نویسنده ۱۸ ساله نیشابوری از دلایل نوشتن اولین کتاب مصور با موضوع «شهدای حادثه منا» می‌گوید

نویسنده 18 ساله نیشابوری از دلایل نوشتن اولین کتاب مصور با موضوع «شهدای حادثه منا» می‌گوید

میترا زرگرانی نویسنده کتاب عکس «چهارصد و شصت و پنج نفر» درباره دلیل نوشتن این کتاب گفت: می‌خواستم کار کوچکی برای شهدای حادثه منا انجام داده باشم.

در حاشیه رونمایی از کتاب «چهارصد و شصت و پنج نفر»، نخستین کتاب مصور با موضوع «شهدای حادثه منا» به‌سراغ «میترا زرگرانی» نویسنده جوان این کتاب رفتیم و به گفتگو با این نویسنده 18ساله نیشابوری نشستیم. زرگرانی از  مراحل گردآوری کتاب، سختی‌های موجود بر سر راه نگارش آن و انگیزه‌هایش برای نوشتن «چهارصد و شصت و پنج نفر» سخن گفت.

مشروح گفتگوی خبرنگار فرهنگی تسنیم با این نویسنده جوان را در ادامه می‌خوانید:

چه شد که تصمیم به گردآوری کتابی مصور با موضوع شهدای حادثه منا گرفتید؟

من از سیزده‌سالگی در آرامگاه‌های خانوادگی شهرستان نیشابور، به گرفتن تک‌عکس‌هایی از سنگ قبرها می‌پرداختم و گاه با برخورد شدید اطرافیانم مواجه می‌شدم که می‌گفتند "تو فقط از گورستان عکس می‌گیری و این باعث افسردگی‌ات می‌شود"؛ اما من به کار عکاسی پراکنده از آرامگاه‌ها، ادامه دادم. یک روز که مشغول قدم زدن در یک آرامگاه خانوادگی بودم، با مزار شهدای منا مواجه شدم و برایم سؤال پیش آمد که داستان این شهدا چه بوده است؛ در واقع همه چیز از یک کنجکاوی ساده شروع شد. با جست‌وجویی ساده در گوگل متوجه عمق و زوایای فاجعه منا که مورد انعکاس وسیع رسانه‌ها قرار گرفته بود، شدم اما دلیل اصلی وقوع این حادثه مشخص نبود. برخی می‌گفتند درهای ورودی را بسته‌اند، عده‌ای می‌گفتند آب زیر پای آنها رها کرده‌اند که باعث بی‌حسی و ازحال‌رفتگی‌شان شده است اما هیچ یک از این روایت‌ها اثبات نشده بود. با پیگیری‌های بیشتر، متوجه شدم که بیشتر این شهدا متعلق به شهرستان خودم، نیشابور هستند و شهرستان من با 45 نفر در صدر آمار شهدای این حادثه قرار دارد، از این رو تصمیم گرفتم هرطور شده خانواده‌های این شهدا را پیدا کنم. به بنیاد شهید شهرمان مراجعه کردم و آدرس و شماره تلفن تمامی خانواده‌های شهدا را تهیه کردم و سپس با تک تک خانواده‌ها تماس گرفتم. برخی از آنها در روستاهای دورافتاده‌ای که حدوداً چهل، پنجاه کیلومتر با نیشابور فاصله داشت،‌ زندگی می‌کردند. هنگامی که به دیدار آنها رفتم، این سؤال برایم پیش آمد که چرا باید چنین اتفاقی برای چنین خانواده‌هایی که اکثراً وضعیت مالی مناسبی ندارند و با تلاش و مشقت بسیار هزینه تشرف به حج را جمع‌آوری کرده‌اند، بیفتد. آنچه باعث شد این کتاب را بنویسم این بود که می‌خواستم کار کوچکی برای شهدا حادثه منا انجام داده باشم.

با تمام 45 خانواده نیشابوری شهدای حادثه منا دیدار داشتید؟

بله، به همین خاطر پروژه حدوداً دو سال طول کشید. من از شانزده‌سالگی این کار را شروع کردم و اکنون هجده سال دارم البته در این مسیر تجربه‌های متعددی به‌دست آوردم. مرحله اول کار عکاسی نبود بلکه پیدا کردن خانواده‌های شهدای منا بود که در روستاهای مختلف ساکن بودند. در آغاز،‌ ارتباط گرفتن با آن‌ها و جلب اعتمادشان مبنی بر اینکه "من فقط یک عکاس ساده هستم و می‌خواهم از برخی وسایل شهدای شما یک ثبت داشته باشم"، کمی سخت بود اما وقتی با آنها صحبت کردم و به آنها گفتم هدفم از این کار، نمایش جنایتی است که آل‌سعود مرتکب شده است، راضی شدند که وسایل شهیدشان را برای عکاسی در اختیار من قرار دهند.

 

به‌جز خانواده شهدای نیشابور، با خانواده دیگر شهدای حادثه منا هم ارتباط داشتید؟

من در این کتاب از 23 شهید برای روایت 465 شهید استفاده کرده‌ام و به‌نوعی از طریق این 23 نفر، آنچه را برای آن 465 نفر اتفاق افتاده است روایت کرده‌ام. به‌دلیل سکونتم در نیشابور و اینکه دسترسی راحت‌تری به شهدای شهرمان نیشابور داشتم، تنها با خانواده‌های این شهدا ارتباط گرفتم و به‌نوعی از جزء به کل رسیدم؛ بااین‌حال، تلاشم بر این بود که روایتی تصویری از تمام 465 شهید حادثه منا ارائه دهم.

فرایند عکاسی و ثبت تصاویر چگونه اتفاق افتاد؟

در دیدار با خانواده‌های شهدا از آن‌ها می‌خواستم وسایل شهدا و یادگاری‌های آنها را در اختیارم قرار دهند تا بتوانم از آنها عکاسی کنم. خانواده‌ها نیز با لطف و مهربانی بسیار با من همکاری می‌کردند و وسایلی را که به شهدایشان تعلق داشت در اختیارم قرار می‌دادند. از طرف دیگر، با بررسی تیتر روزنامه‌های آن‌لاین، می‌خواستم به‌نحوی عکسهایی را که از وسایل شخصی شهدا می‌گیرم با آن تیترها مرتبط کنم و نوعی ارتباط مفهومی میانشان برقرار کنم، به این معنا، می‌توانم بگویم وسایل عکاسی‌شده تکمیل‌کننده تیترهای روزنامه هستند.

در بررسی آرشیو روزنامه‌ها چه روندی را طی کردید؟

بررسی آرشیو روزنامه‌ها را مرحله به مرحله آغاز کردم و از همان ابتدا که این فاجعه رخ داد، تا لحظه‌های آغازین اعلام آمار اولیه شهدا، جست‌وجوی پیکرهای شهدا، استقبال مردم از شهدا در فرودگاه، بازتاب فاجعه منا در رسانه‌ها و فضای مجازی، بررسی حقوقی فاجعه منا در رسانه‌ها و... از جمله مراحلی بودند که در بررسی آرشیو روزنامه‌ها و رسانه‌های مجازی، طی کردم.

پس به‌نوعی می‌توان گفت شما با رویکرد پژوهشی به گردآوری این کتاب پرداختید.

بله، همین‌طور است.

استقبال خانواده‌های شهدا پس از چاپ کتاب چگونه بود؟

برای من فقط خانواده‌های شهدا و دعای خیرشان ملاک بود و اکنون حس خیلی خوبی دارم چراکه از خانواده‌ها انرژی فوق‌العاده‌ای گرفتم. همین که می‌دانم خانواده شهدا از نتیجه کار راضی هستند و خوشحالند که اسمی از شهدایشان در کتابی ثبت شده و نوه‌ها و نتیجه‌هایشان با مطالعه آن می‌توانند از سرگذشت پدران و پدربزرگانشان آگاه شوند، برایم کافی است.

دوست دارید چه پیامی را به مخاطبان این کتاب منتقل کنید؟

این اولین تلاش مکتوب برای ثبت این فاجعه است و می‌خواهم مردم به‌طور دقیق از روایت و جزئیات این فاجعه مطلع شوند. این کتاب باعث می‌شود یک فرد عادی مثل من که نه از خانواده شهدا است و نه هیچ یک از اقوامش در حادثه منا حضور داشته‌اند، شهدای منا را بشناسد و به عمق مظلومیت آن‌ها پی ببرد.

انتهای پیام/*

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران