گزارش تسنیم| پیامدهای منطقهای نخستین نشست گفتوگوهای هند و آسیای مرکزی
به نظر میرسد روابط هند و آسیای مرکزی پس از فاز نخست تعریف پروژههای منطقهای انرژی، امنیت (در چارچوب شانگهای) و ترانزیت، با برگزاری این نشست وارد فاز جدید سیاسی شده و در آینده میتوان شاهد حضور پررنگ هند در مناسبات منطقهای آسیای مرکزی بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم روزهای شنبه و یکشنبه، سمرقند میزبان نخستین نشست مشترک وزرای امور خارجه کشورهای آسیای مرکزی با هند بود. در این دیدار که با ورود خانم سوشما سواراج و با حضور صلاحالدین ربانی، وزیر امور خارجه افغانستان برگزار شد، بیبوت آتامکولوف، وزیر امور خارجه جدید قزاقستان، چنگیز آیداربیکاف، وزیر امور خارجه قرقیزستان، سراجالدین اصلاف و رشید مرداف، وزرای امور خارجه تاجیکستان و ترکمنستان نیز حضور داشته و عبدالعزیز کاملاف، وزیر امور خارجه ازبکستان نیز میزبانی جلسه را بر عهده داشت.
در این رویداد که نخستین نشست «گفت و گوهای هند و آسیای مرکزی» نیز به حساب میآمد، طرفین پیرامون طیف گستردهای از موضوعات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بحث و تبادل نظر کردند. توسعه دیدارها و مشورتهای سیاسی، مبارزه مشترک با تروریسم و تهدیدات نوظهور، برگزاری فرومهای تخصصی اقتصادی، توسعه دیپلماسی میان ملتهای کشورها و توجه به پروژههای مشترک ویژهای در حوزه جوانان از جمله پیشنهادات و محورهای مطرح شده در این دیدارها بود.
انتخاب استراتژیک هند برای میزبانی ازبکستان
انتخاب ازبکستان به عنوان میزبان این نشست را میتوان اقدامی هوشمندانه از سوی هندیها در نظر گرفت. طی سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن میرضیایف، ازبکستان تلاشهای زیادی برای بازیابی جایگاه منطقهای خود صورت داده است. میانجیگری در بحران افغانستان و مشارکت فعال در حل مسائل اختلافی با همسایگان در همین راستا صورت گرفته است. تا پیش از این معمولا در تمامی چنین نشستهایی تنها نام «آستانه» و «آلماتی» به گوش میرسید. با این حال به نظر میرسد علاوه بر روسیه، چین، و کشورهای آسیای مرکزی، بازیگران فرامنطقهای همچون کشورهای غربی و قدرتهای نوظهوری همچون هند نیز به این نقش رو به رشد تاشکند در شکلدهی به نظم نوین منطقهای پی بردهاند.
علاوه بر این هند در آسیای مرکزی بیشترین و گستردهترین روابط را با ازبکستان دارد. حتی در دوره اسلام کریماف نیز دو کشور مبادلات تجاری مناسبی داشته و پروژههای اقتصادی گستردهای توسط هندیها در ازبکستان به اجرا در آمده بود. یکی از مهمترین سفرهای خارجی میرضیایف در سال گذشته میلادی (2018) نیز پس از مسکو، واشنگتن و پکن به هند صورت گرفته بود. پیش از آن نیز در سال 2017 یک هیات ازبکی به رهبری وزیر امور خارجه ازبکستان، عبدالعزیز کاملاف نیز به دهلی سفر کرده که طی آن 22 قرارداد اقتصادی و 20 موافقتنامه سرمایهگذاری به امضا رسیده بود. این در حالی است که در سالهای 2015 و 2016 نیز نخستوزیر هند، نارندرا مودی دو سفر پیاپی به تاشکند داشت. به نظر میرسد ازبکستان نقش ویژهای در برنامه جدید هند در آسیای مرکزی داشته و میزبانی نشست اخیر نیز در همین چارچوب صورت گرفته است.
کریدور بینالمللی شمال- جنوب و رقابت با طرح کمربند و جاده چین
طرح کریدور بینالمللی شمال- جنوب یکی از مهمترین پروژههای بینالمللی هند در سالهای اخیر بوده است. مسیر این کریدور ترانزیتی از بمبئی در هند شروع شده به بندر استراتژیک چابهار در جنوب شرقی کشورمان رسیده و از مسیر خطوط ریلی و جادهای مناسب و امن ایران (در مقایسه با پاکستان و افغانستان) به افغانستان، آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و روسیه و نهایتا اروپا میرسد. با شکلگیری این کریدور بینالمللی، یک مسیر ترانزیتی سریع، به صرفه و استراتژیک برای ارتباط هند و کشورهای اروپایی به دست میآید.
علاوه بر این، کریدور مذکور برای افغانستان، ایران و کشورهای آسیای مرکزی نیز دارای اهمیت استراتژیکی است. افغانستان به واسطه این کریدور میتواند از بنبست ژئوپلیتیکی و بهویژه سد پاکستان عبور کرده و به آبهای آزاد دریای عمان و اقیانوس هند دسترسی پیدا کند. کشورهای آسیای مرکزی که محصور در خشکی و در بن بست ژئوپلیتیکی چین و روسیه در شمال و شرق، و ناامنی افغانستان در جنوب هستند از طریق گذرگاه ایران میتوانند منافع قابل توجهی را به دست آورند. چراغ سبز ایالات متحده آمریکا در مستثنا کردن بند چابهار از تحریمهای اخیر نیز عزم هند و کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان را برای سرمایهگذاری و پیشبرد آن جدیتر کرده است.
این در حالی است که در همین زمان بزرگترین طرح ترانزیتی جهان در چارچوب پروژه «کمربند و جاده» چین در دست پیگیری است و رقابت شدیدی میان کشورهای آسیای مرکزی برای بهرهمندی از مزایای این پروژه به وجود آمده است. با این حال وجود یک آلترناتیو همچون کریدور شمال-جنوب اگرچه برای کشورهای آسیای مرکزی مناسب به نظر میرسد، لکن با توجه به اختلافات چین و هند و نیز رقابت شکلگرفته میان دو کشور در جنوب آسیا میتوان این 2 طرح را رقبایی بالقوه برای یکدیگر به حساب آورد که آسیای مرکزی نقطهای کانونی در هر دو به حساب میآید. یکی از موضوعات مهم مذاکرات روز گذشته سواراج با وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی نیز پیرامون همین موضوع بوده است.
توسعه طرحهای منطقهای انتقال انرژی
کشورهای آسیای مرکزی طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با یک بنبست ژئوپلیتیکی در صادرات انرژی خود از مسیرهای غیر از روسیه مواجه بودهاند. احداث خطوط لوله انتقال انرژی آسیای مرکزی به چین اگرچه بارقههای امیدی برای این کشورها و بهویژه ترکمنستان به وجود آورد، لکن، رفتار چین در دوره انحصار واردات انرژی ترکمنستان مجددا نگرانیهایی را برای این کشورها به وجود آورد. در حال حاضر مادامی که طرحهای انتقال انرژی ترانسخزر به رغم دستیابی به کنوانسیون وضعیت حقوقی خزر در هالهای از ابهام قرار دارند، و ایران نیز به دلیل مخالفتهای ایالات متحده آمریکا به سختی در دستور کار قرار میگیرد، در دسترسترین مسیر آلترناتیو برای این کشورها جنوب است.
بعد از چین بزرگترین طرحهای انتقال انرژی منطقهای با مسیر هند و پاکستان صورت گرفته است. خط لوله 1800 کیلومتری انتقال گاز تاپی یکی از این پروژههاست که قرار است سالانه 33 میلیارد متر مکعب از منابع گازی آسیای مرکزی را به هند و پاکستان منتقل کند. مشارکت 6 میلیارد دلاری ازبکستان در این پروژه نیز نشانگر توسعه ابعاد منطقهای آن است.
هند، بازیگر جدید آسیای مرکزی
برگزاری این نشست چندجانبه نشانگر اهتمام جدی و رویکرد نوین هند به بازیگری در آسیای مرکزی است. تا پیش از این هند برنامههای خود را در آسیای مرکزی مبتنی بر رویکرد توسعه مناسبات دوجانبه با کشورها پیگیری میکرد، اما از سال 94 و پس از سفر دورهای مودی به کشورهای آسیای مرکزی نشانههایی از برنامههای منطقهای هند برای آسیای مرکزی مشاهده شد. عضویت در سازمان همکاری شانگهای نیز بخش دیگری از این پازل مهم به حساب میآید. طرحهای انرژی و ترانزیتی منطقهای نیز که با مشارکت کشورهایی همچون ایران و افغانستان در دست اجرا است نیز بیانگر رویکرد چندجانبه دهلی است. برگزاری این نشست سیاسی را میتوان نقطه عطف ورود این برنامههای از پیش تعیین شده به فاز عملیاتی در نظر گرفت.
پیامدها برای جمهوری اسلامی ایران
مادامی که تمامی طرحهای منطقهای در جنوب و جنوب غرب آسیا، و نیز آسیای مرکزی با تلاشهای ایالات متحده و در چارچوب استراتژی «همه به غیر از ایران» صورت گرفته است، کریدور شمال- جنوب تنها پروژهای است که در اوج چالشها و با توجه به موقعیت و مزیتهای نسبی منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران توانسته مانع برنامههای مخرب آمریکاییها شود. از سوی دیگر نیز هند یکی از کشورهایی بوده که جمهوری اسلامی ایران چالشهای کمی با آن داشته و به نظر نمیرسد که تهدید مستقیمی برای منافع جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی به حساب بیاید. به ویژه با توجه به بنبست ژئوپلیتیکی هند برای ارتباط با آسیای مرکزی تنها از مسیر ایران، جمهوری اسلامی ایران میتواند حداکثر بهرهبرداری را با پیوست کردن طرحهای اقتصادی و منطقهای خود به برنامههای هند در آسیای مرکزی صورت دهد. با این حال همکاریهای استراتژیک هند با ایالات متحده و کارشکنیهای واشنگتن همچنان محل تردید و نگرانی برخی تحلیلگران است.
انتهای پیام/