کارگردان "نامه‌نویس": وجدان بیدار جامعه بودن، نامه‌نویس را به تنهایی می‌کشاند

کارگردان "نامه‌نویس": وجدان بیدار جامعه بودن، نامه‌نویس را به تنهایی می‌کشاند

این شب‌ها تماشاخانه استاد جمشید مشایخی، میزبان نمایش «نامه‌نویس» آلن بِنِت با کارگردانی فرجاد ساکی است. وی پیش از این نمایش غرب واقعی سام شپارد را در خانه هنرمندان اجرا کرده و همچنین نمایش تِنگو را به به همراه گروه سینا به جشنواره های خارجی برده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، فرجاد ساکی این روزها نمایش «نامه‌نویس» آلن بنت را در تماشاخانه استاد مشایخی روی صحنه برده است. فرجاد ساکی با اشاره به اینکه در اجرا از شیوه بازی در بازی استفاده کرده است، می‌گوید: «چون نمایش توسط یک نفر اجرا می‌شود،‌ تصمیم گرفتیم به وسیله بازی در بازی و اعمال تغییرات و گسترش نقل‌قول‌هایی که در متن اصلی وجود دارد، شخصیت های مختلف (اکثر شخصیت‌های نمایش) مانند پلیس‌ها و دکترها و کشیش، ملکه و ... خلق شوند. در اینجا موسیقی شخصیت پیدا کرد، انیمیشن کاربردی شد و صحنه و نور و لباس فضاسازی کردند. در کل آنچه در صحنه می بینیم تجلی انرژی و روحیه گروهی است. یک تشکر ویژه دارم از محمدرضا رحیمی عزیز که این اجرا با راهنمایی ایشان تراش خورد.»

در نمایش می‌بینیم که ایرنه راداک، نامه‌های بسیاری برای آدم‌های متفاوت می‌نگارد و ارسال می‌کند. کارگردان نامه‌نویس در پاسخ به این سوال که این نامه‌ها اعتراض‌گونه هستند یا برای رفع تنهایی و در واقع ارتباط با دنیای پیرامون نگاشته می‌شوند، می‌گوید: «راداک گروه ما می‌گوید که من نامه می‌نویسم، پس هستم. بنابراین راداک تلاش می‌کند حیات خود را به وسیله نامه نوشتن به آدم‌های صاحب مقام و همین طور آدم‌های معمولی ادامه دهد، به این امید که شرایط بالاخره روزی بهتر شود و شاید از تنهایی که به خاطر از دست دادن مادرش بیشتر شده، رهایی یابد. همچنین سعی می‌کند ارتباطش با هستی را به وسیله پنجره اتاق و دوربین و عینک و مانند اینها حفظ کند و از این دریچه‌ها زندگی را بنگرد. راداک در عین حال یک منتقد اجتماعی است و در قبال جامعه خود احساس مسئولیت می‌کند و در واقع وجدان بیدار جامعه است. نمی‌توان تک منظوره نگاه کرد و بگوییم این بود یا آن؛ تنهایی وجود دارد؛ ولی چه چیزی این آدم را به تنهایی می‌کشاند؟ چه اتفاقی می‌افتد که راداک در این موقعیت قرار می‌گیرد؟ اینها سوالاتی است که فکر می‌کنم ما سراغش رفتیم و جوابش در خود اثر نهفته است. می‌توانم این گونه بگویم که وجدان بیدار یک جامعه بودن او را کم کم به تنهایی می‌کشاند و بعد برای اینکه از آن تنهایی بیرون بیاید، می‌رود به سمت نامه‌نگاری.»

به گفته ساکی،‌ نامه‌نویس تنها اثری از بنت،‌ نویسنده بریتانیایی است که به فارسی ترجمه شده و در بازار موجود است. وی می‌گوید: «تلاش ما در این اجرا این بود که مخاطب از هر قشر و با هر سطح علمی و با هر سنی، از نمایش لذت ببرد؛ ولی این به معنی غافل شدن از تفکر اثر نیست. ما جلسات مستمری طی یک ماه با مرحوم محمدعلی مرادی (فیلسوف کف خیابان) درباره تحلیل اثر داشتیم که از ابتدای شکل گیری ایده اجرایی این نمایش در کنار ما بودند.»

کارگردان نامه‌نویس که نمایشنامه‌نویس نیز هست ادامه می‌دهد: «قطعاً دوست دارم نمایشنامه­‌هایی که در بستر این جامعه نوشته­‌ام را کارگردانی کنم، مثلا «شهرک روسیه»، «ECCE HOMO» ، «کشواد» و ... ولی همیشه بین علاقه شما و ضوابط  سیستم نظارتی تفاوت  وجود دارد. این نمایشنامه­‌ها گاهی در خوانش و گاهی در بازبینی مجوز اجرا نگرفته­‌اند و با خودت فکر می‌کنی که چه تلاش مذبوحانه­‌ای از جانب تو در حال انجام است. مثل نمایشنامه­­ «ژپتو» که با نگاهی به داستان پینوکیو و نمایشنامه هملت در حال نگارش آن هستم؛ ولی احتمالا به همان سرنوشت قبلی­‌ها دچار بشود. بین من و دوستان نزدیکم یک شوخی شکل گرفته و من گاهی به آنها می‌گویم که در حال ثبت یک سبک جهانی در نمایشنامه­‌نویسی هستم به اسم «متن‌هایی برای کار نشدن»!»

وی می‌افزاید: «در این شرایط تنها مسیری که پیش رویت قرار می‌گیرد، کارگردانی کردن متن­‌های چاپ شده­‌ای است که قبلاً یک‌بار مجوز گرفته­‌اند! و البته خارجی . قصد بی­‌احترامی به کسی را ندارم و اصلاً در جایگاهی نیستم که رای صادر کنم؛ ولی تجربه اندک من، به من می‌گوید که بروم به سمت متون خارجی. من در زمان نگارش مقاله­‌ای به اسم «تئاتر و تجربه زیسته» به طور کامل با خودم دست به یقه شدم که اساس آن مقاله نظریات فیلسوف و روانشناس آلمانی، ویلهلم دیلتای بود. در آنجا با این موضوع مواجه شدم که تجربه زیسته ما، یعنی هر چیزی که آن را با تمام تنوع و پیچیدگی‌هایش در زندگی تجربه کرده‌ایم اعم از دیده‌­ها، شنیده­‌ها، احساس‌­ها، رفتارها و خوانده‌ها، حال چه به صورت زیست مستقیم و چه به صورت زیست با واسطه، از طریق ناخودآگاه ما، در اثر خلق ­شده متجلی می‌شود و چون در این جغرافیا فرصت­‌های زیستی و در نتیجه تجربه‌­های  زیسته ما در سطح و به فراخور جامعه ما می‌­باشد، پس نتیجتاً تجلی آن در تئاتر (به عنوان موضوع بحث) نمود پیدا می‌کند و من در سه رکن اصلی یک اجرا یعنی نمایشنامه­‌نویس، بازیگر و کارگردان به مواجهه خودم با این موضوع ادامه دادم که خودش یک بحث مفصل­ و جدا می‌­باشد؛ ولی به طور خلاصه می­‌شود گفت: «این است که می­‌شود این!» و یک مثال کوچک و تکراری می‌زنم؛ به آمار نشر و فروش کتاب ما نگاه کنید، 80 میلیون جمعیت ایران، تیراژ هزار جلد از یک کتاب و آن هم فروخته نشده و مانده در قفسه کتابفروشی.»

وی در همین باره می‌گوید «برمی‌گردم به موضوع خودمان و می‌گویم ترجیحم در کارگردانی کردن نمایشنامه­‌های چاپ­ شده­ خوب خارجی است که حداقل یک‌بار مجوز گرفته­‌اند و البته تعدادشان هم کم نیست. در اینجا صحبت من راجع به جریان رایج تئاتر و اکثریت است و قطعاً لازم به توضیح من نیست که ما در سیر تئاتر خودمان، چه اتفاقات تکرارنشدنی و چه هنرمندان استثنایی را داشته‌ایم که متاسفانه هیچ وقت به جریان غالب تبدیل نشده‌اند.»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران