قیام صندلیهای خالی «برای آزادی»/ خنده و ترس با «تاریخ صدور» و تحمل طاقتفرسای «سکوت جنگ»
جشنواره سینما حقیقت روز گذشته آغاز به کار کرد. «برای آزادی» ساخته حسین ترابی فیلم افتتاحیه جشنواره بود اما بعید است استاد مستند ایران تاثیر مثبتی از صندلیهای خالی گرفته باشد؛ البته اوضاع اینطور نماند و کم کم علاقهمندان حقیقت به پردیس چارسو آمدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، روز گذشته دوازدهمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت در پردیس چارسوی تهران آغاز به کار کرد. حسین ترابی کارگردان سینمای مستند کیک جشنواره را برش داد و رسما همه چیز شروع شد. فیلم «برای آزادی» ساخته خود ترابی به عنوان فیلم افتتاحیه در اولین سانس جشنواره روی پرده رفت.
«برای آزادی» مهمترین مستند پیروزی انقلاب اسلامی است که از قتل عام وحشتناک سینما رکس شروع میشود و لحظه به لحظه مبارزات انقلابی مردم را تا پیروزی و برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی به تصویر میکشد. تصاویر این مستند بارها در کلیپهای مختلف استفاده شده و حتما برای مخاطب مستند اصلی تداعی کننده آن کلیپها و روایتهای تلویزیونی خواهد بود اما اینبار اوضاع متفاوت است و بیننده یک کار شناسنامهدار را تماشا میکند و میداند که این تصاویر همه با ذوق و نبوغ حسین ترابی ثبت و ضبط شده است. کاملترین نسخه این مستند در 112 دقیقه برای اولین بار در روز گذشته رونمایی شد اما چقدر حیف که جمعیت چندانی تماشاگر این مستند نبودند. سالن افتتاحیه بسیار خلوت بود و حضور مسئولان جشنواره هم چیزی را عوض نکرد. استقبال سرد از حسین ترابی و فیلمش در جشنوارهای که قرار است پاسداشت شخصیت این مستندساز برجسته باشد، اصلا خوشایند نبود و تبدیل به نقطهای تیره و تاریک در روز اول شد. سایت سینما مارکت نسخه اینترنتی این مستند را روی خروجی خود گذاشته و قابل دریافت است.
مستند «پدر طالقانی» همزمان با «برای آزادی» در سالن مجاور اکران شد. این مستند پرترهای از زندگی و شخصیت شهید طالقانی است. سالن نمایش این مستند بر خلاف سالن نمایش «برای آزادی» کاملا پر شد و حتی بخشی از جمعیت روی زمین نشسته و یا ایستاده در انتهای سالن، فیلم را تماشا کردند.
اوضاع جشنواره به این جا ختم نشد. جمعیت کم کم به همه سالنهای نمایش آمدند. سانس دوم نمایش فیلمها در ساعت 16 با جمعیت خوبی مواجه بود. مستند «تاریخ صدور» به کارگردانی مجید عزیزی توانست سالن شماره 1 را پر کند. سالن شماره 1 بزرگترین سالن پردیس چارسو است. قبل از شروع مستند عوامل تولید روی سن رفتند و توضیحاتی درباره اثرشان دادند و تاکید کردند همه تلاششان را انجام دادند تا مسئله تفاوتهای نسلهای مختلف از متولدین دهه 40 تا دهه 90 را به تصویر بکشند.
«تاریخ صدور» در یک ساعت و نیمی که روی پرده بود توانست تلنگر محکمی به مخاطبانش بزند و آسیبهای تربیت دیجیتال و خود به خودی را که مبنای با ثبات خانوادگی ندارد به رخ تماشاگران بکشد. مخاطبان این مستند واکنشهای متفاوتی داشتند، گاه خندههای بیامان و البته بلافاصله حیرت و حتی ترس از آینده نسل ایرانی.
جشنواره امسال اتفاقات خوب زیادی دارد که برای ارزیابی منصفانه از نتیجه آنها باید تا روزهای پایانی صبر کرد. قرار است این جشنواره برای اولین بار به صورت همزمان در 12 استان برگزار شود و بخشی از فیلمهای منتخب جشنواره در شهرهای مختلف اکران شود. در روز اول خبری از اکرانهای سراسری ندیدیم، شاید امروز شاهد اتفاق خوبی در شهرستانها باشیم.
«بهترین مستند از نگاه تماشاگر» جایزه جدید جشنواره امسال است. هنگام ورود به سالن نمایش فیلم، برگههای رای میان تماشاگران توزیع میشود تا هنگام خروج نظرشان را از میان گزینههای «خوب»، «متوسط» و «بد» انتخاب کنند. گفته شد که نتیجه این بخش به صورت روزانه اعلام میشود و در پایان هم رای نهایی مردم معرفی میشود. سوال اینجاست که این رای گیری در شهرستانها هم اتفاق میافتد؟ اگر پاسخ مثبت باشد باید فکری برای بی عدالتی نسبت به فیلمهایی کرد که توفیق حضور در بخش آثار منتخب شهرستانها را نداشتهاند. مسئولان جشنواره اعلام کردهاند که مدیریت این جایزه کاملا بر عهده خانه سینما و انجمن تهیهکنندگان مستند است و آنها دخالت و مسئولیتی ندارند.
سانس سوم نمایشها بازهم شلوغتر از ساعات ابتدایی روز شد. دوباره صف زیبای علاقهمندان به مستند و حقیقت در راهروهای چارسو شکل گرفت. مستند پرتره مرحوم تختی با نام «شهسوار» یکی از مستندهای مهم این سانس بود. سالنهای مجاور هم با نمایش «رویای روهینگیا»، «حلب؛ سکوت جنگ» و «زمستان یورت» پر شدند. «رویای روهینگیا» ساخته محمدمهدی خالقی داستان یک نوجوان میانماری است که با توحش ارتش این کشور علیه مسلمانان مجبور به مهاجرت شده و در کمپ آوارگان زندگی میکند. مستند هرچند کوتاه است اما در همان 20 دقیقه تصاویر ناب و تازهای از وضعیت آوارگان مسلمان نشان میدهد. آرزوی نوجوان این است که یک انسان با اراده و قوی پیدا بشود تا با بوداییها بجنگد و حق زندگی در کشور اجدادی را به او و هم کیشانش برگرداند.
«حلب؛ سکوت جنگ» بلافاصله بعد از روهینگیا روی پرده رفت. این مستند به عنوان یکی از نمایندگان ایران در ایدفا نیز پذیرفته شد و در مهمترین جشنواره مستند دنیا اکران شد. شاید همین عناوین باعث شد تا مخاطبان بسیاری سالن 4 پردیس چارسو را پر کنند. هرچه مستند پیش رفت، تحمل اوضاع سختتر شد. مستند روایت شهر جنگ زده حلب است؛ بدون گفتار متن، بدون شخصیت، بدون موسیقی و بدون هیچ زندگی و حیاتی در قاب دوربین. بهتر است بگوییم امیر اصانلو کارگردان این اثر یک فوتوکلیپ نیم ساعته را به جشنواره ایدفا و حقیقت ارسال کرده است!
مستند تاحدودی تاثیرگذار است و باعث میشود تا سکوت و برهوت ناشی از جنگ، افراد را با زندگی عادی و روزمره امروزشان درگیر کند اما واقعا تماشای تصاویری که نهایت تحرکش بادی بر دفتر و کتاب روی زمین یا لوستر سقف است، کار سخت و طاقتفرسایی است که برخی از تماشاگران هم از پسش بر نیامدند و سالن را ترک کردند. «حلب؛ سکوت جنگ» حسابی همه را خسته کرد و باعث شد تا مخاطبان زیادی حوصله تماشای مستند بعدی یعنی «زمستان یورت» را هم نداشته باشند.
امروز فیلمهای مهمی در جدول نمایش جشنواره قرار دارند. مستندهای خاتمه، اسک، خانهای برای تو، اکسدوس، روابط خانوادگی، لسک، چند نفر از ما، یک فراموشی بیحس کننده، زمان و فقدان بخشی از مستندهای مهم امروز است که اولین نمایش خود را در جشنواره حقیقت تجربه میکنند.
انتهای پیام/