گسست از نمایشنامهنویسی قدیم از منظر نسل جدید
اشکان خیلنژاد و پیام لاریان در نشست پیوستگی/عدمپیوستگی نمایشنامهنویسی ایران نسبت به فاصله نسلی گذشته و حال ایران نظرات خود را با طعم انتقاد بیان کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شب گذشته تئاتر نشر میزبان نشست دوم پنلهای تخصصی نمایشنامهنویسی به عنوان بخشی از جشنواره تئاتر فجر بود. در پارت دوم این برنامه پیام لاریان و اشکان خیلنژاد به عنوان نویسنده و کارگردان جوان تئاتر در مورد شرایط کنونی رابطه میان نویسنده و کارگردان صحبت کردند.
پیام لاریان در مورد اینکه چرا خودش متونش را کارگردانی میکند، گفت: «من مجبورم خودم اثرم را کارگردانی کنم. پروسه اثبات خودم پیچیده بود. ما با تئاتری روبروییم که 2 هزار دانشجو میگیرد و این فضا را سخت میکند. معتقدم نمایشنامه راه خود را باز میکند و خودش را جایی نشان میدهد.»
این نویسنده جوان در نقد صحبتهای محمد چرمشیر در نشست نخست گفت: «حرف چرمشیر درباب سوق نیافتن به مستندگرایی درست نیست چرا که جهان به سمت هایپررئالیسم میرود. خیال میکند باید دیالوگهای پرطمطراق و تراش خورده و کنایی باشد.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «برای من سوال است که چرا متن دیگران را کار نمیکنند. بارها به متن خودم به نفع نویسنده دیگری حمله کردهام اما دیدم توانایی آن را ندارم. بیشتر افراد این توانایی را ندارند که متن دیگران را کار کنند. نمایشنامهنویس مثل زن است که باید برایش شوهری پیدا شود.»
لاریان درباره مونولوگ شدن در تئاتر ایران گفت: «مونولوگ بودن امروز محصول فرهنگ ماست و قرار نیست امروز اصلاح شود. 70 تا 80 درصد متونی که ترجمه شدهاند آثار خوبی نیستند بخش اعظمی از این آثار به اشتباه ترجمه شدهاند مثلا ضرورت ماتئی ویتسیک چیست این نمایشنامهها در حال تبدیل شدن به الگو هستند از روی آنها کپی میکنیم و این عامل محدود کننده نویسندگان ایرانی میشود. موجی از تئاتر روشنفکری وجود دارد که بخش مهمی از نمایشنامههای ایرانی را کنار میگذارد.»
او در انتقاد به نقش دولت در حوزه نمایشنامهنویسی گفت: «مدیریت تئاتر هم نگذاشته وجه خیالانگیز نمایشنامهنویسی شکل بگیرد نگاه تئاتر ما تکسویه است.»
اشکان خیلنژاد در این نشست با اشاره به تلاشهای برای کارگردان متون ایرانی از جمله آثاری از علیرضا نادری، محمود استاد محمد گفت: من با برخی ایدههایی چون گروه جوان یا تئاتر جوان مخالفم. من از 6 سال پیش کارگردان جوان بودم و تا به امروز به من کارگردان جوان میگویند. این یک نوع سانسور است چرا که کارگردان جوان مطالبه کمتری دارد.
او در انتقاد به وضعیت تئاتر فجر گفت: «فجر سنتی را نهادینه کرده است که قرار بود ارتباطی بین نسلها ایجاد کند و نسل جوان متن سترگی روی صحنه برند. برای همین گروهها برای اجرا متن تولید میکردند و افرادی که استخدام میشدند سعی میکردند با این امکانات متن ایرانی تولید کنند. این نسبت به جشنوارههای دیگر نیز تسری یافت.»
خیلنژاد در ادامه افزود: «اما سنت آموزش در دانشگاه با آنچه در تئاتر روز رخ میدهد نسبتی ندارد.»
کوروش نریمانی که به دعوت از امین عظیمی مدیر جلسه در این نشست نیز حاضر شده بود با اشاره به نمایشنامه والس مردهشوران خود که در آن یک وضعیت اجتماعی را سانسور کرده است گفت: «در نمایشنامه اگر اتفاقی است که باید برجسته شود باید نوشته شود. نمایشنامهای که در گروه مینویسد در حال نوشتن برای ریتم بازیگر و شکل بخصوصی است.»
او در بخش دیگری از سخنان خود در مورد وضعیت شکلگرفته میان نسل قدیم و جدید نمایشنامهنویسان گفت: «یکی از نشانههای دقیق گسست در میان نسل جدید عدم مطالعه است. گلایه من از نسل پس از خودم این بود که ندیدم دقیق یا با تحقیق صحبت کنند.»
این نشست در پایان با صحبتهای حضار همراه بود که عده بسیاری با مفهوم شکل گرفته در این نشست مخالفت کردند. عمده صحبتها بر این مسئله بود هیچ نیاز مطلقی برای ایجاد پیوستگی میان متون قدیم و جدید وجود ندارد. همچنین برخی از عدم انتقاد نسبت به نمایشنامهنویسان گذشته و برخورد تعارفی با آنها انتقاد کردند.
انتهای پیام/