جزئیاتی از عملیات شهید "فرجیان زاده" در منطقه مهران

جزئیاتی از عملیات شهید "فرجیان زاده" در منطقه مهران

بیست‌وششم بهمن سال ۵۹ بود که آخرین عملیات مهم شش ماهه‌ اول جنگ در منطقه‌ عمومی مهران آغاز شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آخرین عملیات مهمی که در شش ماهه‌ی اول جنگ در منطقه‌ی عمومی مهران طرح‌ریزی شده بود، عملیات «شهید فرجیان‌زاده» است.برای این عملیات نامی در نظر گرفته نشده بود، ولی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه به پاس بزرگداشت شهدا، این عملیات را «شهید فرجیان‌زاده» نامیده است.

شرح عملیات

برپایه این خبر و به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه در این عملیات، یک گروهان از نیروهای چریکی سپاه تهران و دو گروهان از نیروهای سپاه ایلام، کرمانشاه و شیراز و بسیج خرم‌آباد و مشهد شرکت دارند. آنان می‌باید از دو محور با یورش به مواضع متجاوزان، ارتفاعات زیل و تنگه‌ی کنجانچم را آزاد کنند.

فرماندهی این عملیات به عهده‌ی سپاه ایلام بود. بر اساس شناسایی‌های انجام‌شده، دشمن به نیرویی به استعداد یک گردان پیاده در خط و دو گردان احتیاط ـ از تیپ 4 لشکر 2 پیاده ـ در اختیار داشت.

 طبق طرح مانور قرار بود رزمندگان در محور اول، از سمت نخلستان به موازات تنگه‌ی کنجانچم به‌صورت تک جبهه‌ای به مواضع عراقی‌ها حمله کنند و در محور نیز از شرق کوه گچ و ارتفاعات زیل ـ به دلیل وضعیت مناسب ارتفاعات ـ تک احاطه‌ای یک طرفه‌ای را انجام دهند.

گروهان تک کننده از 12 تیم شش نفری چریک تشکیل شده بود که عمدتاً از سپاه پاسداران تهران بودند و این اولین عملیات منظم آنان بود. یک گروهان پشتیبان بود و یک گروهان دیگر نیز خدمات پشتیبانی رزم را به عهده داشت. بخشی از تدارکات با هوانیروز و اغلب با دواب انجام می‌شد که هر بار انتقال امکانات با دواب، چهار ساعت زمان می‌برد. 48 ساعت قبل از عملیات، امکانات لازم را به منطقه آوردند و عملیات در ساعت 6:10 روز 1359/11/26 با رمز "الله اکبر، خمینی رهبر" آغاز شد.

نیروهای محور اول پس  از چهار ساعت راهپیمایی و پاک‌سازی میدان مین، تک خود را آغاز کردند. آنان ضمن کشتن یا زخمی کردن حدود 50 نفر از متجاوزان، برای ساعتی مواضع دشمن را تصرف کردند، اما پس از شروع پاتک نیروهای دشمن، به عقب بازگشتند.

نیروهای خودی 20 روز قبل از عملیات به‌طور پنهانی موضعی را در چند کیلومتری دشمن، در شرق ارتفاعات زیل اشغال کرده بودند و 48 ساعت قبل از عملیات، امکانات خود را از جاده‌یی که در همان منطقه احداث شده بود، تا پشت خط تماس منتقل کردند. فاصله‌ی خط خودی با دشمن از چهار کیلومتر تجاوز نمی‌کرد، اما به سبب صعب‌العبور بودن، رسیدن به آن نیاز به چهار ساعت زمان داشت.

نیروهایی که در این محور عمل کردند، در نزدیکی خط دشمن به دو محور فرعی تقسیم شدند: یک محور به پشت خط اول هجوم برده و محور دیگر پشت خط دوم را هدف تهاجم قرار دادند. نیروهای محور اول هنگام نفوذ به پشت دشمن روی مین رفتند و فرمانده آن‌ها و دو فرمانده تیم به شهادت رسیدند.

عملیات در محور دوم با موفقیت انجام شد و تا ساعت 9 صبح با سقوط خط‌های اول و دوم دشمن در ارتفاعات زیل، 30 نفر از متجاوزان کشته و 10 نفر نیز مجروح شدند. دشمن با اتکا به خط سوم و نیروهای باقی‌مانده‌ی خط‌های اول و دوم نیز با استفاده از نیروهای احتیاط، پاتک خود را در ساعت 10 صبح آغاز کردند.

دشمن با هلی‌برد، نیروهای خود را در یال شمالی ارتفاعات زیل تقویت کردند و با بال‌گردهای توپ‌دار نیز از پشت سر، رزمندگان را هدف قرار داد، اما این اقدام به جایی نرسید. مقاومت قوای خودی از ساعت 16 با آتش منحنی مؤثر پشتیبانی شد و تلفات عمده‌یی به دشمن وارد کردند که این تلفات بالغ بر 150 نفر بود. درگیری تا مغرب ادامه داشت و در ساعت 19 به‌تدریج منطقه آرام گرفت. در صبح 1359/11/27 فشار دشمن باز با شدت آغاز شد. نیروهای خودی نیز بدون آن‌که تقویت شده باشند، به پاتک متجاوزان پاسخ دادند. این وضعیت تا عصر ادامه داشت، لیکن رزمندگان که 48 ساعت مقاومت کرده بودند و توانشان تحلیل رفته بود، به ناچار عقب‌نشینی کردند.

در این عملیات دو گردان پیاده‌ی دشمن حدود 90 درصد آسیب کلی دید و 250 نفر از متجاوزان کشته شدند. همچنین چند دستگاه خودور و دو قبضه توپ 23 میلی‌متری آن‌ها نیز منهدم شد.

شهید فرجیان زاده که بود؟

برپایه این گزارش، اکبر فرجیان زاده 24 اسفند ماه 1334 در همدان به دنیا آمد. خانواده وی از خانواده های مذهبی بودند و حضور در هیئتهای حسینی، مراسم های مذهبی، کلاس های قرآن و احکام در بین همه اعضای خانواده رواج داشت.

فضای معنوی حاکم بر خانواده، اکبر را نیز با روحیه عاشورائی و جوانمردی آشنا کرد و از همان کودکی مقید به ادای واجبات و ترک محرمات بود تا جایی که رفتار او بر دوستان و همکلاسی هایش نیز تاثیر گذاشته بود.

تلاوت قرآن، زیارت عاشورا و دعای کمیل با صدای اکبر بعد از نماز صبح، روح بخش خانواده فرجیان‌زاده بود و نوید رشد و تبلور کودک و نوجوانی حسینی را به خانواده می داد.

با پایان دوره مقدماتی و متوسطه تحصیل، وارد دوره اجباری سربازی شد اما علاقه ای به خدمت در نظام شاهنشاهی نداشت و از این رو بنا را بر مخالفت و کارشکنی گذاشت تا جایی که بارها به نقاط دور افتاده تبعید شد و حتی برای قتل وی به شکلی که بر اثر حادثه طبیعی جلوه کند برنامه ریزی شده بود اما با پیروزی انقلاب اسلامی و از بین رفتن حکومت ستمشاهی همه نقشه ها نقش بر آب شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به بسیج مستضعفین و پس از آن بی درنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و آماده خدمت به نظام نوپای انقلاب شد.

چند ماهی از حضورش در سپاه نگذشته بود که قائله کردستان برپا شد و مزدوران و منافقین شروع به آزار و اذیت مردم صبور کردستان و مناطق غربی و دشمنی با نظام به هر شکل و جنایتی، کردند لذا اکبر به همراه تعدادی از کادر سپاه به منطقه درگیری اعزام شد.

با توجه به لیاقت و شایستگی که از خود نشان داد به عنوان مسئول آموزش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان ایلام منصوب و آموزش تخصصی نیروهای جان بر کف سپاه در ایلام را به عهده گرفت.

پس از مدتی مسئولیت عملیات سپاه ایلام را به عهده گرفت و در این سمت مشغول به خدمت و برنامه ریزی عملیاتی و راهبردی شد.

عناوین و احکام مسئولیتی، برای اکبر دارای ارزش واقعی نبود و همیشه خود را همرده همه نیروها تصور می کرد و از انجام هیچ کاری فروگذار نبود. نیروهایش بارها او را در حال جارو زدن محوطه، شستن ظرف ها، نظافت ساختمان، تعمیر قطعات و لوازمات و حتی نگهبانی به جای سربازان دیده بودند.

حضور اکبر در ماه های نخست سال های دفاع مقدس و انجام وظیفه در مناطق عملیاتی مختلف از فرصت های نیروی نظامی ایران بود و همراه با دیگر فرماندهان جوان سپاه، ارتش و نیروهای مسلح رشادت ها از خود بر جای گذاشت.

روح بلند و ملکوتی اکبر فرجیان‌زاده سرانجام در 14 آبان ماه 1359 در ارتفاعات «کانی سخت» و بر اثر انفجار موشک خمپاره به پرواز درآمد و در جوار حضرت سید الشهداء (ع) به ملکوت اعلاء پیوست.

شهید اکبر فرجیان‌زاده وصیت‌نامه خود را این چنین می‌نویسد:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

درود خدا بر محمد و آل طاهرینش، درود بر امام زمان(عج)، درود بر رهبر عظیم الشأن امام خمینی، درود بر تمام مجاهدین راستین راه حقیقت که با خون خود اسلام را زنده نگه می‌دارند.

شهادت ثمره زندگی من است و پیروزی از آن اسلام و مسلمانان حقیقی، خدا را شکر که راهم را شناختم و این راه، راه اسلام حقیقی است که ما برای نجات آن با کفر می‌جنگیم.

وصیت من این است که برادران بجنگید و هرگز تا خون در رگ دارید راضی نشوید که دشمن به خاک کشور جمهوری اسلامی تجاوز کند و بس.

شهادت چه ارزان به ما فروخته می‌شود چون خداوند وعده داده اگر با کفار بجنگیم شهید می‌شویم و نیز امام خمینی رهبر بزرگمان برادرانی را که در جنگ کشته شده‌اند شهید خوانده است و شهادت در راه اسلام.

راستی چه خوب است زندگی دنیوی‌ام به شهادت ختم گردد و شهیدی باشم فقط در راه خدا.

«اکبر فرجیان‌زاده 29 مهر 59 والسلام».

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران