یادداشت| دولت به بازرگانان احترام بگذارد
اگر دراین روزهای سخت بانک مرکزی و بازرگانان به جای گفت وگو ومتقاعدکردن هم برای رسیدن به تفاهمی در چارچوب یک الگوی برد- برد، به هربهانه به سوی هم سنگ پرتاب کنند و توپ تقصیر نامرادی های روزگار را به زمین هم بیندازند هردوگروه با آسیب جدی مواجه می شوند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، حسین سلاح ورزی نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران طی یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار داده است نوشت:
سیاست خارجی ایران به گونه ای آرایش یافته است که ایستادگی دربرابر آمریکا با روش ها و در عرصه های گوناگون جایگاه یک اولویت راهبردی و یک اصل سیاستی عدول ناپذیر در این حوزه را پیدا کرده است.
فعالیتها و اقدامات عناصر مدیریتی و اجرایی نظام حکمرانی در مسیر این اولویت راهبردی را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد.
گروه اول مجموعه فعالیتهایی هستند که هژمونی سلطه و مداخله جویی ایالات متحده را بویژه در سطح منطقه غرب آسیا به چالش می کشند.بار اجرای این بخش از اقدامات صورت گرفته در راستای این اصل سیاستی و اولویت راهبردی عمدتا بر دوش دستگاه دیپلماسی کشور است که با بیان و استدلال روشن و متین در مجامع جهانی راه سلطه جویی بروکراتیک و حقوقی آمریکا را سد می کند و در جبهه ای دیگر نیز این وظیفه خطیر بر عهده سربازان غیور کشور در نهادهای نظامی و امنیتی است که بازوهای شرارت و جنایت ایالات متحده در منطقه را قطع کرده یا ناکام می گذارند.
گروه دوم اقدامات اما، مربوط به خنثی کردن اثرات فشارها و دشمنی های ایالات متحده بر مردم و نظام اقتصادی و اجتماعی کشور است. وظیفه اجرای این بخش از راهبرد ایستادگی در برابر آمریکا عمدتا بر عهده مدیران حاکمیتی بخش اقتصادی کشور است؛ اما متاسفانه باید گفت که در این زمینه (یعنی در بخش اقدامات تدافعی و حفاظتی) به اندازه بخش نخست (یعنی به چالش کشیدن هژمونی سلطه آمریکا) موفق و کارامد نبوده ایم.
به نظر می رسد دلیل اصلی عدم توفیق در اجرای بخش تدافعی و حفاظتی راهبرد فوق، این است که تمام توجه مسئولین متمرکز بر دفع و خنثی سازی اثرات مستقیم حملات آمریکاست و از هدف و نتیجه نهایی مورد نظر دشمن در این تحرکات غفلت شده است. این نگرش کوتاه برد، نظام دفاعی ما در برابر اقدامات ایالات متحده را به وضعیتی انفعالی و واکنشی برده و ابتکار عمل را تا حد زیادی از دست ما خارج کرده است.
نباید فراموش کرد هدف آمریکا از اعمال تمام فشارها در نهایت بر هم زدن تعادل کارکردی نظام اقتصادی و انسجام اجتماعی است. اقداماتی که مدیران حاکمیتی عرصه اقتصاد برای خنثی کردن اثرات مستقیم فشارهای آمریکا می کنند ضمن عاجل و اثربخش بودن باید بر اساس پایبندی به سیاستگذاری علمی، سعه صدر در برابر مخالفان و زیان دیدگان احتمالی و در نهایت افزایش تعامل پذیری و اجماع گرایی میان گروه های مختلف بازیگران صحنه اقتصاد کشور بنا شده باشد تا به نتیجه مطلوب منتهی شود.
اگر کارگران با کارفرمایان درباره مزد به یک نبرد فرسایشی برسند و آتش روشن شده بر اثر غفلت یا خودخواهی گروهی از سیاست بازان ناآگاه را هر چه زودتر خاموش نکنند؛ در فضای روابط کار سنگ روی سنگ بند نمی شود.
اگر دراین روزهای سخت بانک مرکزی و بازرگانان به جای گفت وگو ومتقاعدکردن هم برای رسیدن به تفاهمی در چارچوب یک الگوی برد- برد، به هربهانه به سوی هم سنگ پرتاب کنند و توپ تقصیر نامرادی های روزگار را به زمین هم بیندازند هردوگروه با آسیب جدی مواجه می شوند.
بانک مرکزی به نیابت از دولت وظیفه دارد ارزش پول ملی را صیانت کند؛ اما این ماموریت باید بر اساس سیاستگذاری علمی و تکیه بر اجماع گرایی میان ذینفعان انجام شود؛ وگرنه ارزش عملیاتی چندانی نخواهد داشت زیرا به تعادل اقتصادی و انسجام اجتماعی کمکی نخواهد کرد. نمی توان به بهانه صیانت از ارزش ریال دربرابر ارزهای جهانی به هروسیله ای تشبث کرد واز هرراه و از هر روشی سود جست وبهای اصلاح ظاهری یک شاخص را از جیب فعالان صنعت و تجارت پرداخت.
بانک مرکزی نمی تواند و نباید با تمرکز برروی یک بازرگان سرشناس که شاید استعدادسیبل شدن را دارد اورا دربدترین روزهای زندگی حرفه ای اش مورد حمله تبلیغاتی قرار داده نامحبوب نشان دهد تا با این کار از فشار افکار عمومی بکاهد و به شهروندان در مورد ریشه مشکلات بازار ارزی کشور آدرس غلط بدهد.
از سوی دیگر اما بازرگانان ایرانی نیز بدون تردید به روزگار سخت ایران در رویارویی با تحریم ها توجه دارند و برای بیرون کشیدن اقتصادایران از گردابی که در آن افتاده همه نیروی مادی و ذهنی خود را به کار می گیرند.
در مجادله میان یکی از نامدارترین بازرگانان ایرانی و بانک مرکزی به نظر می رسد فعالان اقتصادی و نخبگان این عرصه از دولت و بانک مرکزی توقع شکیبایی بیشتری دارند و انتظار نداشتند اداره های این نهاد بیدرنگ به نبرد بیایند و تیرهایی را شلیک کنند که بی شک به سوی خودشان برگشته وآتش به خیمه کلیت دولت خواهند زد.
شکیبایی و برداشتن گامهای سنجیده و دوری از سیاسی کاری از سوی بانک مرکزی و برگشت به گفت وگو، خردمندانه تر از ریختن آتش به تنور منازعات با نتایج نامعلوم است.
انتهای پیام/