ماجرای اخراج ۱۰ نوازنده از ارکستر ملی چیست
در روزهای گذشته ۱۰ نوازنده از ارکستر ملی اخراج شدهاند و ۱۰ نوازندهی جدید با کمترین سابقه نوازندگی جانشینشان شدهاند؛ باید دید ماجرا چیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اهالی موسیقی به یاد دارند که تا همین چند سال پیش ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران، همواره پر از حاشیه و مشکل بود. یک روز حقوق نمیدادند و یک روز مشکل بیمهها بود. یک روز نوازندگان ارکستر تمرین نمیکردند و یک روز هم کار به تعطیلی میکشید. اما در چند سال گذشته ارکسترها به ثبات نسبی رسیدهاند. ثباتی که گویی به نفع برخیها نیست و میخواهند این ثبات را به هم بزنند.
در هفتهی گذشته خبر آمد که 10 تن از نوازندگان ارکستر اخراج شدهاند و نوازندگان جدیدی به ارکستر آمدهاند. ملاک برای این تغییر برگزاری آزمون بوده است. اما این آزمون با شرایطی عجیب و حاشیهساز برگزار شده است. ابهامهای بسیاری درباره این آزمون، نوع داوری، افرادی که اخراج شدهاند و البته نوازندگان جدیدِ ارکستر وجود دارد. برخی معتقدند که آزمون شرایط حرفهای و استاندارد نداشته است. برخی نسبت به داوریها اعتراض دارند. برخی هم نوازندگان جدید را نورچشمیِ برخی از مسئولان معرفی میکنند. برخی هم معتقدند که مدیریت ارکسترها به بدترین شکل عمل میکند. حال باید دید ماجرا چیست.
برای شنیدن صحبتهای نوازندگانِ اخراج شده، سراغ برخی از آنها رفتیم تا حرفهایشان را بشنویم. این نوازندگان به شرطی حاضر به صحبت کردن با ما شدند که نامشان فاش نشود. به هر حال آنها به خوبی میدانند که مسئولان ارکستر اگر بدانند که چه کسانی به آنها نقد کردهاند؛ در آیندهای نه چندان دور حتما از خجالتشان در خواهند آمد.به هر روی در ادامه متن صحبتهای سه تن از نوازندگان اخراجیِ ارکستر ملی را میخوانید. نوازندگان را با این عنوانها نامگذاری کردهایم «نوازنده شماره یک»، «نوازنده شماره دو» و «نوازنده شماره سه»؛
ارکستر ملی جای کسب تجربه نیست / مدیر ارکستر بویی از موسیقی نبرده است
نوازنده شماره یک: همکاری من با ارکستر با دعوت مسئولان ارکستر شکل گرفت. زمانی که من آمدم، ارکستر دچار بحران شده بود. تعداد زیادی از نوازندگان رفته بودند. تعدادی از آنها برگشتند و برخی هم برنگشتند. در سه سال اخیر تعداد اخراجیها از ارکستر زیاد بوده است. موسیقی یکی از تخصصیترین کارها است. نوازنده کیفیتش مشخص است. نوازندگان با خون دل خوردن به نقطهی حرفهای میرسند و تعداد این نوازندگان حرفهای آنقدرها هم زیاد نیست. ارکستر در یک سال گذشته به ثبات رسیده بود. ما در کشور آذربایجان کنسرتی برگزار کردیم که از سوی رهبر ارکستر آذربایجان با کلی تعریف و تمجید روبهرو شد.
در ماههای گذشته صحبت از گرفتن آزمون عملی شد. من به عنوان نوازنده خیلی از این اتفاق استقبال کردم. این آزمون به بالا رفتن سطح نوازندگان کمک میکند و به حضور نوازندگان جدید در ارکستر میانجامد.
وقتی قرار شد وارد آزمون شویم میخواستم با اعتماد به نفس بالا وارد شوم. اما متوجه شدم که این آزمون با هیچ آزمون دیگری در جهان شباهت ندارد. هیات داوران یک سمت و نوازنده یک سمت خواهند بود و در میانشان پردهای قرار میگیرد تا هیچ کدام همدیگر را نبینند.
برگزار کنندگان این آزمون به خیال خودشان میخواستند جلوی شُبههها را بگیرند. اما مشکل اینجا بود که در چنین آزمونی شما نمیتوانستی نوازنده همنواز مثلا نوازنده پیانو را در کنار خودت به صحنه ببری. قرار بود این آزمون بدون حاشیه باشد. اما پرسش اینجاست که داورانِ پشت پرده، چرا همان لحظه که امتحان گرفته شد، به جمعبندی از اجرای آن هر نوازنده نرسیدند و اعلام نتایج را یک ماه به تاخیر انداختند.
انتقاد اصلی من به مدیریت ارکسترهاست که بویی از موسیقی نبرده است. مدیر ارکستر ملی ایران کسی است که هیچ شناختی از موسیقی ندارد. در دنیای موزیک بسیار مهم است که مدیر ارکستر خودش اهل موسیقی باشد. مثلا مدیر ارکستر فیلارمونیک وین کسی خواهد بود که آشنایی کامل با موسیقی داشته باشد.
متاسفانه وقتی مدیر ارکسترها کمترین آشنایی با موسیقی را نداشته باشد، حتی کارهای خوب را هم به بدترین شکل ممکن انجام میدهند. پرسش بعدی اینجاست؛ امتحانی که در کمتر از پنج دقیقه گرفته شده، آیا میتواند ملاک تشخیص تواناییی نوازندهای باشد که چند دهه در عرصه نوازندگای کار کرده است. چنین کاری آبروی چندین ساله نوازنده را زیر سوال میبرند.
در داخل ارکستر نوازندگانی داریم که بسیار حرفهای هستند و نمرههای عجیبی گرفتهاند. چطور ممکن است نوازندگان حرفهای نمرههایشان از شاگردانشان کمتر باشد.
من در روزهای گذشته به تمرین ارکستر رفتهام و نوازندگان جدیدی که به ارکستر آمدهاند را رصد کردم. برخی از این نوازندگان تازهوارد به ارکستر حتی آرشه کشیدن هم بلد نیستند. ارکستر ملی ایران جایی نیست که نوازنده بتواند تجربههای ابتداییاش را در آنجا شکل دهد.
مشکل اصلی مدیریت ارکستر است. مدیریتی که غیرحرفهای است و ارکستر را با اداره بایگانی و ثبت احوال اشتباه گرفته است. در لحظهی برگزاری این امتحان ممکن است برخی نوازندگان نتوانند توان واقعیشان را به هر دلیلی در آن لحظه بروز دهند.
تاکید میکنم که گرفتن آزمون اصلا چیز بدی نیست. اما به شرطی که تمام المانهای برگزاری یک آزمون حرفهای را رعایت کنیم. قبل از عید و پیش از پرداخت عیدیها و صنوات، چنین اخراجهایی این شبهه را ایجاد میکند که میخواهند هزینههای ارکستر را کاهش دهند. متاسفانه در هنگام ورودم به ارکستر ملی ایران، دو ماه طول کشید تا قرارداد ببندم و به من حقوق بدهند. یعنی حدود دوماه حقوقم هرگز پرداخت نشد.
احتمالا نفرات جدید ارکستر را هم چند ماهی دورسر میگردانند تا قراردادشان را به سال بعد موکول کنند. مدیر ارکستر ملی هیچ سواد موسیقی ندارد. این شخص حتی پوشش یک مدیر ارکستر که باکلاسترین جای موسیقی است به هیچ وجه حرفهای نیست و با دمپایی اینوروآن ور میرود.
اگر جامعه موسیقی ما از وضعیت موسیقی پاپ نالان است، یکی از دلایلش این است که مدیران نالایقی داریم که لیاقت نشستن بر روی صندلی مدیریتها را ندارند. من زمان آقای رهبری در امتحان ارکستر شرکت کردم و با تعریف و تمجید ایشان وارد ارکستر شدم. آن زمان من رودرروی آقای رهبری نشستم و قطعهام را اجرا کردم.
زمانی که من وارد ارکستر شدم، مدیرِ کنونیِ ارکسترها کارهای اداری را انجام میداد، اکنون باید از وزیر ارشاد پرسید که؛ چطور ممکن است یک نفر مدیر امور اداری باشد و یک سال بعدش بیاید و مدیر ارکسترها شود. جالب اینکه این شخص بیشتر کارها را بدون در نظر گرفتن دیدگاههای مدیر هنری ارکستر انجام میدهد.
فریدون شهبازیان(رهبر دائم و مدیر هنری ارکستر ملی ایران) خواسته بود که هیچ نوازنده ای از ارکستر خارج نشود و فقط نوازندگان جدید وارد ارکستر شوند. اما اتفاق دیگری رقم خورد. معتقدم این آزمون نادرست باید لغو شود و آزمونی درست و حرفهای برگزار شود.
رزومه کاریم مشخص است و دوزاده سال در معتبرترین ارکسترهای کشور نوازندگی کردهام. در این دو روز اخیر بیشتر نوازندگان ارکستر به خاطر بازگرداندن ما نشستهایی با مدیر ارکستر داشتهاند. اما متاسفانه مسئولان ارکستر این اعتراض را نادیده گرفتند.
ماجرای پرده حائل میان نوازنده و داوران / تازهواردها نمیدانند «آلتو» به چه معناست
نوازنده شماره دو: نحوهی آزمونی که گرفتند غیر منطقی و غیرحرفهای بود. اینکه پشت پرده ساز بزنیم و سلام نکنیم و صحبت نکنیم که مبادا صدایمان را بشنوند، در هیچ کجا مرسوم نیست.
هیات داوران کسانی بودند که برخی از آنها شاگردانشان آمدند و ساز زدند و پذیرفته شدند. جواب آزمون همان لحظه مشخص بود، اما یک ماه طول کشید. روز اول گفتند که نوازندگان ارکستر ملی نمرهی خوبی گرفتند و سربلند شدند و بعد دیدیم که نمره ما شد 50 و نمرهی بچههای سمفونیک شد 80.
روز اول که گفتند آزمون است قول دادند که کسی از نوازندگان ارکستر کم نمیشود. گفتند به خاطر چند نیروی اضافهای که نیاز داریم و برای گریدبندیِ قراردادها آزمون برگزار میشود و ما هم پذیرفتیم. من به تمرین ارکستر رفتم و دیدیم که نوازندگان جدید حتی در گرفتن آرشه توان نداشتند. جالب اینکه گفته بودند این نوازندگان بالاترین نمره را در آزمون گرفتهاند و نمرهشان حتی بالاتر از مایستر ارکستر است.
یکی از نوازندگان جدیدی که به ارکستر ملی دعوت شده، از یکی از بچههای ارکستر پرسیده بود که فرق ویلن و ویلن آلتو چیست؟ شما از چنین پرسشی بدانید که چه کسانی به ارکستر ملی ایران دعوت شدهاند.
با مدیر ارکستر که صحبت میکردیم، گفتند که این نمرهها همان نمرههایی است که داوران همان روز زیرش را امضا کردهاند. مثلا نمره یکی از بچههایتان شده 10 و ما نمره را 30 کردهایم. این نکته خودش اقرار به دست بردن در نمرهها است.
اگر من نوازندهی بدی بودم در دوره علی رهبری در ارکسترش نمینشستم. علی رهبری تعارف نداشت و اگر نوازندهای کارش خوب نبود، بیرونش میکرد. نوازندگانی بیتجربه را آوردهاند. سالیان سال تجربه و نوازندگی ما به چشم مسئولان ارکستر نیامد. آیا قضاوت نوازندگی من در همین دو سه دقیقهی آزمون مشخص میشود. از آنها خواستم که فیلم روز آزمون را به ما نشان دهند که متاسفانه زیر بار نرفتند.
ادعایشان این است که میخواهیم سطح ارکستر ملی را ارتقا دهیم. سه سال پیش نوازندگان خوبی در ارکستر بودند که همه را اخراج کردند. اکنون هم که ارکستر به ثبات رسیده 10 نوازنده را اخراج کردند.
ارکستر ملی خانه ماست. سالهاست نوازندگی میکنیم تا در این فضاها باشیم. چرا مدیر ارکستر نباید یکی از پیشکسوتان ارکستر باشد. شاید به خاطر سوءمدیریت آقایان ما مدتی از ارکستر دور باشیم اما دیر یا زود برمیگردیم.
ارکستر ملی ایران، سولیست نمیخواهد / همیشه دل و جانم با ارکستر است
نوازنده شماره سه: من با آزمون گرفتن هیچ مشکلی نداشتم. هر آزمونی قوانین خاص خودش را دارد که در آزمونِ ما هیچ کدام از این قوانین رعایت نشد.
به هر حال من را از ارکستر کنار گذاشتند. اما دیدم که 10 نوازنده آوردهاند که بلد نیستند آرشه بکشند. اگر کیفیت ارکستر مهم است باید حداقل نمره را 80 در نظر میگرفتند. اما کسی که در آزمون 50 گرفته در ارکستر مانده و کسی که نمرهاش 45 شده حذف شد.
جالب است بدانید در همین آزمونی که برگزار شد، یکی از نوازندگان ارکستر هست که خودش نمرهی 50 گرفته و شاگردش 80 شده است. البته همین نکته هم چندان جای ایراد نیست؛ اما آیا درست است که نوازندهای که هیچ تجربهای در ارکسترنوازی ندارد، به یکباره به ارکستر ملی ایران بیاید.
باید برای نوازندگان جدید دوره میگذاشتند و پس از کارآموزی و آشنایی با فضای ارکستر وارد میشدند. شاید بهتر بود ما را تا آخر سال نگه میداشتند و از آغاز سال آینده ما کنار میرفتیم و جدیدها را میآوردند. من از بچگی مشغول نواختن هستم. گاهی روز آدم نیست. من چند سال است که در ارکستر ملی و سمفونیک هستم. حالا با کنار رفتن من کیفیت ارکستر بالا رفته است.
همهی 10 نفری که از ارکستر رفتند کارشان خوب است. من هر موقع روی صحنه ارکستر ملی رفتهام، با تمام توانم در ارکستر بودم.
سه سال است که همه بچهها با هم هماهنگ شدهاند اما مسئولان ارکستر فضا را خراب کردند. ما در ارکستر سولیست(تکنواز) نمیخواهیم، ما نوازندهای میخواهیم که در ارکستر بنوازد. من چه بیرون و چه خارج از ارکستر دل و جانم با ارکستر است.
به مسئولان فرهنگی کشور توصیه میکنم که شش ماه مدیریت ارکستر ملی را دست یک موزیسین بسپارید تا ببینید وضعیت چقدر تغییر میکند. ما موزیسینها حرفهای همدیگر را بهتر میفهمیم. برخی نکات ظریف هست که فقط یک موزیسین آن را درک میکند. من حاضرم شش ماه بدون حقوق ارکستر ملی را مدیریت کنم. ارکستر «مایستر» دارد و باید از دیدگاههای آنها استفاده شود.
سخن آخر
نگاهی به گذشته نشان میدهد که هرگاه ارکسترهای ملی یا سمفونیک، از نظر مدیریت دچار مشکل شدند، کارشان به تعطیلی کشید. یادمان هست که همین چند سال پیش، چگونه و در چه روندی کار ارکسترها با تعطیلی کشید. اعتراض نوازندگان نسبت به مدیریتِ حاکم بر ارکسترها، زنگ خطری جدی برای مسئولان بنیاد رودکی است تا شاید با تدابیری ویژه، از حاشیههای بیشتر در ارکستر جلوگیری کنند.
انتهای پیام/