آموزشوپرورش در "گام دوم انقلاب" چه چرخشهایی نیاز دارد؟
رئیس سابق سازمان پژوهشوبرنامهریزی آموزشی با بیان اینکه وزن سنگین نظامسازی، ملتسازی و حتی دولتسازی بر دوش نهاد تعلیم و تربیت رسمی است، چرخشهای مورد نیاز آموزشوپرورش در "گام دوم انقلاب" را تشریح کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ رهبر معظم انقلاب در ترسیم مسیر پیشِروی ملت بزرگ ایران در چهل سال دوم، بیانیهای را در تبیین "گام دوم انقلاب" برای پیشبرد انقلاب اسلامی بهنگارش درآوردهاند که بیش از هر موضوعی بر "جوانان" و "جایگاه علم و دانش" تأکید دارد.
یکی از نکات کلیدی در بیانیه رهبری، تأکید بر جایگاه علمی کشور است: «ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کردهایم. عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقهی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. بهپا خیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما بهشدّت بیمناک است ناکام سازید».
در همین رابطه نقش آموزشوپرورش در گام دوم انقلاب و چرخشهایی که نهاد تعلیم و تربیت برای دستیابی به قلههای دانش باید انجام دهد، یکی از موارد جدی است که نیاز به بحث و بررسی دارد.
در این باره با حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان رئیس سابق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و رئیس بنیاد فقهی تعلیم و تربیت به گفتوگو نشستیم تا تحولات مورد نیاز آموزش و پرورش در دهه چهارم انقلاب بر اساس "گام دوم" را بررسی کنیم؛ این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تسنیم: در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب چه نکات راهبردی وجود دارد؟
آنچه در بیانیه بسیار مهم مقام معظم رهبری بهعنوان گام دوم در دهه پنجم مطرح شده حائز اهمیت فوقالعاده است این است که دهه پنجم بهاعتقاد بنده دهه ثبات و پایداری پیروزی انقلاب اسلامی و آغازی بر انقراض مدنیت غربی و آمریکایی است؛ این پیام طلیعهای است بر این حادثه مهم همانند پیام پذیرش قطعنامه و نامه امام خمینی(ره) به آقای گورباچف در طلیعه سقوط و فروپاشی حاکمیت نظام کمونیستی در شوروی و انقراض مدنیت سوسیالیستی در کشورهای اردوگاه شرق.
نقطه کانونی نظام استکباری سرمایهداری، غرب و آمریکاست؛ شکست در دیوارههای سلطه آمریکایی قابل مشاهده است و بلوک سرمایهداری غرب نیز با همین شکاف زلزله را در قلمرو خود خواهد دید و خواهد شنید و تحولات اخیر در کشور فرانسه، پیشلرزه است اما آنچه بهعنوان ثبات و پایداری نظام جمهوری اسلامی و دوام و استمرار انقلاب اسلامی در دهه پنجم از آن نام میبریم تنها به چارچوب مرزهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران محدود نمیشود.
حرکت انقلابی در منطقه غرب آسیا که از آن بهعنوان مقاومت یاد میکنیم، هماورد جدی برای کیان صهیونیستی در منطقه و سد محکم در برابر اراده آمریکایی و غربی در جهان خواهد بود و بهعبارتی هژمونی قدرت استکباری دچار چالش جدی میشود اما همه اینها به شروطی وابسته است که بخشی از آنها در بیانیه گام دوم رهبری بدان اشاره و تأکید شده است.
تسنیم: در گام دوم انقلاب اسلامی جایگاه علمی کشور و وظایف آموزش و پرورش به چه صورت میتواند طراحی شود؟
یکی از مباحث جدی در این بیانیه، عطف توجه به تولید علم و دانش، بومیسازی فناوری و بازآفرینی نهادهای علمی، آموزشی، تربیتی و پژوهشی بر مبنای اسناد تولیدشدهای همچون نقشه علمی کشور، سند تحول آموزش و پرورش، مهندسی فرهنگی و سیاستهای کلی حوزه پژوهش و فناوری، زیستمحیطی و اقتصاد است.
وزن سنگین نظامسازی و دولتسازی بر دوش نهاد تعلیم و تربیت
میان این اسناد آنچه به دستگاه آموزش و پرورش عمومی و نهاد تعلیموتربیت مربوط میشود بسیار مهم و ضروری است چرا که سنگبنای آنچه به نام فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع نامیده میشود در آموزش و پرورش نهاده میشود هرچند در کشور ما نقش آموزش و پرورش را بسیاری از سیاستگذاران و بودجهریزان بههنگام تخصیص منابع کوچک میبینند اما کسانی که بهدقت تحولات اجتماعی، فرهنگی و فناوری را رصد میکنند معتقدند وزن سنگین نظامسازی، ملتسازی و حتی دولتسازی بر دوش نهاد تعلیم و تربیت رسمی است.
علیرغم اصرار بر فروریختن مرزهای سیاسی و فرهنگی، آموزش و پرورش در هویتآفرینی در نسل نو و ارتقاء و تکوین هویت ملی، دینی و بومی سهم فوقالعادهای دارد.
ملت واحد ایرانی با مشخصه مسلمان بودن، انقلابی بودن و دارای اصالتهای فرهنگی، زبانی، قومی و حتی خردهفرهنگهای منطقهای که بهصورت رنگینکمانی اشعههای یک نور واحد بهشمار میروند در مدرسه آموخته و تجربه میشود.
هویت دیکتهشده غربی در آموزشوپرورش به همگرایی ایرانی و اسلامی مبدل میشود
آموزش و پرورش واگراییهای امپراطوری رسانهای را که میخواهد هویتهای مستقل از هویت دیکتهشده غربی را از بین ببرد با آموزش و تربیت مستمر در بستر نرم فرهنگی به همگرایی ایرانی و اسلامی مبدل میسازد البته در هر مرحلهای از کار و هر مقطعی از زمان نیازمند بازنگری برای رفع کاستیها و شناسایی آسیبها هستیم تا این بازخوانی و بازنگری در مسیر پیش رفتن و شناختن اقتضائات زمان و مکان به بازتولید و بازآفرینی اقدامات و بایستههای نو در چارچوب ارزشها، مبانی و اصول حاکم بر نهاد تربیت و آموزش و علم منجر شود.
مدرسه و دانشگاه باید از فرهنگ سکوت و سکون فاصله بگیرد
در بازشناسی شرایط نباید از نزدیک شدن به مرزهای دانش و تجربه آنچه تا به حال به آن دست نیاز دیدهایم، هراسید؛ پشتکار و پیگیری، حوصله، دقت و جرأت عوامل مؤثر در دستیابی به اهداف پیشبینی شده است؛ خودآگاهی و خودباوری انقلابی در فضای گفتوگو، مباحثه و جدلهای علمی منجر به خلق جدید علمی میشود؛ مدرسهها و دانشگاهها باید از فرهنگ سکوت و سکون فاصله بگیرند و با چالش مستمر فکری البته با رعایت قواعد استدلال، پژوهش، تجربه و آزمون مرزهای ناشناخته را درنوردند.
لازمه شورش بر نظام سلطه شناخت خود، امکانات و محدودیتهای خود و راه گریز از کمند و دایره بسته تقلید و رضایت به وضعیت آخر است باید از وضعیت آخر بهسمت وضعیت مطلوب گذر کرد و عبور از خط بسته نیازمند دیدن افق دوردست است.
افرادی که نمیتوانند بهلحاظ فرهنگی ارزشهای ملی و انقلابی را دریابند یا آن را برتابند پیشتاز حرکتهای ارتجاعی میشوند، حرکتهای ارتجاعی در عرصه فرهنگی، خودباختگی و اباحهگری و در عرصه سیاست، ارتداد و رضایت به عملگی استکبار و در عرصه اقتصاد تنوعطلبی و رفاه و انباشت ثروت ناشی از ارتشاء، اختلاس و رانت را بهنمایش میگذارند و در عرصه آموزش و تربیت کمال را در تشخیصگرایی متکی بر عنوان و مدرکان را بهنمایش میگذارند و در عرصه آموزش و تربیت، کمال را در تشخیصگرایی متکی بر عنوان و مدرک جستوجو میکنند.
تسنیم: آموزشوپرورش در گام دوم انقلاب یا دهه چهارم به چه چرخشهایی در حوزه آموزش برای تبدیل شدن به الگو در منطقه نیازمند است؟
در آموزش و پرورش از پیشدبستانی تا دبیرستان همه دورهها مهم هستند و اهداف خاص خود را دارند و در هر دوره تحصیلی نیز روشهای تربیتی و آموزشی باید متناسب با رشد جسمی، عاطفی و عقلی پیشبینی و عملیاتی شود اما در این بین دوره پیشدبستانی و دبستان بسیار مهم است؛ آموزش ابتدایی را باید بسیار جدی گرفت بنیانهای شخصیتی کودکان در دوره ابتدایی شکل میگیرد و در این دوره آموزشها باید با روشهای متنوع ارائه شود برخی از کودکان با روش حسی، برخی از طریق شنیداری و دیداری و برخی بهصورت انتزاعی و ذهنی یاد میگیرند.
هنرمندی معلم در شناسایی استعداد کودکان و شکوفایی آن از راه درست است به همین خاطر باید معلم دوره ابتدایی دارای تجربه و دانش، و از پختگی لازم برخوردار باشد؛ برای آینده آموزش و پرورش توجه جدی باید به دوره ابتدایی اعم از فضا و تجهیزات و برنامه درسی و آموزشی بهویژه تربیت معلم و مربی معطوف شود.
بنده علاوه بر مطالعات بهویژه در متون تربیت اسلامی بهتجربه نیز یافتهام که اولاً سرمایهگذاری در آموزش و پرورش ابتدایی بسیار مقرون به صرفه و پربازده است ثانیاً نقش معلم که باید رابطه عاطفی و انسانی قوی با دانشآموز داشته باشد و از مهارتهای معلمی و شایستگی برخوردار باشد بسیار اثرگذار است و حتی میتوان ادعا کرد که دانشآموز در دوره ابتدایی بر مذهب و مسلک معلم پرورش مییابد در سند تحول بنیادین آنچه پیشبینی شده اما مغفول مانده است، نظام دوری در سه سال اول دوره ابتدایی است که با توجه به نقش معلم و مربی در این دوره تمهید شده است.
البته به همین خاطر، گزینش و بهکارگیری معلم دوره ابتدایی بسیار حساس و مهم است و نباید آموزش ابتدایی و پیشدبستان را سرسری گرفت؛ در فقه شیعی یکی از وظایف متصدی امور حسبیه نظارت بر معلمان دوره ابتدایی است که حتماً حائز شرایط باشند و یکی از آن شرایط متأهل بودن معلم کودکان یعنی واجد تجربه پدر یا مادر بودن است؛ بهاعتقادم هر چند بهکارگیری سربازمعلم و معلمان حقالتدریس در گسترش کمی پوشش آموزشی بسیار مؤثر بوده و به شرایط اضطرار این روش قابل قبول است اما در گام دوم حتماً در حوزه آموزش و پرورش باید به عدالت تربیتی و آموزشی توجه کرد.
دوره دبیرستان اسیر کنکور
دوره دبیرستان نیز مهم است چه دوره اول چه دوره دوم؛ دوره اول دبیرستان بهلحاظ ویژگیهای شخصیتی دانشآموزان که در دوره نوجوانی بهسر میبرند و همراه با استقلالطلبی و استدلالخواهی هستند و از گروههای همسال متأثرند، روشهای تربیتی خاص خود را طلب میکند و دوره دوم دبیرستان که فعلاً دانشآموزان را درگیر غول کنکور کرده است که اهداف تربیتی و آموزشی در چنبره تستزنی گروگان است.
باید همت جدی متولیان آموزش و پرورش، دانشگاه و خانوادهها گریز از این دام و تله باشد که شکارچیان این جنگل، پولپرستان شیکپوش هستند که از علم و دانش سخن میگویند اما زیربنا و نتایج آن را قربانی میکنند، راه رهایی، نفی کنکور است، بعد راه نمایان میشود.
انتهای پیام/*