میزگرد بررسی وضعیت آشفته والیبال ارومیه؛ چه چیزی پایتخت والیبال آسیا را دچار بحران کرد؟
میزگرد بررسی آخرین وضعیت تیمهای والیبال ارومیه حاضر در رقابتهای لیگ برتر با حضور والیبالیهای ملی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، تیمهای والیبال شهر ارومیه پس از کش و قوسهای سیاسی فراوان در رقابتهای لیگ برتر والیبال جام شهدای منا حاضر شدند ولی حضوری نبود که بتواند تماشاگران و هواداران پایتخت والیبال آسیا را جلب کند.
شهر ارومیه امسال با دو تیم شهرداری و دورنا در رقابتها حاضر شد ولی عملکرد ضعیف مسئولان ورزشی و سیاسی بازی مسئولان سیاسی شهر ارومیه به ویژه شورای اسلامی شهر ارومیه و پشت پردهها والیبال ارومیه را با بحرانی بسیار سنگین روبرو کرد به گونهای که تیم دورنا به صورت صد درصد از رقابتهای لیگ برتر رفتنی است و حضور شهرداری در مرحله پلیآف بازی به بازی کمرنگتر میشود.
خبرگزاری تسنیم آذربایجان غربی در رابطه با وضعیت بحرانی والیبال ارومیه میزگردی با حضور مجید ساداتی و عزیز پرتوی از بازیکنان پیشکسوت تیم ملی و ساسان خداپرست سرمربی سابق تیم شهرداری و تیم ملی برگزار کرده که مشروح آن از نظر میگذرد.
تسنیم: وضعیت تیمهای ارومیهای حاضر در رقابتهای لیگ برتر والیبال را چگونه ارزیابی میکنید؟
پرتوی: شهرداری ارومیه بیش از 8 سال است که تیم داری میکند و در دو سال اخیر با فراز و نشیبهای بسیاری بالا بود و پیریزی خوبی در این مدت انجام نشده که در نهایت سبب ناامیدی هواداران شده است و دلیل این موضوع در مسائل سیاسی پشت پرده خلاصه میشود که اجازه بستن یک تیم در خورشان والیبال ارومیه را نداد.
هواداران ارومیهای در نوع خود بسیار کارشناسانه به والیبال نگاه میکنند و همین موضوع سبب میشود تا از تیمهای خود حضور مقتدرانه و کسب عناوین مهم را انتظار داشته باشند. وقتی باشگاهی تشکیل میشود باید هیئت مدیره و مدیرعامل مطلوبی داشته باشد و متأسفانه فردی که در رأس باشگاه فرهنگی ورزشی شهرداری ارومیه قرار دارد فردی ورزشی نیست و افرادی نیز در باشگاه حضور ندارند که بتوانند نظر کارشناسانه و ورزشی ارائه کنند تا بتوان به خواسته مردم رسید.
ساداتی: گوشهای از فراز و نشیبهایی که تیمهای ارومیهای با آن روبرو هستند به مسائل اقتصادی و مالی نیز مربوط میشود و محدودیتهای اعتباری گریبان گیر تمامی تیمهای حاضر در رقابتهای لیگ برتر است و برخی تیمها نیز تا آستانه انحلال پیش رفتهاند بنابراین تیمهای ارومیهای نیز از این موضوع مستثنی نیستند.
امکان بروز چنین مشکلاتی در آینده نیز وجود دارد و تیمی که بسته شد با توجه به مسائل اقتصادی تشکیل شد ولی با این همه حال از بطن قضایا بی خبر هستیم و تیمی که بسته شده بود در حد لیگ برتر و آوازه نام ارومیه نبود. در نقل و انتقالات نیم فصل بازیکنانی به تیم اضافه شدند که این بازیکنان هم نتوانستند برای تیم نیز کاری انجام دهند. علی رغم محدودیتهای مالی باید تیمی تشکیل میشد که در حد و اندازه شهر ارومیه باشد.
ای کاش مسئولان تیم دورنا با تیم شهرداری ارومیه دست به دست هم میدادند و مشکلات مالی را برطرف میکردند تا شهرداری مقتدرتر از امروز در لیگ حضور یابد. به اعتقاد من سیاستگذارهای این تیم اگر چه هیئت والیبال استان، نماینده مجلس و یا اداره کل ورزش و جوانان استان باشد هیچ خدمتی به والیبال ارومیه نکرده است.
ارومیه فدراسیون والیبال نیست که برای تیم ملی کشورمان جوان پروری و بازیکن سازی کند بلکه این موضوعات در دست فدراسیون است و حضور چنین تیمی در ارومیه با نام و آوازه ارومیه همخوانی ندارد. این تیم باید در جایی باشد که والیبال وجود ندارد و در نوع خود بتواند سبب نشاط منطقهای دیگر از کشورمان شود.
ای کاش تمامی شاکله تیم دورنا بومی شهر ارومیه بود حتی کادر فنی و دیگر مسئولان تیم از خود ارومیه بودند و سیاستگذاران این تیم باید به دنبال استفاده از افراد بومی بودند ولی با این همه حال از سرمایهگذار این تیم قدردانی میکنم.
تیمی همچون دورنا باید در لیگ دسته یک حضور داشته باشد. حضور چنین تیمی در لیگ برتر والیبال شایسته نیست چرا که به حیثیت لیگ برتر میتواند صدمه وارد کند از این رو باید کار خود را از لیگ دسته یک شروع میکرد.
خداپرست: از سال 91 با تیم شهرداری به جز امسال همکاری داشتهام و مسائل اقتصادی به طور چشمگیری در وضعیت تیم تأثیر گذاشته به گونهای که از نیم فصل سال 94 وضعیت رفتهرفته به سمت افول حرکت کرد و همین موضوع اجازه سرمایه گذاری درست را به ما نداد و سیاست نادرست در والیبال ارومیه سبب مشکلات دیگری نیز شده است.
نتایج خوب به دست آمده برای تیم والیبال شهرداری در طول سالهای اخیر به واسطه حضور بازیکنان گران قیمت و خرجهای گزاف بوده است. مردم شهر ارومیه چندین سال است که به دنبال قهرمانی تیم محبوب خود هستند و دلیل نرسیدن به این موضوع به سبب دست نیافتن به شخصیت قهرمانی است به گونهای که نمیتوانیم به خوبی برنامهها را پیش ببریم.
در تیمهایی که شخصیت قهرمانی شکل گرفته هر فرد در جای خود به وظیفه خود عمل میکند و سرمایه گذار و مدیرعامل باشگاه در انتخاب بازیکنان و دیگر عوامل به کادر فنی فشاری نمیآورند که متأسفانه چنین موضوعاتی در شهر ارومیه جاری است و در نهایت سرمربی و کادر فنی را مقصر نشان میدهند.
در رقابتهای حرفهای در سطح لیگ برتر کادر فنی و مربی تا 20 درصد در روند نتیجه گیری تیمها اثر دارد و بقیه مربوط به عوامل مختلف است. مسائل مختلفی به والیبال ارومیه آسیب زده و برخی از بازیکنان وقتی در ارومیه حضور مییابند جایگاه حقیقی خود را گم میکنند و به گونهای رفتار میکنند که شایسته یک بازیکن نیست. مسائل اقتصادی تنها متوجه تیمهای ارومیهای نیست و اغلب تیمهای لیگ برتری با همین موضوع درگیر هستند.
بومیگرایی موضوعی نیست که بتوان با آن به هدف والا رسید ولی مسئولان میتوانستند بومیگرایی را در تیم دورنای ارومیه جاری کنند و کادر فنی تیم را نیز باید از بومیهای ارومیه انتخاب کنند تا برای آینده شهر بازیکن سازی کرد. با این همه حال تیم والیبال دورنا اغلب به عنوان دورنای تهران شناخته میشود و سیاست گذاران این تیم به خوبی عمل نکردهاند با این که از من هم برای حضور در تیم دعوت شده بود.
اغلب بازیکنان تیم دورنا بازیکنان جوان هستند و سن بازیکنان به نوجوانان شبیه نیست. همچنین از بازیکنان ارومیهای در تیم حضور دارند که به صورت کافی از آنان در تیم استفاده نمیشود.
تسنیم: دلیل دل زدگی هواداران از والیبال ارومیه و حضور کمرنگ در بازیها چیست؟
پرتوی: بازیکن نقش بسیار مهمی در جذب تماشاگر دارد و مربیان نیز در کنار بازیکنان نقش آفرینی میکنند به گونهای که اگر مربی دارای سابقه خوب باشد میتواند تماشاگران را به سمت والیبال جذب کند ولی اگر اگر گذشته پرباری نداشته باشد مجدداً با قهر هواداران با والیبال روبرو میشویم.
وقتی تماشاگر در سالن بازی حضور پیدا میکند به دنبال افتخار آفرینی و برنده بودن تیم خود هستند ولی نباید تیمی باشد که به هیچ تیمی نه نگوید! متأسفانه تیمهای والیبال ارومیه هم در همین راستا قرار دارند و سبب دلخوری هواداران میشوند.
اگر باشگاههای مطرح دنیا را مدنظر قرار دهیم خواهیم دید که حرفهای گری بهتر و مناسبتر از بومی گرایی است چرا که در نوع خوب به اقتصاد باشگاه و تیم نیز کمک میکند.
والیبال در خون مردم ارومیه جاری است و سالیان سال در ارومیه بوده و خواهد بود که امید میرود مسئولان در نهایت به دنبال تیم داری و به دست آوردن عناوین خوش رنگ باشند نه این که به دنبال منافع خود و یا سیاسی کاری نباشند.
ساداتی: تماشاگران به سبب اسم بازیکنان از تیم خود طرفداری میکنند وقتی حرف از حضور در سالن زده میشود مهمترین موضوعی که مطرح میشود بازیکنان شاخص حاضر در تیم هستند که میتواند در نوع خود تماشاگر را به سمت تیم خود بکشاند در غیر این صورت دل زدگی در هوادار ایجاد میشود.
مسابقات آسیایی را که در ارومیه برگزار کردیم حضور تماشاگران پرشورتر از آن بود که تصور کرد ولی مسابقات امیدهای آسیا به خوبی مورد استقبال نگرفت که دلیل این موضوع به سبب بازیکنانی بود که در میدان حضور داشتند.
زمانی که به دنبال بازیهای خوب برای تیم خود هستیم باید به دنبال حرفهای گری بود که میتواند تماشاگران را برای آشتی با تیم تشویق کند که اگر این گونه نباشد تماشاگر از تیم خود و والیبال دل زده میشوند آن هم هواداران چند آتیشه ارومیه که هر یک برای خود کارشناسی هستند.
خداپرست: طرفداران تیمها در اوایل فصل به دنبال نام بازیکنان مشهور در تیم خود هستند که همین موضوع نیز در افزایش هواداران و طرفداران نقش به سزایی دارد ولی موضوعی که مطرح است در این مورد است که نمیتوان اسم فردی را که از یک بازیکن خاصی طرفداری میکند را هوادار گذاشت بلکه چنین فردی یک طرفدار نوعی است و پس از ترک بازیکن مدنظر دست از طرفداری تیم برمی دارد.
از همین رو باید تلاش کنیم تا فرهنگ هواداری را به خوبی جاری کنیم که نیازمند برنامههای بلندمدت و طویلی است. شاید در جمعیت یک میلیونی ارومیه تعداد 500 نفر را هوادار گذاشت که در هر شرایطی پشت تیم خود هستند و بقیه به عنوان تماشاگر و طرفدار هستند.
تسنیم: بومی گرایی همراه با آینده نگری یا استفاده از بازیکنان غیربومی همراه با نتیجه مقطعی را قبول دارید؟
پرتوی: بومی گرایی زمانی جواب میدهد که از بازیکنان سطح عالی ارومیه استفاده کنیم که هم اکنون در لیگهای اروپایی در حال بازی هستند. اگر توان جذب این بازیکنان را داشتیم مطمئناً نتیجه مطلوبی در لیگ به دست میآوردیم که متأسفانه از توان مالی تیمهای ما خارج است.
بازیکنانی در این سطح نیز با هزینههای گزاف توپ میزنند که فکر نمیکنم مسئولان توان پرداخت چنین هزینهای را داشته باشند. متأسفانه برخی اوقات نیز با بازیکنان تهاتر صورت میگیرد که در نوع خود سبب بی میلی بازیکنان نسبت به والیبال ارومیه میشود و چنین مواردی چندین مرتبه اتفاق افتاده است.
زمانی که پول خوبی در میان نباشد بازیکن از نظر روانی هم تأمین نمیشود که در نهایت سبب میشود بازیکن نتواند به خوبی برای تیم خود توپ بزند.
ساداتی: بومی گرایی باید در مقطعی به جیز لیگ برتر صورت گیرد و در رقابتهای دسته یک میتوان به بومی گرایی به خوبی پرداخت کرد و برای آینده والیبال ارومیه و کشورمان بازیکن پروری کرد ولی موضوع حرفهای گری در لیگ برتر این موضوع را ملقا میکند.
خداپرست: موضوع بومی گرایی در ورزش حرفهای پاسخگو نیست و نتیجه خوبی ندارد و این موضوع در دو سال اخیر در مورد تیم شهرداری امتحان خود را پس داده است. اگر بمی گرایی هم اتفاق افتاده به درستی و به صورت مناسب صورت نگرفته است به نوعی که سال گذشته 4 تن از بازیکنان بومی و زبده ارومیه که امروز در تیمهای اروپایی و سطح اول کشور خودمان بازی میکنند در تیم شمس توپ میزدند.
بومی گرایی در ورزش حرفهای به سختی جواب میدهد و در ورزش والیبال تاکنون پاسخ نداده و پاسخ نخواهد داد مگر این که این موضوع در سنین جوانان و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد چرا که فرهنگ این موضوع در ارومیه جا نیفتاده است.
تسنیم: تحمیلی بودن انتخاب برخی از بازیکنان و اعضای کادر فنی تا چه اندازهای صحت دارد؟
پرتوی: در سطح حرفهای باید لیستی از بازیکنان مدنظر مربی و سرمربی تهیه شده و در اختیار باشگاه قرار گیرد و ممکن است برخی مواقع سفارشاتی به سبب ارتباطاتی که وجود دارد صورت گیرد. از آن جایی که بیشتر در موضوعات دخیل نیستیم بهتر نمیتوانیم نظری بدهیم.
در تیمهای ارومیهای بازیکنانی توپ میزنند که در سطح لیگ برتر نیستند که همین موضوع میتواند گواهی بر دخالت مسئولان باشد.
ساداتی: شاید چنین مواردی وجود داشته باشد و افرادی که در بطن موضوعات حضور دارند بیشتر میتوانند در این مورد نظر دهند و نمیتوان در این مورد به درستی جواب داد ولی احتمال دارد چنین قضایایی وجود داشته باشد بنابراین نمیتوان در مورد چیزی که مشاهده نکردهایم و در جریان نیستیم جواب داد.
خداپرست: صد در صد چنین موضوعی در تمامی تیمها وجود دارد و سفارشهایی صورت میگیرد ولی در نهایت به سرمربی مربوط میشود. در فصل گذشته نیز سفارشهایی به من شده بود و تا روز آخر نیز فشارهایی به ما وارد میکردند و سال گذشته به سبب استفاده از بازیکنان بومی مجبور بودیم برخی شرایط را قبول کنیم.
متأسفانه این موضوع در ورزش کشورمان جا افتاده است و برخی مواقع عدهای برای این که امورات خود را بگذرانند سفارش ها را قبول میکنند.
تسنیم: آینده والیبال ارومیه را با توجه به شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟
پرتوی: قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ارومیه همیشه در والیبال کشورمان نماینده داشته و خواهد داشت چرا که والیبال و لیگ برتر بدون ارومیه معنی ندارد و ارومیه در نوع خود شناسنامه والیبال کشورمان است چرا که یکی از مناطق والیبال خیز کشورمان است.
ارومیه بدون تیم در لیگ برتر والیبال باقی نمیماند.
ساداتی: مسئولان به دنبال تشکیل تیمی در خورشان ارومیه در لیگ برتر فصل آینده هستند تا بتوانند کوتاهیهای گذشته را برای هواداران جبران کند. این موضوع نیز گه گاهی به گوش میرسد که چنین تصمیمهایی در حال اتخاذ است.
سالانه چند میلیارد برای والیبال شهر ارومیه تصویب میشود و این که تهاتر با بازیکنان صورت میگیرد موضوع غیرقابل قبولی است چرا که اگر پولی تصویب میشود باید به بازیکنان پرداخت شود و اگر پرداخت نمیشود باید مسئولان شورای شهر جواب دهند که چگونه این رقم را مصوب میکنند.
خداپرست: اصل والیبال این شهر به خوبی پیشرفت کرده و حضور جوانان ارومیه در دیگر تیمها گواهی بر این موضوع است ولی در والیبال باشگاهی با مشکلاتی روبرو بودیم و سال 93 با آن بازیکنان مقابل پیکان مغلوب شدیم که دلیل آن هم باز به باشگاه برمی گشت چرا که یک بازی را در تهران قبول کرد.
سال آینده تیم بسیار منسجمتری برای ارومیه بسته خواهد شد و هدف نهایی و اصلی قهرمانی در رقابتهای لیگ برتر است ولی با وضعیت امسال و سال گذشته به سبب تهاتر و عدم دریافت حقوق در طول سه سال گذشته یکی از مشکلات بزرگ والیبال ارومیه است نمیتوان به خوبی نتیجه گرفت.
به عنوان مثال میتوان به حضور صالحی در کاله مازندران با رقم 30 میلیون تومان که یک هشتم رقم پیشنهادی شهرداری ارومیه بود اشاره کرد چرا که بازیکن میداند میتواند این رقم را به طور کامل دریافت کند ولی 200 میلیون تومانی که ما به وی پیشنهاد داده بودیم جالب توجه نبود.
همین موضوعات سبب میشود که بازیکنان از تیمهای ارومیهای فراری شوند و سال گذشته این موضوع را به خوبی لمس کردم.
تسنیم: نظر شما در مورد برکناری ضیایی از ریاست فدراسیون والیبال چیست؟ چرا والیبالیهای ارومیه هیچ حرکتی در قبال این موضوع از خود نشان ندادند؟
پرتوی: وقتی قانونی در کشورمان توسط مجلس تصویب میشود باید مورد تکریم و احترام همگان باشد. با این که آقای ضیایی یکی از بهترینهای والیبال بود و میتوانست در آینده تأثیرگذاری خوبی در والیبال داشته باشد ولی باید به قانون و مصوبات مجلس شورای اسلامی احترام گذاشت و هیچ کاری از دست ما برنمی آید.
آقای ضیایی هم اگر خواستار ابقا در پست خود میبود باید حرکاتی از خود نشان میداد که این گونه نشد.
ساداتی: وقتی یک قانونی در کشورمان جاری است باید همگان به آن احترام بگذاریم با این حال که آقای ضیایی یکی از افراد سالم و درست کار بود ولی هیچ فردی که به سن بازنشستگی رسیده است نمیتواند از این موضوع فراری باشد. متأسفانه موضوع بازنشستگی در سطح کشور اجرا شد و آقای ضیایی علی رغم میل بسیاری از والیبالیهای ارومیه کنار گذاشته شد.
شایسته بود مراسمی در خورشان آقای ضیایی برگزار شود و سپس تصمیم بر کنار گذاشتن ایشان گذاشته شود در حالی که هیچ برنامهای برای تکریم ایشان برگزار نشد. تنها راه ما برای رسیدگی به این موضوع نمایندگان مجلس بودند که آقای قاضی پور به این موضوع ورود کرده و منتظر اعلام نتیجه از سوی ایشان هستیم همچنین به دنبال دیدار با مقام معظم رهبری در رابطه با این قضیه بودند.
خداپرست: قانون بازنشستگی موضوعی است که باید مورد احترام قرار گیرد ولی این قانون در برخی فدراسیونها از جمله فدراسیون فوتبال مورد توجه نیست و به نوعی این قانون دور زده شده است که میتوان به فدراسیون فوتبال و آقای تاج اشاره کرد که همچنان ریاست فدراسیون فوتبال کشورمان را بر عهده دارد.
مهمترین موضوع این است که وزارت ورزش خواستار حضور ایشان در فدراسیون نبود و این موضوع در اخباری که مخابره میشود کاملاً مشهود است چرا که اگر خواستار حضور وی بودند میتوانستند همانند آقای تاج اقدامات آقای ضیایی را نیز انجام دهند.
آقای ضیایی یکی از افراد سالم رزشی در سطح کشورمان بود که میتوانستیم از اقدامات ایشان نتایج خوبی به دست آوریم. امیدوارم ایشان مجدداً کرسی ریاست فدراسیون والیبال را به دست آورند ولی اگر قانون بازنشستگی هم چنین اجازهای به وی نداد باید فردی در رأس قرار گیرد که بتواند ادامه پیشرفتهای سالهای اخیر والیبال را ادامه دهد.
تسنیم: سخن آخر...
پرتوی: والیبال ارومیه تنها مربوط به باشگاه نمیشود بلکه هیئتها نیز در والیبال نقش به سزایی دارند به گونهای که دو مورد یاد شده باید دست به دست هم دهند تا برای آینده تیم ملی کشورمان بازیکن سازی کنند. در طول چند سال اخیر افراد بسیاری به دنبال اجرای همین موضوع بودند ولی به خوبی نتوانستهاند به سر منزل مقصود برسانند.
شهرداری ارومیه بیش از 8 سال است که تیم داری میکند و در دو سال اخیر با فراز و نشیبهای بسیاری بالا بود و پی ریزی خوبی در این مدت انجام نشده که در نهایت سبب ناامیدی هواداران شده است و دلیل این موضوع در مسائل سیاسی پشت پرده خلاصه میشود.
ساداتی: ما نیز به عنوان والیبالیهای ارومیه در برخی از مشکلات سهیم هستیم چرا که هر از گاهی کوتاهیهایی صورت میگیرد که در نهایت سبب میشود تیمهای به دنبال مربیان غیر بومی باشند از این رو باید تمام والیبالیهای پایتخت والیبال آسیا باید دست به دست هم دهند تا نقش موثری در والیبال شهر داشته باشند.
امیدوارم روزی برسد که والیبالیهای این شهر بیشتر از پیش به یکدیگر اعتماد کنند و سبب رونق والیبال شوند.
خداپرست: وضعیت والیبال هم به باشگاهها و هم هیئت مربوط میشود. تیم مدیریتی هیئت والیبال آذربایجان غربی در طول چهار سال برنامههای خوبی اجرا کرده است با این حال مشکلاتی نیز داشتهاند که باید مرتفع شود. تیم فعلی نیز یکی از تیمهای خوبی است که در هیئت والیبال استان حضور دارند که با کمک به این افراد به ویژه آقای عامری میتوان به والیبال ارومیه بیش از پیش کمک کرد.
تا زمانی که چند فرد والیبالی در میان مسئولان رده بالای تصمیم گیرنده حضور نداشته باشند نمیتوان منتظر اتفاق خاصی بود. افراد پیشکسوت والیبالی بسیاری در ارومیه داریم که زبان زد کشورمان هستند که باشگاهها و تیمها میتوانند از این افراد به عنوان کارشناس، هیئت مدیره و دیگر افراد مؤثر استفاده کرد.
نظراتی که توسط این افراد ایراد میشود از نظرات افرادی که به عنوان کارمند در شهرداری حضور دارند است.
انتهای پیام/ ع