حکمت معنوی وصایای شهدا| دوست دارم شب دامادی حجلهگاهم سنگر باشد
شهید محمد قلی بیگیان در وصیتنامهاش مینویسد:«دوست دارم شب دامادیم، حجله گاهم سنگرم باشد و رگبار گلولههای کافران همسرم باشد تا با این ازدواج به آرزویم که همانا لقاءالله بپیوندم.»
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت نامه شهدا میفرمود: «این وصیتنامههایى که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. 50 سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمیشان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند.
ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیه ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به «حکمت معنوی» - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام...وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینهای از حکمت آنهاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.
شهید محمد قلی بیگیان متولد سال 42 بود که دوازدهم اردیبهشت 61 در سن 19 سالگی در جریان آزادسازی شهر خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل شد. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید:
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
با درود فراوان به رهبر انقلاب و با درود بر روان پاک شهیدان راه حق و حقیقت که با خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و با سلام به امت شهید پرور ایران در سراسر گیتی که اینچنین فرزندانی را تحویل جامعه اسلامی دادند روحشان شاد و روانشان پاک راهشان مستدام باد.
با سلام به پدر و مادر عزیزم که مادرم شب را تا صبح بیدار ماند و پدرم روز تا شب را کار و کوشش کرد تا اینچنین فرزندی را تحویل جامعه اسلامی داد.
پدر و مادر عزیزم از شما میخواهم که کوه باشید و مانند کوه ایستادگی کنید و لحظهای از یاد خدا غافل نشوید و هیچ وقت امام را فراموش نکنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید. از شما خواهرانم و برادرانم میخواهم که فرزندانی را تحویل جامعه اسلام بدهید تا نسلهای آینده ما باشند.
مادرم در آن لحظههایی که مرا درگهواره، در آغوش میگرفتی و به آینده من میاندیشیدی و از خدا میخواست که یک شب دامادی مرا جشن بگیری تا به آرزوی قلبیت برسی. اما مادرم من هم آرزویی دارم دوست دارم شب دامادیم، حجله گاهم سنگرم باشد و رگبار گلولههای کافران همسرم باشد تا با این ازدواج به آرزویم که همانا لقاءالله بپیوندم و تو ای مادر صبوری کن و اشک حسرت بر مزارم نریز، زیرا که از ما دو نفر یکی میبایست به آرزویش میرسید و میدانم که ای مادر آرزوی فرزندت را به خویش ترجیح میدادی.
بار خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و بر صاحبانش قدرت عنایت فرما و گناه من سیه کار را ببخش. مادرم اگر خدا قبول کند بدن من آنقدر ارزشش را داشت که فدای اسلام و اسلامیان و هدیه به رهبرمان باشد، منافقین این کوردلان باید بدانند که با شایعه پراکنیها و ترور ما و با بمب گذاریها نمیتوانند ملت ما را نسبت به امام و روحانیان مبارز بدبین کنند پس چه بهتر به سرعقل بیایند و به آغوش اسلام باز گردند که پیروز شرق و غرب است.»
انتهای پیام/