هالوهای فرهنگی مانع نهضت ترجمه هستند
ادبیات دفاع مقدس در داخل کشور مخاطبان زیادی دارد، اما در آن سوی مرزها چقدر برای این ادبیات ارزش و اعتبار قائل هستند و چگونه میتوان به درخواست مقام معظم رهبری برای ایجاد نهضت ترجمه کتابهای ادبیات دفاع مقدس به زبانهای خارجی، جامه عمل پوشاند؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ،ادبیات دفاع مقدس در داخل کشور مخاطبان زیادی دارد، اما در آن سوی مرزها چقدر برای این ادبیات ارزش و اعتبار قائل هستند و چگونه میتوان به درخواست مقام معظم رهبری برای ایجاد نهضت ترجمه کتابهای ادبیات دفاع مقدس به زبانهای خارجی، جامه عمل پوشاند؟ «خاکهای نرم کوشک» (زندگی سردار شهید برونسی) از آثار سعید عاکف، نویسنده و ناشر ادبیات دفاع مقدس، سالها پیش به چند زبان ترجمه شده و با استقبال خوبی نیز روبهرو شده است. عاکف در گفتوگو با «جوان» از «هالوهای فرهنگی» میگوید که مانع ایجاد نهضت ترجمه هستند. گفتوگوی ما با این نویسنده را در ادامه میخوانید.
سالها پیش از طرح بحث ترجمه آثار دفاع مقدسی به زبانهای خارجی، کتاب «خاکهای نرم کوشک» به چند زبان از جمله عربی ترجمه شد و استقبال خوبی هم از آن شد!
ترجمه کتاب «خاکهای نرم کوشک» بدون سر سوزنی هماهنگی یا رضایتی از سوی من در لبنان منتشر شد. در سفری که به آن کشور داشتم یکی از دستاندرکاران آن انتشاراتی به من گفت که کتاب با تیراژ میلیونی در کشورهای عربی منتشر شده است. بعدها در عربستان هم آن کتاب را دیدم. از بحرین، قطر، کویت و چند کشور دیگر عربی هم به من اطلاع دادند کتاب را خواندهاند و از بعضی هایشان خواستم نظرشان را در قالب یادداشت برایم بفرستند که چند تا از آن یادداشتها را نگه داشتهام.
چطور میشود کتاب بدون رضایت مؤلف و پرداخت حقوق وی در ترجمه و منتشر شود؟
به موسسهای که کتاب را منتشر کرده بود، گفتم چرا بدون اجازه چاپ کردهاید؟ گفتند از ایران هماهنگ کردهایم و اجازه را به ما دادهاند. گفتم هر چیزی قاعده و قانونی دارد، چه کسی به شما اجازه داده؟ که هر چه پیگیری کردم به نتیجه نرسید.
قاعدتاً حق مولف، حقالناس است و باید نسبت به آن توجه شود، چرا این مسئله را پیگیری نکردید؟
ما که به پول نفت متصل نیستیم که وکیل بگیرم برای پیگیری کار، کلاً بیخیال شدم، البته از یک بابت هم خوشحالم که کتاب در کشورهای عربی دیده شد و بچههای حزب الله در لبنان آن را خواندند، اما از نظر معنوی و مالکیت حقوقی آن راضی نیستم.
در ایران با مشکل حق مؤلف روبهرو شدهاید؟
برای ترجمه «اردو» همین کتاب «خاکهای نرم کوشک» از سازمان ارتباطات اسلامی چندین بار تماس گرفتند و گفتند بیایید جلسه بگذاریم. ماحصل جلساتشان این بود که ما کتاب را ترجمه میکنیم ولی چیزی به عنوان حق مولف نمیدهیم. پرسیدم چرا؟ گفتند پول نداریم! گفتم چطور برای آن همه نمایندگی، پول دارید به نویسنده و ناشر که میرسید میگویید برو بمیر! گفتند ما کی گفتیم برو بمیر! گفتم وقتی نمیخواهید به نویسنده حق و حقوقش را بدهید، یک مجموعه خصوصی باید تعطیل کند و این یعنی مردن! در آخر هم کتاب را بدون پرداخت حق و حقوق مولف، ترجمه و منتشر کردند. چند سال پیش یکی از مدیران آن مجموعه را در نمایشگاه کتاب دیدم و گلایه کردم چرا کتابم را بدون اجازه چاپ کردید؟ گفت: حتماً پیگیری میکنم و رفت و دیگر خبری هم از او نشد.
چرا به مسئله مهمی به نام حق مولف که قانون مصوب مجلس نیز دارد توجهی نمیشود؟
ما باید خودمان برای این مسائل ارزش قائل شویم. وقتی برای بحث کتاب و کتابت که زیربنای فرهنگ کشور است، ارزشی قائل نمیشوند، در باقی قضایا هم حرفی باقی نمیماند. در یکی از کتاب هایم به نام «گمشده مزار شریف» در بخشی در این باره توضیح دادهام و از اصطلاح «هالوهای فرهنگی» استفاده کردهام. ما گرفتار یکسری هالوی فرهنگی هستیم که متأسفانه دستاندرکار فرهنگ و دچار خواب چهار فصل هستند، حداقل اگر فقط زمستانها را میخوابیدند میشد امیدوار بود که بالاخره بیدار شوند. آنها به جای اینکه به حق مولف بپردازند و از آن دفاع کنند، منافع حقیر خودشان را در اولویت قرار میدهند.
اگر ما این چنین در بحثهای داخلی گرفتار باشیم، چطور میشود به آن سوی مرزها برای ارسال کتاب، نگاه کرد؟
نام کتاب «شام برفی» را شنیدهاید؟ این کتاب در سال 92 خیلی جلوتر از اینکه موضوع شهدای مدافع حرم و سوریه مطرح شود، نگاشته شده و اولین کتابی است که در آن به ماجراهای سوریه و شهدای مدافع حرم پرداخته شده است. رهبر معظم انقلاب این کتاب را در جلسهای به آقای مومنی شریف دادند و فرمودند: بروید روی ترجمه این کتاب کار کنید. یکی از رفقا گفت: منتظر باشید از حوزه هنری برای ترجمه زنگ بزنند، گفتم زنگ نمیزنند و همان هم شد، هیچ وقت تماسی نگرفتند. متأسفانه آن طور که باید به ترجمه و حق مؤلف بها نمیدهند، وقتی مقام معظم رهبری از نهضت ترجمه میگویند، منظورشان رعایت همه الزامات آن از جمله حق و حقوق نویسنده است. تا به نهضت ترجمه به طور کامل نگاه نشود، کاری از پیش نمیرود، مگر نهضت خاطره نویسی یا مصاحبه با رزمندههای دوران دفاع مقدس نبود! وقتی درست عمل نکنند، کاری از پیش نمیرود.
برگردیم به آن سوی سکه، بالاخره کتاب «خاکهای نرم کوشک» به عربی و چند زبان دیگر ترجمه شده، چقدر این حضور در آن سوی مرزها تاثیرگذار بوده است؟
تاثیرش فوق العاده بود. بگذارید یک نکته از هزاران را برایتان بگویم. در شهر قطیف عربستان، گروهی از شیعیان را دیدم که نام هیئتشان را «شهید برونسی» گذاشته بودند. هیئت مخفیانه بود، استخبارات اگر متوجه میشد چپقشان را چاق میکرد. از آنها پرسیدم شهید برونسی را میشناسید؟ یکی از آنها گفت: برونسی پدر همه ماست. این جمله را چند بار به همسر شهید برونسی گفتهاند که حاج خانم میدانید که شهید در عربستان کلی بچه دارد؟ استقبال از «خاکهای نرم کوشک» در ترکیه و پاکستان هم زیاد بوده است.
شاید دلیل این استقبال مسلمان بودن این کشورها و اشتراکات فرهنگی باشد، آیا ادبیات دفاع مقدس ما قابلیت ارتباط با مخاطب غربی را که چیزی از مفهوم ایثار و شهادت نمیداند دارد؟
بله، این موضوع را قبلاً هم گفتهاند. چند سال پیش یک گروه امریکایی به ایران آمدند، مترجم آنها بخشهایی از کتاب «خاکهای نرم کوشک» را ترجمه و خوانده بود. دختر خانمی که عضو گروه بود، به من گفت: به خاطر اینکه برونسی شما را شناخته اکنون در قلب امریکا یک بسیجی است. قطعاً دنیای غرب به ما اجازه نمیدهد به راحتی معارف خود را در آنجا نشر دهیم، اما اگر این اجازه داده میشد، دیگر نیازی نبود جنگی پیش بیاید و ما صرفاً با معارف اسلامی همه غرب را میگرفتیم، چون آنها بر قدرت رسانه تأکید دارند و رسانهها جز بر توسعه عقل و معرفت راهی ندارند و قرآن ما سراسر دعوت به عقلانیت است. ما صرفاً باید این موضوع را بیان کنیم و فکر میکنم انشاءالله با ظهور حضرت حجت (عج) امکان این موضوع فراهم شود.
منبع : جوان
انتهای پیام/