طرح مجدد ایده کنفدراسیون قفقاز جنوبی
ایده متحد کردن قفقاز جنوبی حدود صد سال پیش از زمان انقلاب سوسیالیستی، در آوریل ۱۹۱۸، به وجود آمد، که در آن زمان ۶ ماه پس از انقلاب آذربایجان، ارمنستان و گرجستان از امپراتوری روسیه جدا شدند، اما این جدایی یک ماه بیشتر طول نکشید.
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کارشناس سیاسی، مامیکون بابایان، طی تحلیلی در مطلب زیر به این موضوع پرداخته است که در "وِستنیک قفقاز" آمده است.
قفقاز جنوبی به دلیل درگیریهای قومی و خطر دائم رو به رشد آنها، یکی از ناآرام ترین مناطق در فضای بعد از فروپاشی شوروی باقی مانده است. تهدید و خطرات امنیتی در قفقاز جنوبی همچنین با توجه به وخامت وضعیت بینالمللی در کل فضای منطقه خاورمیانه که در مجاورت آن قرار دارد، افزایش می یابد.
ایده ایجاد ساختاری که بتواند صلح و امنیت منطقه را، با در نظر گرفتن فرایندهای سیاسی که در جمهوریهای قفقاز جنوبی صورت میگیرد، تضمین کند، دوباره مطرح شده است.
ایده متحد کردن قفقاز جنوبی حدود صد سال است که وجود دارد. شش ماه پس از انقلاب سوسیالیستی، در آوریل 1918، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان از امپراتوری روسیه جدا شدند و اعلام یک جمهوری فدرال در قفقاز جنوبی کردند که تنها یک ماه تا 26 ماه مه همان سال وجود داشت.
در اصل، جمهوری به دور از اصول ساختار فدرال بوده، و مانند یک تشکیلات مخالف دولت بود. ایده چنین یکپارچهسازی توسط روشنفکران قفقاز جنوبی مورد استقبال قرار گرفت، اما تجربه روابط کنفدراسیونی در میان سه کشور وجود نداشت، بنابراین فرصت منحصر به فرد برای ایجاد یک اتحادیه جدید قفقاز جنوبی، از بین رفت.
امروزه ایده ایجاد یک فضای سیاسی مشترک برای بار دیگر به وجود آمده است، زیرا از دیدگاه اقتصادی بسیار مفید است. آذربایجان دارای منابع زیادی در هیدروکربنها، موسسات بانکی و مالی در گرجستان به خوبی توسعه یافتهاند، و دسترسی به دریا وجود دارد، ارمنستان نیز از حمایت قوی دیاسپورا برخوردار است.
گرجستان در سه پروژه برای حمل و نقل نفت و گاز آذربایجان شرکت می کند، و از طریق خاک آن حمل و نقل راه آهنی بین آذربایجان و ترکیه انجام میشود. بازیگران عمده بین المللی نیز ممکن است علاقه مند به اجرای ایده یک کنفدراسیون باشند. اول از همه، این طرح با منافع اقتصادی اتحادیه اروپا و ایالات متحده همپوشانی دارد.
بخش حمل و نقل و ارتباطاتی گرجستان و آذربایجان، که برقراری ارتباط بین آسیای مرکزی و اروپا را میسر میسازد، از جمله سیاستهای غالب واشنگتن در قفقاز جنوبی است. ارمنستان میتواند امنیت انرژی هستهای منطقه را تضمین کند، به خصوص از آنجایی که توسعه انرژی هستهای مدرن برای جمهوری به یک اولویت تبدیل شده است.
این کنفدراسیون ممکن است در ابتدا شامل دو، و سپس سه کشور مستقل باشد که پس از ورود به روابط کنفدراسیونی، همچنان مستقل باقی خواهند ماند. ترکیب پتانسیلهای اقتصادی آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، و همچنین امکان حرکت آزاد نیروی کار، میتواند توانایی کل قفقاز جنوبی را در برابر فشار اقتصادی خارج از کشور تقویت کرده و به حل مستقل مشکلات قومی موجود کمک کند.
در مورد مساله حل اختلافات بین کشورها، کنفدراسیون این سه جمهوری میتواند به یک مرکز ژئوپلیتیک جدید تبدیل شود و به طور چشمگیری وضعیت منطقه را تغییر دهد.
پروژه کنفدراسیون میتواند بسیاری از مسائل بحث برانگیز را حل کند: تسهیل بازگشت افراد آواره از وطن به خانههای خود، که به این ترتیب، عدم تعادل اقتصادی کاهش مییابد. کشورهای دوست بر اساس یک اساسنامه کنفدراتیو میتوانند به حل و فصل مسائل ملی کمک کنند.
بازگشت به موقعیت خودمختار مناطق مورد بحث غیرممکن خواهد شد، به این دلیل که در این مورد باکو، تفلیس و ایروان در معرض خطر قرار گرفتن یک بمب ساعتی دیگر قرار خواهند گرفت. توافق جامع جدید، در سطح قانونی اجازه خواهد داد تا یک اصل فوقالعاده برای ایجاد یک آموزش جامع در قلمرو قفقاز جنوبی نوشته شود.
برای مثال امروز، مناقشات در قره باغ کوهستانی به مراتب فراتر از سرزمینهای اشغالی گسترش یافته است، که تاثیر منفی بر پذیرش میان جوامع ارمنی و آذربایجان در گرجستان گذاشته است. بنابراین، یک "مثلث بین ملتی" را میتوان در کومو کارتلی، جاواختی و قرهباغ ایجاد کرد، که در آنجا جوامع گرجی، ارمنی و آذری قادر به پیدا کردن زمینههای مشترک فرهنگی خود باشند.
در توافق نهایی باید در مورد ادعاهای ارضی و دیگر موارد، با توجه به اصول تمامیت ارضی آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و عدم پذیرش تغییر یک جانبه مرزها با زور، یک بار و برای همیشه، توافق شده و بایگانی شود. نهادهای بینالمللی متشکل از نمایندگان مجلس نمایندگان هر سه جمهوری میتوانند نمایندگی متناسب داشته باشند که اگر هر گونه پیش نویس قانونی با منافع اعضای کنفدراسیون منافات داشت، در هر زمان آن را به حالت تعلیق درآورند.
انتهای پیام/