آیا تشکیل شورای راهبردی تئاتر کمکی به بهبود وضعیت موجود میکند؟
مجید گیاهچی در گفتگو با تسنیم گفته است شورای راهبردی تئاتر با حکم معاون هنری وزارت ارشاد تشکیل شده است و در انتخاب افراد به سلایق مختلف توجه شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شهرام کرمی در ابتدای حضورش در اداره کل هنرهای نمایشی با انتصاب مجید گیاهچی از شورای راهبردی تئاتر رونمایی کرد. هر چند رسیدن به این شورا گویا زمان بسیاری برده است؛ اما در نهایت شنبه 29 دی 1397، اعضای شورای راهبردی تئاتر، معرفی شدند و فضا به جای استقبال از این ماجرا به سوی انتقاد پیش میرود. برخی شوراها را در طول سالهای مدیریت را ابتر و ناکارآمد برشمردند و نمونه جذابش را شوراهای هنری تئاتر شهر معرفی کردند.
برخی شوراها را تلاش برای حل مشکلات تئاتر توسط شهرام کرمی برشمردند. شورا راهبردی بدون مشخص بودن وظایفش و البته مشخص نبودن ضمانت اجراییش تشکیل میشود. آن هم در اوج مشکلاتی که دامنگیر تئاتر شده است، از جمله احضار چند هنرمند و تأمین نشدن بودجه تئاتر در سال 1397. کار حتی به مشکلات اداره کل هنرهای نمایشی و کمیسیون فرهنگی و چند نهاد دیگر هم میرسد.
حجم رویدادها به نحوی بود که گفتگویی با مجید گیاهچی، دبیر شوراهای مشورتی تئاتر ترتیب دهیم تا با ابعاد مختلف این شورا و دلایل انتخاب این حلقه را جویا شویم.
***
چه نیازی به تشکیلشورای راهبردی تئاتر وجود داشت؟ اعضای شورای راهبردی تئاتر چه کسانی هستند؟ وظیفهی آنان چیست؟
گیاهچی: ببینید مسائل تئاتر ایران، البته و متأسفانه چون بسیاری دیگر از موضوعات و بهویژه موضوعات فرهنگی، بسیار پیچیده و غامض است، آنقدر پیچیده و غامض که بهنظر کلافی مطلقاً سردرگم میرسد، چرخه و سیکلی معیوب که هر بازیگری با فرافکنی و عدمپذیرش مسئولیت، اِشکال را متوجه دیگری و دیگران میکند و هیچ ارتباط ارگانیک و سازمانیافته یا رهبری و هماهنگکنندهی موردتوافقی، مابین بخشهای مؤثر بر موضوع وجود ندارد. بسیاری با توجه به سالها و دههها بیتوجهی و رهاشدگی امور و حتی در بخشهایی اتفاقات و حرکتهای قهقرایی و دههها تلاش ناموفق و سیکلهای فرساینده و بینتیجه و معیوب، بهکلی از هرگونه اصلاح و بهبودی نومید شدهاند و ترجیح میدهند بهجای بهمیدان آمدن و دامن تر کردن، در وضعیتی که احتمال توفیق، همیشه بارها و بهمراتب کمتر از احتمال شکست و بد نامی است، گوشهی عافیت، یا در مواردی برج عاجنشینیشان را حفظ و تنها به ذکر و بیان مشکلات و نارساییها و طرح انتقادات، بسنده کنند، بیآنکه پیشنهادی برای رفع و بهبود آنها، مسلماً نه فقط و منحصراً متناسب با دیدگاههای آرمانگرایانه و تخیلی، که مبتنی با شرایط و واقعیتهای حاکم و موجود، ارائه کنند.
اما عقلاً و منطقاً وضعیت انسداد کامل و عدمتأثیر قطعی، جز در مواردی استثنایی، غیرقابلتصور است و وضعیت تئاتر هم خارج از این قاعده نیست و اصولاً هنر مدیریت، که از طرفی اگر نگوییم مهمترین، بیشک یکی از مهمترین عوامل شکلگیری وضعیت فعلی است، جز این نیست که بتواند از میان تهدیدها و تحدیدها و بحرانها، سربلند و پیروز بیرون بیاید و متناسب با امکانات و موقعیتهای موجود، بهترین نتیجه و بهرهی ممکن در هر موضوعی را عاید کند، اتفاقی که در حوزهی تئاتر ابداً نیفتاده است.
در اینجا ما با ادارهکل هنرهای نمایشی روبهرو و مواجه هستیم، ادارهای که علیرغم بسیاری ناتوانیها و مشکلات ساختاری حتی اولیه و پیشینی، با گسترش و توسعهی برنامهریزی نشدهی تئاتر، روز بهروز در شرایط و موقعیتهای دشوارتری قرار گرفته است، اما همچنان بهعنوان اصلیترین و تنها متولی تئاتر کشور شناخته میشود. اما این اداره، تنها در صورتی امکان ایفای نقشی متناسب را داشته و دارد که علاوه بر بهروزرسانی تا جای ممکن ساختار و تشکیلات و زیرساختهای لازم، بتواند با تشخیص اولویتها و تعریف مأموریتهای هدفمند، دیگر حلقهها و عوامل مؤثر بر تئاتر را تا جای ممکن هماهنگ و همراه و حتی در تناسب با نیازها، ساختارها و تشکیلات جدیدی ایجاد کند. در حالیکه مدیریت این ادارهکل همچون عمدهی دیگر سازمانها و تشکیلات، دچار روزمرگی مستمر و پایداری بوده است و بهجای پیشاهنگی و تعیین اهداف و خطمشی و برنامهریزیهای هدفمند، خود دنبالهروی مسائل و رویدادهایی است که هر لحظه با آن مواجه میشود و تحتتأثیر آنها قرار میگیرد.
در حوزهی تئاتر هرگز با گزارشهای منظم، شفاف و دورهای عملکرد دستگاهها حتی در پایان هر دورهی مدیریتی، روبهرو نبوده و نیستیم
بنابراین در حوزهی تئاتر هم، چون بسیاری دیگر از موضوعات، هرگز با گزارشهای منظم، شفاف و دورهای عملکرد دستگاهها حتی در پایان هر دورهی مدیریتی، روبهرو نبوده و نیستیم، هیچ معیار و آمار و سنگ محکی هم برای تشخیص توفیق یا شکست مدیران و دستگاهها وجود ندارد، صرفاً شاهد جابهجاییهای متعدد و فراوان مدیران هستیم که هرگز منطق و علت آنها بیان نمیشود، یعنی بهجای رفع سیستماتیک و ساختاری مشکلات، با تغییر پیاپی مدیران، شاید تلاش میشود از آنها تنها بهعنوان مسکنهای موقتی برای ایجاد امیدواریهای تازه و به تأخیر انداختن علایم مشهود بروز بحران، استفاده شود، در حالیکه خود همین موقتی بودن و عدماستمرار در مدیریتهای فرهنگی، یکی از آفات و دلایل تشدید وضعیتهای غیرقابل دفاع فعلی است.
حالا این ادارهکل میتواند چون بسیاری از دیگر دستگاهها تنها به تشخیص و رأی و نظر رئیس و مدیرکل و مدیران مافوق بسنده کند و البته میتواند بهسمت بهرهگیری از خرد جمعی و استفاده از رأی و نظر کارشناسان و متخصصان حرکت کند، تا احتمال توفیق افزایش پیدا کند. بماند اینکه علیرغم تشکیل شوراهای متعدد و فراوان، حتی در جاهایی که بهندرت انتخاب افراد درست و بر مبنای شایستگی و نه دیگر پارامترهای مؤثر انجام شده، عموماً در مرحلهی توجه و عمل به مشاورهها و توصیهها باز روسا به تشخیص فردی خود اعتبار دادهاند و نسبت به نظرات کارشناسان بیتوجه بودهاند. اما سابقه و استمرار این موضوع نباید منجر به نادیدهانگاری و بیتوجهی مطلق به چنین فرصت مغتنمی باشد و همیشه میتوان و باید امیدوار بود که هر آغازی با بهرهگیری از تجربیات ناموفق گذشته، به نتیجه و هدف برسد.
احکام اعضای این شورا نه توسط مدیرکل هنرهای نمایشی، که توسط معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صادر شده است
شورای راهبردی تئاتر هم با همین هدف تشکیل شده است، لازم است با نظر متخصصان اولویتها و مأموریتهای هدفمند ادارهکل هنرهای نمایشی تعیین شود و این توقع وجود دارد که ادارهکل پس از تشخیص درست اولویتها و تعریف مأموریتها، در جهت اجرایی کردن آنها حرکت کند. بنابراین احکام اعضای این شورا نه توسط مدیرکل هنرهای نمایشی، که توسط معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صادر شده است تا امکان دخالت و نظارت بیشتری بر عملکرد مدیرکل فراهم باشد.
این شورا متشکل از هفت عضو شامل آقایان: دکتر محمدرضا خاکی، منصور براهیمی، دکتر مسعود دلخواه، دکتر علی منتظری، دکتر شهرام گیلآبادی، شهرام کرمی و بنده است، که آقای کرمی همچنین ریاست این شورا و بنده دبیری آنرا برعهده داریم.
چرا خبری از نسل جوان و اندیشه نو در این شورای راهبردی نیست؟
افراد متعدد دیگری هم استحقاق حضور در چنین شورایی را داشتند و بنده هم بلافاصله و کاملاً با شما همراهی و موافقت میکنم
گیاهچی: کدام حلقه؟ کدامیک از این افراد در شوراهایی مشابه بودهاند و اگر هم اقلیتی در بعضی شوراها حضور داشتهاند، چقدر استمرار پیدا کرده تا بتوان نام حلقه بر آن نهاد؟ و از سوی دیگر چه کسی گفته اگر کسی در موضوعی صاحبتجربه، توان، تخصص یا دانشی است بهخاطر اینکه متهم به استمرار و حلقهای بسته نشویم، باید عافیتطلبانه از تواناییهای او صرفنظر کنیم، احتمالاً هیچ منطقی این را نمیپذیرد چون خلافِ شایستهسالاری است. شما میتوانید اظهار کنید که افراد متعدد دیگری هم استحقاق حضور در چنین شورایی را داشتند و بنده هم بلافاصله و کاملاً با شما همراهی و موافقت میکنم، قطعاً اینطور است، اما این به آن معنا نیست که هیچکدام از اعضای فعلی شورا، فاقدصلاحیت یا شایستگی لازم برای حضور در چنین شورایی بوده و تنها بر مبنای تفکر "حلقهی بسته" یا باند انتخاب شده باشند.
مبنای انتخاب این افراد چه بود؟
تعداد کسانی که استحقاق حضور در چنین شورایی دارند، اندک نبود
گیاهچی: خب همیشه انتخاب افراد از میان مجموعهی انتخابهای ممکن، کاری بس دشوار است و مطلقاً هر انتخابی، موافقان و مخالفانی دارد. پیشتر عرض کردم تعداد افرادی که استحقاق حضور در چنین شورایی را داشتند اندک نبود، لیستهای بلندی از تمامی اسامی موردتوجه در تئاتر، تهیه شد و نهایتاً به انتخاب مدیران وزارتخانه، تلاش شد که ترکیبی متناسب و کارآمد از اعضا با ملاحظات متفاوت و از جمله اتفاقنظر بیشتر جامعهی تئاتر و بهخصوص میل، باور و انگیزههای مستمر فردی برای مشارکت و تأثیرگذاری بر وضعیت تئاتر، انتخاب شوند. بنابراین لازم است تأکید کنم که تعداد کسانی که استحقاق حضور در چنین شورایی دارند، اندک نبود و البته یکی از وظایف این شورا و بنده بهعنوان دبیر آن، نظرخواهی و توجه دقیق به نظرات تمامی صاحبنظران و بهخصوص هنرمندان صاحبنظر در تئاتر است.
پیرو گفته شما مبنی بر «اتفاقنظر بیشتر جامعهی تئاتر» مبانی شما برای ادراک و احصای این اتفاقنظر چیست؟ آیا بهصرف مدیرعاملی یک موسسه فرهنگی هنری، میتوانیم به اجماع عمومی برسیم؟
گیاهچی: ببینید در اینجا از انتصاب افراد صحبت میشود و نه انتخابشان، مسلماً برای اطمینان یافتن از چنین مقبولیتی نیاز به نظرخواهی و رأیگیری گسترده خواهد بود، که خب موردنظر و توجه نبود، بنابراین چنین توافق و اتفاقنظری بهشکلی شهودی استنتاج میشود، که البته میزان مخالفتها هم نشان میدهد چندان غلط و بیپایه هم نبوده است.
مدیرعامل بودن ایشان [شهرام گیلآبادی] در خانهی تئاتر، در انتخاب وی کاملاً مؤثر بوده است
در مورد اشارهی شما به حضور آقای دکتر گیلآبادی، اتفاقاً از منظر موردبحث، برای حضور ایشان بیش از هر 6 عضو دیگر توجیه و منطق وجود دارد و اصولاً گمان میکنم خارج از تواناییهای فردی، مدیرعامل بودن ایشان در خانهی تئاتر، در انتخاب وی کاملاً مؤثر بوده و علاوه بر وجوه فردی، بر وجوه حقوقی ایشان هم نظر و توجه وجود داشته است. آقای دکتر گیلآبادی با اتفاقنظر هیأت مدیرهی مرکزی خانهی تئاتر (که خود از طریق رأیگیری در انتخابات این تشکل، انتخاب شدهاند)، بهعنوان مدیرعامل خانهی تئاتر انتخاب شدند و علیالقاعده از پشتوانهی آرای تمامی اعضای یا حداقل اکثریت اعضای این خانه برخوردار هستند، موقعیتی که اتفاقاً برای هیچیک از شش عضو دیگر شورا وجود ندارد.
پیرو آنکه گفتید نظرسنجی کردید، این نظرسنجی به چه نحوی بود و جامعه آماری این نظرسنجی شامل چه دسته و چه رده سنی بوده است؟
اشاره من به نظرسنجی، معطوف به آیندهی شورا بود
گیاهچی: در مورد نظرسنجی اما هر چند عموماً برای هر اقدام، موضوعی دارای اعتبار است و از جمله احتمالاً مدیران وزارتخانه برای تصمیمات خود به نظرسنجیهایی متوسل میشوند، اما من چون از آنها اطلاعی ندارم نمیتوانم پاسخ دقیقی به این مطلب بدهم که مرجع نظرسنجی احتمالی آنان چه افراد یا گروههایی بودهاند. اشارهی من به نظرسنجی، معطوف به آیندهی شورا بود، یعنی بهعنوان دبیر این شورا تلاش خواهم کرد، علاوه بر پیشبینی فرآیندهایی برای نظرسنجی و مشارکت ساختارمند و بیشتر هنرمندان و صاحبنظران تئاتر، تمامی عکسالعملها و کنشهای مرتبط را رصد کنم و علاوه بر آن همچنانکه تا کنون اقدام کردهام و حتی بیش از این، تا جای ممکن نظرات تمام دیدگاههای موجود و گاه متفاوت در تئاتر را در مورد موضوعات مختلف جویا شده و آنها را در تصمیمگیریها دخالت بدهم، این شامل تمام نمایندگان جریانات و اشکال تئاتری از سنتی و کلاسیک تا نوگرا و پیشرو و تجربی و از پیشکسوتان تا جوانان و دانشجویان خواهد بود.
چند ماهی هست که بهعنوان دبیر شورای مشورتی هنرهای نمایشی انتخاب شدهاید. در این مدت چه کردهاید؟
بیتوجهی هر یک از طرفین ... مداوماً بر سوتفاهمات و بیاعتمادیها افزوده است
گیاهچی: مطالعه و البته متناسب با آن ارائهی مشاوره و پیشنهاد. ببینید برخی اصول و سیاستها توسط مدیران ارشد دولتی از رئیسجمهور گرفته تا وزیر ارشاد، معاون امور هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی در سخنرانیها و جلسات مختلف ابراز و اعلام میشود که در چهارچوب مسایل مرتبط به تئاتر، بهشدت میتواند موردتوجه و حتی در اولویت باشد. از تلاش برای شناخت علمی و دقیق وضعیت موجود گرفته تا تأکیداتی که بهمنظور ایجاد امکان نظارت مناسبتر بر عملکرد دولت و دستگاههای دولتی از طریق شفافسازی و یا جلب و گسترش مشارکت هنرمندان و ذینفعان وجود دارد یا برنامهمحوری و اعمال مدیریت علمی و تخصصی و ... مجموعهای از توقعات، انتقادات و بهشکلی معدود پیشنهادات هم در میان هنرمندان و دیگر ذینفعان، در موضوع تئاتر وجود دارد، از جانب دیگر هم توقعات و عمدتاً فشارهایی از سوی دیگر قوا یا نهادها و تشکیلات مؤثر و قدرتمند طرح و ابراز میشود، عدمتوجه به فصول مشترک این نظرات که حتی شاید در ابتدا بهکلی افتراقآمیز بهنظر برسد و کشف هر اتفاقنظری در آنها بعید پیشبینی شود، یکی از راههایی است که میتواند امید به موفقیت بیشتر را افزون کند، فصول مشترکی که بهنظر میرسد با بیتوجهی هر یک از طرفین، بهسمت افتراق و جدایی بهقول تئاتریها آنتاگونیستی و آشتیناپذیر پیش رفته و مداوماً بر سوتفاهمات و بیاعتمادیها افزوده است. بنابراین تلاش کردم در این مدت عناوین مهم و مؤثر بر موضوع تئاتر را از طریق بررسی و تمرکز بر وضعیت تئاتر، تعقیب اظهارنظرهای مسئولان و هنرمندان، و نظرخواهی از هنرمندان و صاحبنظران، استخراج کنم.
ممکن است به برخی از آنها اشاره کنید؟
گیاهچی: بله حتماً و با کمال میل. برای مثال پیشمقدمه و ضرورت تعیین هر برنامه و راهکار و هدفی، جدا از آنکه وارد مناقشات چگونگی آن شویم، شناختی از وضعیت موجود است، در حالیکه طی چهل سال پس از پیروزی انقلاب و علیرغم انتشار آمار و اطلاعاتی پراکنده و غیرمنسجم، هنوز هیچ آمار و اطلاعات اولیه و پایهای از وضعیت تئاتر وجود ندارد و بیشک پیش از هر اقدامی، بیآنکه کوچکترین مخالفتی با آن وجود داشته باشد و برعکس موردنظر و تأکید تمام نگاهها و تمایلات مختلف هم هست، لازم است در اولویت اول، روی ایجاد بانک اطلاعات تئاتر کشور، تأکید کرد. این بانک علاوه بر ارائهی آماری دقیق از هنرمندان و دستاندرکان تئاتر، آماری دقیق از تماشاخانهها، اجراها و میزان فروش و تعداد تماشاگران، وضعیت آموزش تئاتر در آموزشگاهها و دانشگاهها، وضعیت انتشارات و دیگر برنامههای مرتبط به تئاتر؛ افراد، نهادها، سازمانها و ارگانهای دخیل در تئاتر و وضعیت بودجه و اعتبارات و حمایتهای بالقوه و بالفعل از این هنر را بهتفکیک هر شهر و استان، در اختیار قرار میدهد و قطعاً میتواند پس از ایجاد، امکان بهروزرسانی دورهای، داشته باشد. پس از آن است که میتوان به سیاستگذاری و برنامهریزی علمی اندیشید و پیش از آن هر برنامهای تنها بر مبنای حدسها و گمانها و شهودی خواهد بود.
شفافسازی و ایجاد امکان نظارت و گسترش مشارکت هنرمندان و ذینفعان هم یکی دیگر از این عناوین کلی است که میتواند چندین عنوان دیگر را در بر بگیرد. مثلاً تلاش برای تشکلیابی و مشارکت هنرمندان تئاتر برای نظارت، مشاورت و همراهی در توفیق برنامهها که بدون چنین همراهی و ساختاری، هر نوع توفیق و توسعهی پایداری، دور از دسترس و تحقق خواهد بود. بنابراین لازم است تشکیلات صنفی موجود تقویت و مشکلات و نارساییهای آنها برطرف شود و بهجای سیاست تا کنون معتبر و پیگیریشدهی، موازیسازی و ایجاد تشکیلات متعدد و کوچک، بهسمت یک یا چند تشکیلات صنفی فراگیر و سراسری حرکت شود، ممکن است بر مبنای برخی نگرانیهای ریشهدار، وجود چنین تشکیلاتهایی از سوی برخی نگاهها و نظرات، نگرانکننده بهنظر برسد، اما مسلماً و نهایتاً برآیند حضور و همراهی و فعالیت آنها برای هنر تئاتر و جامعه و کشور سازنده و پیشبرنده خواهد بود و امکانی فراهم خواهد کرد که دولت بهنقش سیاستگذار، حامی و ناظر خود بسنده کرده و تصدیگری و اجرا را واگذار کند.
از جمله مواردی که طی ماههای گذشته در دست بررسی و تدوین بوده بازنگری و بهروزرسانی آییننامهی نظارت بر نمایش و صدور پروانه و تدوین آییننامههایی تازه است
موضوع دیگر، مثلاً بازنگری و بهروز رسانی قوانین، مصوبات و آییننامههاست، مشکلی که بهشدت بر وضعیت تئاتر، تأثیر منفی گذارده است، یعنی هم تعداد قوانین و آییننامهها بسیار اندک، معدود و بهشدت تفسیرپذیر و وابسته به سلایق است و علیرغم دگرگونی مناسبات، بلاتغییر و متصلب باقی مانده و هم در بسیاری موضوعات از جمله مثلاً همین موضوع نوظهور و نسبتاً مورداقبال و توسعهیافتهی تماشاخانههای خصوصی، قوانین و آییننامههای لازم برای تنظیم مناسبات و پیشبینی حقوق تمامی طرفین ذینفع، وجود ندارد و اصولاً ما در کشور با مشکل نامتعین و غیرشفاف بودن قوانین، فرآیندها و روالها و رفتارهای سلیقهای و دلبهخواهی، بیامکان نظارت و بینیاز از پاسخگویی مواجهیم.
از جمله مواردی که طی ماههای گذشته در دست بررسی و تدوین بوده و امیدوارم تا پایان سال نهایی شود، بازنگری و بهروزرسانی آییننامهی نظارت بر نمایش و صدور پروانه و تدوین آییننامههایی تازه چون آییننامهی شوراهای مشورتی اصناف هنرهای نمایشی؛ آییننامهی تماشاخانههای خصوصی یا شیوهنامهی نمایش کمدی، شیوهنامهی شورای حمایت از آثار نمایشی و ... است.
دهها موضوع و عنوان قابلتوجه و مهم دیگر هم وجود دارد، از میزان بودجه و اعتبار مصوب و تخصیصی گرفته تا وضعیت تئاتر شهرستانها یا برگزاری دهها رویداد و جشنواره و ... یا شناسایی اعتبارات مرتبط به تئاتر و تلاش برای ایفای نقش بایستهی شهرداریها، صدا و سیما، آموزش و پرورش و آموزش عالی و دهها ارگان و نهاد و سازمان فرهنگی و هنری و بهنحوی مرتبط به تئاتر و حتی روشهای جذب و تخصیص بودجه و اعتبار بیشتر به تئاتر، از جمله از طریق جلب مشارکت بخش خصوصی با انواع امتیازات و تخفیفات پیشبینیشده، یا قابل پیشبینی در قوانین و ... که شاید هیچکدام آنها جز با مشارکت تشکلیافته و جدی هنرمندان تئاتر، بهعنوان ایفاگران نقش اساسی در موضوعات مرتبط، قابلیت تحقق نداشته باشد.
من میدانم شورا دو ماه پیش تشکیل شده و با یک تاخیر اسامی اعلام شده است، در این مدت که تئاتر انواع ناملایمتیها را تجربه کرده شورا چه کرده است؟
گیاهچی: کار رسمی شورا از زمان اعلام رسمی آن آغاز شد و تا کنون بیش از دو جلسه نداشت، جلسهی نخست در ابتدای دی ماه، بیشتر از باب آشنایی و گفتوگوهای مقدماتی بود و در جلسهی دوم در انتهای دی ماه، بر نقش و چگونگی عملکرد شورا تمرکز شد، در هر دو جلسه نسبت بهشرایط موجود و بهخصوص برخی موضوعات حاد تئاتر، اظهارنظرها و توصیههایی انجام شد. از جلسهی آیندهی شورا که با پیشبینی و زمینههای مناسبتری برگزار خواهد شد، صورتجلسهای از مذاکرات و مسائل مطروحه در شورا اطلاعرسانی خواهد شد.
چه موارد دیگری در این جلسات طرح شد؟
گیاهچی: عرض کردم جلسهی اولیه و مقدماتی، بیشتر برای آشنایی و هماهنگیهای اولیه برگزار شد، هر یک از اعضا مختصراً نظراتشان را در مورد این شورا و وضعیت فعلی تئاتر ابراز کردند و مجموعاً همگی امیدوار و مشتاق بودند که تشکیل شورا بتواند مثمرثمر بوده و تأثیری مثبت بر وضعیت تئاتر بگذارد. از توجهات و نگاههای تازه در دیدگاههای معاصر و آیندهنگر به موضوع تئاتر و نقش و جایگاه خاص و غیرقابل جایگزین آن در مناسبات و جهان آینده، سخن بهمیان آمد تا ارتباط تئاتر با مقولاتی چون آموزشهای مدرن آینده یا دموکراسیهای نوین و ... و ضرورت بازتعریف و بازشناسی معنای امروز تئاتر و ارتباط آن با جامعه و فرهنگ امروز ایران و جهان. یک نکتهی موردتوافق در این جلسه، تلاش برای فراهم نمودن ایجاد فرصتهایی مناسب برای گفتوگو و طرح نظرات هنرمندان و دیگر سیستمها و ساختارهای موجود، بهخصوص آن دسته از نهادها و ارگانهایی که علیرغم ناآشنایی یا آشنایی اندک با موضوع تئاتر، تأثیری کتمانناپذیر بر روی آن دارند، بود که قرار شد این موضوع بهشکلی دقیقتر طراحی و بهبحث گذاشته شود تا پس از تصویب، اجرایی گردد. در جلسهی دوم هم بیشتر بر نحوه و چگونگی برگزاری جلسات و سازوکارهای لازم برای ایجاد امکان اثربخشی بیشتر عملکرد شورا، تمرکز شد و در بارهی یکی از آییننامههای در دست بررسی یعنی آییننامهی شورای مشورتی اصناف هنرهای نمایشی هم تمرکز و گفتوگو شد که تصور میکنم یکی از نخستین خروجیهای این شورا باشد.
در حالی که دوستان شما و ادارهکل مدام از وضعیت بحرانی و حاد میگویند، چگونه شورایی با چنین اسامی از برگزاری یک شورای راهبردی کارساز ناتوان بوده است؟
اعتقاد در شورای راهبردی تئاتر وجود دارد که نه تنها مقاومت امکانپذیر است که حتی راه بهبود، اصلاح و توسعهی تئاتر بسته نیست
گیاهچی: دقیقاً متوجه پرسش شما نمیشوم، در هر موضوعی فرصتها و تهدیدهایی وجود دارد و نقاط قوت و ضعفی، بله تهدیدها و نقاط ضعف ما در تئاتر بهمراتب بیش از فرصتها و نقاط قوتمان است و گمان نمیکنم حتی در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان اصلیترین متولی دولتی تئاتر، تردید و اختلافنظری روی آن وجود داشته باشد. این تفاوت آنقدر زیاد است که پا گذاشتن به چنین میدانی را بسیار پرخطر و پرریسک کرده است، حالا یا باید این تئاتر را با این وضعیت در بسیاری موارد بحرانی و نامناسب، به حال خود رها کرد تا ببینیم گذشت ایام چه بر سرش خواهد آورد و یا باید هر چند سخت و دشوار و پرمشقت، تلاش کرد تا مانع از عقبنشینی و تهدیدهای بیشتر شد و حتی اندکی وضعیت را بهبود بخشید. یکی از چالشهای بزرگ تئاتر که از نگاه ناظران خارجی و حتی بسیاری هنرمندان تئاتر، چندان به آن توجه نمیشود و کوچکترین ارزش و اهمیتی برای آن قائل نیستند، حفظ همین وضع موجود، در برابر عقبنشینیها و پسرفتهای بیشتری است که قدرتمندانه خود را تحمیل میکنند، اینجا نبردی دراماتیک و حتی گاه تراژیک در میان است، چرا که توش و توان طرفین، ابداً برابر نیست و از جانب تئاتر جز با عشق و باور و ایثار، شرایط متناسبی برای مقاومت، فراهم نیست. بله توان و انرژی و کوششهای بسیار فراوانی که متأسفانه با کمترین توجه و یا قدردانی و سپاس روبهرو است برای حفظ همین وضعیت و تن ندادن به عقبنشینیها و پسرفتهای بیشتر، انجام میشود.
این اعتقاد در شورای راهبردی تئاتر وجود دارد که نه تنها مقاومت امکانپذیر است که حتی راه بهبود، اصلاح و توسعهی تئاتر بسته نیست و به بنبست کامل نرسیدهایم. ما بسیاری از امکانات و تواناییهای تئاتر و جامعهی تئاتر را هنوز بهکار نبسته و نیازمودهایم. باید از هر روزن و کورسوی امیدی استفاده کرد و امیدوارانه وضعیت بهتری را برای تئاتر جستوجو کرده آنرا فراچنگ آورد. نباید از هیچ تلاش و کوشش و مقابلهای برای تئاتر فروگذار کرد، حتی اگر آماج برخی تردیدها و عدمهمراهیهای معدودی از دوستان و همقطارانمان قرار بگیریم.
انتهای پیام/