آمریکا از سوریه دست نمی‌‌کشد!

آمریکا از سوریه دست نمی‌‌کشد!

در سایه اوضاع به شدت ناپایدار و روند پرسرعت حوادث و دگرگونی آنی متغیرات، سخت‌ترین کار تحلیل پدیده‌ها و رفتار بازیگران است.خود همین وضعیت، بازیگرانِ قدر را دچار نوعی دستپاچگی و سردرگمی و مجبور به تغییر تاکتیک‌ها و حتی راهبردها می‌کند.

به گزارش گروه رسانه های  خبرگزاری تسنیم  ،در سایه اوضاع به شدت ناپایدار و روند پرسرعت حوادث و دگرگونی آنی متغیرات، سخت‌ترین کار تحلیل پدیده‌ها و رفتار بازیگران است. خود همین وضعیت، بازیگرانِ قدر را دچار نوعی دستپاچگی و سردرگمی و مجبور به تغییر تاکتیک‌ها و حتی راهبردها می‌کند؛ چه رسد به تحلیل‌گران و ناظران.این جا کار تحلیل ریسک پرخطری است و با تکرار اشتباهات تحلیلی، می‌رود که اعتبار کارشناس و نویسنده به مرور خدشه جدی ببیند. در این شرایط ابهام‌آلود تلاش فعالان سیاسی برای پیش‌بینی رفتار قدرت‌های ریز و درشت   پرخطرتر است. با این مقدمه به سراغ تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه می‌رویم. قبل از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که غافلگیری، پایه رفتار ترامپ است که در کتاب Crippled America How to Make America Great Again آن را به خوبی تشریح می‌کند و می‌گوید چطور در انجام طرح‌های اقتصادی تا زمان شروع به کار کسی را خبر نمی‌کرد و همه را متعجب می‌ساخت.عده‌ای در تفسیر تصمیم جدید آمریکا می‌گویند که این موضوع گویای آن است که این کشور راهبرد مشخصی در سوریه و منطقه ندارد و دچار سردرگمی است.شخصا این تفسیر را عجز شناختی می‌پندارم و منطقی نمی‌دانم. سیاست کنونی ترامپ به نوعی ادامه همان راهبرد دوره اوباماست؛ یعنی دخالت غیر مستقیم و پرهیز از ورود مستقیم.این راهبرد در دوره ترامپ به شکل جدی‌تری هم پیگیری شد. یکی از ارکان این راهبرد این است که هم پیمانان آمریکا روی پای‌ خود بایستند و از خویش دفاع و مستقیما مداخله کنند و دیگر این انتظار را از آمریکا نداشته باشند. برونداد آن در دوره اوباما خود را در ورود عربستان به جنگ یمن نشان داد و در دوره ترامپ نیز در قالب طرح‌هایی چون ناتوی عربی و ائتلافات منطقه‌ای میان اسرائیل وبرخی بازیگران خود را نشان می‌دهد.این راهبرد واشنگتن فعلا در چارچوب مدیریت اوضاع به شیوه مطلوب است واحتمال گذر به راهبرد دخالت مستقیم در آینده وجود دارد و نباید به آن به عنوان عقب‌گرد و قهقرای سیاست و نفوذ خاورمیانه‌ای آمریکا نگاه کرد.از این رو، عقب‌نشینی احتمالی آمریکا از شمال و شرق سوریه به معنای دست‌کشیدن از این مناطق نیست و معقول به نظر نمی‌رسد واشنگتن کاشته‌های چند ساله خود در آن را به باد دهد و دو دستی سوریه را به روسیه و ایران تقدیم و راه‌اندازی راهگذر مد نظر تهران را تسهیل کند.به نظر، اگر تصمیم به عقب‌نشینی رنگ واقعیت هم به خود گیرد، باز اهداف کلان آمریکا در سوریه دنبال خواهد شد. بر این اساس احتمالا تفاهمی چند سویه میان آنکارا و واشنگتن از یک طرف و مسکو و واشنگتن از سوی دیگر درباره آینده شرق فرات و شمال سوریه وجود داشته  باشد که اولا ترکیه در حمله احتمالی خود از محدوده خاصی جلوتر نرود و ثانیا ارتش سوریه و نیروهای هم پیمان آن هم از خطوط خاصی عبور نکنند. تصور نمی‌شود روسیه نیز با توجه به ارتباطات تاریخی خود با «پ.ک.ک» بخواهد وارد جنگ با «قسد»، «ی.پ.گ» و «پ.ی.د» شود و احتمالا راه توافق میان کُردها و نظام سوریه را تسهیل کند. البته این وسط احتمال وقوع درگیری‌ در نقاط مشخصی به ویژه مناطق‌نفت‌خیز در آینده نزدیک بالاست.با این حال در صورت ورود ارتش سوریه به جنگی برای سیطره مجدد بر کل شمال و شرقِ تحت کنترل قسد دور از ذهن نیست که آمریکا با انجام حملاتی مقابله کند. جالب این که حملات به داعش در چند سال گذشته و چند مورد حمله به ارتش سوریه و نیروهای هم پیمان نیز غالبا به وسیله نظامیان مستقر در خاک سوریه انجام نشده است. این نیروها بیشتر نقش مستشاری در هدایت زمینی جنگ با داعش در شرق فرات و ایجاد زیرساخت‌های نظامی مطلوب در این منطقه را داشتند.اما درباره بحث مقابله با حضور ایران در سوریه نیز، به نظر این ماموریت به طور اساسی به اسرائیل واگذار شده و این رژیم در سایه همکاری و هماهنگی با روس‌ها آن را پیگیری می‌کند.  با وجود این حملاتی از جانب آمریکا دور از ذهن نیست.ذکر این نکته هم ضروری است که چراغ سبز و همکاری آمریکا برای حمله محدود ترکیه به شرق فرات در کنار تحویل احتمالی گولن و فروش پاتریوت با هدف دور کردن آنکارا از تهران و مسکو است. به هر حال منطقه آبستن حوادث بزرگی در آینده است و تصمیمات غیرمترقبه می‌تواند مقدمه‌ساز آن‌ها باشد.

منبع:خراسان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon