فرجنژاد: روحمان هم از زد و بندها خبردار نیست
میدیا فرج نژاد با نوشتن یادداشتی اعلام کرده که گروه منتقدان جشنواره موسیقی فجر نمایندهای در شورای انتخاب جشنواره نداشته و روحشان هم از زد و بندها با خبر نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امروز دوشنبه 29 بهمن 1397، سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر آخرین روزش را پشت سر میگذارد. جشنوارهی امسال قرار بود گامهای بزرگی بردارد و نسبت به دورههای گذشتهاش، پیشروتر باشد. جشنواره امسال قرار بود در قید و بند شخص و استفادههای شخصی نباشد اما...
امروز که آخرین روز جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود، میدیا فرجنژاد یادداشتی نوشته و آن را در کانال تلگرام خودش منتشر کرده است. متن این یادداشت نوعی اعتراض به اوضاع جشنواره سیوچهارم است و البته ناامیدی از تغییرات مثبت در جشنواره...
فرجنژاد در سالهای گذشته از منتقدان جشنواره موسیقی فجر بود. در ادامه متنی یادداشت میدیا فرجنژاد را میخوانید:
طی سه سال گذشته من و گروهی از فعالان موسیقی و رسانه تلاش کردیم تا جشنواره فجر از مصادره عده ای خاص که جشنواره را محل درآمد زاییهای کلان و روح هنرمحور آن را به جُنگی تجاری تبدیل کرده بودند خارج کنیم. کنار هم قرار گرفتیم بدون اینکه دیدگاهی فردی داشته باشیم و یا حداقل من با این اساس ورود کردم تا حق آن هنرمندان را بگیرم که در دورترین نقاط این کشور برای دیده شدن هنرشان تلاش میکردند. جشنواره ای که راه را برای آنها باز میکرد با تمام کاستیها و اشکالاتش یکی از تنها راههای موفقیت نسبی بود. چه بسا بسیاری از هنرمندان و فعالان موسیقی از همین جشنواره ناقص معرفی شده بودهاند.
جشنواره تبدیل شده بود به نمادی از موسیقی تجاری، همانها که در طی سالها با استفاده از رانتهای ( به اصطلاح ) تهیه کنندههای کاسب سالنهای اجرا را میگرفتند و تبلیغات میکردند و هر زبالهای را به نام موسیقی به خورد شنونده میدادند؛ در جشنواره فجر نیز به اجرا پرداختند. جشنواره شفافیت مالی نداشت، پاسخگو هم نبود و مدیرانش که همان مدیریت خانه موسیقی هم بودند با نگاهی از بالا به پایین و تحقیر آمیز رفتار میکردند و اگر کسی نقد میکرد دشمن بود و اگر تعریف میکرد مورد حمایت بود. جایزه باربد در اولین دوره به داورها داده شد و شدت هر و مرج آنقدر بود که نمیتوانستم سکوت کنم.
دست در دست دوستانی گذاشتم که هم دغدغه بودند و سعی کردیم جلوی این آشوب را بگیریم. نامه نگاریهای بسیاری و جلسات بسیاری برگزار شد، از جلسات درون گروهی تا جلساتی با مدیریت دفتر موسیقی، معاونت هنری، معاون وزیر وقت و ... تا بدان نقطه رسیدیم که از ما خواسته شد برای این جشنواره بی برنامه، اساس نامه ای بنویسیم تا من بعد جلوی به حاشیه رفتن آن گرفته شود و هدف گذاریهای دقیقی اتفاق بیافتد. رای گیری شد و با همراهی نمایندگانی از گروهی چند صد نفری از منتقدان جشنواره فجر، که من نیز از اعضای همان گروه بودم، این مهم انجام شد و اساسنامه نوشته شد و برای دفتر موسیقی ارسال شد. آن ها هم خواندند و با تغییراتی عمده طرح اولیه خود را ارایه کردند تا جامعه موسیقی نظرش را بگوید. ما با طرح ابتدایی مخالفت کردیم و اصرار بر این بود که اساسنامه با کمترین تغییرات همان باشد که برای دفتر موسیقی ارسال شد.
در جواب ما آن عزیزان سکوت کردند و آنقدر سکوت و انفعالشان طولانی شد تا رئیس دفتر موسیقی تغییر کرد و از زمانی که این تغییر اتفاق افتاد دیگر هیچ کس به گروه پاسخگو نبود و ناگهان نام عدهای از دوستان که برخی از آنها از اعضای منتقدان بودند به عنوان شورای جشنواره شنیده شد.
خوشحال شدم، چرا که میدانستم اگر این آقایان با همان رویه که عمل کرده اند در جایگاه فعلی خود عمل کنند قطعا هیچ ناگفته ای باقی نخواهد ماند و ایشان گزارشهای مفصلی را نیز به گروه منتقدان ارائه خواهند کرد و همانطور که برای اخذ نظر جمعی در کوچکترین مسایل اصرار داشتند، باز هم نظر گروه و یا حداقل نمایندهها را جویا خواهند شد.
حقیقت این است که این اتفاق نیفتاد! و هیچ کس از منتقدان، به عنوان نماینده منتقدان در این شورا نبود و نیست ! بله از اعضای گروه منتقدان بودند ولی به عنوان نماینده منتقدان در آنجا نبودند، چرا که در غیر این صورت جامعه منتقدان از ابتدا در جریان انتخاب ها و تصمیم گیری های شورای جشنواره برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر امسال قرار می گرفتند.
نتیجه آن شد که راه باز شد تا عده ای به بهانه اینکه منتقدان در شورا عضوی دارند، به این گروه حمله کنند. گروهی که روحش هم از بسیاری زد و بندها بی خبر بوده است.
و اما من! متوجه شدم اوضاع پیش آمده در چند سال گذشته فقط به این مربوط نیست که در راس امور خانه موسیقی و مدیریت آن باشند و یا گروه دیگری حتی از اعضای منتقدان ... نتیجه یکی خواهد بود و اصولا زمانی که مسولیتی به گروهی داده می شود آنها اطلاعات را انتقال نخواهند داد و از یک حرکت جمعی به فردی تغییر هویت داده میشود. آگاه شدم پیش از عزم به تغییر عالم و آدم و زمین و زمان، ابتدا باید خود و جامعه پیرامون و همفکرانمنان را آگاه کنیم. من هم به این جشنواره نقد دارم و به نظرم اشتباهاتی صورت گرفته ولی در این مورد به هیچ نهادی اعم از خانه و وزارت و دفتر موسیقی انتقادی ندارم. هر وقت توانستم اندک تغییری در خودم و جامعه هم دغدغه پیرامونم ایجاد کنم حتما به نهاد های بالاسری هم در مورد جشنواره موسیقی فجر منتقد خواهم شد. تنها یک چیز میگویم و آن اینکه دلم همچنان برای تمام استعدادهای ناب موسیقی در شهرستان های کم امکانات می سوزد . شاید زمان آن رسیده که خودم به تنهایی کاری کنم ! شاید باشند کسانی که کنارم بایستند !
فرج نژاد
98/11/29
انتهای پیام/