هادی مظفری: رابطه قطع شده بین هنرهای تجسمی و بازار را برقرار میکنیم/نمایش هنر ۴۰ساله انقلاب در پلاک ۴۰
مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشریح جزئیات آیین بزرگداشت چهلسالگی انقلاب اسلامی در یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، آخرین وضعیت مرمت موزه هنرهای معاصر، پرونده واگذاری موزه و ادغام جشنواره های تجسمی در یکدیگر پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در آستانه برگزاری یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، به سراغ هادی مظفری مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم. مظفری که از 16 تیر امسال جانشین مجید ملانوروزی در مرکز هنرهای تجسمی شد، اکنون 5 ماه و 6 روز است که مسئولیت اداره دفتر هنرهای تجسمی ارشاد را بر عهده گرفتهاست. وی 13 شهریور ماه در نخستین نشست خبری خود به فاصله 1 ماه و27 روزپس از انتصابش روبهروی خبرنگاران نشست و به پرسشهای آنها پاسخ داد. از جمله مهمترین وعدههای او در نخستین کنفرانس خبریاش مرمت موزه هنرهای معاصر، ایجاد سامانه اینترنتی ثبت آثار موزه، مستندسازی آثار گنجینه، ساماندهی به وضعیت جشنوارههای تجسمی، پیگیری بیمه آثار گنجینه هنرهای معاصر و... بود. برای پیگیری این مطالبات و تبیین کم و کیف آیین بزرگداشت 40 سالگی انقلاب اسلامی که امسال برای نخستین بار در جشنواره هنرهای تجسمی برگزار میشود، به گفتگو با هادی مظفری نشستیم و او به عنوان مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی ارشاد و رییس شورای سیاستگذاری یازدهمین جشنواره تجسمی فجر به پرسش هایمان پاسخ داد.
پلاک 40 در فرهنگسرای نیاوران نصب میشود
موضوع گفتگو را با یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر آغاز کنیم. ابتدا درباره بخش پلاک 40 و آیین بزرگداشت 40سالگی انقلاب اسلامی که امسال برای نخستین بار در جشنواره هنرهای تجسمی فجر برگزار میشود، صحبت کنید.
پلاک 40 که به بزرگداشت 40 سالگی انقلاب اسلامی اختصاص دارد، به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش اول آثار مرتبط با انقلاب، دفاع مقدس و موضوعات ارزشی است که پیش از این در موزهها، گالریها و حتی در فضاهای خصوصی هنرمندان مختلف وجود داشتهاست و ما تلاشمان بر این است که این آثار را در کنارهم در فرهنگسرای نیاوران به معرض نمایش بگذاریم. دبیری این بخش با دکتر نظام الدین امامی است که ایشان استاد دانشگاه شاهد هستند و سالهاست در حوزه هنر انقلاب کار میکنند. در این بخش مایلیم آثاری به نمایش درآید که قبلا یا به صورت پراکنده به نمایش درآمده و یا کمتر در معرض دید عموم قرار گرفتهاست.
پس این بخش بهطور کامل در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود؟
بله بخش پلاک 40 را به طور کامل در فرهنگسرای نیاوران برگزار میکنیم.
بخش دیگری هم داریم که در آن 40 نمایشگاه از آثار هنرهای تجسمی موجود در موزه هنرهای معاصر به 40 شهر ایران ارسال میشود و نمایشگاههایی از این آثار در شهرهای مختلف خواهیم داشت. هدف از برپایی این بخش آن است که اکنون که در چهل سالگی انقلاب هستیم، بخش قابل توجهی از آثاری که طی 40 سال اخیر و پس از انقلاب از هنرمندان ایرانی خریداری شده و در گنجینه موزه نگهداری شده است، هنوز از سوی بسیاری از مردم کشورمان دیده نشده و کمتر با آن آشنا هستند. تعدادی از اینها به صورت محدود در سالهای گذشته صرفا در موزههای هنرهای معاصر به نمایش درآمده است اما فرصت بازدید از آنها برای همه مردم ایران میسر نشده است. تلاشمان بر این است که با این روش آثار موزه را جای جای ایران ببریم و بخشی از این آثار دیده شود.
بخش دیگری که در پلاک 40 تدارک دیدهایم نمایشگاه آثار عکاسانی است که در انقلاب حضور داشتند؛ عکاسان حرفهای و درجه یکی که در انقلاب ما که بزرگترین رویداد 40 سال اخیر بوده است، حضور داشته و عکاسی کردهاند. آثار این عکاسان پیش از این یا نزد خودشان بوده یا نزد بنیادهای آنها نگهداری میشده است. عکسهای این مجموعه هم جزو کارهایی هستند که کمتر دیده شدهاند. حضور این عکاسان حرفه ای در کنار هم میتواند رویداد بزرگی باشد چراکه همانگونه که عرض کردم، این مجموعه شامل عکس های نادر و کمتر دیده شدهای از انقلاب اسلامی است.
با حضور این بخش درکنار بخشهای دیگری چون نمایش فیلمهای هنرهای تجسمی و بخش پژوهش که همگی امسال به بخش اصلی جشنواره هنرهای تجسمی اضافه شدهاند، امیدواریم امسال جشنواره کاملتری را شاهد باشیم.
هنر 40 ساله انقلاب را به نمایش میگذاریم
40 نمایشگاهی که اشاره کردید به مناسبت بزرگداشت 40 سالگی انقلاب به شهرهای دیگر ارسال میشوند، از حیث محتوایی با انقلاب اسلامی نسبتی دارند؟
استحضار دارید آنچه طی این 40 سال در موزه هنرهای معاصر جمعآوری شده موضوعی نیست و ممکن است در گرایشها، سبکها و موضوعات مختلف باشد؛ هدف ما این است که بتوانیم هنر 40 سال انقلاب را به نمایش بگذاریم. طبیعتا در طول 40 سال اخیر هر اثری امکان حضور در موزه را نداشتهاست و تنها آثاری به گنجینه راه یافتهاند که از سطح و کیفیت بسیار بالایی برخوردار بودهاند. آثاری که در این بخش حضور دارند ممکن است موضوعی باشند و ممکن است نباشند که عمده این آثار موضوعی نیست.
ظرف چند روز آینده از سامانه بانک اطلاعاتی موزه رونمایی میکنیم
در نشست خبری خود اعلام کردید 3259 اثر ثبت شده در موزه وجود دارد؛ پیش از این شاهد اعلام ارقام متفاوتی در این زمینه بودیم. آیا این رقم دقیق و قطعی است و دیگر تغییری نمی کند؟
من در نشست خبری خود به رسانهها و خبرنگاران عزیز قول دادم که به زودی سامانه بانک اطلاعاتی موزه را منتشر میکنیم و بر سر قول خود هستم. کار طراحی سایت و برنامه نویسی این سامانه انجام شده است و کار سخت ما که مستندسازی آثار موزه بود نیز به اتمام رسیده است. حدودا 1000 عکس از مجموع 3259 اثر موجود در موزه داشتیم و تقریبا 2259 اثر فاقد عکس بودند و نیاز به عکاسی داشتند. عکاسی در شرایط کنونی موزه که در حال تعمیر و مرمت است،کار سادهای نبود. در این راستا کار شبانهروزی انجام شد و مستندسازیهای لازم صورت گرفت و بانک اطلاعاتی موزه ظرف چند روز آینده مورد رونمایی قرار میگیرد.
یعنی این سامانه به طور قطعی ظرف چند روز آینده رونمایی میشود؟
انشاء الله حتما.
مرمت موزه 48% پیشرفت داشته است
وضعیت مرمت موزه و پیشرفت کار چگونه است؟
پیشرفت ما تا به امروز 48% استو طی 1 ماه گذشته پیشرفت بسیار خوبی داشتهایم. البته در برخی فواصل زمانی توقفهایی داشتیم که بعضا به خاطر هزینهها، افزایش قیمتها و تغییر جبهههای کاری بود؛ مثلا وقتی کاری را شروع میکردیم با جبهه کاری مهم تری مواجه میشدیم که پیشتر بررسی نشده بود مثل اطفاء حریق؛ اینها مواردی بود که گاها به وجود میآمد و تا این مشکلات حل نمیشد نمیتوانستیم به سراغ مسائل بعدی برویم. اکنون تقریبا نیمی از پروژه به اتمام رسیده و کار محوطه سازی، وضعیت پشت بامها، وضعیت ساخت گنجینه موقت، وضعیت ساخت کانالهای برودتی و حرارتی پایان یافته است. 3 بحث دیگر پیش رو داریم، تاسیسات، موارد برقی و نورپردازی و در نهایت جابهجایی گنجینه دائم به موقت که بتوانیم از این طریق، خود گنجینه را اصلاح و مرمت کنیم.
موزه تا پایان اردیبهشت 98 تعطیل خواهد بود
کار مرمت موزه تا چه زمانی ادامه مییابد؟
روزی که پروژه آغاز شد و اعلام شد اتمام آن 5 تا 6 ماه به طول میانجامد، تمامی جنبهههای کاری در نظر گرفته نشده بود. تصور این بود که این کار ظرف 5 تا 6 ماه به پایان میرسد اما این برآورد، واقعی نبود. برآورد کنونی ما 1 سال است و از آنجاکه کار مرمت موزه از اردیبهشت ماه امسال آغاز شده، پیش بینی میکنیم تا اردیبهشت سال آینده ادامه داشته باشد.اولین کاری که ما در موزه انجام دادیم این بود که برنامه زمانبندی تعریف کردیم و نمودار کنترل پروژه روی آن گذاشتیم. پیش بینی میکنیم بتوانیم پروژه مرمت موزه تا پایان اردیبهشت ماه بهطول انجامد.
یعنی موزه تا پایان اردیبهشت تعطیل است؟
بله. امیدواریم کارهای باقی مانده به زودی به اتمام برسد. به هر حال ماههای اسفند و فروردین زمانهای خوبی برای انجام پروژه های عمرانی نیست و ما این زمانها را داخل کار داریم اما امیدواریم بر اساس برآورد 1 سالهمان بتوانیم پروژه را تا اردیبهشت به پایان برسانیم.
گنجینه را به شهرهای مختلف ایران ارسال میکنیم
تکلیف آن 512 اثری که اشاره داشتید به صورت امانت در موزه هستند و شرایط ثبت و ورودشان به موزه در حال پیگیری است به کجا رسید؟
بسیاری از آثار بوده است که در یک دورهای از گنجینه خارج شده اند اما دارای کیفیت لازم بودند. اکنون در حال آمادهکردن بستههایی از این آثار هستیم تا آنها را در قالب 4 یا 5 بسته نمایشگاهی به موزه ها و شهرهای دیگر ایران ارسال کنیم؛ موزه های آبادان، اصفهان، کرمان و فضاهای مناسبی دیگری که در شهرهای مختلف ایران وجود دارد می توانند پذیرای این آثار باشند. البته تعداد این 512 اثرکمی تغییرکرده است و 12،13 تای آن را دوباره در گنجینه حفظ کرده ایم؛ این عدد اکنون 499 اثر است که فکر میکنیم تمامی این آثار قابلیت ارسال به استان ها را ندارند و شاید از این میان حدود 200 تا 250 اثر قابلیت ارسال به سایر شهرها را داشته باشند. برنامه ارسال و تدارک بستههای نمایشگاهی از این آثار در حال تدوین است و جزو برنامه های جدی ماست که به زودی شاهدش خواهیم بود. میخواهم بگویم طی این سالها نگهداری از این 512 اثر در شرایط مناسبی صورت نگرفته است با این حال اگر قاب یا شیشهای شکسته بوده آن را مرمت کردیم و به زودی این آثار را به شهرهای مختلف کشور ارسال میکنیم.
یعنی خیالمان از بابت ثبت قطعی این آثار راحت باشد؟
بله حتما البته اینها کارهایی است که ترجیح میدهیم به آمار 3259 اثر موزه اضافه نکنیم ولی آنها را به دیگر شهرهای ایران میفرستیم؛ واقع مطلب این است که داشتن چنین گنجینهای در موزه هنرهای معاصر بسیار ارزشمند است اما این که مردم استانهای دیگر نتوانند این آثار را ببینند و از آن برخوردار شوند، اتفاق میمون و مبارکی نیست. از این رو با برنامهریزی جدیدی که از سوی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد مبنی بر حضور جدی و پررنگ استانها در رویدادهای هنری صورت گرفته و ما نیز بارها اعلام کردهایم که ایران فقط تهران نیست، این را درعمل ثابت میکنیم.
پرونده واگذاری موزه کاملا بسته شده است
در بحث واگذاری موزه اعلام کرده بودید که امیدواریم این پرونده بسته شده باشد؛ به نظر میرسید در این باره لحن شما قطعیت لازم را نداشت، آیا ممکن است پرونده واگذاری موزه دوباره به جریان بیفتد؟
نه این پرونده کاملا بسته شده است. کلیه اموال هنریایکه در کشور وجود دارد متعلق به دولت جمهوری اسلامی است و طبیعتا موزه هنرهای معاصر و آثاری که در موزه است نیز متعلق به جمهوری اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هیچ گونه مناقشه و اختلاف نظری در این باره وجود ندارد.
تکلیف محوطه بازارگونه ضلع شمالی موزه که اکنون کاربری آن تغییر کرده و ارتباط و مناسبتی با بازار هنر به ویژه هنر تجسمی ندارد چه شد؟ در کنفرانس خبری خود اعلام کرده بودید که برای ساماندهی این فضا اقدام می کنید؛ تاکنون چه کردهاید؟
این یک پرونده جدی است که حمایت و همکاری تمامی سازمانها و نهادهای همکار را میطلبد و تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساماندهی آن دخیل نیست. شهرداری تهران باید برای انتقال کسبه این بازار کمک کند و نهادهای نظارتی مثل بازرسی کل کشور و قوه قضاییه باید به میدان بیایند و حضور جدی تری در این راستا داشته باشند تا مسائل مربوط به این محوطه حل شود. عنوان بازار هنر که بر تارک این مجموعه شکل گرفته عنوان درستی نیست و شما امروز چیزی از هنر در آنجا نمیبینید و این دون شان هنر و هنرمندان است که مجموعهای با نام حمایت از بازارهای روز هنر شکل بگیرد و بعد تغییر کاربری دهد و بسیار نامناسب اداره شود که هم حیثیت و آبروی هنر را به مخاطره اندازد و هم چنین فضایی را از هنرمندانی که مالک و صاحب اصلی آن هستند، بگیرد و به آنها اجازه ندهد از این فضا برای فروش آثار هنری خود بهره ببرند. من امیدوارم با ارادهای که در مجموعه همکاران و مدیران وزارت خانه میبینم، به زودی بتوانیم راه حلی برای حل و فصل این مشکل پیدا کنیم.
پس هنوز به راه حل قطعیای برای حل این مسئله نرسیدهاید؟
فکر میکنم مسیر طولانیای در پیش داریم که امیدوارم به سرانجام برسد.
رابطه قطع شده بین هنرهای تجسمی و بازار را برقرار کنیم
به موضوع گالریها بپردازیم. در صحبتهای گذشته خود به موضوع عدم ارتباط لازم میان گالریها، آرت فرها و حراجیها برای فروش و حراج مناسب آثار هنری اشاره کرده بودید و اظهار داشتید حلقه مفقوده این زنجیره عدم شکل گیری آرت فرها است. برای تشکیل زنجیره هماهنگ و مکمل متشکل از گالری ها، آرت فرها و حراجی ها چه برنامهای دارید؟
گردش مالی اقتصاد هنر در حوزه تجسمی قابل قبول نیست.اگر وضعیت کنونیمان را با بسیاری از کشورها مقایسه کنیم، میبینیم که وضعیت گردش اقتصاد هنرهای تجسمی در کشور ما خوب نیست و نمیتوانیم با اطمینان بگوییم این چرخه کارکرد خود را به درستی انجام میدهد. ایجاد گالری ها و اینکه هنرمندان پذیرفتهاند باید خلق اثر کنند و در آفرینش آثار هنری نقش داشته باشند، اما فروش و نمایش این آثار را در اختیار فرد یا گروه دیگری که متخصص این حوزه هستند قرار دهند، اتفاقی بوده که تا کنون افتاده است و امروز اگر رونقی در برخی گالریهای تهران و بعضی شهرهای ایران می بینیم، به دلیل مسیری است که تا کنون طی شدهاست. اما اینکه یک رویداد هنری بتواند شهر، کشور و فضای بین المللی را متاثر کند، منوط به قرار گرفتن تعداد زیادی گالری در کنار یکدیگر است چراکه هر گالری مخاطب، کلکسیونر و هنرمندان مورد پسند و حمایت خود را دارد. این امر زمانی به یک اتفاق بزرگ تبدیل میشود که گالریها در کنار هم قرار بگیرند و بتوانند نمایشگاه هنر را برگزار کنند.
ما کار جدیای را در این حوزه شروع کردیم؛ نخستین کار این بود که تا این لحظه نزدیک به 10 نشست با جامعه گالریداران برگزار کردهایم که شاید بتوانم بگویم در 10 سال گذشته حتی 1 نشست هم در این زمینه برگزار نشده بود. همین کنار هم نشستن و حضور گالریها در کنار یکدیگر، میتواند مبارک و نویدبخش آینده باشد.
دومین کار ما آسیبی بود که در جشنواره تجسمی فجر شناسایی کردیم. ما متوجه شدیم که رابطه رشتههای مختلف هنری نظیر موسیقی، تئاتر و سینما با اقتصاد هنر برقرار است و به نوعی حضور آثار این رشتهها در جشنوارههای فجر این امکان را برای هنرمندان و تولیدکنندگانشان فراهم میکند که بتوانند آثارشان را به حوزه بازار پیوند دهند. این رابطه در حوزه تجسمی قطع بود. یعنی هنرمند اثرش را خلق میکرد و به نمایش گذاشته میشد، این اثر یا جایزه میگرفت یا نمیگرفت و رابطه در همین جا قطع می شد. اینجا یک حلقه مفقودهای داشت؛ برای اینکه شما هنرمند را انگیزهمند کنید تا به این فضا ورود پیدا کند، باید رابطهاش با بازار و اقتصاد رشتهاش را فعال کنید. ما امسال دعوت ویژهای از گالریها کردیم که در جشنواره فجر حضور جدی داشته باشند و یک فضای اختصاصی برای آنها پیشبینیکردیم که باغ موزه قصر خواهد بود؛ در باغ موزه تعداد قابل توجهی از گالریها و هنرمندان تهرانی و شهرستانی حضور خواهند داشت و علاوه بر نمایش بازار، امکان فروش آثار را نیز برایشان فراهم کردهایم تا از این طریق بتوانیم حلقه مفقوده و رابطه قطع شده بین هنرهای تجسمی و بازار را برقرار کنیم.
هم اکنون در حال بررسی پیشنهادات و صدور مجوز برای نمایشگاه ها و آرت فرهایی که برای سال 98 از ما مجوز خواستهاند هستیم و فکر میکنم در آینده نزدیک شاهد پر شدن فضای خالی ناشی از نبود آرت فرها میان گالریها و حراجها باشیم.
بنابراین میتوان گفت این نخستین بار است که شاهد ایجاد آرت فرها در کشور هستیم؟
شاید با این تعریف و حضور این تعداد گالری در کنارهم، بتوانیم بگوییم این نخستین بار است که شاهد شکل گیری آرت فرها و برقراری رابطه هنرهای تجسمی با اقتصاد هنرهستیم.
ضرورتی به فعال کردن گالریهای غیرفعال نمیبینیم/به دنبال افزایش کمی گالریها نیستیم
بر اساس آماری که شما اعلام کرده اید اکنون 261 گالری در تهران وجود دارند که از این تعداد تنها 60، 70 گالری به معرفی هنرمندان و گردش اقتصاد هنرهای تجسمی کمک میکنند. آیا برنامهای برای فعال کردن گالریهای غیرفعال دارید یا اینکه بنا بر غیرفعال ماندن آنهاست؟
واقعیت این است که باید به گذشته و سالهایی که با سهولت فراوان مجوز گالری صادر شده است برگردیم. تعدادی از این افراد گفتمان اداره گالری و شیوه مدیریت گالری را در حد برگزاری یک نمایشگاه میدیدند. اما گالری در کنار نمایش آثار، بحث فروش، بازاریابی و معرفی هنرمند به عرصه بین المللی را هم باید داشته باشد. از آنجاکه بسیاری از این گالریها در این حوزه فعال نبودند، خیلی زود این فرصت از آنها سلب شد و احساس کردند کسی برای نمایش صرف آثار به آنها مراجعه نمیکند. از این رو این گالریها پس از زمان محدودی کم فروغ شدند؛ اما گالریهای دیگری با تمام توان و تخصص به این حوزه وارد شدند و کارشان را با جدیت ادامه دادند. ما تلاشی برای فعال کردن گالریهای غیرفعال نداریم یعنی ضرورتی برای این کار نمی بینیمبلکه ترجیح ما این است به واقعیت تعداد گالریهایی که فعال هستند برسیم؛ برای مثال اگر در کشور 530 گالری روی کاغذ داریم، ترجیح ما این است به همان عدد واقعی 100 و 150 برسیم اما این تعداد گالریها فعال، پویا و مورد اقبال هنرمندان باشند، گردش اقتصادی ایجاد کنند و هنرمندان را به فضاهای بین المللی معرفی کنند و این رفت و برگشت را بین هنرمندان برقرار میکنند. خیلی دنبال کمیت در تعداد گالریها نیستیم.
لزومی به تغییر روند کنونی نظارت بر گالریها نمیبینیم
به موضوع نظارت برگالریها بپردازیم. در حال حاضر مسئولیت نظارت بر گالریها تماما به عهده مدیران گالری هاست. تجارب گذشته نشان میدهد که این روند گاه با مشکلاتی همراه بوده است ؛نمونهاش اتفاقی بود که برای نمایشگاه خانم میلانی افتاد. آیا لزومی به بازنگری یا تغییر روند کنونی نظارت بر گالریها میبینید؟
این انتخاب امروز نیست و مبتنی بر آیین نامه و قانون است که مسئولیت برپایی و نظارت بر نمایشگاهها به عهده مدیران گالریهاست.اگر نیاز به تغییر باشد، مسیر آینده است. باورم این است که تعداد خطاهایی که در طی سال در گالری ها رخ داده و رخ می دهد قابل پذیرش است. شاید اگر این کار در اختیار کارشناسان مرکز دیگری هم بود همین درصد خطا وجود داشت اما امروز مدیران گالریها با دقت و وسواس این حوزه را دنبال می کنند و طبیعتا در این حجم از نمایشگاه که طبق برآورد ما در سال بیش از 1700 نمایشگاه در کشور برگزار می شود، این خطاهای نادر قابل کاهش است و روش کنونی که مبتنی بر نظارت مدیران گالریهاست، هم مجوز قانونی دارد و هم نتیجهای است که تا کنون پاسخ منفیای نداشته است. اگر بنا به تغییر قانون باشد لازم است ابتدا به سازوکار آن فکر کنیم.
امیدواریم شاهد وجود آثار کپی در جشنواره امسال نباشیم
مشابه این اتفاق در جشنواره نهم تجسمی فجر هم افتاد و اثری جایزه گرفت که به اذعان مدیر وقت مرکز هنرهای تجسمی 80 درصد آن کپی بود و نباید جایزه میگرفت. برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی در جشنواره یازدهم چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
امسال بزرگترین و کیفیترین تیم سیاستگذاری در ترکیب یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر حضور دارند و از 60 نفر از بهترین هنرمندان حال حاضر کشور دعوت کرده ایم تا در ترکیب شورای سیاست گذاری، دبیران، و داوران جشنواره یازدهم حاضر باشند؛ از اساتید برجسته و معتبری چون استاد امیرخانی در حوزه خوشنویسی گرفته تا هنرمندانی که جدیدترین جوایز بین المللی را در رشته هایی چون گرافیک، عکاسی و... گرفته اند. سعی کردیم افراد معتبر و شناخته شدهای برای این دوره انتخاب شوند. طبیعتا در هر یک از این 10 رشته هنری تلاش ما براین است که اینگونه دقتها بیش از پیش مطمح نظر قرار گیرد و امیدواریم شاهد بروز مشکلات پیش آمده در سالهای گذشته نباشیم.
جشنوارههای تجسمی به مسابقههای هنری تبدیل شده اند
پیش تر به مسئله بحران جشنوارهها در حوزه هنرهای تجسمی اشاره کردید. اکنون در طول سال 83 جشنواره تجسمیدر کشور برگزار می شود که بسیاری از آنها فاقد کیفیت و کارایی لازم هستند و جز اتلاف بودجه کارکرد ملموس و مشخصی ندارند. راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
ابتدا باید بگویم واژه جشنواره کثرت استعمال پیدا کردهاست و واژه خوبی نیست. قرار نیست لزوما تمام رویدادهای فرهنگی و هنری ما جشنواره باشند.ذات جشنواره از جشنی میآیدکه قرار است در آن آدمها دور هم جمع شوند، رویداد مناسبی را طراحی کنند و فضایی را بسازند که برای همه جشن باشد. اما جشنوارهها طی سالهای گذشته به مسابقههای هنری تبدیل شده بودند اما این مسابقهها مثل مسابقههای ورزشی به یکدیگر کمک نمیکردند تا در طول و عرض هم یک لیگ را به وجود آورند. یعنی مثلا اینگونه نبود که ابتدا در شهرهای کوچک برگزار شوند، بعد به استان ها بیایند، بعد وارد مناطق شوند و سپس در سطح کشوری و بین المللی برگزار شوند. این اتفاق برای جشنوارههای تجسمی نیفتاد و جشنوارهها به مسابقاتی تبدیل شده اند که در خدمت هم نیستند. برای مثال ما در طول سال فقط در حوزه عکاسی با 40، 45 مسابقه متفاوت مواجه هستیم که از ما مجوز میگیرند.این آمار بدون احتساب جشنوارههایی است که مجوز نمیگیرند. این امر باعث شده گاهی اوقات هنرمند برای حرکت در مسیر رشد خود بخواهد رویکرد جشنوارهای داشته باشد و یک اثر واحد را به تمام جشنوارهها ارسال کند. برای حل این مشکل ما 2 سیاست را در پیش گرفتیم؛ اول اینکه بر اساس گذشته جشنوارهها و رویدادها، قابلیت راستی آزمایی، اثربخشی و کیفیت سنجی آنها را بررسی کردیم و نتیجهای که دریافت کردیم این بود که برخی جشنوارههای استانی ظرفیت ملی شدن را دارند؛ به سراغشان رفتیم و آنها را نشانهگذاری کردیم تا به سمت ملی کردنشان حرکت کنیم.
جشنواره های غیر اثربخش را ادغام میکنیم
دوم اینکه سعی کردیم رویکرد مسابقه ای حاکم بر جشنواره ها را کمرنگ کنیمچرا که برداشتمان این است در هر رشتهای چه نقاشی، چه مجسمه، چه خوشنویسی و...، آدمها کنار هم جمع میشوند تا یک رویداد هنری را شکل دهند. این لزوما به معنای مسابقه، داوری کردن و جایزه گرفتن نیست. گاها وقتی شما یک رویداد عکاسی را در یک شهر برگزار میکنید که در آن 40 عکاس طی یک هفته کنار هم هستند و از یک فضا و معماری یا فضاها و معماری های مختلف عکاسی میکنند، این رویداد در پرورش و رشد عکاسان بسیار مفیدتر است تا اینکه کارهایش را در دبیرخانه داوری کنیم و بعد به او جایزه بدهیم. تمایل و انگیزه ما این است که به سمت چنین رویدادهایی حرکت کنیم و هنرمندان را در کنار هم جمع کنیم. از این رو میخواهیم جشنوارهها و جوایزیکه اثربخش نیستند در هم ادغام کنیم و طی 1 سال چند جایزه خوب کیفی در کشور داشته باشیم. طبیعتا وقتی تعداد اینها کمتر شد، کیفیت، ارزش و اعتبارشان بالاتر می رود. اینکه شما 40 جایزه داشته باشید با اینکه 3 جایزه داشته باشید خیلی تفاوت میکند و تلاش همه هنرمندان معطوف به این میشود که در یکی از این 3 جشنواره حضور پیدا کنند.
تمام انجمنهای تجسمی باید دو رویداد مهم در سال برگزار کنند
نکته بعدی این است که ما به صورت جدی توجهمان را به استانها معطوف کردهایم و به تمام انجمنها اعلام کردهایم در برنامههای سالانهایکه به ما ارائه میدهند حتما یک رویداد مهم و جدی در تهران و یک رویداد مهم و جدی هم ارز تهران در یکی از استانها که در آن رشته دارای مزیت نسبی باشد برگزار کنند؛ مثلا استانی که در حوزه مجسمه سازی پیشینه داشته باشد یا استانی که در نقاشی حرفی برای گفتن داشته باشد یا استانی که در سفال و سرامیک شهرت جهانی داشته باشد. با این نگاه، بنایمان براین است که بتوانیم جشنواره هایمان را تا حد زیادی سامان دهیم.
خانواده هنرهای تجسمی را زیر یک سقف جمع میکنیم
در نشست خبری خوداشاره داشتید که مهم ترین چالشی که در مرکز هنرهای تجسمی با آن مواجه هستید نبود ساختار مناسب است. با چالش ساختار چه کردید؟
ما احساسکردیم در اداره کل هنرهای تجسمی ساختاری وجود دارد و در عین حال وجود ندارد. وضعیت موزه هنرهای معاصر و موسسه توسعه هنرهای تجسمی نیز به همین صورت بود. سعی کردیم در این 4 ماه به سمتی برویم که اینها را به یک خانواده تبدیل کنیم و امروز میتوانیم ادعا کنیم که از خانواده هنرهای تجسمی صحبت می کنیم که درون خود موزه هنرهای معاصر، موسسه توسعه هنرهای تجسمی، انجمنهای هنری، گالریها و استانها در کنار آن حضور دارند. اینکه شما جزایر مختلف را تبدیل به یک مجمع الجزایر کنید و هر رویداد و اتفاقی که قرار است برگزار شود با حضور همه این بخش ها باشد، مسیری است که ما در ایجاد ساختار به آن فکر میکنیم. تلاشمان این است خانواده هنرهای تجسمی را که پیش از این هر یک در کلبههایی جداگانه زندگی میکردند با هدف رشد و توسعه هنرهای تجسمی در کشور زیر یک سقف جمع کنیم.
برای تشکیل خانه هنرهای تجسمی آمادگی کامل داریم
یکی از مسائل موجود در نظام صنفی هنرهای تجسمی نبود ساختاری مثل خانه هاست که در رشتههایی چون موسیقی، تئاتر و سینما وجود دارد اما در حوزه هنرهای تجسمی هنوز چنین ساختاری شکل نگرفته است. برای تسهیل ایجاد یک ساختار صنفی مشخص و رسمی در حوزه هنرهای تجسمی برنامهای دارید؟
ما آمادگی کامل برای انجام این کار را داریم اما از آنجا که این خانهها باید به صورت صنفی اداره شوند، در وهله اول باید این نیاز از جانب انجمنها مطرح شود. چندین بار نیز راجع به این موضوع در جلسات صحبت کردهایم و به محض اینکه این نیاز از سوی انجمنها اعلام شود، حتما پیگیریهای لازم در این راستا را انجام میدهیم تا انجمن های هنرهای تجسمی بتوانند یک خانه واحد داشته باشند.
بدهیهای انباشته شده در سالهای گذشته را پرداخت کردیم
امسال اعتبار حوزه تجسمی 30 درصد افزایش داشته است. با این افزایش اعتبار چه کرده اید؟
بخشی از بدهیهای انباشته شده در سالهای گذشته را پرداخت کردیم.بخشی را به چاپ کتاب بینال مجسمههای شهری که در دوره هفتم برگزار شده بود اما کتاب آن چاپ نشده بود، اختصاص دادیم. بخش دیگری را هم به عنوان کمک بلاعوض به انجمن ها اختصاص دادیم که این اتفاق پس از سال ها رخ داد و توانستیم به انجمن ها کمک کنیم و از آنها بخواهیم مسائل و مشکلات جاری انجمن ها را رفع کنند؛ در نهایت همانطور که اشاره کردم تفاهم نامههایی را با انجمن ها امضا کردیم که با حمایت ما در طول سال یک ایونت مهم در تهران و یک ایونت مهم در یکی از استانها برگزار نمایند.
مجمع عمومی هنرمندان نگارگری و کاریکاتور را تشکیل میدهیم
2 رشته نگارگری و کاریکاتور هنوز انجمنی ندارند؛ برای تشکیل انجمن های این دو رشته برنامه ای دارید؟
تیمی را مامور به فهرست تعدادی از هنرمندان و اساتید رشته نگارگری کردیم تا زمینه شکلگیری مجمع عمومی هنرمندان و انجمن نگارگری ایجاد شود. پس از شکلگیری انجمن نگارگری به سراغ کاریکاتور خواهیم رفت. البته باید این نکته را در نظر داشت اینکه ما مدام بخواهیم به جای انجمنها فکر و عمل کنیم خیلی ستودنی نیست. چراکه ویژگی و ذات این انجمنها این است که به صورت غیردولتی و با اهداف مشترک تشکیل و اداره شوند. تمام تلاش ما این است که دوستان حوزههای مختلف را تشویق کنیم تا مجمع عمومیشان را تشکیل دهند و انجمنهایشان را ایجاد کنند.
انتهای پیام/