نتیجه تفرقه مسلمانان در بیان امام علی(ع)
امام علی(ع) در روایتی فرمودند زمانی که پراکندگی درمیان امتهای گذشته واقع شد، الفتشان به تشتّت گرایید، اهداف و دلها اختلاف پیدا کردند، به گروههای متعددی تقسیم شدند. در این هنگام لباس کرامت و عزت از تنشان بیرون شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ماجرای سقیفه بنی ساعده از جهتی نقطه عطفی در تاریخ اسلام برای درک صبر و بصیرت امام علی(ع) شمرده میشود. در این جریان سیاسی، امیرالمؤمنین(ع) را از حق مسلم خویش که رسیدن به خلافت مسلمین بود بازداشتند و تنها به این مسأله اکتفا نکرده بلکه بر اساس مسلمات تاریخی دست آن حضرت را بستند تا از ایشان به اجبار بیعت بگیرند.
در این زمان امیر مؤمنان(ع) آن مقدار که باعث روشنگری بود، با استدلالهای عقلانی و وحیانی با مخالفان صحبت کردند، اما در نهایت برای حفظ وحدت مسلمانان نه تنها به سکوت رضایت دادند بلکه با یکایک امامان اهل سنت در امر حکومت همکاری و مشارکت کردند. همکاری علمی، همکاری قضایی و همکاری در امور سیاسی، نظامی و اجتماعی نمونههایی از این همکاریهای مشترک است. در امور سیاسی و نظامی در دوران پادشاهی خلیفه دوم اهل سنت نمونههای مهمی در تاریخ نقل شده است؛ از جمله اینکه عمر برای حضور خود در جنگ علیه روم با امیرالمؤمنین(ع) مشورت کرد که در نهایت حضرت آن را صلاح ندانست. (نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه 134، ص 192)
این برخورد وحدتگرای امام علی(ع) در تمام طول مدت خلفای اهل سنت به وفور دیده میشود. در زمانی هم که آن حضرت عهدهدار خلافت مسلمین شدند، به بهانههای مختلف مسلمانان را دعوت به اتحاد و همبستگی میکرد؛ چرا که در تفکر وحدتآفرین امیرالمؤمنین(ع) عزتمندی و موفقیت و ذلت مسلمانان بستگی به میزان همگرایی و اختلافات آنان با یکدیگر دارد. حضرت در این باره با ذکر مثالی از امتهای گذشته فرمود:
«اگر بیندیشید در تفاوت احوال آنها(گذشتگان) در زمان خوشی و رفاه و زمان سختی، آنگاه لازم میشود برشما که به سراغ عواملی بروید که باعث عزت و اقتدار آنان شد و دشمنانشان را از آنها دور کرد و عافیت و سلامت برایشان آورد و آن عبارت است از پرهیز از تفرقه و اهتمام به الفت و محبّت و توصیه و تشویش برهمگامی و همبستگی» حضرت در ادامه سخنان خویش فرمودند: «بنگرید آنها چگونه بودند هنگامی که جمعیتهایشان متحد، خواستهها متفق، قلبها و اندیشهها معتدل، دستها پشتیبان هم، شمشیرها یاریکننده یکدیگر، دیده ها نافذ و عزمها و هدفها همه یکی بود؛ آیا زمامدار و پیشوای همه جهانیان نشدند؟! از آن طرف پایان کار آنان را نیز بنگرید، آن هنگام که پراکندگی درمیان آن ها واقع شد، الفتشان به تشتّت گرایید، اهداف و دلها اختلاف پیدا کردند، به گروههای متعددی تقسیم شدند و در اثر پراکندگی، باهم به نبرد برخاستند. (در این هنگام بود) که لباس کرامت و عزت از تنشان بیرون شد و وسعت و نعمت از آنان سلب شد و تنها سرگذشت آنان در میان شما باقی مانده که مایه عبرت برای عبرت گیرندگان است...» (نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 192)
انتهایپیام/