یکی از «۲۳ نفر»:کارگردان ۱۵ سال است با ما زندگی میکند/ افخمی: «رد خون» دقیقا مکتب آوینی و روایت فتح است
نادر طالبزاده در جدیدترین برنامه تلویزیونی عصر، سه فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است»، «۲۳نفر» و «ماجرای نیمروز ۲- رد خون» را با حضور عوامل فیلمها و منتقدان بررسی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ویژه برنامه «عصر» با موضوع جشنواره فیلم فجر روی آنتن شبکه افق رفت. در این برنامه سه فیلم «دیدن این فیلم جرم است»،«23 نفر» و «ماجرای نیمروز2- رد خون» بررسی شد.
در ابتدا محمدرضا شفاه تهیه کننده «دیدن این فیلم جرم است» مهمان برنامه شد. شفاه گفت: کشورهایی که به نقطهای از موفقیت رسیدند به خاطر توجه به استعدادها بوده است. همه آدمهای که اطراف ما هستند بالاخره در یک چیزی عالی و درجه 1 هستند. این مهم است که بتوانیم این استعداد را پیدا کنیم. حلقه اولیه دوستان من در فیلم سازی در کلاس خود شما پیدا شد! ما با شما عناصر سینمایی را مرور میکردیم و حرفهایی که در آن کلاس گفته میشد من را متوجه این تواناییها کرد. من احساس کردم سینمای ایران نیاز به یک هوای تازه دارد به همین خاطر سراغ استعدادهای جوان رفتم. جوانها هم دانش خوبی دارند هم توانایی خوبی دارند. من در مجموعه باشگاه فیلم سوره وابسته به حوزه هنری روی همین پرورش استعدادها کار میکنم.
شفاه گفت: چند سال هست روی فیلمنامه «دیدن این فیلم جرم است» کار میکنیم. این اسم فیلم برای ما خیلی جذاب بود چون چیزهایی که گفته میشود عبور از خط قرمزهای خودساخته است.
نادر طالب زاده گفت: من خوشحال شدم از اینکه هیئت انتخاب جشنواره، فیلم را داخل جشنواره قرار داد. این پرهیز در اکران هم نباید وجود داشته باشد. فیلم باید اکران شود چون آینه ای وضع امروز است. آخر فیلم ثابت میکند که نیروهای متعهد پیروزند و همیشه در فتنه های کشور این ها هستند که کشور را نجات می دهد. فیلم نشان میدهد اوضاع به دست بچه رزمندهها درست میشود نه به دست مصلحتاندیشهای فراری از رزم.
بیحوصله و خسته از خط قرمزهای خودساخته و نانوشته
شفاه گفت: کارگردان ما خودش متن را نوشته و ایده برای خودش است. او عمیقا آرمانگراست. سالهای سال در پایگاه بسیج بوده و آن فضا را تجربه کرده است. تصاویر او به همین دلیل باورپذیر است. اگر این متن را به یک کارگردان دیگر سفارش میدادیم قطعا روح فیلم این چیزی نمی شد که الان می بینیم. این فیلم قطعا فیلم عادی ای نبود و موانع بسیاری داشت. تصمیم گرفتیم پای این سختی بایستیم. موقعیت ما در ساخت بسیار شبیه همان بچههای پایگاه بود، الان در اکران موقعیتمان آن طور است. این خط قرمزها خودساخته است و جایی نوشته نشده است. ما و کارگردان و تیم تولیدمان نسبت به این کار ایمان داشتیم و همین باعث شد کار تا اینجا پیش برود.
او تاکید کرد: سازمان تبلیغات اسلامی موانع اکران شدن این فیلم را در جشنواره فجر بر طرف کرد که اصلا کار راحتی نبود. حوزه هنری و سازمان تبلیغات با تمام ایمانشان پشت فیلم ایستادن تا به اکران برسد. امتحان بعدی ما اکران عمومی است که کار بسیار سختی است. مخالفهای فیلم از همه گروهها هستند؛ گروههای انقلابی و غیر انقلابی داریم که مخالف این فیلم هستند.
در بخش بعدی برنامه فیلم «23 نفر» جدیدترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج بررسی شد. مجتبی فرآورده تهیهکننده فیلم گفت: این فیلم نتیجه اقتباس از 2 کتاب «آن 23 نفر» و «ملاصالح» هست؛ مستند «23 نفر» که در سال 84 ساخته شد و گفتگو با 23 اسیر ایرانی نیز منابع دیگر پژوهش این فیلم هستند.
یکی از «23 نفر»: 95درصد فیلم واقعی است
جواد خواجوی یکی از نوجوانهایی است که در دهه 60 توسط رژیم بعث به اسارت درآمد. او گفت: وقتی 2 شب قبل فیلم را دیدم متحیر و متعجب شدم. خاطرات حدود 36 سال قبل را یکجا مرور کردم. به آقای جعفری به عنوان کارگردان تبریک میگویم. او 15 سال است که بعد از مستندش با ما زندگی میکند. این فیلم بیشتر از 95% واقعیت دارد و مستند است.
فرآورده در ادامه گفت: این فیلم تقدیرش این بوده که ساختش تا امروز طول بکشد.
نادر طالب زاده گفت: 37 سال طول کشید تا از جنگ بگذرد و این فیلم ساخته شود اما قطعا ماندگار خواهد بود. یکی از اتفاقات خوب فیلم این است که از وسط یک فیلم سینمایی به یک فیلم مستند میرویم. فرهنگ دفاع مقدس خیلی قابل افتخار است در دنیا اما کم توزیع شده. این فیلم قدرت خوبی برای توزیع جهانی دارد و به شدت صادراتی است. این که انقلاب 40 ساله میشود ناشی از یک فرهنگ است که این فیلم نمایش بخشی از این فرهنگ است. 23 نوجوان ایران در دل عراقِ صدام دست به اعتصاب و مخالفت میزنند تا به خواستههایشان برسند.
فرآورده گفت: جسارت سازمان اوج قابل تقدیر است. قوام این فیلم با تنیده شدن مستند در دل داستان است. شاید این ایراد را به مابگیرد اما ما معتقد بودیم که فیلم باید به مستند برگردد چون بازسازی هرچقدر هم قوی میبود، تاثیر روانی حرکت اصلی را نداشت.
او گفت: اولین بار که ملاصالح را دیدم به صورتش دست میزدم و میگفتم که آیا تو واقعی هستی؟[میخندد] ملاصالح همه زندانها را تجربه کرده و محکوم به اعدام بوده، از زندان شاه و صدام گرفته تا زندان جمهوری اسلامی! خدا رحمت کند آقای ابوترابی و 23 نفر را که او را نجات دادند.
داستان «ملاصالح» خودش یک فیلم سینمایی است
جواد خواجوی یکی از 23 نوجوان اسیر صدام گفت: صحنه اعتصاب در فیلم خیلی بر من تاثیر گذاشت چون اصلا آن اعتصاب بود که سرنوشت ما را رقم زد. ما تصمیم گرفتیم در مقابل تبلیغات حزب بعث بایستیم. تصمیم گرفتیم اعتصاب غذا کنیم و روزه بگیریم. اعتصاب غذا را با مشورت ملاصالح انجام دادیم. ملاصالح گفت در زندان استخبارات کار خیلی سختی است اما راه خوبی است. تصمیم بزرگی بود و احتمال شهادت و شکنجههای سنگین بود. 3 نفر از بچهها از شدت سختی به بیمارستان منتقل شدند.
فرآورده گفت: این یک فیلم دفاع مقدسی است که می شود همه جا آن را پخش کرد و صادر کرد. داستان ملاصالح خودش یک فیلم سینمایی است که میشود آن را جداگانه روی پرده سینما برد.
نادر طالب زاده در بخش سوم برنامه سراغ بررسی فیلم «ماجرای نیمروز2 –رد خون» رفت. بهروز افخمی کارگردان و منتقد سینما در این بخش مهمان برنامه بود.
افخمی گفت: رد خون فیلم خیلی بهتری نسبت به ماجرای نیمروز 1 است. مهدویان فیلم های دقیقی میپردازد و به شدت به داستان پایبند است. مهدویان تجربه یک واقعیت را جلوی چشمان ما میگذارد. لاتاری اگرچه موقعیتی واقعی ندارد اما بازهم برای ما باورپذیر است، انگار که می توانسته اتفاق بیافتد.
بهروز افخمی: فیلمهای مهدویان دقیقا در مکتب آوینی و روایت فتح است
طالب زاده گفت: در این 40 سال اتفاقات زیادی رخ داده اما خیلی مهم است که عملیات مرصاد را این بار روی پرده بردیم. البته در این فیلم هم به صورت کامل به مرصاد پرداخته نشده چون تمرکزش روی اطلاعات و فعالیتهای اطلاعاتی است. شجاعت مهدویان ستودنی است. پرداخت مستندگونه مهدویان خیلی زیباست.
افخمی گفت: فیلمهای مهدویان دقیقا در مکتب آوینی و روایت فتح است. من همه جای قصه مهدویان در رد خون را دوست دارم. بازیهای فیلم طبیعی است و به خوبی موقعیت را ایجاد میکند. این فیلم جشنوارهای نیست. به دوستان در همان ماجرای نیمروز 1 گفتم که به جشنواره فرانسه که اصلا فکر نکنید چون آنجا خودش مهد منافقین است و توفیقی ندارد. جشنواره ونیز را به آنها توصیه کردم چون این فیلم خیلی شباهت دارد به فیلمهای پلیسی دهه 70 ایتالیا. این داستان برای آنها جذاب است و ممکن است فیلم دیده شود. پخش کننده اصلی فیلمهای ایرانی در این جشنوارههای خارجی رسما گفت «من میترسم. بالاخره من اینجا زندگی میکنم و نمیتوانم روی این فیلمها سرمایهگذاری کنم». کلاس فیلم بالاتر از پروپاگانداست و مردم را به تجربه وادار میکند تا یک برداشت سطحی از منافقین.
انتهای پیام/