آیه‌ای که وارث فیات و یوونتوس را متحول کرد

آیه‌ای که وارث فیات و یوونتوس را متحول کرد

«اولین بار بود که با خود قرآن برخورد می‌کرد. حس غریبی داشت. کتاب را باز کرد و پس از تورق چند برگ از آن، نگاهش بر اولین عبارات یک صفحه متوقف شد»

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، 24 آبان ماه سالروز شهادت ادواردو آنیلی شهید مسلمان ایتالیایی است. به همین مناسبت گزیده ای از کتاب هدیه مسیح(سیری در زندگی ادواردو آنیلی) که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است را در ادامه می‌خوانید.

« به عادت همیشگی، دست‌‌هایش را به پایین یقه‌ی کتش گرفته بود و با قدم‌های آرام، راهروی کتاب‌‌ها را طی ‌می‌‌‌کرد. نگاهش را  روی آن کتاب‌های وزین! گرداند و... کتاب‌ها را یکی پس از دیگری ورق می‌زد و بی‌آنکه شوقی در او برانگیزند و پاسخی برای پرسش‌هایش داشته باشند، آنها را سر جایشان برمی‌گرداند.

بیشتر بخوانید:

شهید آنیلی می‌گفت اگر کسی صادقانه قرآن را بخواند، هدایت می‌شود

نگاهش روی جلد چرمی کتابی که عبارتThe Holy Quran  بر آن خودنمایی ‌می‌‌‌کرد، متوقف شد. دست برد و کتاب را از میان قفسه بیرون کشید. پیش از این هم چیزهایی درباره‌ی آن شنیده بود، اما این اولین بار بود که با خود قرآن برخورد می‌کرد. حس غریبی داشت. کتاب را باز کرد و پس از تورق چند برگ از آن، نگاهش بر اولین عبارات یک صفحه متوقف شد:

Yes, whoever  submits  himself  wholeheartedly to Allah and performs Good deeds [totaly for Allah’s sake], Then his reward, he will find with Creator  and Nuturer, on such shall be no Fear nor shall They grieve.

 آری، کسانی که خود را تسلیم خدا کنند و نیکوکار باشند، پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین ‌می‌‌‌شوند.(بقره/112)

انگار چیزی در دلش منفجر شد... آن حس غریب تبدیل به یک شادی کوچک و نوری در اعماق قلبش شده بود. احساس ‌می‌‌‌کرد این نور ‌می‌‌‌تواند برای همیشه دلش را روشن کند و راهنمایش باشد. به سرعت خود را به ابتدای سالن و میز امانت کتاب‌ها رساند و کتاب را برای بیشترین زمانی که ممکن بود، به امانت گرفت. گرچه اشتیاق خواندن کتاب رهایش نمی‌کرد؛ اما با خود فکر ‌می‌‌‌کرد بهتر است با فراغت بیشتری به سراغش برود.

علاقه‌ی وافر به جستجو در حقیقت ادیان و مکاتب فلسفی، شاید میراث او از خانواده‌ای بود با پدری مسیحی و کاتولیک و مادری‌یهودی که طبیعتاً هر یک آیین خود را صحیح و برحق ‌می‌‌‌پنداشتند و ناخودآگاه اولین جرقه‌های تکاپوی فکری و عملی تنها پسر خانواده را در این عرصه ایجاد ‌‌‌می‌کردند.

جاذبه‌ی کلام خداوند او را به سوی خود ‌می‌‌‌کشید. روز‌ها و شب‌ها در محیط باز دانشگاه، کتابخانه و یا در ویلای زیبایی که به عنوان خوابگاه از آن استفاده ‌می‌‌‌کرد، به مطالعه‌ی قرآن ‌‌‌می‌پرداخت.

بعدها ‌می‌‌‌گفت: «احساس ‌می‌‌‌کردم این کلمات نمی‌توانند کلمات انسانی و بشری باشند, بلکه کلمات حق و نورانی هستند. هر چه بیشتر ‌می‌‌‌خواندم بیشتر به این مسئله پی ‌می‌‌‌بردم».

***

یک هفته قبل، مناظره‌ی رایزن مطبوعاتی جمهوری اسلامی ایران را در برنامه‌ی «آتلانته» از شبکه‌ی دوم تلویزیون ایتالیا دیده بود.

دیده بود که وقتی در برابر عنوان جانب‌دارانه برنامه: «بحران ایران خطری برای جهان!» قرار گرفت, چگونه سخنش را با نام خداوند بخشنده‌ی مهربان و «به نام خداوند قوی‌تر از ناوهای آمریکا» آغاز کرده بود؛ در حالی که ناوگان ایالات متحده در خلیج‌فارس و حاشیه‌ی سواحل جنوبی ایران, با اتخاذ آرایش تهاجمی، این کشور را تهدید ‌می‌‌‌کردند و خواستار آزادسازی دیپلمات‌های جاسوس خود بودند.

صبح یکشنبه با موتور گازی کهنه‌ای, خود را به اقامتگاه سفارت ایران در رم رساند. «ادواردو» خواستار ملاقات با رایزن مطبوعاتی ایران بود اما از او خواسته شد که فردای آن روز به سفارت مراجعه نماید؛ زیرا یکشنبه‌ها تنها روز تعطیل و هنگام استراحت کارکنان بود.

اما هنگامی که دربان پیغام ادواردو را برای رایزن مطبوعاتی برد, وی با کنجکاوی ادواردو را به حضور پذیرفت و  به استقبالش شتافت؛ «خداوند هر درِ بسته‌ای را ‌می‌‌‌گشاید!»

خود را «ادواردو آنیلی» معرفی کرد. «قدیری ابیانه» با لحنی که چندان انتظار پاسخ مثبت از آن نمی‌رفت، پرسید: «آیا شما با سناتور آنیلی معروف نسبتی دارید!؟» و با حیرت تمام پاسخ شنید: «بله, پسرشان هستم!»

ادواردو سپس ماجرای اسلام آوردنش را توضیح داد و گفت برای اینکه شناخته نشود, مجبور شده است که آن موتورسیکلت کهنه را از دربان محل اقامت آنیلی‌ها در رم, قرض بگیرد.

از همان اولین دیدار, قدیری ابیانه دریافت که با وجود تحمل فشارهای فراوان, ادواردو تا چه اندازه به اسلام و انقلاب اسلامی و نسبت به سرنوشت آن علاقه‌مند است. پس از آن، چند ملاقات دیگر نیز بین آن دو صورت گرفت و در نهایت «هشام عزیز» به همان آسودگی که اسلام را پذیرفته بود, تشیع را نیز به عنوان مذهب خود پذیرفت.

در سال 1359 طی سفری که «مرحوم فخرالدین حجازی», نماینده‌ی وقت مجلس شورای اسلامی به ایتالیا داشت, ادواردو در شهر تورین به ملاقات او رفت و نزد وی نیز تشیع خود را اظهار کرد و به پیشنهاد وی نام مهدی را برای خود برگزید. ازآن پس در دیدار و گفتگو با دوستان ایرانی خود, از همین نام استفاده ‌می‌‌‌کرد. گاهی ‌نیز به‌خاطر ملاحظه‌ی برخی از مسائل در مکاتبات همچنان نام هشام عزیز را به کار ‌می‌‌‌برد.

اکنون، فرزند جیووانی آنیلی نه تنها یک مسلمان شیعه و معتقد, بلکه هواخواه جدی انقلاب اسلامی, جمهوری اسلامی و رهبر کبیر آن امام خمینی(ره) بود. آشنایی وی با اسلام و انقلاب اسلامی و رابطه‌اش با دوستان مسلمان و به‌ویژه برخی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان ایران در ایتالیا، به‌تدریج بیشتر ‌می‌‌‌شد و این موضوع خانواده‌ی آنیلی را به شدت ناراحت ‌می‌‌‌کرد.

همین دوستی‌ها سبب شده بود که خانواده‌اش برای قطع رابطه‌ی او با اسلام، از دست زدن به هیچ اقدامی فروگذار نکنند. آنها به یکی از دوستان مسلمان مهدی پیشنهاد کردند که ماهانه 5 هزار دلار به همراه یک اتومبیل دریافت کند و شغل مناسبی را نیز که برایش در نظر گرفته بودند، بپذیرد و در ازای آن، رابطه‌اش را با پسرشان قطع کند؛ اما او نپذیرفت و بعد از آن قضیه, فشارهای زیادی را از طرف خانواده‌ی آنیلی تحمل کرد و روزی نبود که پلیس به بهانه‌ای واهی  وارد خانه‌اش نشود....

البته این فشارها در برخی از موارد نیز کارگر می‌‌‌شدند. خانواده آنیلی بسیاری از دوستان ایتالیایی‌ ادواردو را که با او رابطه داشتند, با تطمیع از کنارش راندند تا از این طریق باعث منزوی شدنش شوند.

روزی جیووانی آنیلی در مورد یکی از دوستان ادواردو به نام «حسین عبداللهی» با سرزنش و تندی به او گفت: «... تو دوستی با پسر راکفلر را رها کرده‌ای و رفته‌ای با این مسلمان دوست شده‌ای !؟ خاک برسرت!»

اما این‌گونه فشارها, نه تنها بر مهدی تأثیر منفی نداشتند، بلکه انگیزه‌اش را در پیمودن راهی که در پیش گرفته بود, بیشتر ‌می‌‌‌کردند و بر استقامتش ‌می‌‌‌افزودند.

پدر ادواردو جیانی آنیلی سرمایه‌دار و کارآفرین ایتالیایی، میراث دار خاندان مشهور آنیلی، مالک گروه سرمایه‌گذاری اکسور و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامه‌های لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر این‌ها چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهام‌داران اصلی آن‌ها هستند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران