انتصابهای پرحاشیه؛ یکی از مهمترین عوامل نقد حکومت عثمان
تغییر نامتعارف شیوه خلفای پیشین، در انتصاب کارگزاران حکومتی و بیعدالتی در جامعه اسلامی از علل شورش علیه عثمان بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا عبرت از تاریخ گزارهای است که میتواند باعث استحکام سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جوامع شود. در واقع از یک منظر، میزان ارتقا و افول یک جامعه بستگی به میزان عبرتگیری متولیان آن از تاریخ دارد. آنها میتوانند با سرلوحه قرار دادن نقاط قوت تاریخ بر ارتقای جامعه کمک کنند و از دیگر سو از گزارههایی که باعث اُفت جوامع شد، پرهیز کنند.
در این بین مقطع ظهور اسلام و وقایع پس از آن یکی از عبرتآموزترین مقاطع تاریخ بشریت است. در ادامه به یکی مقاطع حساس اسلام یعنی دوران خلیفه سوم اهل سنت یعنی عثمان بن عفّان خواهیم پرداخت. محوریت این بحث بررسی یکی از عوامل مهم انتقاد و اعتراض مسلمانان علیه وی است.
بر اساس منابع تاریخی و روایی شیعه و سنی از علل شورش علیه عثمان تغییر نامتعارف شیوه خلفای پیشین در به کارگیری و انتصاب کارگزاران حکومتی و بیعدالتی در توزیع ثروت عمومی و منابع مالی جامعه اسلامی بود. توجه عثمان به خویشاوندان و برخودار کردن آنها از بیتالمال و مناصب و امتیازات حکومتی، از همان آغاز خلافت وی آشکار شد و رفته رفته، اعتراضاتی را برانگیخت و این امر از انگیزههای اصلی قیام علیه او بود. ابن ابى الحدید معتزلى در شرح نهج البلاغه مىنویسد: «تمامى مردم مدینه با ابوذر هم عقیده بودند و نسبت به عثمان، به خاطر اعمال ناهنجارش در خشم و ناراحتى به سر مىبردند، گرچه بعضى از آنها ناراحتى خود را اظهار نمىکردند»
گزارشات تاریخی حاکی از آن است که از اولین اقدامات عثمان هنگام رسیدن به حکومت مسلمین عزل مقامات با تجربه از دستگاه حکومت و منصوب کردن خویشاوندان بر جای آنها بود. مثلاً در کوفه به جای عمار بن یاسر، برادر ناتنی خود «ولید بن عقبه» و به جای «ابوموسی اشعری» در بصره، «عبدالله بن عامر» پسرخاله کم سن و سالش را نصب کرد. همچنین عمر و بن عاص را به سمت فرماندهی جنگهای شمال آفریقا منصوب کرد و نیز برادر رضاعی خود «عبدالله بن ابی سرح» را مسئول امور مالی فتوحات آن منطقه کرد. پس از آن عمر و بن عاص را عزل و عبدالله را به جای او نشاند. (دینوری، (عالمان اهل سنت)، الاخبار الطوال، 139)
تنها درباره «ولید بن عقبه» ابن عبدالبر سنیمذهب در استیعاب نوشته است: «تا آنجا که من مىدانم بین کسانى که به تفسیر و تاویل قرآن علم دارند آیه «یَـاَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اِن جَآءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَا فَتَبَیَّنُوا...؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید)، درباره ولید نازل شده است.» یا مسلم در صحیح خود مىنویسد: «عبدالله بن جعفر به دستور امیرالمؤمنین على(ع) به ولید حدّ شرابخوارى زد و او در حضور عثمان به آن حضرت دشنام مىداد» (صحیح مسلم، ج 3، ص 539، ح 38) از این جهت نصب او به زمامدارى، یکى از ایرادهایى است که علیه عثمان، ثبت شده است. ( (تاریخ دمشق، ج 63، ص 220)
این انتصابهای خلیفه سوم اهل سنت در حالی صورت میگرفت که اکثریت مردم بر نالایق بودن مسئولان نصبشده تصریح داشتند چرا که برخی از آنان نسبت به آموزههای اسلام و سیره نبوی پایبندی چندانی نداشتند و همچنان که عنوان شد شخصی مثل ولید بن عقبه دارای سوابق پاکی نبود. تداوم این عزل و نصبهای بیقید از یک سو و بخششهای بیحساب بیتالمال به نزدیکان چنان موجی از نارضایتی را میان مسلمانان ایجاد کرد که گفته میشود اولین جرقههای شورش علیه حاکم وقت را فراهم آورد.
برای نمونه درباره اعطاهای بی حد و حصر عثمان بن عفان آمده است، عثمان جایی به نام مهرقه در شرق مدینه را به حارث بن حکم بخشید. جایی که گفته میشود وقتی پیامبر(ص) به آنجا رسید، پایش را بر زمین زد و گفت: «اینجا نمازگاه ما و محل طلب باران و جای عید اضحی و عید فطر ما است. اینجا را خراب نکنید و از آن کرایه نگیرید. نفرین خدا بر کسی باد که از بازار ما چیزی بکاهد.» دیگر اینکه عثمان فدک را، به مروان بن حکم داد و خمس غنیمتهای آفریقا را به او بخشید. این ماجرا چنان بر برخی مسلمانان سخت آمد که عبد الرحمن بن حنبل جمحی، شعری در نکوهش و مذمت او سرود. (البدء و التاریخ، 5، 200) همچنین بنابر منابع، عثمان چهار صد هزار درهم از این غنیمتها را به عبدالله بن خالد بن اسید بن رافع و صد هزار درهم را به حکم بن ابی العاص اختصاص داد.
انتهایپیام/