زهرا(س) گل لبخند کوتاه خدا بود
نغمه مستشار نظامی با ترکیببندی به استقبال از ایام فاطمیه رفته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نغمه مستشار نظامی، از شاعران جوان کشور، در ترکیببندی به استقبال ایام فاطمیه رفته است. او در این سروده به بخشی از سیره و و زندگی حضرت زهرا(س) پرداخته است. سروده مستشار نظامی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده شده، به این شرح است:
بند اول
مادر شدی تا نام مادر جان بگیرد
در چشمهای عاشقش باران بگیرد
مادر شدی تا در پناه نام پاکت
بیحرمتی بر نام زن پایان بگیرد
تسبیح بار از دوشهای خسته برداشت
تا کار از کردار تو فرمان بگیرد
مادر شدی تا شیعه بیمادر نماند
تا عشق از دست تو قرص نان بگیرد
باشد شفیع ما شوی در روز محشر
باشد خدا بر عاشقان آسان بگیرد
مادر! دعای تو اثر دارد، دعا کن
تا انتظار سبز ما پایان بگیرد
زهرایی و زهراییِ نام تو زیباست
خورشید عالمتاب در تاریکِ دنیاست
بند دوم
ای شعر را نام عزیز تو بهانه
آغاز لبخند لطیف مادرانه
آرامش ناب غزلهای بهاری
زیبایی جاری شده در هر ترانه
ای بهترین معنای ایمان و محبت
دریای صبر و حلم و علم بیکرانه
ای ماه شبهای بلند بیستاره
آیینهپرور، آفتاب جاودانه
هر سو نظر کردم نشانی از تو دیدم
ای همچو بوی گل نهان و بینشانه
بر سیبهای باغ جنت نقش بسته
یا فاطمه نام تو بانوی یگانه
زهراییات آمیخت با گل نام زن را
زیباترین تفسیر شد مادر شدن را
بند سوم
چشمت چراغ خانه پیغمبر نور
آیینه نور خدا و همسر نور
نور تو در دنیا و عقبا ماندگار است
چون نور فوق کل نور، ای مادر نور
خورشید بانو، روشنا بانوست نامت
بر حلقه ختم نبوت گوهر نور
نور از تو نامی شد، جهان را روشنی داد
زهراست در فردوس نام دیگر نور
ای آیه تطهیر از عطر تو سرشار
ای سوره ناب محبت، کوثر نور
صبح ازل نام تو را آورده بر لب
تا مست شد دنیا به یمن ساغر نور
دنیا به لطف دیدنت دنیاست بانو
از لحظه خندیدنت دنیاست بانو
بند چهارم
زهرا گل لبخند کوتاه خدا بود
زهرا شکوه آن نگاه آشنا بود
زهرا به دنیا راه روشن را نشان داد
زهرا نگاه ناب ایمان و وفا بود
چشم جهان روشن شد از نور نگاهش
زهرا که نور چشمهای مصطفا بود
زهرا به نام زن جلال و منزلت داد
هم صحبت و یار علی مرتضی بود
هفت آسمان مدیون هجده سال نوری
هجده بهار سبز در دنیای ما بود
آموزگار مکتب عشق و صداقت
خیرالبشر مولا و او خیرالنسا بود
زیبایی برگ گل و پروانه از اوست
رَوح وشمیم نرگس و ریحانه از اوست
بند پنجم
ریحانه و نوریّه و طوبی است زهرا
حنانه وانسیّة الحوراست زهرا
حانیَه و مستوره و مشکات و بُشرا
معصومه و منصوره و عذراست زهرا
رکنُ الهدی، نوالسماوی، لیلةالقدر
بدر تمام و غره الغرَاست زهرا
ام الحسن، ام الحسین، ام الائمه
ام العلوم و دُرة البیضاست زهرا
راضیه و مرضیه و امالفضایل
ام ابیها، مریم کبری است زهرا
زهراست مقصود خدا از آفرینش
زهراست دل، زهراست جان، زهراست زهرا
یا فاطمه بنت نبی زهرای اطهر
ای آفتاب مهربان، ماه منور
بند ششم
تمثال زهرا زینت خلد برین بود
آرام دل، یار امیرالمومنین بود
قلب رسولالله روشن بود با او
نامش شب معراج با روحالامین بود
عطرش ضمان خلقت گلهای عالم
عشقش تجلای نگاه اولین بود
چشم خدیجه روشن از ریحانهاش شد
آن روز زهراییترین روز زمین بود
باغ امامت سبز شد از چادر او
مادرترین، مادرترین، مادرترین بود
از سوره کوثر نشانش را گرفتم
فرمود: خیر بیکران، زهرا همین بود
زهراست فخر بانوان هر دو عالم
تحلیل بر نام عزیز او دمادم
بند هفتم
تا بود زهرا، جان مولا یاوری داشت
از جنس نور و عشق و ایمان همسری داشت
دستاس خانه بوسه بر آن دست میزد
نان تنور عشق عطر دیگری داشت
چادر نمازش را به زینب هدیه میداد
غمگین نبود آن روزها، تا مادری داشت
مولا اگر چه گفتوگو با چاه میکرد
اما به شوق دیدنش بال و پری داشت
هجده غزل،هجده بهار آسمانی
حتی زمین حال و هوای بهتری داشت
آتش به جان خندهاش زد بیتالاحزان
آن خانه پیش از رفتن بابا دری داشت
زهرا نشان داده است راه کربلا را
پرورده در دامان خود خون خدا را
بند هشتم
تا سید و سالار دین عزم سفر کرد
اول نگاهی آتشین بر میخ در کرد
خواهر شکایت داشت از دیوار و از در
این شکوِه بر قلب پر از دردش اثر کرد
رو کرد بر دیوار و عطر یاس بر خواست
بو کرد عطر یاس را یاد پدر کرد
تا چشم بر زخم در آن خانه افتاد
خون حسینی چشم را بیتاب، تر کرد
جوشید خون تازه از محراب کوفه
فزت وربُّ الکعبه...عالم را خبر کرد
اول به سمت کعبه رفت و بعد برگشت
در کربلا یک دشت را خونینجگر کرد
ای مادر خیل شهیدان خدایی
در روزگار غربت زینب کجایی
بند نهم
زینب نشان مادری را از تو دارد
آیینه پیغمبری را از تو دارد
این شیر زن این خطبهخوان آل طه
آیینههای کوثری را از تو دارد
این چادر خاکی که بر دندان گرفته
این معجر خاکستری را از تو دارد
گلواژههایش را به میدان میفرستد
این شوق شاهد پروری را از تو دارد
جان حسین و جان زینب گفته بودی
این حس ناب خواهری را از تو دارد
خون جگر، داغ عطش، بازوی نیلی
مُهر ولایت یاوری را از تو دارد
مادر برایش جرعهای از کوثر آورد
یک معجر از عمامه پیغمبر آورد
بند دهم
دنیا پس از تو سخت دلتنگ است مادر
عالم پر از ویرانی و جنگ است مادر
کو آبی بیانتهای مهربانت
دنیا اسیر رنگ نیرنگ است مادر
فرصت نشد تا از غم دوری بگویم
فرصت برای عاشقان تنگ است مادر
آن زخم جانسوزی که بر دیوار مانده
دنیا دلان را مایه ننگ است مادر
غیر از صدای مهربان ربنایت
هر صوت و آوایی بد آهنگ است مادر
آیینه در آیینه در آیینه بودی
آیینه و بیرحمی سنگ است مادر
پروانه شمع وجود تو ملایک
تحلیلگوی آل یاسینت یکایک
بند یازدهم
طوبی درختی ریشه در هفت آسمان است
طوبی بهار گل نشان بیخزان است
بر شاخههایش مرغهای نغمهخوان شاد
قلب جوان و سبز طوبی مهربان است
صد قرن، صد خورشید صدها سال نوری
این سدر در عین کهنسالی جوان است
طوبی درخت عاشقان آل طه است
این عشق در دنیا و عقبی جاودان است
بر خانههای اهل جنت سایهگستر
هر دل به طوبی چنگ زد خلد آشیان است
در خانه زهرا و مولا ریشه دارد
طوبی نشان آن مزار بینشان است
عطر گل نرگس شبیه عطر طوبی است
راز جهان در سینه فرزند زهراس
بند دوازدهم
اذن ظهور مهدی زهراست کوثر
تفسیر سدر المنتهی، طوبی است کوثر
خورشید روحافزای صبح آفرینش
ماه درخشان شب احیاست کوثر
وقت نماز ظهر عاشورا، برادر
میگفت خواهر جان ببین با ماست کوثر
غصب فدک، غصب ولایت، غصب دین بود
تا صبح موعود فرج، تنهاست کوثر
در انتظار آفتاب آل طاها
قطره است اشک عاشقان، دریاست کوثر
هرجا توسل شد به کوثر، مهدی آنجاست
هر سو که مهدی میرود آنجاست کوثر
خورشید میبوسد مزاری بینشان را
پر میکند گلبانگ یا زهرا جهان را
انتهای پیام/