شهرام ناظری: ما تنها هستیم / درویشی: آثار کیخسرو معنی، عمق و لطافت دارند

شهرام ناظری: ما تنها هستیم / درویشی: آثار کیخسرو معنی، عمق و لطافت دارند

آلبوم از دوار چرخ اثری از کیخسرو پورناطری با حضور اهالی موسیقی رونمایی شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مراسم رونمایی از تازه ترین اثر کیخسرو پورناظری با عنوان "از دوار چرخ" صبح امروز چهارشنبه 26 دی 1397 در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

این مراسم با پخش بخش هایی از آلبوم تصویری "از دوار چرخ" آغاز شد. این ویدیو تکنوازی تنبور کیخسرو پورناظری بود. کیفیت صدا و تصویر در این ویدیو نوید میداد که اثری در بالاترین سطح کیفی در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. مراسم با اجرای تهمورس پورناظری آغاز شد. تهمورس گفت که اجرای آثار پدرش با حضور عوامل حرفه ای سینما ضبط شده است. در ادامه برخی از چهره‌های شناخته شده موسیقی به بیان دیدگاه‌هایشان درباره کیخسرو پورناظری و آثارش پرداختند.

علی یا کیخسرو پورناظری / می‌خواهم خداحافظی کنم

بیژن کامکار گفت: چهل و پنج سال پیش با آقای پورناطری آشنا شدم. قبل تر همکار پدرم بود. وقتی دیدمش گفت من علی هستم، علی ناظری. روزی مدارکش را دیدم که نوشته بود کیخسرو پورناظری. گفتم چه اسم زیبایی در شناسنامه داری. گفت پدرم به خاطر علاقه شدید به شاهنامه نامم را کیخسرو گذاشت و مادرم به خاطر ارادت به حضرت علی مرا در خانه علی صدا میزد.

این نوازنده دف ادامه داد: خوشبختانه در عرصه موسیقی ایران به اندازه کافی آثار فاخر و ارزشمند داریم. خودم افتخار این را دارم که آلبوم افسانه تنبور آوازش را خوانده ام.

کامکار گفت: می خواهم بازنشسته شوم چون دیگر توان ندارم. می خواهم به عنوان آخرین آرزویم اجرایی داشته باشیم که همه دوستان و بزرگان قدیم کنارر هم جمع شوند و اجرایی داشته باشیم. درست مانند خداحافظی بازیکنان فوتبال از دنیای ورزش.

او ادامه داد: صد و پنجاه کانال تلویزیونی بر علیه موسیقی ایرانی تبلیع می کنند اما هنوز نتوانسته اند بر ما غلبه کنند. ما آنقدر کار کرده ایم و اثر ضبط کرده ایم که هرگاه مخاطب بخواهد به اصالت ها برگردد، آثار بسیاری برای شنیدن وجود دارد.

آثار کیخسرو معنی، عمق و لطافت دارند

محمدرضا درویشی پژوهشگر و آهنگساز موسیقی ایرانی گفت: تنبور سازی کردی نیست. ساز باستانی ایران زمین است. کردههی یارسان پیش از قرن هفتم هجری این ساز را به عنوان ساز رسمی خودشان انتخاب کردند. چرا تنبور را انتخاب کردند رازی است که ما نمی دانیم. در یارسان تنبور جنبه تکنوازی و گروه نوازی نداشته است. این ساز را ساده می نواختند و همراهی کننده ذکرهای مذهبی شان بوده است. مرحوم درویش امیر حیاتی بیش از نیم قرن از صحنه کرمانشاه کوچ کرد و به تهران آمد. اما هیچ وقت تنبور همه گیر‌نشد و فقط یک اثر علی گویم - علی جویم برایش ساخته شد.

درویشی ادامه داد: مرحوم سید ابراهیم از کرمانشاه و تهران در حال رفت و آمد بود و حتی شاگرد ابوالحسن صبا بود. اما باز هم اتفاق خاصی نیفتاد و چیزی برای این گروه ها ساخته نمیشد. فقط مقام های مجازی را همنوازی می کردند.

این پژوهشگر تاکید کرد: هیچ اهمیتی ندارد که اولین گروه را چه کسی تشکیل داد. گروه شمس را کیخسرو پورناطری حدود چهل سال پیش تشکیل داد که این هم چندان اهمیتی ندارد. اما آهنگسازی برای این گروه مهم است که با دوق و باطن و معرفت درونی آهنگهایی برای این گزوه ساخته شد که جملگی کار کیخسرو پورناطری بود.

او ادامه داد: ملودی های استاد کیخسرو معنی، عمق و لطافت و معنا دارد. اینها الگدهایی برای آهنگسازان امروز و آینده است. تصنیف هایی که استاد کیخسرو کار کرده مشابهی ندارد. چون تلفیقی غیرعمد بین موسیقی کردی و موسیقی ایرانی به شکل سیال در جوش و خروش و عشقبازی با هم هستند. هیچ عمدی برای این کار در کار نیست. نهاین است و نه آن اما همه اش هست.

درویشی تاکید کرد: در کرمانشاه موسیقی شهری کرمانشاه را هم داریم. مجموعه ای از تصانیف و ترانه هاست که موسیقی شهری کرمانشاه است. در آثار استاد کیخسرو نعمه هایی از این آثار هم شنیده می شود اما باز هم آن نیست و همه چیز در حال گردش و سیال است.

کیخسرو پورناظری صاحب شیوه است

آریاسپ دادبه گفت: ذهنیتی که اهالی فرهنگ و هنر ایران نسبت به فزهنگشان دارند ناشی از عدم تاسیس دانش های جدید در ایران است. به دلایلی این دانش های جدید در ایران تاسیس نشده است. یکی از این علوم جدید دانش شرق شناسی است. ما به دستاورد تاریخ هنر و فرهنگمان در ذیل علم شرق شناسی نگاه می کنیم که این یک بیماری است.

او ادامه داد: اگر‌بخواهیم با چنین دیدی به تاریخ و فرهنگ ایران‌ نگاه کنیم آگاهی به آن نداریم. شرق شناسی دانشی است که غرب برای دستاوردهای خودش به کار می برد. این دانش آنهاست و درباره درستی و نادرستی اش بحثی ندارم. آنها در سیستم فکری خودشان اندازه هایی دارند که از بیرون ما را مورد شناسایی قرار‌ می دهند. در علم شرق شناسی از نگاه عرب، شرق چیزی است به پایان رسیده.

دادبه گفت: آنها معتقدند که آنچه شرق دارد را باید نگه داشت و نباید دست بخورد. اولین توصیه عربی ها به ما این بود که مبادا به این میراثتان دست بزنید و تاکید می گردند که حتی یک مصرابش نباید جابه جا شود. ممکن است ایران در منطقه جعرافیایی شرق قرار گرفته باشد اما مکان روح تاریخی ایران جای دیگری است.

او ادامه داد: در بحث کارهای هنری و فرهنگی در ایران به پیچیدگی هایی برخورد کرده ایم. ما در دهه پنجاه تفکر تاریخ اندیش چپ در ایران صربه بزرگی به هنر ایران زد. تفکر ایدولوژیک در هنر متاخر ایران ضربات سنگینی به ما زده است. ردیف موسیقی برای معاصرین ما  تبدیل شد به کتاب مقدس و این از عوارض چیزهایی است که گفتم. ایران یکی از پنج کانون موسس فکر و اندیشه در جهان است.

او ادامه داد: کسی که بتواند موتیف های گذشته را دوباره فعال کند می تواند صاحب شیوه باشد. یعنی درونمایه های قدیمی که خاموش مانده را دوباره زنده کرده و در آنها مفاهیم جدید گنجانده است. قضاوتم درباره آثار استاد پورناظری این است که درونمایه های قدیمی را فعال کرده است.

ما تنها هستیم / نه من و نه کیخسرو تنهایی نتوانستیم کارهای گذشته را تکرار کنیم

شهرام ناظری گفت: آنفولانزایی که گرفتم هنوز در بدنم هست که سوعات عزیزانی بود که از کشورهای عربی می آیند. کیخسرو پورناظری بر من تاثیر بسیاری داشته و من هم بر او تاثیر داشته ام. حس مشترک و نزدیک باعث شد که آثار بسیاری به وجود بیاید. من صرفا خواننده نبودم. از بچگی با موسیقی، ادبیات و بعد آواز آشنا بودم. حتما در کار آهنگسازان نظر‌میدادم. من و کیخسرو هر دو اهل ادبیات بودیم و نکاهی فراتر از تکنیک های مرسوم داشتیم.

این خواننده موسیقی ادامه داد: در آهنگ های کیخسرو من نظر می دادم و در آوازخواندن من هم ایشان نظر میداد و به کار می‌گرفتیم. ما شانس این را داشتیم‌که هم با گنجینه موسیقی ردیف و گنجینه موسیقی نواحی آشنا شویم. همدلی های من و کیخسرو حاصلش آثاری مانند مطرب مهتاب رو و صدای سخن عشق شد.

ناظری گفت: کیخسرو بعد از من با خوانندگان بسیاری کار کرده و من هم بعد از کیخسرو در زمینه تنبور کارهایی کرده ام اما دیگر آن آثار ماندگار نشد. در دنیای امروز همه از هم جدا شده اند تنها هستند. همه می خواهند فرار کنند و به روستاها برگردند. هر موقع جلسه موسیقی می روم چند روز در خانه دمر می افتم. هنرمندان این روزها تنها هستند و هر کسی به فکر این است که بار خودش را ببندد. ما پیشترها عاشق هم بودیم.

او ادامه داد: جای همدلی ها و عشق هایی که بین ما بود خالی است. نتیجه همدلی ها و معرفتی که وجود داشت، آثار ماندگار بود. من اما هر شب تنهام و دوست ندارم جایی بروم. آثاری که از کیخسرو پورناطری می شنوید حاصل معرفتی درونی است. آرزو داریم که جامعه به سمتی برود که بازهم همدلی ها تکرار شود. من با کیخسرو فامیل نزدیک هستیم و روزها و شب های بسیاری را با هم سپری کرده ایم. شاید باورتان نشود که چندین سال بود که او را از نزدیک ندیده بودم. نه من آدم کینه جو و لجبازی هستم و نه ایشان چنین آدمی است.

ناطری تاکید کرد: آرزومندم که اگر روزی در جمع اهالی موسیقی حاضر شدم تا چند روز در خانه دمر نیفتم. جو امروز جامعه و سمی که در جامعه پاشیده شده همه ما را درگیر کرده و از هم دور کرده است.

کیخسرو به عنوان آخرین سخنران این مراسم گفت: خوشحالم که بعد از مدت ها شهرام ناطری استاد بزرگ آواز را دیدم. او لطف کرد و با وجود کسالتش به مجلس ما آمد. در خانواده ای که من رشد کردم شعر، موسیقی، معنا و صفا بود. راستی اندیشی و درستی را به من یاد دادند. پددرم دوستانی داشت که هنوز هم تاثیر آنها در کارهایم هست. خواهر بزرگتری دارم که شعر و موسیقی را بسیار می شناخت. در سیزده سالگی شعر شد زعمت خانه سودا دلم را از زبان خواهرم شنیدم و شعر را حفظ کردم. حاصل آن حفظ کردن اثری شد که با صدای شهرام ناظری منتشر شد و هنوز هم شنیدنش زیباست.

ز درد نکته سنجی هر که آگاه است می داند / که معنی در دل اول خون شود وآنگه هنر شود

آلبوم از چرخ دوار به صوورت صوتی و تصویری از امروز منتشر شده و در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران