بهتر بود که در مواردی، برجستگی بعضی موضوعات کمتر میشد و در مقابل، در مواردی برجستگی بعضی موضوعات بیشتر میشد. اگر قرار بود که خودم را جای نویسنده بگذارم و چنین کتابی را بنویسم، فکر میکنم که در وسط راه ناامید و یا شاید نابود میشدم. باید بگویم که این کتاب بازنویسیهای بسیاری داشت و از این جهت هم کار بسیار سنگینی بود.
قاسمعلی فراست، در بخش دوم صحبتهای خود، توضیحاتی را راجع به نقصهای این داستان داد و گفت: دقت کنید که داستان با گمشدن قاسم چگینی شروع میشود و به نظر من، این موضوع، شروع بسیار خوبی است چرا که من به عنوان یک مخاطب این سوال را از خود میپرسم که این فرد بعد از خواستگاری، ناگهان کجا میرود و چه بلایی بر سرش آمده است. این سوال در جریان داستاننویسی به چند طریق پاسخ داده میشود. اولا، او را مدتی رها میکنیم تا کنجکاوی برای مخاطب ایجاد شود و بدین وسیله بقیه داستان را برای او تعریف میکنیم و در نهایت به چرایی آن گم شدن اولیه اشاره میکنیم. اساسا، داستاننویسان کلاسیک از این شیوه استفاده میکردهاند. موضوع دیگر این است که بگوییم فعلا این شخصیت را رها میکنیم و بعدا به آنان برمیگردیم. این موضوع در داستان جدید و مدرن کاملا متداول است. باید اشاره کرد که نویسنده، تلاش میکند تا در لابهلای ماجرای گمشدن قاسم چگینی، مخاطب را همچنان با خود نگه دارد و او این سوال را مدام از خود بپرسد که قاسم چگینی کجا رفت؟ بالاخره نویسنده یک بستری را برای بیان داستان خود باز کرده است و طبعا مخاطب این حق را دارد که از او بپرسد نتیجه این بستر چه شد و ما را به کجا میبری؟ به نظر میرسد که فاصله بین ابتدای داستان و گمشدن قاسم چگینی با پیدا شدن او در انتهای داستان، کمی زیاد است و بعضی خوانندهها را اذیت میکند. خواننده از خود این سوال را میپرسد که نویسنده به کجا میرود و چرا بستر اصلی را رها کرده است. به نظرم، نویسنده میتوانست در جاهایی، یک ردپا یا اشاره به ماجرای اصلی میداد تا مخاطب بداند که حواس نویسنده به این ماجرا هست. این کار باعث میشد که هم انقطاع زیاد بین ابتدا و انتهای داستان از بین برود و هم اعتماد مخاطب جلب شود که حواس نویسنده به ماجرای اصلی هست.
فرحناز علیزاده ضمن اشاره به بعضی ایرادات این داستان گفت: باید اعتراف کنم که جاهایی از داستان را با سرعت بسیار زیادی میخواندم تا ببینم که بالاخره چه اتفاقی برای شخصیتها رخ خواهد داد اما در مقابل جاهایی به سختی جلو میرفت. به نظرم در مباحثی که ژیلا تقیزاده پژوهش میکرده است، دوست داشته تا تمام نتایج پژوهش خود را وارد داستان کند. البته همانطور که آقای ضیایی اشاره کردند، هر کس میتواند شیوه نوشتن خود را خودش تعیین کند و هیچ الگو و خطکشی وجود ندارد. همیشه در کارگاههای داستان نویسی بیان کردهام که ما به هنرجویان، راه و روش داستاننویسی را یاد میدهیم اما اصلا اینگونه نیست که بخواهیم الگو و نقشه به شما بدهیم. اگر کسی چنین کاری بکند، استعداد نویسنده و ذوق و قریحه او را از بین برده است.
وی با ارائه پیشنهاداتی به نویسندگان نو قلم تأکید کرد: پیشنهاد من به دیگر دوستانی که میخواهند داستان در داستان بنویسند این است که داستان در داستانها در هم تنیده شود؛ به این معنی که همه با هم در یک دستهبندی قرار بگیرند. اگر این اتفاق رخ بدهد، ضرباهنگ داستان تندتر شده و بیشتر خود را نشان میدهد. نوشتن این کتاب توسط تقیزاده و چاپ آن برای من بسیار خوشحال کننده بود. نثر داستان روان است و به خوبی جلو میرود. این موضوع نشان میدهد که تقیزاده از جمله کسانی است که روی کار خود به خوبی تمرکز میکند و هوشمندانه آن را انجام میدهد.
انتهای پیام/