مادران شهدای خراسان جنوبی برای ۲ شهید گمنام مادری کردند
اجلاسیه نهایی دو هزار شهید خراسان جنوبی امروز درحالی برگزار شد که مادران شهدا در این مراسم برای دو شهید گمنام مادری کرده و بر سر پیکرشان اشک ریختند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، مادر عصا زنان وارد سالن میشود در دست تصویر پسر شهیدش و در دست دیگر عصایی دارد.در این سالها فراق پسر او را زمین گیر کرده است، مردم راه را برایش باز میکنند جایگاه خاص برای خانوادههای شهدا مشخص است.
مراسم هنوز آغاز نشده هوای بیرون سالن سرد است اما فضای داخل حسینیه جماران آنچنان از حضور مردم استان گرم است که دوست نداری این مراسم به پایان برسد.
جمعیت فریاد «لبیک یا حسین، لبیک یا زهرا» سر میدهند
ساعت از هشت گذشته اما جا برای سوزن انداختن نیست. زن و مرد و پیر و جوان سر بند بر سر دارند و لبیک یا حسین، لبیک یا زهرا را سر میدهند. حال و هوای عجیبی برپاست با اینکه هنوز جلسه آغاز نشده اما برخی از حضار که بیشتر جوان هستند اشکشان جاری است و قطع نمیشود.
پخش سخنان مقام معظم رهبری آغازگر مراسم است
مراسم با پخش سخنان مقام معظم رهبری آغاز میشود. صدای رهبری که در حسینیه جماران پخش شد مادران شهدایی که امکان دید جلوی سکو برایشان فراهم نبود از صندلی بلند شده تا تصویر رهبری را بهتر ببینند.
مادری را دیدم که تصویر پسر18 ساله شهیدش را در آغوش گرفته و اشک میریزد. از او پرسیدم مادر جان دلیل اشک ریختنات برای چیست؟ با بغضی در گلو گفت: دخترم دلم برای رهبری تنگ شده؟ چند سال پیش بود که به همراه خانوادههای شهدا برای دیدارشان رفتم و از آن روز تا حالا آرزویم این است که کاش بتوانم یک بار دیگر به دیدارشان بروم.
پیکر دو شهید گمنام وارد جمعیت میشود
مجریان مراسم حال و هوا را به سمتی دیگر برند، به سمتی که دلها همه روانه کربلا شد. قرار بود پیکردو شهید گمنام وارد جمعیت شود.
مجری از حضار خواست به احترام امام حسین(ع) از جای بلند شوند و حضار با بلند کردن دست لبیک یا حسین را زمزه کرده و از سویی دیگر مجری مراسم که "حاج حسین" نام داشت و به "بیسیم چی" معروف بود از شهید گمنام خواند.
منم باید برم...باید برم و سر بدم......
این را که خواند اشکهای مادران، اشک پدران شهید و نه بهتر بگویم اشک همه حضار جاری شد، انگار همه حاضرین شهدای از دست داده و منتظر آمدنش بودند.
عطر بوی شهادت در سالن موج میزند
پیکر دو شهید گمنام وارد سالن میشود عطر بوی شهادت موج میزند. یکی اشک میریزد، دیگری عکس شهیدش را در آغوش گرفته و بوسه میزند، هر کس حال و هوای عجیبی دارد.
حاج حسین میگفت: تنها شهدا به حضرت زهرا (س) متوسل نمیشدند، بلکه امام رضا(ع) هم به حضرت زهرا متوسل میشد.
چرا نسل سوم انقلاب در این مراسم اشک ریختند؟
امروز دو میهمان غریب برای شهرتان آمده نمیدانم آیا این دو شهید مادر یا پدر دارند؟ نمیدانم آیا این دو شهید از کدام شهر و دیار هستند اما این را خوب میدانم که شما امروز آمدهاید برای این دو شهید پدری، مادری، برداری و خواهری کنید.
وی ادامه داد: بابای شهید از شما میخواهم در هر جا که هستی بلند شوی و به یاد فرزند شهیدت لبیک یا حسین را زمزمه کنی، مادر شهید، بردار و خواهر شهید شما هم در هرجایی که هستید از جای بلند شوید اربابتان را زمزمه کنید اربابی که بیشتر شهدا آرزو به دل زیارت بارگاهش به فیض شهات رسیدند.
امروز نمیدانم چرا نسل سوم انقلاب همان جوانهایی که گاهی بزرگترها به آنها ایراد میگیرند در این مراسم اشک میریزند.
شهدا آمدند تا ما آرام بگیریم
امروز همه حضار شهدا را فریاد میزنند و میگویند: شهدا دلمان برایتان تنگ است، خوب زمانی به شهرمان آمدید، زمانی که مشکلات اقتصادی و ...گلویمان را میفشارد، اما شما آمدید تا با دیدنتان آرام گیریم.
حاج حسین با نقل حال و روز خانواده شهید مفقودالاثر اینگونه ادامه میدهد: هر روز ظهر که میشود سفره را پهن میکند سه بشقاب و قاشق بر سر سفره میگذارد در هر حالی که فقط دو نفر در خانه حضور دارند. وقتی از مادر علت کارش را جویا میشوی میگوید: منتظر آمدن فرزندم هستم شاید امروز بیاید.
مادر به یاد فرزند شهید گمنامش هر شب نیمه شب از خواب بلند میشود و در این سالها که دلش هوای حرم اما رضا(ع) دارد چه کسی او را به مشهد خواهد برد.
احسنت بر شما مادران شهدا
پیکر دو شید گمنام را در جایگاه قرار میدهند. تعدادی از مادران شهدا از جمله مادر شهید کاوه، مادر شهید بصیری پور و دیگر مادران شهدا به جایگاه دعوت میشوند.
امروز مادر شهید آمریکایی مهمان این اجلاسیه است و صحنه دردناکی بود صحنه در آغوش کشیدن پیکر این شهدای گمنام توسط این مادر شهید.
بعد از مسلمان شدن نامش را صدقه گذاشته بود. خوب نمیتوانست فارسی صحبت کند. گفت: احسنت بر شما مردم، احسنت بر شما مادران شهدا، جلسه خوبی برای فرزندان شهیدتان برگزار کردید من امروز از خودم شرمندهام از اینکه برای فرزندم خوب مادری نکردم.
میهمان دیگر جلسه مادر شهید بهروز صبوری است. همان مادر شهیدی که در کلیپهای مختلف تلوزیون بارها او را نشان داده و برای آمدن فرزندش نوحه سرایی میکرد. او میگفت: خدا را شاکرم که بعد از 31 سال استخوانهای فرزند شهید دانشآموزم را پیدا کردند.
ماجرای پیدا شدن پیکر شهدا
در این زمان رئیس مرکز تحقیقات ژنتکی نور به جایگاه دعوت میشود و از او خواسته میشود ماجرای پیدا شدن شهدا را بگوید.
تولایی میگوید: خاکها را که کنار زدیم دو پیکیری را دیدیم که بر روی لباسشان نوشته بود میرویم تا انتقام خون فرزندان حضرت زهرا(س) را بگیریم.
وی از مشخص شدن اطلاعات 5 شهید گمنام در کشور خبر داد و گفت: در شرایطی که دفاع مقدس جای خود را به جهاد علمی سپرده در مرکز تحقیقات نور به عنوان سربازان جهاد علمی فعالیت میکنیم.
تولایی بیان کرد: شناسایی پیکرهای مطهر شهدا با به کارگیری بالاترین فناوریهای روز دنیا انجام میشود و این خانوادههای شهدا باید بدانند اگر کنار پیکرهای شهدای خود نیستند اما خدامان آنها در مرکز تحقیقات ژنتیکی به محض شناسایی شهدا برای تکریم این شهدا کم نمیگذارند.
تلاشی برای نشاندن لبخند بر لب خانوادههای شهدا
وی عنوان کرد: همکاران ما در مرکز تحقیقات نور با اتکا به عنایت الهی و کشف رازهای خلقت به تفحص و شناسایی شهدا میپردازند و با ایجاد یک گنجینه ژنیتیکی اطلاعات استخراج و مورد مقایسه قرار داده میشود و تمام هدف مرکز تحقیقات ژنتیکی نور این است که لبخند بر لب خانوادههای شهدا بنشانند.
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیکی نور اظهار داشت: از زمانی که پروژه تعیین هویت شهدا آغاز شد نمونهای از همه شهدایی که در تفحص به دست آمده و گمنام بودهاند در اختیارمان قرار میگیرد و اکنون پیکر این شهدا در یادمانهای شهدای گمنام سراسر کشور دفن شده است.
انتهای پیام/ش