همدان| "یلدا" با چاشنی سادگی و صمیمیت در پایتخت تاریخ و تمدن
کارشناس مردمشناسی اداره کل میراث فرهنگی همدان گفت: فلسفه "یلدا" همدلی و همراهی در شبهای سرد زمستان بوده و این آیین سنتی بدون تحمیل هزینه اضافی بر دوش خانوادهها انجام میشده، اما امروزه اصل و فلسفه بزرگداشت این شب فدای مسائل حاشیهای شده است.
فریبا نعمتی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در همدان اظهار داشت: یلدا از آیینهای باستانی پارسیان بوده که قدمت چند هزارساله دارد و گذر از پاییز به زمستان و آغاز سرمای شدید سال بوده همانطور که نوروز، گذر از سرما به گرما بوده است.
وی با اشاره به فلسفه نامگذاری این شب افزود: بیشتر گاهشماریها و تقویمهای آن زمان برای روستاییان و کشاورزان کاربرد داشته تا شهرنشینان و روزها و ماههای سال بر اساس آب و هوا تقسیمشده و گذر از هر مرحله با مراسمی همراه بوده است.
کارشناس مردمشناسی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان همدان گفت: بر همین اساس نخستین شب فصل زمستان که بیش از یک دقیقه از سایر شبهای سال طولانیتر بوده، نماد تاریکی و سردی به شمار رفته و مردم با دور هم جمع شدن و روشن کردن هیزم و صحبت کردن و شاهنامه خواندن یا قصه گفتن آن را سپری میکردند.
نعمتی در مورد خوردنیهای ویژه شب چله هم بیان کرد: زنان خانواده هرچه داشتند بر طبق مسی نهاده و بر کرسی میگذاشتند تا همه استفاده کنند و خوردنی هر منطقه و استان با دیگری تفاوت داشت بهطور نمونه اصفهانیها انار و شمالیها پرتقال داشتند و درواقع خوراکی یلدا محصول کشاورزی آن منطقه بود که ماههای پیش در خانه ذخیره کرده بودند.
وی مطرح کرد: در کنار اینها زنان خانواده گندم، تخمه کدو، عدس و غیره را تفتداده و آجیل تهیه میکردند تا در پاییز و زمستان که میوه نیست به عنوان خوراکی تهیه کنند.
نعمتی اعلام کرد: یلدا در قدیم رنگ و بوی ویژهای داشت زیرا خانوادهها پیش از این گسترده بود و پسران به همراه فرزندان در خانه پدری زندگی میکردند و در مناسبتهایی مانند شب چله همه در کنار پدر و بزرگتر خانواده جمع میشدند.
فال انگشتره و سوزن، رسم کهن شهر ایران در شب یلدا
وی با اشاره به آداب و رسوم ویژه شب چله در پایتخت تاریخ و تمدن هم گفت: شب پیش از یلدا، زن مؤمنهای با کوزه از چشمه آب میآورد، آب عنصر مقدسی به شمار رفته و در همه ارکان زندگی ایرانیان نقش داشته است، شب چله هر فرد، نشانهای از خود مانند انگشتر، مهره، سنگ یا غیره را داخل کوزه انداخته و آن را به دست دختر بچهای داده و پارچه قرمزی روی سرش میانداختند.
نعمتی بیان کرد: در همین هنگام فرد باسوادی شروع به خواندن ابیاتی از شاهنامه، باباطاهر و غیره میکرد و همزمان با آن، دختر بچه داخل کوزه دست برده و شیئی را بهطور تصادفی بیرون میآورد و صاحب آن شیئی، شعر را برای خود تعبیر میکرد.
وی افزود: در برخی روستاها هم فال سوزن میگرفتند به طوری که پارچه رنگی آب نخوردهای را دست دختر نابالغی داده و آن کودک همراه با شعرخوانی فرد باسواد برای افرادی که حاجت یا آرزویی داشتند، کوک میزد و اعتقاد داشتند که اجابت میشود.
نعمتی مطرح کرد: آنها هم که تازه عروسی در خانه پدر داشتند یا دخترشان تازه به خانه بخت رفته بود اگر میتوانستند برایش "چله گانه" یا "نوبرانه چله" میبردند و مقداری میوه و خوراکی را بر طبق نهاده و به همراه تکهای پارچه یا طلا برای خانواده مقابل میفرستادند.
کارشناس مردمشناسی اداره کل میراث فرهنگی همدان تصریح کرد: آنچه در مورد یلدا مهم است صرفنظر کاربرد ظاهری که شبی برای شعرخوانی و قصهگویی و خوردن تنقلات بوده، کاربرد فرهنگی آن بو.ده است، درواقع همنشینی در شب "یلدا" موجب همدلی و وفاق بین افراد خانواده، از حال همدیگر باخبر شدن و آشتی بوده است.
نعمتی با بیان اینکه امروزه اصل را فراموش کرده و به فرع چسبیدهایم، گفت: افراد یک خانواده و فامیل سعی میکردند شبهای سرد و بلند زمستان را در کنار یکدیگر به سر برند و تنها به صرف میهمانی و خوردن خوراکی دور هم جمع نمیشدند.
وی تأکید کرد: هر خانواده بر اساس توانایی خود خوراکی تهیه میکرد نه اینکه مانند امروز از بیرون خوراکیهای گرانقیمت را تهیه کنند و یک مراسم سنتی زیبا و ساده با چشم و همچشمیهای غلط همراه شود.
انتهای پیام/ ت