میترسم از آن لحظه که تئاتری نباشی
شهرام کرمی در حالی از وضعیت نظارت و ارزشیابی سخن گفته است که شواهد نشان میدهد شرایط برای گروههای جوان سختتر از قبل شده است و باتجربهها بدون ترس به مسیر خود ادامه میدهند.
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
شهرام کرمی به کنشهای خبرنگار واکنش نشان میدهد و از کانالهای موجود ارتباطی نظرش را درباره مسائل مختلف ابراز میکند. این یک حسن است و همین حسن فضا را به نوعی شکل میدهد تا بتوان با این مدیر راحتتر از دیگر مدیران اداره کل هنرهای نمایشی صحبت کرد. با حضور او در دفتر هنرهای نمایشی، مصاحبهها و گفتگوهای کرمی در جایگاه یک مقام مسئول چشمگیر است و این موجب میشود فاصله اندکی برای واکنش به یک رویداد ایجاد شود. رویدادهایی که جامه هنری را به خود مشغول کرده است و شرایط ذهنی دنیای تئاتر را به یک پریشانی فرو برده است.
آقای کرمی در گفتگوی اخیرش گفته است «ما وظیفهمان صیانت از حقوق هنرمندان است. اینکه مدافع آثار آنها باشیم؛ ولی در مواردی پیش میآید که یک اثری در ارزشیابی هنری ضعیف است. شورای نظارت و ارزشیابی هم که فقط نظارت نیست. باید ارزشیابی کیفیت کار را هم بکند. یک اثر که در ارزشیابی به لحاظ کیفی ضعیف تلقی میشود؛ اما گروه نمایشی آن را به شکل دیگری بروز میدهند و ضعف کارشان را به لحاظ محتوایی میخواهند بپوشانند این خود مشکل است به نظر من این بی انصافی است ما تمام تلاشمان را میکنیم که شورای نظارت و ارزشیابی حامی و در خدمت هنرمندان و گروههای نمایشی باشد.»
صحبتهای آقای کرمی پیش از این در یادداشتهای متعدد نگارنده به مدیران پیش از او گوشزد شده بود. جایی که بارها گفته شد در صورت اهمیت یافتن بار ارزشیابی آثار، شرایط به نحوی پیش میرود که ممیزیها به کنار نهاده میشود؛ چرا که اساساً ممیزیهای حاشیهساز ناشی از فقدان کیفیت آثار است و راهی برای جنجال و جذب بیشتر مخاطب. رفتاری که بسیاری از چهرههای شاخص تئاتر در آن خبره هستند و نامشان به این روال نیز شهرت یافته است.
مسئله این است که شهرام کرمی ابزار لازم برای نظام ارزشیابی ندارد. بیشتر نیروهای او در بخش نظارتی شخصیتهای «تاریخ مصرفگذشته» هستند که در حوزه ارزشیابی عملکرد جذابی نداشتهاند. حتی نقشی در فضای تئاتر آزاد داشتهاند که این روزها مورد توجه کمیسیون فرهنگی مجلس قرار گرفته است. هر چند مشخص نیست چرا مجلس در دوران حضیض تئاتر آزاد به یاد عملکرد و اثرگذاری این گونه تئاتری افتاده است و اساساً به چه میزان از جامعه مصرفکننده این گونه تئاتر آگاه است.
با نگاهی به کارنامه علمی و هنری افراد حاضر در شورای نظارت و ارزشیابی میتوان دریافت نگاه زیباییشناسی بخش عمدهای از آنان به روز نشدهاند و با دنیای جدید ارتباط چندانی ندارد. هر از گاهی که آثار هنریشان روی صحنه میرود، میتوان دریافت تتمه نگاهشان به کدامین سو است و یا زمانی که نظارت ارزشیابیگرایانهاشان به گروه منتقل میشود، میتوان حدس زد جهان آنان به چه میزان از جهان نیروی جوان تئاتر فاصله دارد. شاید بر کسی دیگر پوشیده نیست در حوزه پوستر و تیزر گروههای تئاتری با چه مشکلات عجیبی دست و پنجه نرم میکنند و همگی محصول فقدان تعاریف و درک درست از زیباییشناسی اثر است. جایی که متصدیان امر قصد دارند به جای آنچه ما «ارزشیابی» میدانیم، دخالت هنری کنند.
اگرچه شهرام کرمی گفته است نگاهش در مسئله ممیزی حذفی نیست؛ اما اتفاقات اخیر نشان میدهد گروههای جوان - برخلاف گروههای سابقهدار با صدای بلند در فضای رسانهای - حذف هم شدهاند. نمونه متأخرترش نمایشی است که در عمارت روبهرو حذف میشود و با وجود آنکه نمایش فاقد متن بوده، از گروه متن خواسته شده است. این همان نقطهای است که نشان میدهد شورای نظارت از جهان تئاتر عقب افتاده است.
هر چند شهرام کرمی متذکر شده است گروههای هنری اصول را رعایت نمیکنند؛ اما تجربه نشان داده است که گروههای جوان در پی یک عدم رعایت با خطرات حذف مواجه شده و در عوض گروههای قدرتمند با عقبه مالی، فرصتهای تبلیغاتی نیز پیدا میکنند. نمونه جذابش را در ابتدای پاییز و بر سر بینوایان تجربه کردیم که رفتار قهری شورا برای کارگردانانی چون لیلی عاج برای گروه پارسایی بدل به یک فرصتسازی میشود.
کرمی در حالی گفته است که حامی گروههاست و این حرفش به هیچ عنوان کذب نیست؛ اما او در مقام مدیر شرایط را برای این حمایت در دستگاههای ناظر مهیا نکرده است. در ماههای اخیر به شکل عجیبی ترس از نیروهایی خارج از بدنه ارشاد در میان جامعه تئاتری شکل گرفته است و شواهد نشان میدهد این ترس از بدنه اداره کل هنرهای نمایشی انتقال یافته است. این در حالی است که باید شرایط بالعکس باشد و قوه قضاییه به سبب مأموریتش، محل امنیت هنرمند باشد. فقدان تعامل با این قوه و مهمتر از همه مجلس دلیل روشنی بر رخداد فوق است.
مورد پرسش کمیسیون فرهنگی در باب تئاتر آزاد از همان جایی نشئت میگیرد که رابطه اداره کل و مجلس مخدوش است. چرا که آقای کرمی میتواند این پرسش را مطرح کند در 9 ماه گذشته چند تن از اعضای کمیسیون تئاتر دیده است؟ پاسخ برای جامعه تئاتری روشن است.
مدیر اداره کل هنرهای نمایشی همچنین در این گفتگو به مسئله تبلیغات اشاره کرده است و گفته «مثلاً در عرصه تبلیغات نیاز به قانون مشخص داریم، در این زمینه اقدام هم کردیم و شوراهایی برای ارزیابی مصوبات شکل دادیم. هر جا که شک و شبهه دارد به زودی اصلاح خواهد شد و مراحل قانونی آن طی میشود؛ اما در شرایط حاضر ما مطابق مصوبه قانونی عمل میکنیم.»
واقعیت آن است که در حوزه تبلیغات جامعه تئاتری در منگنه غریبی قرار گرفته است. شهرام کرمی خود کارگردان است و سال گذشته نمایش «چه کسی سهراب را کشت؟» را در تئاتر شهر روی صحنه برده است. او میداند برای تبلیغات یک نمایش چه هزینههای باید پرداخت شود که این تبلیغات به هیچ عنوان ضامن فروش نیست؛ چرا که اساساً اصولی ندارد. صفحات مجازی رقمهای عجیبی طلب میکنند و مشاوران این حوزه خود تعیینگر قیمت خویش هستند. برای یک نمایش که تولیدش 5میلیون تومان بوده است، 5 میلیون هزینه تبلیغات میشود بدون آنکه ضامن فروش باشد. هیچ دستگاه دولتی و حکومتی برای تبلیغات تئاتر شرایط فراهم نکرده است. تلویزیون تئاتر را فراموش کرده است و از آن کارکردی گذشتهگرا میطلبد. تاکشوها هم برای نام بردن نام یک نمایش در چارچوب روابط اسیر هستند. اداره کل هنرهای نمایشی به هیچ عنوان نتوانسته است با تلویزیون به تعامل برسد و این در حالی است که حمید ابراهیمی، مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار خود تئاتری است و چندی پیش عضو خانه تئاتر شده است. شهرام گیلآبادی که مدیریت خانه تئاتر را برعهده گرفته است از مدیران سازمان صدا و سیما بوده است. جا پای بسیاری از تئاتریها در تلویزیون دیده میشود که هیچکدام شرایط را برای دیگر تئاتریها مهیا نکرده است. تاجبخش فنائیان و حسین مسافر آستانه در برهههای مختلف در سازمان مسئولیت داشتهاند.
در چنین شرایطی شهرام کرمی گفته است «در برخی موارد پیش میآید که گروهها به قوانین توجه نمیکنند مثلا به آنها گفته میشود که تبلیغات ماهوارهای ممنوع است به رغم اینکه در پروانه نمایش هم ذکر شده و کارگردان و سرپرست متعهد به رعایت آن هم میشود؛ اما باز میبینیم که تخلف میکنند یا مسئولیت آن را نمیپذیرند. یا مثلاً پوستر و بروشورشان ابتدا باید تصویب شود بعد تبلیغ شود گاهی میبینیم بدون اینکه این مرحله تصویب بشود پوستر منتشر شده و بعد دچار مشکل و مسئله میشود. ما باید پاسخگو باشیم، این از مواردی است که در واقع در نظارت و ارزشیابی زیاد رخ میدهد.»
حال پرسش این است آیا نمایشهای گرانقیمتی که از این قوانین تخطی کردهاند آیا با مشکل مواجه شدهاند؟ آیا با آنان برخورد شده است؛ در حالی که از فروش میلیاردی خود سرخوش شدهاند؟ آیا این اتفاق برای گروههای کوچک هم با آن شدت و حدت رخ داده است؟ آیا گروههای کوچک توانایی پرداخت چند صد میلیونی تبلیغات در ماهواره را دارند؟ آیا پوسترها و بروشورها با ادله درستی رد میشوند؟ آیا درباره تیزرها عدالت رعایت میشود؟ آیا دولت برای تبلیغات عادلانه شرایطی ایجاد کرده است؟
گاهی به نظر میرسد کاش دولت کاری نمیکرد؛ چرا که تئاتر با چنین وضعیتی با تعطیلی سالنهایش مواجه شده است. سالنهایی که با مخالفت جامعه هنری شکل گرفتند و آنگاه که جامعه تئاتری نومید از دولت به آنان رونق دادند، با سهلانگاری دولت تعطیل شدند. شرایط در آستانه بازگشت به دهه شصت است و همه این مشکلات ناشی از آن است که شهرام کرمی تنها با ما حرف میزند. او باید با دیگرانی حرف بزند که عامل این بلبشو شدهاند و بدون شک عامل این رویداد هنرمندان تئاتری نیستند. هنرمندان رند از این آب گلآلود شده ماهی میگیرند و اکثریت ضعیف در حال حیف شدن هستند و لاغیر.
انتهای پیام/