شهدای گروه انقلابی ابوذر؛ سند ایمان و مقاومت مردم نهاوند
سحرگاه سیام بهمنماه ۱۳۵۲ در زندانهای ستمشاهی، ۶ جوان مومن و انقلابی از تبار نهاوند ردای سرخ شهادت پوشیدند و برای همیشه نام خود و نهاوند را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران جاودانه کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از نهاوند این شهرستان همواره در تاریخ پر فرازو نشیب انقلاب اسلامی خوش درخشیده است و در عرصههای مختلف انقلاب چه در دوران قبل و بعد از انقلاب و چه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی هموراه نقش مهم و قابل توجهی را ایفا کرده است و در همه این دورانها با تقدیم خون پاک فرزندانش دین خود را به انقلاب ادا کرده است.
از جمله این شهیدان والا مقام شهیدان گروه انقلابی ابوذر هستند که کمتر کسی هست که آوازه آنها را نشنیده باشد.
این گروه انقلابی مشتکل از 6 جوان مومن و متدین به نامهای بهمن منشط، ولیالله سیف، عبادالله خدارحمی، روحالله سیف، حجتالله عبدلی، ماشاالله سیف در آبان سال 1351 به پیشنهاد بهمن منشط و با استقبال سایر اعضا در دوران خفقان و تاریکی بر علیه رژیم ستمشاهی پهلوی شکل گرفت.
افراد این گروه جوانان و دانشآموزان دبیرستانی بودند اما در اثر ارتباط با انجمنهای دینی و سیاسی همدان و بهویژه ارتباط با آیتالله ربانی شیرازی به استحکام فکری و سیاسی دست یافتند و توانستند امور تشکیلات خود را به خوبی پیش برند و مهمترین دغدغه آنان مبارزه با فقر و فساد بود.
اعضای افراد این گروه پا در راه جهاد مسلحانه پنهانی گذاشتند و با تدوین ایدئولوژی و برنامه عملی به خودسازی و خودشناسی، آگاهسازی تودهها و یاریگری مشغول شدند.
از آنجایی که تشکیل این گروه سری و مخفی بود لذا افراد کمی از تشکیل و نحوه فعالیت آن تا قبل از دستگیری اطلاع داشتند اما زمان شکلگیری این گروه همزمان بود با زمانی که بهائیان در دوران حکومت پهلوی، آزادانه به تبلیغ آیین خود میپرداختند و در این راستا مبلغانی را به تمام نقاط کشور میفرستادند.
اعضای این گروه در زندان به رغم شکنجههای بسیار توسط ساواک، مقاومت سرسختانهای از خود نشان دادند چنانکه بهمن منشط، از اعضای اصلی گروه، تا آخرین لحظه حیات خود به رژیم پهلوی میتاخت و کوچکترین مماشاتی از خود نشان نمیداد و سرانجام در آبانماه 1352، پس از بازجوییهای مکرر و تکمیل پروندهها، نخستین دادگاه اعضای گروه تشکیل شد و سرانجام در روز سیام بهمن 1352 حکم اعدام شش نفر از آنها (عبدالله خدارحمی، بهمن منشط، حجتالله عبدلی، ماشاالله سیف، روحالله سیف و ولیالله سیف) به اجرا درآمد آنها به دیدار حق شتافتند.
شهید طالبیان معلم گروه انقلابی ابوذر
برادر یکی از شهدای گروه انقلابی ابوذر با اشاره به فعالیتهای گروه انقلابی ابوذر در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در نهاوند، گفت: گروه ابوذر برای آشنا شدن هرچه بیشتر افراد با یکدیگر، جلسات مذهبی و هیئتهای قرآنی در مساجد یا در منازل اعضای گروه تشکیل میدادند.
اسدالله سیف اظهار داشت: بیشتر اعضای گروه انقلابی ابوذر، دانشآموزان دبیرستانی بودند که این گروه برای تداوم حرکتهای انقلابی خود نیاز به تجربه، پشتوانه و آموزشهای لازم داشتند.
وی تصریح کرد: بنابراین از حضور و همراهی معلمی بزرگ با نام شهید محمد طالبیان به عنوان یک مرشد، راهنما که استاد همه خوبیها و خلقهای پسندیده بود، استفاده کردند و چندین سفر به اصفهان، همدان و قم با هدف برقراری ارتباط با شخصیتهای انقلابی و روحانیون برای پیشبرد اهداف خود انجام دادند.
مبارزه گروه انقلابی ابوذر بر علیه رژیم شاه
سیف افزود: مهمترین اقدامات این گروه انفجار سینما تاج نهاوند در ماه رمضان، آتش زدن چند دستگاه از خودروهای ژاندارمری، انفجار و آتشسوزی مراکز فحشا، درگیری با افراد نزولخوار و بدنام شهر، تلاش برای به دست آوردن سلاح و مهمات و طرح ترور یکی از اعضای ساواک در شهرستان بود.
وی عنوان کرد: همچنین انهدام کارخانه برق ملایر، دکل مخابرات اسدآباد و همدان، کاخ جوانان همدان، شرکت نفت بروجرد و فرمانداری نهاوند در دستور کار این گروه قرار داشت که عملی نشد.
سیف به دیگر اهداف گروه انقلابی ابوذر اشاره کرد و افزود: یکی دیگر از اهداف گروه انقلابی ابوذر، تلاش برای از بین بردن تبعیض، فقر و بدبختی و اختلاف طبقاتی و مبارزه با رژیم حاکم بهعنوان عامل اصلی این فقر و بدبختی بود.
وی بیان کرد: اعضای گروه انقلابی ابوذر هر چند از نهاوند برخواسته بودند اما در قم محاصره و در تپههای چیتگر تهران به دستور مستقیم شاه ملعون تیرباران شدند.
نحوه دستگیری اعضای گروه ابوذر
خواهر شهید بهمن منشط نیز در خصوص نحوه دستگیری اعضای گروه ابوذر، گفت: 29 تیر 1352 سه نفر از اعضای کادر مرکزی گروه ابوذر به نامهای عباد خدارحمی، ولیاله سیف و حجت عبدلی برای ملاقات با آیتالله ربانیشیرازی و یافتن راهحلی برای دستیابی به اسلحه به قم رفتند.
منیژه منشط اظهار داشت: در همان شب در بازار قم وقتی با پاسبان گشت بازار روبهرو میشوند تصمیم میگیرند پاسبان را خلع سلاح کنند که در این درگیری پاسبان کشته و اسلحه وی به دست عباد خدارحمی میافتد و در این لحظه خودرو گشت شهربانی از خیابان آذر عبور میکند و مأموران با عباد و ولیاله درگیر شده و بعد از مدتی درگیری این دو مجروح و دستگیر و آنها پس از تحویل به ساواک قم بلافاصله به تهران منتقل شدند.
وی تاکید کرد: پس از این ماجرا همه اعضای کادر مرکزی، مرتبطان و همفکران آنان از جمله شهید محمد طالبیان در نهاوند نیز دستگیر و شناسایی شدند.
برنامه خودسازی و مرامنامه گروه انقلابی ابوذر
هر حرکت و سکون جز به یاد خدا و برای خدا نباشد، نماز در اول وقت و به جماعت خوانده شود، در هفته یک روز روزه گرفتن، هر صبح یک ساعت تامل در آیات قرآن، نماز شب خواندن، دوری از گناهان کوچک و ترک مکروهات، اجتناب از دروغ، غیبت و تهمت، صداقت در گفتار و کردار، کمک به افراد در هر شرایط، امربه معروف و نهی از منکر، خوشرویی با افراد خانواده و دیگران، احسان با حیوانات، یکی دو ساعت مطالعه غیر درسی، یک ساعت تفکر درباره مسائل، هفتهای یکبار کوهنوردی و غیره جزء برنامه خودسازی و مرامنامه گروه انقلابی ابوذر بوده است.
وصیتنامه شهدای گروه انقلابی ابوذر
در وصیت نامه اعضا این گروه انقلابی مطالبی آمده است که نشان از اوج ایمان ایشان است که در ادامه بخشی از وصیتنامه آنان را بیان میکنیم
ماشاالله سیف: مؤمن باشید که مؤمن کمحرف است و پرکار. پدر، مادر، خواهر و برادرانم شما را توصیه میکنم به نماز اول وقت، روزه و همچنین یاد خدا در دل شما باشد. اگر اعدامم کردند گریه و زاری نکنید زیرا که خون من از خون علیاکبر امام حسین(ع) بالاتر نیست، شیرینی تقسیم کنید و اگر امکان داشت پیکر مرا در نهاوند به خاک بسپارید.
روحالله سیف نیز در وصیتنامه خود گفته است: اکنونکه این نامه را مینویسم از شما تقاضای بخشش مینمایم، دنیا محل مُردن است و همه ما میمیریم ولی این مرگ باید شرافتمندانه باشد و مرگی باشد که آدم با روی سپید در پیشگاه عدل الهی قرار گیرد. همیشه منظورتان بهسوی خدا باشد.
عباد الله خدا رحمی :اگر جسد مرا گرفتید در نهاوند به خاک بسپارید و از مقدار پولی که ارثیه من باشد مبلغ هزار تومان به ... و بقیه را به مستمندان و برای همسایهها زغال و لباس برای عیدشان بخرید.
بهمن منشط: پدر بزرگوارم از وقتیکه خود را شناختهام سایه پرمحبت شما بر سرم بود، مرگ حق است همه را به تقوا سفارش میکنم امیدوارم چون کوهی مرگ را تحمل کنید.
ولیالله سیف: پدر و مادر عزیز و مهربانم چند ساعتی دیگر باقی نمانده که عهدی را که با خدا بستهام به آن وفا کرده و همانطور اولین روزی که این کار شروع کردم جان خودم را در رضایت او قرار دادم و در این راه از تمام مسائل زندگی چشم پوشیده و به رضایت او چشم دوختم.
حجتالله عبدلی: اکنون که آخرین ساعتهای عمر من سپری میشود با خاطری آسوده و عشقی سرشار از ایمان وصیت خود را اعلام میدارم تا میتوانید از ذکر خدا غافل نباشید، شما را به خواندن نماز به صبر و پایداری در مقابل گناه و مشکلات توصیه مینمایم.
روحشان شاد و یادشان گرامیباد
انتهای پیام/ش