تحلیلگر آمریکایی: الگوی اصلاحات ازبکستان ممکن است در تاجیکستان هم مطالباتی را ایجاد کند
اگر ازبکستان بتواند باز شدن نسبی و لیبرالیزه شدن اقتصادی خود را بدون وقوع بیثباتی همچون تجربه پیشین قرقیزستان مدیریت کند، تاجیکها نیز ممکن است برای باز شدن کشور مطالباتی را مطرح کنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ، تروریسم و تحولات سیاسی تاجیکستان از سال 2015 همواره از مهمترین موضوعات مورد بحث تحلیلگران این کشور بوده است. در ماه جولای چند توریست دوچرخهسوار غربی توسط جمعی از جوانان تاجیک با خودرو و چاقو مورد حمله قرار گرفتند که بعد از آن داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت. در آن حمله 4 گردشگر خارجی کشته شدند. در شورش خونین زندان خجند نیز که دهها تن کشته و زخمی شدند، مجددا داعش مسئولیت ایجاد شورش را پذیرفت. در همین حین خبرهایی مبنی بر خنثیسازی حمله احتمالی به پایگاه نظامی 201 روسها در جنوب تاجیکستان با تایید و تکذیبهای ضد و نقیض مقامات دولتی این کشور منتشر شد. همه اینها در حالی در سال 2018 صورت گرفته که از سال 2015 تمام اپوزوسیون سیاسی کشور حذف شده و یا وادار به مهاجرت از تاجیکستان شدهاند. در همین حال، در ماه نوامبر امامعلی رحمان فاز اول بزرگترین پرژوه هیدروالکتریکی تاریخ تاجیکستان را در راغون افتتاح کرد که گویا قرار است جان تازهای به اقتصاد این کشور ببخشد. رستم، پسر بزرگ رحمان نیز به سرعت در حال طی مراحل آمادهسازی برای گرفتن جای پدر خود در کرسی ریاستجمهوری است.
در همین راستا، دکتر ادوارد لمون، پژوهشگر موسسه مطالعات بینالمللی کنان در دانشگاه دنیل مورگان واشنگتن مصاحبهای را با پایگاه «دیپلمات» پیرامون مسائل فوقالذکر ترتیب داده است که در ادامه میخوانید.
دیپلمات: در اواسط ماه نوامبر با هیاهوی زیادی تاجیکستان مراسم عملیاتی شدن نخستین فاز سد راغون را جشن گرفت. پروژهای که 40 سال از آغاز فرایند ساخت آن میگذشت. آیا این پروژه پاسخگوی نیازهای دوشنبه است؟ چه چالشهایی پیش روی آن باقی مانده است؟
لمون: اگر نگاهی به رسانههای دولتی تاجیک بیندازید متوجه میشوید که مسائل بسیاری پیرامون راغون وجود دارد. این پروژه درحقیقت ثمره 26 سال ریاست جمهوری امامعلی رحمان است. اگر تکمیل شود، این پروژه میتواند پتانسیل لازم برای ارتقاء اقتصاد در حال ظهور تاجیکستان را فراهم آورد. این نیروگاه 3600 مگاوات برق تولید میکند که بیش از نیاز این کشور است. مساله قطعیها هم که معمولا در اواخر زمستان بروز میدهد با این . علاوه بر این نیروگاه برطرف میشود. با تکمیل راغون، ظرفیت قابل توجهی نیز برای صادرات برق به کشورهای همسایه فراهم میشود.
صادقانه بگویم اگر به گذشته باز میگشتیم من مطمئن نبودم که چه زمانی راغون تولید برق را آغاز میکند و این که آیا چنین روزی فرا خواهد رسید یا خیر؟ توسعه روابط میان ازبکستان و تاجیکستان پس از مرگ اسلام کریم اف و صدور بیش از 1 میلیارد دلار اوراق قرضه نقطه جهش کلیدی این پروژه بود. اما چالشها همچنان باقی ماندهاند. از میان 6 توربین این سد تنها اولین مورد عملیاتی شده و 5 توربین دیگر هنوز باقی ماندهاند. ارتفاع سد در حال حاضر 75 متر است که با پیشبینی 335 متری دولت تاجیکستان همچنان فاصله زیادی دارد. من توانایی اظهار نظر درباره مسائل فنی ساخت و ساز سد را ندارم، اما میتوانم بگویم که تکمیل ساخت و ساز آن بسیار پرهزینه خواهد بود. اگرچه برآورد دقیقی وجود ندارد، اما وزارت امور مالی تاجیکستان اظهار داشته 4 میلیارد دلار برای تکمیل پروژه راغون نیاز است. رحمان نیز در سخنرانی خود در مراسم افتتاحیه نخستین توربین سد راغون در ماه نوامبر گفته بود نیمی از این هزینه مستقیما از بودجه دولتی تامین خواهد شد. تامین مالی این پروژه از قدیم یک مشکل اساسی بوده است. روسیه، بانک جهانی و دیگر سرمایهگذاران بالقوه مالی راغون بعضا اعلام حمایت کرده و در برخی موارد نیز کنار کشیدهاند. دولت همچنان راهی طولانی برای فائق آمدن بر تمام مشکلات راغون دارد.
دیپلمات: داعش در پیامی اعلام کرده بود که جنگجویانش مسئول آشوب ماه نوامبر زندان خجند در شمال تاجیکستان بودهاند. این دومین حادثه خشونت بار در این کشور در سال 2018 است که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. ارزیابی شما از این دو ادعای داعش چیست؟ چطور میتوان از این حوادث الگوی کلانتر تهدید تروریسم در تاجیکستان را فهمید؟
لمون: اکنون شاید به سختی بتوان تحقیقا ادعای این که داعش پشت شورش مرگبار زندان خجند در ماه نوامبر بوده است را اثبات کرد. همانطور که در خصوص پروندههای حوادث امنیتی پیش از این نیز شاهد بودیم، دولت تاجیکستان تلاش کرده تا از هر تحقیقات مستقلی در این موضوع پیشگیری کند و فقط اظهارات خود را درخصوص حوادث چند هفته پس از شورش منتشر کند. با این وجود ممکن است هیچ وقت متوجه نشویم که این شورش چگونه شدت گرفت. تنها چیزی که ما میدانیم این است که بیش از 20 زندانی و 2 نفر از نیروهای امنیتی زندان کشته شده و خانوادههای آنها بدون هیچ توضیحی رها شدهاند.
ادعای داعش در خصوص حمله جولای که منجر به کشته شدن 4 دوچرخه سوار غربی شد اما بسیار بیشتر قابل پذیرش است. اعماق، خبرگزاری وابسته به گروه داعش پس از حادثه ویدئویی منتشر کرده بود که بیعت مهاجمین آن حمله با ابوبکر البغدادی، سرکرده این گروه و ارتباطات پیشین میان آنها را نشان میداد. اظهارات تکراری دولت که ادعا میکرد حزب نهضت اسلامی این حمله را سازماندهی کرده بیاساس بوده و میتوان آن را بخشی از کمپین گستردهتری برای بدنام کردن اپوزوسیون سیاسی در نظر گرفت.
حمله ماه جولای به نوعی غیرمتعارف بود. از زمان پایان جنگ داخلی در تاجیکستان در دهه 1990، این نخستین حمله تروریستی بود که گزینههایی خارجی را هدف قرار داده بود. همچنین این نخستین حمله تروریستی در آسیای مرکزی بود که داعش به صورت موثق مسئولیت آن را بر عهده گرفته بود. فکر میکنم این نوع از حمله تروریستی با استفاده از خودرو و چاقو و مردمی که به نظر میرسد از راه دور به این افکار افراطی جلب شدهاند، مهمترین تهدید برای تاجیکستان به شمار میرود. چنین حملاتی به سادگی طراحی شده و به اجرا در میآیند و در عین حال، پیشگیری از آنها بسیار دشوار است.
علاوه بر این، حرف و حدیث هایی درباره تهدید احتمالی بازگشت جنگجویان وجود دارد. اما من فکر میکنم این یک احتمال بعیدتر است. برآوردهای جدید دولت شمار تاجیکهایی که در عراق، افغانستان و سوریه میجنگند را 1900 نفر محاسبه کرده است. بسیاری از آنها کشته و یا دستگیر شدهاند. بیش از 100 نفر نیز با وعده بخشش به کسور باز گشتهاند. شاید تهدید بزرگتر بازگشت این جنگجویان مربوط به کسانی باشد که به جنگ با داعش در افغانستان یا گروههای تاجیک نظیر جماعت انصارالله معطوف شدهاند. در همین حال ما نباید این تهدید را بیش از آن چیزی که هست در نظر بگیریم. تغییرات آب و هوایی، حکومت اقتدارگرا و فقدان فرصتهای اقتصادی تهدید بزرگتری نسبت به زندگی مردم محلی در تاجیکستان امروز محسوب میشوند.
دیپلمات: امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان در ماه سپتامبر سفری به ولایت خودمختار بدخشان داشت و طی آن از مقامات محلی در خصوص فقدان امنیت این ولایت به شدت انتقاد کرد. آیا این سفر رحمان به شرق را باید جدی گرفت؟ در پی شکایتها و انتقادات او چه اقداماتی صورت خواهد گرفت؟
لمون: سخنرانی تلویزیونی رحمان در خاروغ یک رویداد سمبلیک و نمادین مهم بود. دولت در گفتمان رسمی خود در تاجیکستان در منظر یک خانواده تصویر میشود. رحمان، به عنوان پدر خانواده، بر فرزندانش امر و نهی میکند، به آنها هشدار میدهد که آنها را بخاطر رفتارشان تنبیه میشوند. پامیرها همواره چه در بعد جغرافیایی و چه به لحاظ نمادین از مرکز دور بودهاند. آنها به زبان محلی خود (پامیری) صحبت میکنند و اغلب زبان تاجیکی زبان سوم یا چهارم آنها است. پامیرها به مذهب متفاوتی نیز اعتقاد دارند؛ آنها شیعیان اسماعیلی هستند که پیرو آقاخان میباشند. در طول جنگ داخلی بیشتر پامیریها در جبهه اپوزوسیون قرار داشتن؛ و با نظرداشت به فرایند پساجنگ تحکیم دولت است که میتوان مقاومت فعلی آنها را توضیح داد. پس از جنگ دولت یک توافق مصالحه با اپوزوسیون صورت داد که به آنها اجازه میداد 30 درصد مناصب دولتی را در اختیار داشته باشند. باتوجه به عمق و وسعت فساد در تاجیکستان این مشاغل میتوانستند بسیار پرسود باشند. با این حال، به تدریج و در فرایند تحکیم نظام اقتدارگرای فعلی، این افراد از دولت پاکسازی شدند.
تلاشها برای حذف فرماندهان سابق و قدرتمند اپوزوسیون اغلب واکنشهای سیاسی را برانگیخته است. در سال 2008 اعتراضاتی در بدخشان به وجود آمد. در جولای سال 2012 نیز دوشنبه پس از آن که یکی از این رهبران غیررسمی بدخشان به نام طالب ایامبیکاف توسط رئیس کمیته دولتی امنیت ملی در آن منطقه به قتل متهم شد، نیروهای نظامی خود را با هدف از میان برداشتن این فرماندهان به بدخشان فرستاد. دهها نفر از مردم عادی و یکی از رهبران محلی در آن درگیریها کشته شدند. با این حال با افزایش تنشها میان مردم و نیروهای دولتی، نفوذ غیررسمی آنها در اقتصاد محلی و سیاست منطقه باقی مانده است. در ماه مه سال 2014 دو نفر از ساکنان محلی بدخشان توسط نیروهای پلیس کشته شدند که این موضوع نیز منجر به بروز اعتراضاتی گردید. تهدیدات اخیر رحمان بخشی از این فرایند است که مقامات مرکزی در تلاش برای بازیابی کنترل خود بر محیط پیرامون و غلبه بر مقاومت محلی است. فکر میکنم در سال 2019 نیز موارد دیگری برای مشاهده وجود داشته باشد.
دیپلمات: رستم، پسر بزرگ رحمان اغلب در کنار پدرش دیده می شود. آیا این جایگاه رستم را به عنوان آینده احتمالی رهبری کشور می بینید؟
لمون: رحمان در حال حاضر 66 ساله است. او از سال 1991 رئیسجمهور تاجیکستان است. زمانی که او با اعمال اصلاحات قانون اساسی در سال 2016 «پیشوای ملت» شد، محدودیت دوره ریاست جمهوریاش نیز برطرف گردید. اما نشانههایی از این که او در فکر انتقال قدرت است وجود دارد. اولویت فعلی او حفظ نفوذ خانوادهاش بر سیاست و اقتصاد تاجیکستان است. او خانوادهای بزرگ و گسترده با 9 فرزند دارد. بسیاری هم با اعضای خانواده او ازدواج کرده و جایگاهی برای نفوذ و سلطه بر کشور یافتهاند. باجناق رحمان نیز بزرگترین شرکت هواپیمایی خصوصی و یکی از بزرگترین بانکهای کشور را در اختیار دارد. دامادش هم معاون رئیس بانک ملی است و ظاهرا مالک جاده عوارضی بین دو شهر بزرگ کشور میباشد. تاجیکستان واقعا یک نپوتوکراسی (عائلهگرا) است. یک نظام کلپتوکراتیک (دزدسالار) مبتنی بر نپوتیسم (عائله گرایی). خانواده رحمان در این سیستم ثروتمند شده و اکنون به دنبال حفظ آن هستند.
پسر ارشد رحمان به نظر میرسد جانشین منتخب او باشد. در سن 31 سالگی، رستم به جایگاههای عالی رتبه در اداره گمرک و آژانس مبارزه با فساد دست یافته است. او از سال 2017 نیز به عنوان شهردار پایتخت مشغول به کار است. همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، در اصلاحات قانون اساسی سال 2016 سن نامزدهای ریاست جمهوری به 30 سال کاهش یافت. این امر به رستم اجازه میدهد تا در دور بعدی انتخابات که قرار است در سال 2020 برگزار شود، شرکت کند. رستم بازیگر پیشتاز این عرصه است، اما خواهر او «آزاده» که از سال 2016 رئیس دفتر پدرش در نهاد ریاست جمهوری بوده است، از قدرت کافی برخوردار است و به عنوان یک جانشین بالقوه در برخی حلقهها محسوب میشود. دیگر جناحهای قدرتمند که رستم ممکن است با آنها وارد رقابت در قدرت شود، خانواده قدرتمند صاحبافها میباشند. آنها با خانواده رئیسجمهور وصلت کرده و کم کم به حوزههای مهمی در بخشهای اقتصادی کشور و دیگر حوزههای مرتبط با حسن اسدالهزاده، باجناق رئیسجمهور، دست یافتهاند. رحمان به خوبی در زمینه موازنه میان جناحهای مختلف کشور عمل کرده است و جانشین او نیز چنین خواهد کرد.
دیپلمات: پس از آنکه شوکت میرضیایف در ازبکستان رئیسجمهور شد، یخ روابط آن کشور با تاجیکستان شروع به آب شدن کرد. روابط دوستانهتر با ازبکستانی که در منطقه در حال ترقی است، چه تاثیراتی میتواند داشته باشد؟
لمون: فکر میکنم تاثیرات این موضوع گسترده باشد. به لحاظ اقتصادی، همانطور که پیش از این اشاره شد، پایان مخالفت ازبکستان با ساخت سد و نیروگاه برقآبی راغون، تاجیکستان را به شدت دادن تلاشهایش برای پیشبرد این پروژه امیدوار ساخت. تجارت میان دو کشور نیز پس از بازگشایی مجدد 10 گذرگاه مرزی رونق گرفته است. در سطوح محلی، خانوادههایی که پیش از این از هم جدا شده بودند، اکنون میتوانند با یکدیگر دیدار کرده و در مراسمات و برنامههای سنتی هم شرکت کنند. از سرگیری دوباره روابط با ازبکستان همچنین به تاجیکستان کمک میکند تا بر انزوای پیشین خود غلبه کند. تاجیکستان صادرات برق به ازبکستان را نیز پس از 9 سال وقفه آغاز کرده است، مسیرهای ریلی بازگشایی شده و پروازهای میان دو کشور برای نخستین بار پس از سال 1992 بازگشتهاند. این امر به دوشنبه اجازه میدهد تا جایگاه بهتری به عنوان یک کشور ترانزیتی پیدا کرده و از مزیتهای پروژه کمربند و جاده چین بهرهمند شود.
با این وجود اما آثار و پیامدهای سیاسی ممکن است دوشنبه را بیشتر نگران کند. اگر لیبرالیزه کردن اقتصاد در ازبکستان با موفقیت صورت بگیرد، پس از آن ممکن است در تاجیکستان نیز مطالباتی برای باز شدن کشور به وجود بیاید. در حال حاضر دولتهای منطقه باز شدن اقتصادی و سیاسی قرقیزستان را شکست خورده برداشت میکنند و مدام مورد سرزنش آنها است، چرا که منجر به دو انقلاب پشت سر هم و خشونتهای قومی گردید. آنها از این مساله به عنوان یک توجیه برای وضعیت فعلی استفاده میکنند: ثبات و کنترل. با این وجود اگر ازبکستان بتواند باز شدن خود را بدون وقوع بیثباتی مدیریت کند، تاجیکها ممکن است نسبت به راکد ماندن نظام خود معترض شوند.